ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نبوغ ریاضی امام علی
۳۱ شهريور ۱۳۸۹, ۱۱:۲۵ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ شهريور ۱۳۸۹ ۱۱:۲۹ صبح، توسط ضحی.)
ارسال: #1
نبوغ ریاضی امام علی
شخصی در حال مرگ بود و قبل از مرگش او وصیت کرد: من 17 شتر و 3 فرزند دارم . شتران مرا طوری تقسیم کنید که بزرگترین فرزندم نصف آنها را و فرزند دومم یک سوم آنها را و فرزند کوچکم

یک نهم مجموع شتران را به ارث ببرند.

وقتی که بستگانش بعد از مرگ او این وصیت نامه را مطالعه کردند متحیر شدند و به یکدیگر گفتند ما چطور می توانیم این 17 شتر را به این ترتیب تقسیم کنیم؟

و بعد از فکر کردن زیاد به این نتیجه رسیدند که تنها یک مرد در عربستان می تواند به آنها کمک کند ، بنابراین آنها به نزد امام علی رفتند تا مشکل خود را مطرح کنند.

حضرت فرمود: رضایت میدهید که من شترم را با شتران شما اضافه کنم آنگاه تقسیم بنمایم؟

گفتند: چگونه رضایت نمی دهیم.

پس شتر خویش را به شتران اضافه نمود و به فرزند بزرگ که سهمش نصف شتران بود، نه شتر داد.

به فرزند دوم که سهمش ثلث شتران بود، شش شتر داد

و به فرزند سوم که سهم او یک نهم بود، دو شتر داد

در اخر یک شتر باقی ماند که همان شتر حضرت بود!

جالب بود ، درسته ؟
SmileSmileSmile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط safirashgh ، کبوتر حرم ، یوسف زهرا ، ذوالقرنین ، zeinab ، مشکات ، yagobian ، boshra ، يگانه ، Montazer Almahdi ، seyed ali baghi ، هُدهُد صبا
۹ مهر ۱۳۸۹, ۰۲:۲۷ عصر
ارسال: #2
RE: نبوغ ریاضی امام علی
((به نام خدا))
سلام
عدد کامل

شخصى یهودی به نزد امام على (ع ) آمد و گمان می کرد که امام پیش خود فکر میکنه که خیلی باهوش هست و من ازش سوالی را می پرسم که او قادر به جواب دادنش نباشه تا این

فرصت پیدا کنم که او را نزد اعراب خجل کنم

او از امام علی پرسید که عددی را به من بگو که اگر ما ان عدد را به هر عددی از 1 تا 10 تقسیم کنیم عددی که بدست می اید همیشه عددی کامل باشد نه عددی کسری

امام على (ع ) بى درنگ به او فرمود:

«اضرب ایّام اسبوعك فى ایّام سنتك »

(روزهاى هفته تان را بر روزهاى یک سالتان خودت ضرب كن )

شخص یهودی از این جواب متحیر شد ولی چون مشرک بود هنوز به امام علی ایمان نداشت

او جواب امام علی را که به او داده بود محاسبه کرد

تعداد روزهای یک سال(سال یهودی) = 360
تعداد روزها یک هفته = 7

2520 = 7*360
حال
2520=2520/1
1260=2520/2
840=2520/3
630=2520/4
504=2520/5
420=2520/6
360=2520/7
315=2520/8
280=2520/9
252=2520/10

توضیح بیشتر:
شاید این سوال برای شما هم مطرح شود که یک سال مگر 360روز است؟

باید گفت چنانکه تاریخ روایت می کند منجمان در آن روزگار بر این باور بودند که هر ماه مشتمل بر 30 روزاست بنابر این ایام سال نزد ایشان360روز بوده است که سپس 5روز بدان می افزودند؛ از

طرفی سائل فردی یهودی است و یهودیان نیز معتقد به سال شمسی بوده اند. و این از بصیرت و هوشمندی بالای حضرت حکایت دارد که به فرد یهودی می فرماید روزهای هفته ات را بر

روزهای سال خویش( و نه سال قمری اهل حجاز و عربستان) ضرب کن.
برگرفته از
Source: Imam Ali ibn Abi Talib: The First Intellectual Muslim Thinker by Dr.Muhammad Abdul Rauf, pgs 98-102 with slight additions. و کانون گفتگوی قرآنی

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، ضحی ، یوسف زهرا ، يگانه ، Montazer Almahdi ، هُدهُد صبا
۱۵ مهر ۱۳۸۹, ۱۰:۱۵ عصر
ارسال: #3
RE: نبوغ ریاضی امام علی
((به نام خدا))
تقسیم نان
دو مسافر برای صرف غذا در بین راهی استراحت میکردند
یکی از انها 5 نان داشت و دیگری 3 نان
مسافر سومی از راه رسید و از دو مسافر دیگر تقاضای نمود که او را در غذای خودشان شریک کنند
مسافر سومی نان های مسافر اولی و دومی را به سه قسمت تقسیم نمود و هر کدام از مسافرها به اندازه یکسان از نانها خوردند
بعد از صرف غذا مسافر سومی به دو مسافر اولی و دومی 8 درهم داد و رفت
مسافر اولی که 5 قرص نان داشت به مسافر دومی گفت که سهم من 5 درهم می شود و سهم تو 3 درهم این یه تقسیم عادلانه است
مسافر دومی این تقسیم بندی را رد کرد و اصرار کرد که 8 درهم به طور مساوی بینشان تقسیم شود
این نزاع به نزد امام علی برای داوری برده شد
امام علی از مسافر دومی درخواست کرد که 3 درهم را بپذیرد و به او گفت رفیق تو بسیار منصف تر از عمل کرده است
مسافر دومی این را رد کرد و گفت که او فقط 4 درهم قبول میکند
در این زمان امام علی به مسافر دومی پاسخ داد که سهم تو فقط 1 درهم می شود چون که شماها بین خود 8 نان داشته اید و هر نان به 3 قسمت تقسیم شده است بنابراین شماها
24 قسمت مساوی نان داشته اید
3 نانی که تو داشتی به 9 قسمت تقسیم شده و تو 8 قسمت ان را خورده ای و 1 قسمت از نانها به مسافر سومی داده ای
ولی رفیق تو 5 نان را داشته و نانهایش به 3 قسمت تقسیم شده و به 15 قسمت تبدیل شده
او (مسافر اولی) 8 قسمت از نانها را خورده و 7 قسمت ان را به مهمان(مسافر سومی)داده
به این ترتیب مهمان از نانهای تو 1 قسمت را سهیم شده و 7 قسمت از نانهای رفیق تو
بنابراین تو باید 1 درهم را بگیری و رفیق تو 7 درهم را دریافت کند

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، boshra ، يگانه ، Montazer Almahdi ، هُدهُد صبا
۲۷ آذر ۱۳۸۹, ۰۱:۱۰ صبح
ارسال: #4
RE: نبوغ ریاضی امام علی
بسمه الله

سلام ... محشر بود ! میشه منبعتون رو من بعد بنویسید ...یا علی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ضحی ، يگانه ، هُدهُد صبا
۲ دي ۱۳۸۹, ۰۷:۴۶ عصر
ارسال: #5
قاضی زیرک و عصای طلا
دو پیرمرد که یکی از آنها قدبلند و قوی هیکل و دیگری قدخمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند.

اولی گفت:

به مقدار 10 قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت امکان به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی تاخیر می اندازد و اینک می گوید گمان می کنم طلب تو را داده ام. حضرت قاضی! از شما تقاضا دارم وی را سوگند بده که آیا بدهکاری خودش را داده است، یا خیر. چنانچه قسم یاد کرد که من دیگر حرفی ندارم.

دومی گفت:

من اقرار می کنم که ده قطعه طلا از وی قرض نموده ام ولی بدهکاری را ادا کردم و برای قسم یاد کردن، آماده هستم.

قاضی:

دست راست خود را بلند کن و قسم یاد کن.

پیرمرد:

یک دست که سهل است، هر دو دست را بلند می کنم.

سپس عصا را به مرد مدعی داد و هر دو دستش را بلند کرد و گفت:

به خدا قسم که من قطعات طلا را به این شخص دادم و اگر بار دیگر از من مطالبه کند، از روی فراموشکاری و نا آگاهی است.

قاضی به طلبکار گفت:

اکنون چه می گویی؟ او در جواب گفت:

من می دانم که این شخص قسم دروغ یاد نمی کند، شاید من فراموش کرده باشم، امیدوارم حقیقت آشکار شود.

قاضی به آن دو نفر اجازه مرخصی داد، پیرمرد عصای خود را از دیگری گرفت. در این موقع قاضی به فکر فرو رفت و بی درنگ هر دوی آنها را صدا زد. قاضی عصا را گرفت و با کنجکاوی دیواره آن را نگاه کرد و دیواره اش را تراشید، ناگاه دید که ده قطعه طلا در میان عصا جاسازی شده است. به طلبکار گفت: بدهکار وقتی که عصا را به دست تو داد، حیله کرد که قسم دروغ نخورد ولی من از او زیرک تر بودم.

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ضحی ، يگانه ، Montazer Almahdi ، هُدهُد صبا ، ثامن
۱۸ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۱۸ صبح
ارسال: #6
RE: نبوغ ریاضی امام علی
تقسیم ارث

زمانی امام روی منبر مشغول ایراد خطبه بود که فردی سخنرانی او را قطع کرد و از او تقاضا کرد که چطور میتوان ارث شخصی که فوت کرده را بین همسرش و دو پدر و مادر و دو دخترش تقسیم کند؟
امام فورا پاسخ داد :
سهم همسر می شود یک نهم
اما چطور؟
پاسخ در واقع حاصل یک انالیز طولانی است و سعی می کنیم قدم به قدم پیش بریم
ما باید سهم اصلی هر یک از وارثان را را به این ترتیب بررسی کنیم
همسر در زمان زنده بودن اولاد 1 هشتم را به ارث می برد [see Quran 4:12]
پدر و مادر فرد فوت شده هر کدام یک ششم را به ارث می برند [Holy Qur'an 4:11]
و دو دختر دو سوم میراث به ارث می برند [Holy Qur'an 4:11]
بنابراین مجموع می شود:
27/24=3/24 + 4/24 + 4/24 + 16/24 =1/8 + 1/6 + 1/6 + 2/3

این به این معنی است که ارث همسر به علت افزایش تعداد وارثان کمتر از یک هشتم می شود
پس آن یک هشتمی که قرار شد به همسر داده شود تبدیل به یک نهم می شود
یعنی سه قسمت از 27 قسمت که میشه یک نهم

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط آشنای غریب ، hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا