تبليغ دين با چه قيمتي؟
۱۶ بهمن ۱۳۸۹, ۰۷:۲۴ عصر
ارسال: #1
|
|||
|
|||
تبليغ دين با چه قيمتي؟
اين ماجرا واقعي است (در مصر)
تبليغ دين با چه قيمتي؟ من محمد را دوست ندارم! كودك بيچاره به زور جلوي خودش را گرفته بود تا گريهاش نگيرد. با ناراحتي و غمي سنگين مرتب اين جمله را تكرار ميكرد. مادر كه باورش نميشد با شگفتي تمام به چشمان پسرك خردسالش خيره شده بود. مادر: ببينم تو امروز توي مهد كودك چه كار كردي؟ چي شده؟ كودك: مامان ... من محمد را دوست ندارم! مادر: محمد ديگه كيه؟ كودك: پيامبر ما مسلمانها. مادر كه تازه متوجه شده بود منظور اين كودك بينوا از محمد ، همان پيامبر عزيز اسلام است، به صورت خود زد و گفت: خدا مرگم دهد. بگو ببينم چرا اين حرف را ميزني؟ كودك: براي اين كه به من شكلات نميدهد! مادر با تعجب: تو پيامبر اسلام را مگر ديدهاي كه بهت شكلات نداده است؟ كودك: نه ولي امروز خانم مربي ما گفت كه روح محمد به مدرسه ما ميآيد. مسيح هم ميآيد. آن وقت شما ببينيد كه كدامشان شما را بيشتر دوست دارند. خانم مربي از بچهها خواست چشمهاشان را ببندند و سرهايشان را روي ميز بگذارند... بچهها هم همين كار را كردند.. بعد گفت الان محمد ميآيد و آن وقت ببينيد براي كداميك از شما هديه ميآورد! يه كم كه گذشت گفت چشمهايتان را باز كنيد.. ولي ما وقتي كه چشمهايمان را باز كرديم او هيچ چيزي برايمان نياورده بود... بعد دوباره گفت چشمهايتان را ببنديد. الان مسيح ميخواهد بيايد. بعد از اين كه مسيح آمد ما چشمهايمان را بازكرديم. مسيح براي همه مسيحيها يك شكلات روي ميز گذاشته بود ... و كودك بيچاره ديگر نتوانست تحمل كند و زد زير گريه... مادر كودك فوق در حالي كه به راديو قرآن زنگ زده بود و هق هق گريه امانش را بريده بود ماجرايي كه براي پسرك خردسالش رخ داده بود را تعريف ميكرد. وي ميگفت : ما يك خانواده آبرودار و متدين هستيم . احساس ميكنيم لطمه بدي به ما وارد شده است. من چگونه اين فكر را از سر فرزندم بيرون كنم . بچه من انقدر كوچك است كه هنوز فرصت ياددادن احكام و آموزههاي اسلامي به وي را نداشتهام! *** صرف نظر از اشتباه بزرگي كه اين مادر مسلمان مرتكب شده و فرزندش را به يك مهد كودك مربوط به مسيحيان فرستاده ، آيا به نظر شما اين روش تبليغي ولو اين كه در يك كشور شاخ آفريقا رخ داده باشد، درست است؟ اين نوع تبليغات مسيحيت چه پيامي را براي شما دارد؟ آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد |
|||
|
۱۶ بهمن ۱۳۸۹, ۰۸:۳۱ عصر
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: تبليغ دين با چه قيمتي؟
بحث بسيار خوبي رو شروع كردين.
در تاييد فرامايشتون.. ما فيلم هايي رو ميبينيم كه بر ضد مسلمان ها و به نفع صهيونيست ها مي سازند و به قول شما با نمايش كارتن ها از كودكي اين تبليغ را شروع مي كنند. ما جوونها بايد با شناخت درستمون گول اين فرقه هاي بي دين اما به ظاهر زيبا را نخوريم و ما هم بايد بتونيم پا به پاي اونا براي دين زيباي اسلام تبليغ كنيم. ما هم بايد از نيروهاي قوي و فعال معتقد و ماهر در زمينه هنر و فرهنگ و فيلم سازي در جهت اصلاح تفكر ها استفاده كنيم. آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
۲۳ تير ۱۳۹۰, ۰۷:۴۵ صبح
ارسال: #3
|
|||
|
|||
RE: تبليغ دين با چه قيمتي؟
ابرو کمونم،عزیز جونم، شور وجودم! روزنامه جمهوری اسلامی گزارشی از یک مراسم مولودی خوانی زنانه منتشر کرده است. دف نواز مینوازد و جلسه میلاد امام معصوم با هیاهوی افراطی عدهای از خانمها در فضای آپارتمان محله به اوج میرسد. صدای خانم جلسهای هم در آن میان بلند میشود، دم میگیرد و میخواند: "ابروکمونم! عزیزجونم! شور وجودم! چهره ماهم! دورت بگردم! قربونت بشم! حسین عزیزم! حسین عزیزم!" مجلس، مجلس جشن و سرور میلادامام حسین(ع) در سوم شعبان است. انبوه کلمات غیرمعمول و ترکیبات کوچه و بازاری هر لحظه ردیف و از خانمها صدای بلند کف و دست درخواست میشود تا حدی که صدای هلهله و سوت نیز به آن پیوند میخورد و کاملا موقعیت مذهبی مجلس از یاد شرکت کنندگان برده میشود. میخواهم بدانم در این جمع چه میگذرد؟ قبلا قرار حضور در چنین مجلسی را با یکی از دوستانم میگذارم و از سر سئوال و کنجکاوی وارد میشویم. در ابتدای ورودم نگاهی به اطراف میاندازم تاجایی برای نشستن پیدا کنم. متحیر میمانم شبیه جشن عروسی است. لباس و آرایشهای مخوف خانمها هم حق را به من میداد که بگوییم در مجلس عروسی وارد شدهام. البته به ظاهر، این جشن برای تولد امام مظلومی برپا شده است که برای رسیدن به اهداف عالی و الهی رنجها کشیده و جان خود و عزیزانش را فدا کرد اما در این مجلس رنگی از معنویت مشاهده نمیشود. نوع لباس و پوشش برخی از خانمها مرا ناگهان به یاد بشر نخستین و یا حرفهایی که از لباس مردمان سرخپوست در قاره آمریکا شنیده بودم، میاندازد! تا آن لحظه فکر میکردم در چنین مجالسی صرفا صداها و آواها نامتعارف است، اما هیچگاه انتظار نداشتم چهرهها و لباسهای نامتعارف هم ببینم. منبع: خبرآنلاین در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
۲۳ تير ۱۳۹۰, ۱۱:۰۵ صبح
ارسال: #4
|
|||
|
|||
RE: تبليغ دين با چه قيمتي؟
متاسفانه دنیا پر شده از دوستی های خاله خرسه!!! آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا