ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
الهی نامه استاد حسن زاده آملی
۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۹:۲۷ عصر
ارسال: #1
در محضر علامه حسن زاده آملی
سلام بر همگی

در این قسمت به حول و قوه ی الهی می خوام جملاتی از مناجات های عرفانی استاد بزرگوار حضرت علامه حسن زاده آملی را بزارم.

درستکه این جا قسمت ادعیه و زیارت هست اما فکر می کنم بهترین جا برای گذاشتن مناجات اینجا باشه تا قسمت گوناگون انجمن فرهنگی هنری.در هر صورت اگه مناسب نیست تذکر بدید. بنده کبوتر حرف گوش کنی هستم. Smile




الهی! وای بر من اگر دانشم رهزنم شود و کتابم حجابم!

الهی! اگر تقسیم شود به من بیش از این که دادی نمی رسد، « فلک الحمد»!


[تصویر:  1270815270.jpg]

من همون کبوترم که جا نداشت . . . . . لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت
همـــه عاشقی من یـــه نفســــــه . . . . . یه امام رضـــــا دارم واسم بســـه


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، هُدهُد صبا
۴ خرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۵۸ عصر
ارسال: #2
RE: در محضر علامه حسن زاده آملی
الهی، چه رسوایی از این بیشتر که گدا از گدایان گدایی کند !

الهی، وای بر من اگر دلی از من برنجد!



[تصویر:  1270815270.jpg]

من همون کبوترم که جا نداشت . . . . . لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت
همـه عاشقی من یه نفســــــه . . . . . یه امام رضـــــا دارم واسم بســـه


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، هُدهُد صبا
۸ خرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۰۰ عصر
ارسال: #3
RE: در محضر علامه حسن زاده آملی
الهی ! آنکه دنبال درک مقام است، غافل است که مقام در ترک مقام است.

الهی ! همنشین از همنشین رنگ می گیرد، خوشا آنکه با تو همنشین است.

الهی ! اگر جز این در، در دیگری هست نشان بده.




[تصویر:  1270815270.jpg]

من همون کبوترم که جا نداشت . . . . . لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت
همـه عاشقی من یه نفســــــه . . . . . یه امام رضـــــا دارم واسم بســـه


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۱۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۳۶ عصر
ارسال: #4
RE: در محضر علامه حسن زاده آملی
الهی! تا تو لبیک نگویی، کجا من الهی گویم.

الهی! نماینده ات فرمود:« القَلبُ حَرَمُ الله »؛حرمت را حفظ بفرما.

الهی! اگر بهشت شیرین است بهشت آفرین شیرین تر است.

الهی! گاه گاهی می نمایی و می رُبایی، نمودنت چه دل نشین است و ربودنت چه شیرین
.




[تصویر:  1270815270.jpg]

من همون کبوترم که جا نداشت . . . . . لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت
همـه عاشقی من یه نفســــــه . . . . . یه امام رضـــــا دارم واسم بســـه


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۲۲ خرداد ۱۳۸۹, ۱۲:۴۹ عصر
ارسال: #5
RE: در محضر علامه حسن زاده آملی
الهی! شنیدم که فرمودی: چه کنم با مشتی خاک مگر بیامرزم.

الهی! اگر من بنده نیستم، تو که مولای من هستی.

الهی! اگر مذنب نباشد غفّار کیست؟ و اگر قبیح نباشد ستّار کیست؟

الهی! این بنده ات را از نیت گناه حفظ کن.



[تصویر:  2dmgzvd.jpg]

با همین یه بار زیارت منم از اهل بهشتم...
اگه بعد از این جدایی نباشه تو سرنوشتم...


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۲۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۲۱ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۳ خرداد ۱۳۸۹ ۰۵:۲۲ عصر، توسط alizamani.)
ارسال: #6
RE: در محضر علامه حسن زاده آملی
الهى ! از من آهى و از تو نگاهى . الهى ! عمرى آه در بساط نداشتم و اينك جز آه در بساط ندارم . الهى ! غبطه ملايكه اى را مى خورم كه جز سجود نمى دانند، كاش حسن از ازل تا ابد در يك سجده بود. الهى ! تا كى عبدالهوى باشم ، به عزت تو عبدالهو شدم . الهى ! سست از آن كه مست تو نيست كيست ؟ الهى ! همه اين و آن را تماشا كنند و حسن خود را، كه عجيب تر از خود نيافت . الهى ! دل بى حضور چشم بى نور است ، اين دنيا را نمى بيند و آن ، عقبى را. الهى ! همه حيوانات را در كوه و جنگل مى بينند و حسن در شهر و ده . الهى ! هر كه شادى خواهد بخواهد، حسن را اندوه پيوسته و دل شكسته ده . الهى ! آن كه خوب را حباله اصطياد مبشرات نكرده است ، كفران نعمت گرانبهائى كرده است . الهى ! مراجعات از مهاجرت به سويت تعرب بعد از هجرت است و تويى كه نگهدار دل هايى . الهى ! آن كه در نماز جواب سلام نمى شنود، هنوز نمازگزار نشده ، ما را با نمازگزاران بدار. الهى ! خوشا آن كه بر عهدش استوار است و همواره محو ديدار است . الهى ! آن كس تاج عزت بر سر دارد كه حلقه ارادتت را در گوش دارد و طوق عبوديت را در گردن
معرفت نفس طريق معرفت رب است كه از سيد انبياء (ص ) و هم از سيد اوصياء (ع ) ماءثور است : من عرف نفسه فقد عرف ربه هر كس در خويشتن بيانديشد و در خلقت خود تفكر و تاءمل كند، دريابد كه اين شخص ‍ محير العقول ، واجب بالغير است .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم ، هُدهُد صبا
۲۵ تير ۱۳۸۹, ۰۴:۴۰ عصر
ارسال: #7
Star الهی نامه استاد حسن زاده آملی
بسم الله الرحمن الرحيم

الهى بحق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرينت نورم ده.

الهى راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

الهى يا من يعفو عن الكثير و يعطى الكثير بالقليل از زحمت كثرتم وارهان و رحمت وحدتم ده.

الهى چگونه خاموش باشم كه دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گويم كه خرد مدهوش و بيهوش است.

الهى ما همه بيچاره ايم و تنها تو چاره اى و ما همه هيچكاره ايم و تنها تو كاره اى.

الهى از پاى تا فرقم در نور تو غرقم يا نور السموات و الارض انعمت فزد.

الهى واى بر من اگر دانشم رهزنم شود و كتابم حجابم.

الهى چون تو حاضرى چه جويم و چون تو ناظرى چه گويم.

الهى چگونه گويم نشناختمت كه شناختمت و چگونه گويم شناختمت كه نشناختمت.

الهى خودت آگاهى كه درياى دلم را جزر و مد است يا باسط بسطم ده و يا قابض قبضم كن.

الهى دست با ادب دراز است و پاى بى ادب، يا باسط اليدين بالرحمة خذ بيدى.

الهى رجب بگذشت و ما از خود نگذشتيم و تو از ما بگذر.

الهى عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه بايد كرد.

الهى عارفان گويند عرفنى نفسك، اين جاهل گويد عرفنى نفسى.

الهى اهل ادب گويند به صدرم تصرفى بفرما اين بى ادب گويد بر بطنم دست تصرفى نه.

الهى در راهم، اگر در باره ام گويى لم نجد له عزما چه كنم.

الهى آزمودم تا شكم دائر است دل بائر است يا من يحيى الارض الميتة دل دائرم ده.

الهى همه گويند خدا كو حسن گويد جز خدا كو.

الهى همه از تو دوا خواهند و حسن از تو درد.

الهى آن خواهم كه هيچ نخواهم.

الهى اگر تقسيم شود به من بيش از اين كه دادى نميرسد فلك الحمد.

الهى ما را ياراى ديدن خورشيد نيست، دم از ديدار خورشيد آفرين چون زنيم.

الهى همه گويند بده حسن گويد بگير.

الهى همه سرآسوده خواهند و حسن دل آسوده.

الهى همه آرامش خواهند و حسن بى تابى، همه سامان خواهند و حسن بى سامانى.

الهى چون در تو مى نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم.

الهى از من برهان توحيد خواهند و من دليل تكثير.

الهى از من پرسند توحيد يعنى چه حسن گويد تكثير يعنى چه.

الهى از نماز و روزه ام توبه كردم بحق اهل نماز و روزه ات توبه اين نا اهل را بپذير.

الهى بفضلت سينه بى كينه ام دادى بجودت شرح صدرم عطا بفرما.

الهى عقل گويد الحذر الحذر، عشق گويد العجل العجل آن گويد دور باش و اين گويد زود باش.

الهى ضعيف ظلوم و جهول كجا و واحد قهار كجا.

الهى آنكه از خوردن و خوابيدن شرم دارد از ديگر امور چه گويد.

الهى اگر چه درويشم ولى داراتر از من كيست كه تو دارايى منى.

الهى در ذات خودم متحيرم تا چه رسد در ذات تو.

الهى نعمت سكوتم را ببركت و الله يضاعف لمن يشاء اضعاف مضاعفه گردان.

الهى بلطفت دنيا را از من گرفته اى بكرمت آخرت را هم از من بگير.

الهى روزم را چو شبم روحانى گردان و شبم را چون روز نورانى.

الهى حسنم كردى احسنم گردان.

الهى دندان دادى نان دادى، جان دادى جانان بده.

الهى همه از گناه توبه مى كنند و حسن را از خودش توبه ده.

الهى گويند كه بعد سوز و گداز آورد حسن را بقرب سوز و گداز ده.

الهى خودت گفته اى و لا تياسوا من روح الله نااميد چون باشم.

الهى انگشترى سليمانيم دادى انگشت سليمانيم ده.

الهى سرمايه كسبم دادى توفيق كسبم ده.

الهى اگر ستار العيوب نبودى ما از رسوايى چه مى كرديم.

الهى من الله الله گويم اگر چه لا اله الا الله گويم.

الهى مست تو را حد نيست ولى ديوانه ات سنگ بسيار خورد، حسن مست و ديوانه تست.

الهى ذوق مناجات كجا و شوق كرامات كجا.

الهى علمم موجب ازدياد جهلم شد يا علم محض و نور مطلق بر جهلم بيفزا.

الهى اثر و صنع توام چگونه بخود نبالم.

الهى دو وجود ندارد و يكى را قرب و بعد نبود.

الهى هر چه بيشتر دانستم نادانتر شدم بر نادانيم بيفزا.

الهى دل داده معنى را از لفظ چه خبر و شيفته مسمى را از اسم چه اثر.

الهى كلمات و كلامت كه اينقدر شيرين و دلنشين اند خودت چونى.

الهى از كودكان چيزها آموختم لا جرم كودكى پيش گرفتم.

الهى چون است كه چشيده ها خاموشند و نچشيده ها در خورشند.

الهى از شياطين جن بريدن دشوار نيست با شياطين انس چه بايد كرد.

الهى خوشدلم كه از درد مينالم كه هر دردى را درمانى نهاده اى.

الهى در خلقت شيطان كه آنهمه فوائد و مصالح است در خلقت ملك چه ها باشد.

الهى ديده را بتماشاى جمال خيره كرده اى،دل را بديدار ذوالجمال خيره گردان.

الهى خنك آنكس كه وقف تو شد.

الهى شكرت كه دولت صبرم دادى تا بملكت فقرم رساندى.

الهى شكرت كه از تقليد رستم و به تحقيق پيوستم.

الهى تو پاك آفريده اى ما آلوده كرده ايم.

الهى پيشانى بر خاك نهادن آسان است دل از خاك برداشتن دشوار است.

الهى ظاهر ما اگر عنوان باطن ما نباشد در يوم تبلى السرائر چه كنيم.

الهى شكرت كه كور بينا و كر شنوا و گنگ گويايم.

الهى درويشان بى سر و پايت در كنج خلوت بى رنج پا، سير آفاق عوالم كنند كه دولتمندانرا گامى ميسر نيست.
ادامه دارد.........
by http://www.amamreza110.blogfa.com

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم ، safirashgh ، هُدهُد صبا
۲۵ تير ۱۳۸۹, ۰۶:۵۵ عصر
ارسال: #8
RE: الهی نامه استاد حسن زاده آملی
الهى رجب بگذشت و ما از خود نگذشتيم و تو از ما بگذر.

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، zeinab
۲۹ تير ۱۳۸۹, ۰۲:۱۵ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ تير ۱۳۸۹ ۰۲:۱۷ عصر، توسط zeinab.)
ارسال: #9
Heart RE: الهی نامه استاد حسن زاده آملی
به نام خدا
الهى اگر گلم و يا خارم از آن بوستان يارم.

الهى انسان ضعيف كجا و حمل قول ثقيل كجا.

الهى چگونه دعوى بندگى كنم كه پرندگان از من ميرمند و ددان رامم نيستند.

الهى گرگ و پلنگ را رام توان كرد با نفس سركش چه بايد كرد.

الهى چگونه ما را مراقبت نباشد كه تو رقيبى و چگونه ما را محاسبت نبود كه تو حسيبى.

الهى حلقه گوش من آن در ثمين انا بدك اللازم يا موسى.

الهى علف هرزه را وجين توان كرد ولى از تخم جرجير، خس نرويد.

الهى حق محمد و آل محمد بر ما عظيم است اللهم صل على محمد و آل محمد.

الهى نهر بحر نگردد ولى تواند با وى پيوندد و جدولى از او گردد.

الهى چون در تو مينگرم رعشه بر من مستولى ميشود پشه با باد صرصر چه كند.

الهى ديده از ديدار جمال لذت ميبرد و دل از لقاى ذوالجمال.

الهى انسانرا قسطاس مستقيم آفريده اى افسوس كه ما در ميزان طغيان كرده ايم.

الهى شكرت كه نعمت صفت ايثارم بخشيدى.

الهى نعمت ارشادم عطا فرموده اى توفيق شكر آن را هم مرحمت بفرما.

الهى عروج بملكوت بدون خروج از ناسوت چگونه ميسر گردد يا من بيده ملكوت كل شى ء خذ بيدى.

الهى بسوى تو آمدم بحق خودت مرا بمن بر مگردان.

الهى اگر بخواهم شرمسارم و اگر نخواهم گرفتار.

الهى ظاهر كه اينقدر زيبا است باطن چگونه است.

الهى آخر خودت را در حق ما اول بفرما كه آخرين شفاعت را ارحم الرحمين فرمايد.

الهى دل بى حضور چشم بى نور است نه اين صورت ببيند و نه آن معنى.

الهى فرزانه تر از ديوانه تو كيست.

الهى دولت فقرم را مزيد گردان.

الهى شكرت كه فهميدم كه نفهميدم.

الهى شك شوريده جهانى را ميشوراند اين شوخ ديده را شوريده تر كن.

الهى عارف را با عرفان چه كار عاشق معشوق بيند نه اين و آن.

الهى اگر عنايت تو دست ما را نگيرد از چهل ها چله ما هم كارى برنيايد.

الهى خوشا آنانكه همواره بر بساط قرب تو آرميده اند.

الهى شكرت كه اين تهيدست پا بست تو شد.

الهى خوشا آنانكه در جوانى شكسته شدند كه پيرى خود شكستگى است.

الهى عقل و عشق سنگ و شيشه اند عاشقان از عاقلان نالند نه از جاهلان.

الهى اگر كودكان سرگرم بازيند مگر كلانسالان در چه كارند.

الهى شكرت كه پيرنا شده استغفار كردم كه استغفار پير استهزاء را ماند.

الهى آنكه ترا دوست دارد چگونه با خلقت مهربان نيست.

الهى كى شريك دارد تا تو را شريك باشد.

الهى نه خاموش ميتوان بود و نه گويا در خاموشى چه كنيم در گفتن چه گوييم.

الهى دل بسوى كعبه داشتن چه سودى دهد آنكه را دل بسوى خداوند كعبه ندارد.

الهى عبادت ما قرب نياورده بعد آورده است كه فويل للمصلين الذين هم في صلوتهم ساهون.

الهى كامم را به حلاوت و تلاوت كلامت شيرين بدار.

الهى فتح قلب به ضم عين است، نصب عينم مرفوع غضوا ابصاركم ترون العجائب.

الهى از خواندن نماز شرم دارم و از نخواندن آن شرم بيشتر.

الهى اين آفريده كه بدين پايه مهربان است آفريننده وى در چه پايه است.

الهى خفتگانرا نعمت بيدارى ده و بيدارانرا توفيق شب زنده دارى و گريه و زارى.

الهى جز اين نميشد با كه درآويزيم.

الهى تو خود گواهى كه اينسخنان از بى تابى است بر ما متاب.

الهى چه رسوايى از اين بيشتر كه گدا از گدايان گدايى كند.

الهى جن گفتند سمعنا قرآنا عجبا يهدى الى الرشد فآمنا به واى بر انسى كه از جن كمتر است.

الهى واى بر من اگر دلى از من برنجد.

الهى ايكاش الفاظى جز اسماء عليا و صفات حسنايت نبود كه از الوان الفاظ چه رنگها گرفته ايم.

الهى توفيق امتثال آن رؤياى شيرين يا حسن خذ الكتاب بقوة مرحمت بفرما.

الهى غذا بكردار و گفتار رنگ و بو مى دهد واى بر آنكه دهنش مزبله است.

الهى عبادت بى معرفت خروارى بخردلى فلا نقيم لهم يوم القيمة وزنا. خرم آنكه ثقلت موازينه.

الهى در بسته نيست ما دست و پا بسته ايم.

الهى در جواب خطاب يا ايها الذين آمنوا لبيك بگويم مايه شرمندگى است، نگويم دور از وظيفه بندگى.

الهى امروز هم چون اليوم نختم على افواههم كه لا يسئل عما يفعل و هم يسئلون.

الهى دل خوشم كه آلهى گويم.

الهى دل به جمال مطلق داده ايم هر چه باداباد.

الهى كيست كه موفق بزيارت جمال دل آرايت شد و شيدايت نشد.

الهى كى الله گفت و لبيك نشنيد.

الهى حرفهايم اگر مشوش است از ديوانه پراكنده خوش است.

الهى خوابهاى ما را تبديل به بيدارى بفرما.

الهى آنكه سحر ندارد از خود خبر ندارد.
ادامه دارد.........
by http://www.amamreza110.blogfa.com

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، ضحی ، safirashgh ، آرامیس
۳۰ تير ۱۳۸۹, ۰۲:۴۹ عصر
ارسال: #10
Heart RE: الهی نامه استاد حسن زاده آملی
به نام خدا
الهى آنكه عالم است عامل است اين خفته صنعتگر است نه دانشور.

الهى آنكه سرمايه دارد و از آن بهره نمى برد از گدا گرفتارتر و بيچاره تر است.

الهى شكرت كه در لباس دوستانت هستم، مرا در عداد دوستانت بدار.

الهى در صورت انبيايم داشتى در سيرت آنانم هم بدار.

الهى عاشق را ترك ما سواى معشوق عين فرض است كه يك دل و دو معشوق كذب محض است.

الهى در اياك نستعين صادقم و در اياك نعبد كاذب نيستم.

الهى شب پره را در شب پرواز باشد و حسن را نباشد.

الهى هر چه پيش آمد خوش آمد كه مهمان سفره توايم.

الهى تن خوش است كه براى يكتا دو تا بود و جان خوش است كه از دو تا يكتا بود.

الهى اگر خدا خدا نكنيم چه كنيم و اگر ترك ما سوا نكنيم چه كنيم؟

الهى در شگفتم از كسى كه غصه خودش را نميخورد و غصه روزيش را ميخورد.

الهى فرزانگان گنگ شدند ديوانگان چه بگويند.

الهى اسمى جز بى اسمى برايم مباد.

الهى چرا بگريم كه تو را دارم و چرا نگريم كه منم.

الهى در اينجهان پر هياهو چرا من هو هو نكنم.

الهى بر سر نوح نجى چه آوردند كه تا رب لا تذر گفت؟!سلام على نوح فى العالمين.

الهى كودكان كتابى بوعده گرد و بكمال رسند و بزرگان كودك مآب بوعده مينو.

الهى خوشا بحال عالين كه جز تو نديدند و ندانند.

الهى حرم بر نامحرم حرام است محرم چرا محروم باشد.

الهى به امروز و فردا نه كار امروز رسيده شد نه فردا چه كنيم با كل ياتيه يوم القيمة فردا.

الهى بدان بر ما حق بسيار دارند تا چه رسد بخوبان.

الهى جهان زندان رندان است و جهانبان بهشت آنان ما را با رندان بدار.

الهى قاسم كه تويى كسى محروم و مغبون نيست.

الهى باد دان بتوان بسر بردن با دو نان چه بايد كرد.

الهى چه عذابى از حجاب سخت تر است بحق خودت از جهنم حجابم وارهان.

الهى توبه از گناه آسان است توفيق ده كه از عبادتمان توبه كنيم.

الهى حسن آملى مالامال آمال بود در راه يك امل همه را پايمال كرد يا منتهى امل الآملين ديگر خود دانى.

الهى شكرت كه مى گويم شكرت.

الهى اگر آخرم مثل اولم باشد بدا به اول و آخرم.

الهى لولا الشيطان لبطل التكليف سبحانك ما احسن صنعك.

الهى شكرت كه پريشانى بمقام يقين رسيده است.

الهى شكرت كه از تنهايى و خلوت لذت ميبرم چه تنها از خلوت وحشت دارد.

الهى لذت گرسنگى را در كامم بركت ده.

الهى حشر با عالم خيال كه اينقدر لذيذ است حشر با عالم عقل چه خواهد بود.

الهى آمدم ردم مكن، آتشينم كرده اى سردم مكن.

الهى استغفار خواستن غفران تست با خاطره گناه چه كنيم.

الهى چه بايد كرد كه گناه فراموش شود و گرنه با ياد گناه اگر برانى شرمنده و اگر نوازى شرمنده ترم.

الهى واى بر آنكه در شب قدر فرشته بر او فرود نيامده با ديو همدم و همنشين گردد.

الهى يقينم را زياد گردان و اضطرابم را به اطمينان مبدل كن و آنى را در آخر خواهى كنى در اول كن كه شفاعت آخرين از آن ارحم الراحمين است.

الهى دل خوش بودم كه گاهى گريه سوزناك داشتم و دانه هاى اشك آتشين ميريختم ولى اين فيض هم از من بريده شد كه بيم زوال بصر است و امور مهمى كه در آنها امتثال فرمان تو است در نظر، ولى بارآلها عاشق نگريد چه كند و بنده فرمان نبرد چه كند.

الهى مرا در سايه خاتم صلى الله عليه و آله و سلم داشتى كه تو را يابم و بندگانت را دريابم شكر اين موهبت چگونه گذارم بارآلها ناپاك را بسويت بار نيست و با بندگانت كار نيست دستم را بدار تا در راهم استوار باشم.

الهى دهن آلوده را با كتابت چكار كه لا يمسه الا المطهرون واى بر آن مرشدى كه دهنش پليد است چه آن نارشيد خود شيطان مريد است، اگر در آشكار با يزيد است در پنهان با يزيد است.

الهى حشر و صحبت با خيالات نوعى از ماليخوليا است.كه الجنون فنون بحرمت عوالم عقول از آنم برهان و به اينم برسان كه اين حضور نور دهد و آن صحبت ظلمت.

الهى چگونه شور و نوايم نباشد كه از آنچه در كامم ريختى اگر كوه دماوند از آن لب تر كند پاى كوبان سر از پا نشناسد و دست افشان از دست برود.

الهى اگر علم رهزن شود عاصم جز تو كيست.

الهى اگر دانشمند رهزن شود از هر اهريمنى بدتر است كه دزد با چراغ است.

الهى حاصل يك عمر درس و بحثم اين شد كه جهانرا جهانبانى است و انسان را سروسامانى.

الهى اى آشنايم تو خود دانى كه بيگانه ام بيگانه ترم كن خوشا بحال مؤمن كه غريب است.

الهى در اين شب دوشنبه سلخ شهر الله المبارك هزار و سيصد و نود هجرى قمرى با كسب اجازه از حضور انور شما نام كشور پهناور هستى را عشق آباد گذاشتم.

الهى ستاره شناس شدم و خودشناس نشدم، از رموز زيج و ربع مجيب و اسطرلاب با خبرم و از اسرار جام جم خويش بيخبر.

الهى بت سنگين شكستن نيك آسان است و بت نفس شكستن سخت دشوار، خنك آنكه از امت خليل بت شكن است كه هر دو را بشكست.

الهى اگر سر مويى باورم شود كه پيشه ام در پيشگاه تو پذيرفته است چون سروى كه از وزش صبا بچپ و راست ميچمد چنان پاى كوبى و دست افشانى كنم كه سنگ و گل را از شورم بشورانم و كوه را از سازم برقصانم.

الهى سرتاسر ذرات عوالم وجود در جنب و جوشند چگونه حسن خاموش باشد.

الهى آنكه را عشق نيست ارزش چيست.

الهى خروس را سحر باشد و حسن را نباشد.

الهى سر در راه سردار دادن آسان است و دل بدست دلدار دادن دشوار، كه آن جهاد اصغر است و اين اكبر.

الهى حسن عبد الله، عبد الله خراب آبادى بود و حال عبد الجمال عشق آبادى شد.

الهى حاصل فكرم بى فكرى است خنك آنكه از فكر بگذشت.
ادامه دارد.........
by http://www.amamreza110.blogfa.com

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، safirashgh
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا