ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سلطان علی موسی الرضا (ع)
۱۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۲۲ عصر
ارسال: #1
سلطان علی موسی الرضا (ع)
یاد اون روزا که بودم کـفـتـر گـنبد طـلایـی
یاد اون شبـا کـه داشتم تو حـرم حالو هوایی
پا به رهنه می کشیدم خودمو جلوی آقا !
خاک زوارشو کردم تو حرم ,سرمه چشمام


دخـیـلـم ضـامـن آهـو


انقدر دلم برا گنبد طلات تـنگ شده حـاضرم همه هستیمو بدم یـه بار دیگه بیام حرمت

گــوهــرشـاد یـه بـار دیـگـه مـنـو مـهـمـون خـودت کـن
من می خوام دیـوونـه باشم مـنـو مــجنون خـودت کن
اومــــدم از ســـفــــر امــــا دل مـن بــا مــن نــیــومــد
اونجایی مونده که شـب ها گـریه می کرد ناله میکرد



به یاد صحن گوهرشاد بخونیم دخیلم ضامن آهو
دلـم بـرات تـنـگ شـده ......... بـزار یـه بـار دیـگه بـیـام حـرم قـشـنـگتو بـبـیـنـم
بـزار یـه بـار دیـگـه بـیـام گـوهـرشـاد ایـن یـک بـیـت رو بـخـونـم:

عین بین الحـرمین راهروی صحن گوهرشاد، آخرش ما رو خراب کرد عاشقی خونت آقا

یـــا امـــام رضـــا....یــا امــام رضــا.....یـا امـام رضـا

[تصویر:  9v9thy.jpg]

یا امام رضا! تر و به حق مادرت، یه نیگاه بکن به دل سیاه این کبوترت...


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، یوسف زهرا ، آرامیس ، zeinab ، یاس نیلوفری ، زائر سرداب ، هُدهُد صبا
۲۲ خرداد ۱۳۸۹, ۰۱:۰۲ عصر
ارسال: #2
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
[تصویر:  48odels.jpg]


منو یک دل هوایی حاصل یه آشنایی
ممنونم ازت خدایا که شدم امام رضایی

زده ام قید خودم رو آخه من خودم حجابم
چشامو بستم دوباره توی صحن انقلابم

همه ی آرزوهامو بوسیدم کنار گذاشتم
تو ببخش خالیه دستم هدیه غیر جون نداشتم

آقا گداتو پس نزن اون که می خواد فقط یه چیز
یه عمر کبوترت میشم یه بار برام گندم بریز


من یه عمره که می سوزم با غمت مث دیوونه
این دل منو خنک کن با یه جرعه سقاخونه
هردفه میام زیارت دلو پیشت جامیذارم
وقت رفتن روی خاکها با لبام امضا می کارم

دست خالی رد نمیشم این دیگه یه اعتقاده
آخه من اذن دخولم از در باب الجواده.....



از بس که مشهد اومدم با کفترات رفیق شدم
روزی که میمیرم برات بیا جشن تولدم
من غبار خاک طوسم بنده شمس اشموسم
تا میشم دلتنگ جنت کفشداری هاشو می بوسم

چیزی که به خاطر اون جونمو بدم می ارزه
ولو یک لحظه به نزدیک دیدن پرچم سبزه


تا قیامت سربلنده سری که زیرپات افتاد
آهو از وقتی قشنگه که چشاش به چشمات افتاد

سلطان علی موسی الرضا تنهاترین سرمایه ام
با من غریبگی نکن عمری با تو همسایه ام


سلام
نمی دونم صوتی این شعر رو شنیدید یا نه؟
ولی اگه نشنیدید پیشنهاد می کنم حتماً گوش بدید...
واقعاً فوق العادست.


[تصویر:  2dmgzvd.jpg]

با همین یه بار زیارت منم از اهل بهشتم...
اگه بعد از این جدایی نباشه تو سرنوشتم...


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، مشکات ، faezeh ، آرامیس ، zeinab ، زائر سرداب ، هُدهُد صبا
۲۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۲۹ عصر
ارسال: #3
سلطان علی موسی الرضا (ع)
روزي مأمون به حضرت رضا عليه السلام عرض کرد:«بهترين شعري را که درباره بردباري سرورده ايد، براي من بخوانيد!»
امام فرمود:

اذا کـان دونـي مـن بليـت بجـهلـه **** ابيـت لنفـسـي ان تقابـل بالجـهـل
وان کـان مثلي فـي محلي من النهـي **** اخـذت بحـلمـي کـي اجـل عن المثـل
وان کنت ادني منه في الفضل والحجي **** عـرفـت لـه حـق الـتـقـدم والفضـل

ترجمه:
هرگاه گرفتار کار جاهلانه‌ي کسي شوم، اگر او از من پست‌تر باشد، او را به ناداني‌اش وامي‌گذارم و به خود اجازه نمي‌دهم با سخني ناآگاهانه با او مقابله کنم.
اگر از نظر عقل و درايت، همانند خودم باشد، با گذشت و بردباري با او رفتار مي‌کنم تا از هم‌رديف‌هاي خود برتر شوم.
و اگر او را از خود، برتر ديدم، حق تقدم و برتري او را رعايت خواهم نمود.

منابع:
بحارالانوار، ج 49، ص 107، ح 2. از عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 174- 175.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم ، ضحی ، آرامیس ، zeinab ، boshra ، هُدهُد صبا
۲۹ تير ۱۳۸۹, ۰۴:۰۲ عصر
ارسال: #4
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
واسه اون گنبد زرين
پشت كوه های خراسون مرقد پاكتو ديدن
واسه او صحن مطهر تو غروب كنار ايوون
واسه كفترای معصوم كه تو آسمون می گردن واسه آدمای مغموم كه ميان دخيل می بندن
واسه اون هوای تازه كه پر از عطر گلابه اگه دستم به ضريحت برسه واسم يه خوابه
واسه اون حوض قشنگی كه پر از آب زلاله واسه سنگ فرشای ايوون كه برام خواب و خياله
دل من تنگه ميدونی كاشكی قابلم بدونی
چقدر آرزو دارم لب حوض وضو بگيرم يا كه از تربت پاكت مثل ياسا بو بگيرم
واسه اون اوج شكفتن توی عالم زيارت واسه اون لحظه كه آدم می رسه به بی نهايت
واسه اون كفشا كه مردم روی پله در ميارن واسه اون شمعی كه روشن توی صحن تو می زارن
واسه اون ساحت پاكی كه درش هميشه بازه واسه دستای نيازی كه به سوی تو درازه
دل من تنگه می دونی كاشكی قابلم بدونی



[تصویر:  haram%20210-800.jpg]


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، یوسف زهرا ، ضحی ، آرامیس ، zeinab ، یاس نیلوفری ، هُدهُد صبا
۲۹ تير ۱۳۸۹, ۱۱:۱۴ عصر
ارسال: #5
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
سلام.

الان یاد اشعار زیبای مرحوم آقاسی افتادم

می دونی می خوام چکار کنم
(هر کی می یاد بریم)
می دونی می خوام کجا برم
می خوام برای کفتراش ،یه خورده گندم ببرم
همون جا که گنبرش طلاست
با کفتراش پر بزنم
دوسش دارم
امامم

ای خدااااااااااااا

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، safirashgh ، آرامیس ، هُدهُد صبا
۹ مرداد ۱۳۸۹, ۰۹:۰۸ عصر
ارسال: #6
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
دلم میخواد که دستامو گره کنم به ضریحت
تا که بگیرم حاجتم دعا کنم به درگهت
دلم میخواد آقاجون تا که اسیرت بمونم
باشم غلام درگهت بی تو آقاجون میمیرم
دلم گرفته آقاجون بی تو اسیر نفسمم
اسیر این هوای نفس سرکش بی غیرتم
یه عمریه غلام این درگه و بارگاه توام
جونم بشه فدایی تربت پاکت عزیزم
بی تو صفایی نداره قلب هم ما آدما
بی تو دیگه جون نداره قلبای این خسته دلا
بی تو یه لحظه زندگی معنا نداره آقاجون
دلامونم بی نگاهت صفا نداره آقاجون
قلبای این خسته دلا بی تو دیگه نمی تپه
دستای این ملتمسا دری دیگه نمی زنه
شب فراقه و دلم تاب نداره آی آقاجون
چشمای نمناک دلم خواب نداره آی آقاجون
برق چشای عاشقات عشق تو رو جار میزنه
سیاهی ابروی تو قلباشونو دار میزنه
اگ برن، کجا برن ، جایی جز اینجا ندارن
این نوکرای پاپتی غیر تو اقا ندارن
آی آقاجون اگه دلم تاب نیاره چیکار کنم
بذار به خاطر دلم جونم برات نثار کنم
ما دستای خالیمونو دخیل زدیم به پنجره
راضی نشو که این گدا از پیش تو رضا نره
ما نوکرای بی ادب همیشه حاجتی داریم
چون که تو دنیا آقاجون کسی بجز تو نداریم
دلم میگه دوستم داری با هم بی ادبیم
آخه میدونم میدونی تو ارباب و مانوکریم

آقاجون دلم بدجور واسه دوباره دیدنتون پر میکشه. بی تابم و عاشق
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، zeinab ، مشکات ، ضحی ، boshra ، هُدهُد صبا
۱۱ مرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۱۲ عصر
ارسال: #7
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
چقدر آرزو دارم لب حوض وضو بگيرم يا كه از تربت پاكت مثل ياسا بو بگيرم

واسه اون اوج شكفتن توی عالم زيارت واسه اون لحظه كه آدم می رسه به بی نهايت

واسه اون كفشا كه مردم روی پله در ميارن واسه اون شمعی كه روشن توی صحن تو می زارن

واسه اون ساحت پاكی كه درش هميشه بازه واسه دستای نيازی كه به سوی تو درازه

دل من تنگه می دونی كاشكی قابلم بدونی

هيچ كسی نوميد و ناكام نمی ره از آستانت تو پر از لطف و شفايی واسه درد دوستانت

مثل مرهم تو ميمونی واسه آدمای دربند تو اميدی كه می شينه توی قلب يه نيازمند

تو صدام كن تو صدام كن زائر كوی تو باشم

يا برای كفترات من سر ظهر دونه بپاشم

من يه قاصر يه خطاكار لحظه خوب مناجات

ميدونم كه هيچ نيازی به زيارتم نداری

اما من غرق نيازم اما تو بزرگواری

واسه تو حرم نشستن واسه لحظه‌ی رسيدن

دل من تنگ می دونی كاشكی قابلم بدوني



[تصویر:  imam_reza_04.jpg]


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ذوالقرنین ، zeinab ، safirashgh ، آرامیس ، boshra ، یاس نیلوفری ، shiroodi ، هُدهُد صبا
۱۷ مرداد ۱۳۸۹, ۱۱:۵۱ صبح
ارسال: #8
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
کاشکی الان تو ایوون طلات بودم..................................
یا علی بن موسی الرضا

[/size][من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری زیرا چون تویی دارمو تو چون خودی نداری
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۱ مهر ۱۳۸۹, ۱۰:۵۹ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱ مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۰۶ عصر، توسط کبوتر حرم.)
ارسال: #9
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
شب آخر

يه كبوتر

از چشاش بارون می باره

آقا جون خدانگهدار

بر ميگردم باز دوباره


حرمت حاجتمو داد

گريه كردن تو گوهرشاد

قــول می دم هميـــــــشه باشم

گدای پنجره فولاد



[تصویر:  Farzan%5Cimam-reza_Fixd.jpg]


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، safirashgh ، zeinab ، ضحی ، آرامیس ، یاس نیلوفری ، shiroodi ، هُدهُد صبا
۲ مهر ۱۳۸۹, ۱۲:۲۷ عصر
ارسال: #10
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر شما و الحق که کبوتر حرم برازنده ی این نام کاربری شماست

آقا جانم

چقدر آرزو دارم لب حوضت وضو بگيرم

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا