ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
حضرت عباس (ع)
۲۴ تير ۱۳۸۹, ۰۶:۱۲ عصر
ارسال: #1
حضرت عباس (ع)
كودكش را گرفت در آغوش
بوسه ميزد به بازوان او
اسمان را نظاره مي كرد و
اشك پركرد ديدگان او
مادر كودكش از او پرسيد
بازوي كودكم چه كم دارد؟
بوسه اش ميزني ولي چشمت
حسرتي پر زاه و نم دارد!
گفت جانا حجالتم چه دهي؟
بازوانش پر از هنر بينم
بخدا دست غيرت عباس
همچو دستان شير نر بينم
گريه ام بهر روزگاراني است
كه زتن مي شود جدا اين دست
در ركاب حسين مظلومم
عاقبت مي شود فدا اين دست


ولادت حضرت عباس (ع) و روز جانباز مبارک باد

[تصویر:  sagha4zh.jpg]

از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، کبوتر حرم ، safirashgh ، admin ، ضحی ، zeinab ، هُدهُد صبا
۲۵ تير ۱۳۸۹, ۱۱:۵۲ صبح
ارسال: #2
RE: حضرت عباس (ع)
شعر شاه شمشاد قدان حافظ برای حضرت ابوالفضل و داستان این شعر:

مرحوم کل احمد آقا ( کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی ) نقل می کردند :

« روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند: در عالم معنا، روح خواجه حافظ شیرازی را

مشاهده کردم که بسیار منبسط بود. خواجه حافظ شیرازی رو به من کرده و گفت: من غزل شاه

شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس

علیه السلام
سرودم.

و از این امر خیلی مسرور بود.»

شاه شمشاد قدان ، خسرو شیرین دهنان


که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان


مست بگذشت و نظر بر منِ درویش انداخت


گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان


تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود


بنده من شو و برخور ز همه سیم تنان


کمتر از ذره نئی، پست مشو، مهر بورز


تا بخلوتگه خورشید رسی چرخ زنان


بر جهان تکیه مکن ور قدحی مِی داری


شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان


پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد


گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان


دامن دوست بدست آر و ز دشمن بگسل


مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان


با صبا در چمن لاله ، سحر می گفتم


که شهیدان که اند این همه خونین کفنان


گفت حافظ من و تو مَحرم این راز نه ایم


از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان


« حافظ »
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، zeinab ، هُدهُد صبا
۲۹ آذر ۱۳۸۹, ۱۰:۵۱ عصر
ارسال: #3
عباس یعنی آب را شرمنده کردن
وقتی عطـــــش در كربلا غـــــــوغا بپـا كرد
سقا نگاهی شرمگین بر خیمه هـــــا كرد
برداشت مشكی را كه لبریز از وفـــــــا بود
مشكی كه خود از تشنگان كـــربـــــلا بود
شاهین عشق آماده پـــــــــــــــرواز میشد
لبهای مشك از شوق دریـــــــــا باز میشد
بر كشتـــــگان بـدر روز انتقــــــــــــام است
مهریه زهـــــرا به فرزندش حـــــــــرام است
وقت است تا شیرین شود كام ابوالفضــــل
وقت است از خون پر شود جام ابوالفضـــل
برخاست عـــــــزم آب در دشت بـــــــلا كرد
قلب سیـــــــــــاه كفر بند از بنــــــــد وا كرد
عبــاس یعنی تشنــــــــه در دریا نشستن
عبــــــــاس یعنی بغض مولا را شــكـستن
عبــــــــاس یعنی نفس را هم، بنده كردن
عبــــــــاس یعنی آب را شرمنـــــــده كردن
عبــــــــاس یعنی تا قیامت مـــــــــرد بودن
عبــــــــاس یعنی با خدا همــــــــدرد بودن
به به چه نیـــــكو آمد این اقبال عبــــــــاس
آمـــــــــــد هزاران تیر استقبال عبــــــــاس
وقتــــی كه روی مـــــــــاه از آیینه برگشـت
آوای ادرك یا اخـــــــا پیچیـــــــــد در دشـت
زلف شقـــــایق در كمند یـــــــــــاس افتــاد
ســـــــالار دین بر پیــــــكر عبــــــــاس افتاد
وقتی كه پیكان، مشك را بر حلق او دوخت
حتی گلوی آب هم از تشنگی ســــــوخت
اینك فـــــــــراتی مانده لبـــــــریز از نـــدامت
شرمنــــــــده از عبــــــــــاس تا روز قیـــامت

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۲۲ آبان ۱۳۹۲, ۱۱:۴۵ صبح
ارسال: #4
RE: حضرت عباس (ع)

شعر سنگ قبر حضرت عباس(ع)
CryCryCryCryCry


زیر این صندوق چوبی، اتاقک مقبره ای قرار دارد که پیکر پاک مولا و سرورمان حضرت ابوالفضل العباس (ع) در آن آرمیده است.روزگارنو: بر روی مضجع مطهر و مبارک فرزند با کرامت امیرمومنان، حضرت ابوالفضل العباس (ع) صندوقی چوبی و خاتم کاری شده از بهترین انواع چوب ساج قرار داده شده است که دارای طول ۳ متر، عرض ۲٫۲۰ و ارتفاع ۲ متر می باشد. به گزارش شفقنا داخل این صندوق، صندوق چوبی میناکاری شده ی دیگری قرار دارد که با نقوش هندی مزین شده و به این آیه منور قرآن کریم مزین گردیده است:“بسم الله الرحمن الرحیم : هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا” (سورة الإنسان – آیة ۱)“آیا زمانى طولانى بر انسان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود” زیر این صندوق چوبی، اتاقک مقبره ای قرار دارد که پیکر پاک مولا و سرورمان حضرت ابوالفضل العباس (ع) در آن آرمیده است.[تصویر:  55193_440.jpg]در اینجا قطعه ای از سنگ مرمر مستطیلی شکل دیده می گردد که بر این مقبره شریف و در طول بقعه حرم قرار گرفته و بر روی آن ابیات زیر نقش بسته است:
طاولی قـــــبة السماء اعتلاء واکسفى الشمس رفعة واجتلاء
در بلندی از گنبد آسمان فراتر برو و بلندی و شکوه آسمان را بپوشان.
انت للخلد صخرة اثبتـــــــــتها قوة الحـق فی الحــــیاة بنــــــاء
تو برائ جاودانگی، صخره ای هستی که نیروی حق در زندگی ساختار آن را ثابت نگه داشته است.
فیک کنز الإیـــــــمان طلسُمه الله فضاعت فیه القــرون هــــباء
گنج ایمان در توست که طلسمش خداوند است و قرن ها بر آن قبل است.
هو رمز البقاء فــــــی فلک لم یحو الا ما سوف یلقى الـــفــناء
او رمز ماندگاری فلک است و اگر او نبود قطعا فلک نابود می شد.
بطل الطـــف فیک والطف افق جاوز الافق أنجماً وســـــــــــمآء
قهرمان طف در توست و طف افقی است که از افق ستارگان و آسمان فراتر رفت.
ها هنا قد ثوى أبا الفضل دُنیاً تـــــــــسحر الروح روعة وصفــاء
آری در اینجا ابوالفضل العباس مسکن گزیده است دنیایی که روح را در شکوه و آرامش مجذوب خود می کند.
ها هنا مشرق العقـــیدة زهوُ بشـعاع غطى الوجــود ســــنـاءُ
اینجا محل طلوع عقیده است و دارای پرتوی است که وجود را سرشار از نور می کند.
هاهنا جسمـــه الموزع مکنوزُ علیه ظـــــــــــــــل الالــهُ أفـــاء
در اینجا پیکر پاره پاره ی حضرت ابوالفضل(ع) نهفته است و بر آن سایه خداوند برگشته است.
والیدان المقطوعــتان تشیران لمعنى أعــیى الحـــــــروف أداءُ
و دو دوست قطع شده که به مفهومی اشاره می کند که حروف از ادای آن ناتوانند.
أیها الصخرة العظیمة باهــــی بعـــلاه الأملاک والأنــــــــــــبیاء
ای صخره عظیمی که فرشتگان و انبیا به واسطه بزرگی اش به خود می بالند.
رفع الله للحکیم مقامــــــــــــاً دونه یخـــــــشع الزمان أحتــذاء
خداوند مقام حکیم را بالا برد که در مقابلش روزگار سر فرود می آورد.
ایة الله تمـــــــــــــا حداه بــاغ بقــــــــــواه الا تـــلاشى عیــاء
نشانه ی خداوند که هیچ ستگری با نیروهایش نتوانست در برابر او مقاومت کند.
أشاء أن یسبق الحیاة بمعنى عنه أعــــنی تفکـیرها أیــــــحاء
با آوردن معنایی در باره او، می خواهم از اندیشه و اشارات زندگی پیشی بگیرد.
بعد ما أنشأ الضریــــح نشیداً أسکر الـــــــــــفن روعة وبهـــاء
پس از آنکه ضریح حضرت ابوالفضل سرودی را ایجاد کرد که عظمت و شکوه و جلال هنر را مست کرد.
أرسل الآیة التی رفعـــــــــتها قدرة الحق فی الخــــــــلود لواء
نشانه ای را فرستاد که قدرت حق در جاودانگی پرچم آن را برافراشت.
صخـــــــرة ابدعتها فکرة الفن فلاحــت قصـــــــــــــیــدة غــراء
صخره ای که ایده فن آن را ابداع کرد و قصیده ای غرور انگیز را نمایان کرد.
وعلیها رف مجـــد أبی الفضل فتزداد شــــــــــــــــــوکة وعلاء
در این قصیده بزرگواری ابوالفضل عباس(ع) ذکر شده و سبب افزایش شوکت و عظمت آن شده است.
صان فیها للجعفــــــــریة شأنا قد اغاض الـــــحـــساد والاعداء
در آن شان و منزلت شیعه جعفری حفظ شده است که حسودان و دشمنان را به خشم واداشته است.
بارک الله فی عزیمة ابـــراهیم أذا حاکت القضاء مضـــــــــــــاء
اراده ابراهیم مبارک باشد چه آنکه قضا و قدر در محکمی از آن تقلید کرد.
صـــــــــــارع الحادثات تلاشت دونه وازدها بـــــــــــــــها کبریاء
با حوادث قضا و قدر درگیر شد و درمقابلش متلاشی شدند و کبریا به واسطه آن اراده به خود بالید.
منبع: خبر آنلاین[تصویر:  p-89EKCgBk8MZdE.gif]
http://tamishe.ir/showthread.php?tid=36967

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا