کتاب" حماسه ماندگار فاطمی "

[safirashgh]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان؛ تصمیم دارم در این ایام فاطمیه کتابی با نام حماسه ماندگار فاطمی به تالیف دکتر محمد رضا رفیعی است رو بگذارم و امیدوارم که با خوندن این مطالب معرفت ما نسبت به بی بی دو عالم فاطمه زهرا سلام الله علیه بیشتر بشه .

سخن از فاطمه علیه السّلام سخن از نقطه عطف خلقت و مرکز ثقل کمالات دریائی است که ساحل آن را تصوّر نتوان کرد

[safirashgh]

حماسه ماندگار فاطمی3(3-5)

۳-۵ حضرت زهرا علیها السّلام الگوی بی همتا

پیرامون مناقب، فضایل و کمالات حضرت صدّیقه طاهره، حق سخن را نمی توان ادا

ساخت، واقعاً زبان از بیان اش ، قلم از نوشتن اش، فکر از اندیشه اش عاجز است،

درک این سرّالله ممکن نیست، فقط می توان در پرتو فرمایشات نورانی حضرات

معصومین سلام الله علیهم اجمعین، به این قلّه بلند، کمی نزدیک شد، در این جا به

چهار روایت، توجّه خوانندگان ارجمند را جلب می نماییم. اگر خداوند توفیق فهم و

معرفت عمیق آن ها را کرامت فرماید، شاید پرده ای از هزاران از چشمان ناتوان

معرفت ما به کناری زند:

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم :

وَ لَو کانَ الحُسنُ هَیئَةً لَکانَت فاطِمَةُ بَل هِیَ أًعظَم.1

چنان چه همه خوبی ها در یک انسان (شخص) جمع گردد، همانا او فاطمه است؛

بلکه فاطمه از آن هم بالاتر است.

امام صادق علیه السّلام :
هِیَ الصِّدیقةُ الکُبری وَ عَلی مَعرِفَتها دارَت القُرُون الأُولی.2


او راستگوی راست کردار بزرگی است، که چرخ گردش روزگاران بر معرفت او استوار می باشد.


نَحنُ حُجَجُ اللهِ عَلی خَلقِه وَ جدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ الله عَلَینا.

ما حُجّت های خداوند بر بندگانیم، و جدّه ما حضرت فاطمه نیز، حُجّت خدا بر ماست.


قالَ المهدی: فِی ابنَةِ رَسُولُ اللهِ لی اُسوَةٌ حَسَنةٌ.3

حضرت مهدی علیه السّلام فرمودند: (در) دخت پیامبر خدا برای من الگوی نیکو

است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱- مئة منقبة ، ص135
۲- بحارالانوار ج43 ص105
۳- الغیبة شیخ طوسی، ص385

[safirashgh]

حماسه ماندگار فاطمی3 (3-6)

۳-۶ منصوره حوریّه انسیّه، ناصر جانها

حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در آسمان منصوره نامیده می شود، فرات بن

ابراهیم کوفی در تفسیر خود، از امام صادق علیه السّلام نقل می کند:

جبرئیل به رسول خدا گفت: به درستی که فاطمه علیها السّلام در آسمان موسوم به

منصوره است؛ و این کلام خدای متعال است که : یَومَئذٍ یَفرَحُ المُؤمِنونَ بِنَصرِ الله. 1

در آن روز مؤمنان به نصر و یاری الهی خوشحال می شوند که مقصود یاری فاطمه

علیها السّلام د ر روز قیامت نسبت به دوستانش است.

• زهرای علی علیها السّلام به نصرت الهی، نصرت می شود، یاری می گردد؛

پس اوست که به اذن خدا، ناصر دین و شریعت، امام و رسالت می گردد.

• زهرای اطهر در دنیا یار و یاور پیامبر اکرم بود و در سنین کودکی، نوجوانی و

جوانی از همه گونه نصرت و مساعدت پدر بزرگوارش دریغ نورزید.

• منصوره طاهره پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با تمام

وجود، با تمام انرژی، با تمام امکانات مادّی و حیثیّت اجتماعی و جایگاه قدسی،در

راستای تثبیت و تحکیم مکتب ولایت حیدری، اهتمام و مجاهده ای بی نظیر از خود

به یادگار گذاشت؛ تا آن که در مسیر نصرت امامت ابتدا فرزند دلبندش ، برادر نازنین

حسنین، حضرت محسن علیه السّلام را قربانی نمود و خلعت شهادت بر اندام

کوچکش پوشاند و سپس خویش را جانباز و فدایی مظلومیّت بی مانند علی نمود و از

شراب طهور شهادت، در مسیر ولایت با طیب خاطر، نوش جان فرمود.

• در دوران کوتاه عمر خویش، آفتاب تابناک و پرفیض وجود فاطمی بر همه

مسلمین عموماً و شیعیان و دلباختگان غدیرگستر، خصوصاً مهربانی و عنایت ویژه

داشت، آن گونه که ایثار زهرا و شوهر و فرزندانش در رسیدگی به ایتام، فقرا و

محرومان و گرفتاران زبانزد خاص و عام بود و سبب نزول آیاتی چند؛ و به دنبال آن

فرزندان اش و فرزندان فرزندان اش تا به امروز!

• اقیانوس عطوفت فاطمی را ساحلی نیست ، خداوند بزرگ او را اِذن فرموده که

در صحرای محشر، در صحنه دادگاه عدل الهی که همۀ انسان ها به تنهایی و نادری

مبتلا خواند شد؛ هرکس را که اراده نماید شفاعت کند و از عذاب الهی ایمنی

بخشد و به سرای رحمت و غفران ملکوتی منتقل نماید، آن قدر ساحت و منزلت

صدّیقه طاهره محترم است؛ که نه تنها حضرتش اِذن شفاعت دارد که شیعیان و

محبّانش و محبّان محبّانش نیز، اذن شفاعت می یابند، که چشم همه متخاصمان

ولایت عظمی را سخت می آزارد، که این چه مقام و چه منزلت بی منتها و شگرف و

چه بلندای بی پایانی است!

• آری، زهرای مظلومه، این حبیبه خدا، خود و همسرش و فرزندان والا مقامش،

کارگردانان و مدیران طراز اوّل صحن و سرای قیامت کبری خدایند؛ آن قدر خدا آن ها را

دوست می دارد که جز به امداد زهرا و آل او، اَحَدی راه به نجات نخواهد برد و مدد

نخواهد یافت.

اگر به آیه شریفۀ (( یَومئذٍ یَفَرحُ المُومنُونَ بِنَصرِالله )). به صورتی دقیق و عمیق توجّه

کنیم ، به جایگاه والای ولایت علوی و عصمت فاطمی بیش تر واقف گردیده، در صدد

جلب رضایت، محبّت و اطاعت آن ذَوات نورانی برآمده، به امید نصرت منصوره الهی در

روز تغابن، حسرت، تنهایی و...

دل از غیر آن ها خواهیم برید! و فقط در صراط مستقیم علوی، دوره کوتاه دنیا را

سپری خواهیم ساخت .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


۱-سوره روم، آیه ۴.

[safirashgh]

۳-۷. مقام عصمت کبری

آیه مبارکه قرآن کریم :

اِنّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِرَّکُم تَطهیراً.۱

نه تنها حکایت از عصمت، پاکی و طهارت کامل و ربّانی اهل بیت پیامبر رحمت صلی الله و علیه و آله وسلم دارد؛ بلکه کلمه تطیراً که

به واژه یُطهِرَکُم اضافه شده، نشانگر عصمت در عصمت یا عصمت کبری این ذوات نورانی است، و خورشید نورانی زهرۀ زهرا در مرکزیت

اهل بیتِ، از درخشش و موقعیت بی مثالی برخوردار است.


عصمت کبری نه تنها بیانگر دور بودن از هر گونه مکروه و حرام است؛ بلکه ترک اولی هم که در ساحت قدس انبیای قبل روا بوده،

نیز از ساحت مقدّس آن بزرگوار، پدر بلندمرتبه، همسر والا مقام و فرزندان نیکو تبارش مطلقاً به دور است .


بانوان بهشتی مانند مریم، حوا، آسیه و هاجر، هرچند بهره مند از مرتبه عصمت هستند، لیکن هیچ یک به مقام رفیع عصمت کبری

دست نیافته اند؛و چنین است عصمت او در ساحت قدس جلمه انبیا گرام به جز حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم !.

باید اذعان کنیم که صرف نظر از تعریف کلّی و شناخت عمومی واژه عصمت کبری از کُنه و عمق این حوزه گرانسنگ نیز عاجزیم .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــ


۱- سوره احزاب آیه ۳۳جز این نیست که خداوند اراده فرموده که هرگونه ناپاکی را از شما اهل بیت (پیامبر) دور نماید و شما را پاک کند ( نگاهدارد) پاک کردنی.

[safirashgh]

حماسه ماندگار3(3-8)

۳-۸. کوثر خلقت


فاطمه علیهاالسّلام نقطه عطف خلقت و مرکز دایره آفرینش است، هرچند پدربزرگوارش از او افضل و همسر والا گوهرش ، همتای اوست،

لیکن جایگاه او در آسمان هستی، بس استثنایی، بی مانند و اعجاب آور است :


الّلهُمَ صَلِ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرّالمُستَودعَ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ.



بار خدایا بر فاطمه و پدرش و همسرش و فرزندانش و سرّ پنهان در آن به گستره احاطه علم تو، درود فرست!

• نه تنها حضرت زهرای مرضیّه علیها السّلام از حضرت مریم که برترین زنان زمان خود بود، برتر است، و نه تنها سیدة نساء

العالمین تا دامنه قیامت به شمار می رود بلکه اگر نبود، اعزاز و احترام به پدر و همسر والامقامش، باید از آن انسیه آسمانی،

به عنوان برترین انسان جهان یاد می شد.


• سوره مبارکه کوثر در شأن و منزلت حضرت زهرای مرضیّه است، خداوند می فرماید:

اِنّا اَعطیناکَ الکُوثَر.1

ما به تو خیر کثیر عطا نمودیم .

این سوره پس از آن که نامحرمان سخن از مقطوع النسل بودن حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم به میان آوردند

و آن پیشوای بی مانند را گستاخانه ابتر یعنی پی بریده خواندند، نازل گردید؛ و این جاست که شگفتی دیگری رقم می خورد.

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

نسل هر پیامبری از پشت او مقرّر می باشد؛ ولی نسل و خاندان من از دخترم فاطمه تداوم می یابد

و خدای متعال در نسل او تا روز قیامت برکت قرار داده است.هیچ یک از انسان ها، همانند علی و زهرا علیها السّلام

چنین نسل فرخنده، با برکت و فراگیری نداشته و نخواهند داشت؛ تا آن جا که شرق و غرب عالم از کثرت آنان پر شده و روزافزون شمارشان،

چشم متخاصمان ولایت را می آزارد.


آری، زهرای اطهر، کوثر است، کوثر خلقت، چشمه نور، منشأ خیرات، مادر نبوّت، منشأ امامت و اُمّ الائمّه و پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم!


به راستی همه مخلوقات در قرب الی الله و بلندای مقام الهی اش باید غبطه خورند و انگشت حیرت به دندان گرفته وبر سرو قامت خمیده محمّدی اش،

مداوم صلوات و تحیّت نثار نمایند:

الّلهُمَ صَلِ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرّالمُستَودعَ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُکَ.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​

1- سوره کوثر

[safirashgh]

۳-۹. فاطمه صدّیقه کبری، بقیّة النبوّه

حضرت زهرا علیها السّلام نه تنها با رفتار و گفتار و اندیشه الاهی خویش تا ابد برای تشنگان حقیقت و هدایت، سخن های نا شنیده و رموز

نامکشوفِ معرفت بخش دارد، بلکه تداوم نبوت و حیات امامت مشخصّاً به آن بزرگوار وابسته بوده و هست:

• نسل پیامبر از چشمّ نورانی زهرایی تداوم می یابد. (اُمّ البیها)1

o اِنّی اَنَالله، اَرسَلتُ البَحرَین: علیُّ بنِ أَبی طالب بَحرُ العِلمِ و فاطِمةُ بَحَرُ النُّبُوّةِ.2

منِ خداوند، دو دریا را روان ساختم: علی بن ابی طالب دریای علم و فاطمه دریای نبوت.

o الشَجرةُ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم وَ عَلیٌ فَرعُها وَ فاطِمَةُ عُنصُرُ الشَّجَرةِ.3

درخت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السّلام شاخه و فاطمه ریشه آن است .

o أنا شَجَرةٌ وَ فاطِمةُ اَصلُها وَ عَلَیٌ لِقاحُها.4

من درختم و فاطمه ریشۀ آن و علی عامل باروری آن است.این سلسله روایات نورانی و مطالب آسمانی، حکایت از آن دارد

که نقش و جایگاه معنوی، نورانی و حتّی مادّی آن حضرت در شکل گیری ساختار رسالت محمّدی و امامت علوی غیر قابل انکار و غیر قابل تردید است

لذا در احادیث فوق الذکر از آن بزرگ بی مانند، به دریای نبوّت و ریشه شریعت یاد شده ست.

نه تنها فاطمه زهرا ریشۀ شریعت است که تنها بازمانده و یادگار بی بدیل نبوّت به شمار می رود. هر چند سلسله جلیله سفیران و پیامبران آسمانی

به پدر بزرگوارش حضرت محمّد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم پایان گرفت، لیکن فرهنگ، فکر و اندیشه و راه محمّدی توسّط همسر

و فرزندان زهرا، یکی پس از دیگری آن چنان پی گرفته می شود که مکتب نورانی و شریعت نهایی نجات بخش اسلام از دالان تنگ و تارک و تلخ تاریخ

به سلامت عبور نماید و روز به روز به آینده ای روشن و هدایتی گسترده تر، جهانیان را وعده وصال بخشد و اگر امروز اسلام، قرآن، هدایت، معرفت

و نجات هست، و اگر امروز امید آینده طلوع فجر و حکومت جهانی اسلامی ناب، بلندای با طراوت شیعیان جهان به شمار می رود، همه این خوبی ها،

زیبایی ها، پاکی ها به طور قطع مدیون زهرای محمّدی است که او به اذن خدا، تک گل یاسی است که به تنهایی جهان را گلستان خواهد کرد.

امامان نور و سادات کرام و مهدی بزرگ، آن یگانه منجی و هادی بشریت، جمله فاطمی اند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- تفسیر روح المعانی، ج6،ص154، 205
2- بحارالنوار ج24 ص 100
3- بحارالنوارج9 ص 112
4- امالی طوسی ص 18

[safirashgh]

حماسه ماندگار فاطمی3(3-10)

۳-۱۰.توسّل پیامبران به حضرت فاطمه علیها السّلام

سیّد هاشم بحرانی صاحب تفسیر برهان آورده است که فرمودند:
(( نبوّت هیچ پیامبری تکمیل نشد، مگر این که به فضیلت و محبّت حضرت فاطمه اقرار کرد))1.

بنابر این توسّل نتیجه طبیعی این معرفت و محبّت تحقّق پیدا خواهد کرد؛ لذا از فضایل شفیعه روز جزا، توسّل عموم پیامبران والا مقام الهی، به آن وجود نورانی و ملکوتی است؛ کاروان سفیران وحی در شداید و گرفتاری ها به آل الله خمسه طیّیه علیهم السّلام متوسل می شدند و خدا را به واسطه این ذوات مقدّسه می خواندند و طلب حاجت می نمودند.2

حضرت آدم، حضرت موسی، حضرت ابراهیم، حضرت خضر، حضرت یعقوب حضرت زکرّیا علی نبینا و علیهم الصلاة و السّلام و ... از آن جمله اند .
سیوطی در تفسیر الدر المنثور در تفسیر آیه شریفه :
(( فَتَلقی آدَم مِن رَبّهِ کَلِمات فَتابَ عَلَیه))3.
(( آدم از پرودگارش کلماتی را فرا گرفت و خدا (به واسطه آن ها) توبه اش را پذیرفت.))
می گوید: نجّار، از ابن عباس روایت نموده که گفت: (( از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم )) پرسیدم: این چه کلماتی بود که آدم از پرودگارش فرا گرفت و خدا توبه او را پذیرفت ؟ فرمود: او از خدا در خواست کرد که به حقّ محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السّلام توبه اش را بپذیرد، و خدا توبه اش را پذیرفت و نظر عنایت خود را متوجّه او ساخت.
علّامه مجلسی در بحارالنوار،4، تحت عنوان : باب أَنَّ دعاءَ الانبیاءِ استَجِیبَ بِالتَوَّسُلِ بِهِم وَ الإِستِشفاعَ بِهِم صلَواتُ الله عَلَیهم اَجمَعینَ، چند حدیث جالب را نقل نموده است، همچنین د رموضوع تفضیل مقامات و کمالات ائمّه هدی بر انبیاء علیهم السّلام در همین مجلّد بحارالانوار (26)، روایت متعدّدی را مطرح نموده که علاقه مندان را به مطالعه آن فرا می خوانیم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـ
1- مدینة المعاجز، بحرانی، سیدهاشم.
2- مراجعه شود به : الغدیر، ج7،صفحه 299-305.
3- سوره بقره- آیه 37.
4- بحارالانوار ج26 صفحه 319 الی صفحه 334.

[safirashgh]

حماسه ماندگار فاطمی3(3-11)

۳-۱۱. مراتب علمی و کمالات معرفتی

حضرت صدّیقه طاهره در همه عرصه ها و ابعاد کمالات انسانی سرآمد و ممتاز بوده است: از جمله در کمال علمی و شخصّیت معرفتی، دانش فاطمی آن قدر رفیع و والاست که به عنوان شاخص ترین کمال آن حبیبه خدا، باید مورد توجّه واقع کردد. از این منزلت بی بدیل نیز باید بسیار سخن گفت، لیکن فقط به چند روایت اشارتی خواهیم داشت.
امام صادق علیه السّلام فرمود:
< همانا خداوند متعال ده ویژگی را در ده تن از بانوان برجسته قرار داده است:
((توبه)) برای حضرت حوا همسرحضرت آدم،
((زیبایی)) برای ساره همسر حضرت ابراهیم،
((پوشش)) برای رحمت همسر حضرت ایوب،
و ((احترام)) برای آسیه همسر فرعون
و ((حکمت)) برای زلیخا همسر حضرت یوسف
و ((عقل)) برای بلقیس همسر حضرت سلیمان
و ((صبر)) برای برخانه مادر حضرت موسی
و ((برگزیدگی)) برای مریم مادر حضرت عیسی
و ((رضا)) برای حضرت خدیجه همسرمکرّمه حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم
و ((علم)) برای حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام همسر حضرت علی مرتضی علیه السّلام.>1
شیخ صدوق در کتاب شریف علل الشرایع، روایتی از امام باقر علیه السّلام نقل می نماید که علامه مجلسی در توضیح و تبیین آن می فرماید: 2
فَطَمتَکِ بالعِلمِ یعنی تو را به علم شیر دادم، تا بی نیاز شدی یا آن که تو را به سبب علم از جهل جدا کردم؛ یا بریدن تو از شیر، مقرون به علم بود؛ کنایه از آن حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام در بدو خلقت، عالمه کامله بوده است.
بعد از در گذشت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بسیار آزرده خاطر و غمگین بود. جبرئیل می آمد و او را در سوگ پدر تسلیت می داد، با خبردادن از حضرت پیامبر و مکان متعالی آن بزرگوار و وقایعی که بعد از آن اتّقاق می افتد، آن حضرت را آرام می ساخت .
این سلسله اخبار و مطالب در روایات اهل بیت به مصحف فاطمه معروف است؛ در آن علم و حلال و حرام نیست بلکه اخبار گذشته و آینده نهفته است. کتاب یاد شده نزد حضرات ائمّه محفوظ بود و هم اکنون نیز این کتاب نزد حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و برخی از وقایع را که بیان می کردند بدان منتسب می فرمودند.
شیخ کلینی در کافی و شیخ مفید در الارشاد از آن کتاب یاد کرده اند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـ
1- بحارالانوار، ج43، ص 34
2- بحارالانوار، ج11، ص25، بحارالانوار، ج43، ص13.

[safirashgh]

حبیبه مظلومه، راضیه مرضیّه، آن گاه که به توصیف امام و پیشوای عصر خویش می پردازد، قلوب مؤمنین شیفته ولایت را، شادمانی می بخشد و منافقین را به بغض و غضب می کشاند. از آن جمله است :
1[color]- علی علیه السّلام پیشوای ملکوتی[/color] هُوَ الامامُ الرَّبانی و الهَیکلُ النُّورانی، قُطبُ الأَقطاب و سُلالَةُ الأَطیاب، الناطقُ بّالصَّواب، نُقطةُ دائِرةِ الإمامَةِ و بابُ بَینَهما الحَسَنُ و الحُسینُ الَّذینَ هُما ریحانَتی رسُولِ اللهِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَّنَةِ.1
او پیشوای الهی، با جسمی نورانی است، قطب همه بزرگان و فرزند پاکان، به راستی گویا است و مرگز دایره امامت، که ورود به آن با حسن و حسین است، آنان که ریحانه من و رسول خدایند و آقای جوانان اهل بهشت!

این تعابیر شگرف و بلند از زبان صدّیقه طاهره ای است که مادردهر، جز پیامبر اکرم و علی مرتضی علیه السّلام همانند او ندارد.
به راستی زهرای مرضیه، علی را امام خود می دانست و قطب الاقطاب کمالات و فضایل!
2- بانگ رسای فضایل امیرالمؤمنین آن حضرت فرمودند:
وَ الَّذی إِصطَفاکَ وَ اجتَباکَ وَ هَداکَ وَ هذا بِکَ الأُمَّةَ لا زِلتُ مُقِرَّةٌ لَهُ (الامام علی علیه السّلا) ما عِشتُ.2
(پدرجان) سوگند به خدایی که تو را به رسالت انتخاب کرد و برای هدایت انسان ها برگزید و تو را هدایت کرد و امّت اسلامی را به وسیله تو هدایت نمود، تا زنده ام همواره به کمالات و ارزش های امام علی علیه السّلام اعتراف خواهم داشت.
[color]3- سعادت انسان در گرو محبّت علی علیه السّلام[/color]

آن حضرت فرمودند:
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أَحَبَّ عَلِّیاً فی حَیاتِهِ وَ بَعدَ مَوتِهِ.3
سعادت و رستگاری همه خوشبختی ها، حقانیت و واقعیت سعادتمندی از آن کسی است که در دوران زندگی و پس از مرگ، امام علی علیه السّلام را دوست داشته باشد.
[color]4- غمین و حزین در مصائب امام خویش[/color]

حضرت زهرا علیها السّلام نه تنها غمین در نقضِ حقّ آشکار امامت علوی است، بلکه حتّی برای مصائب و تنهایی آن امامِ مظلوم، بعد از شهادت خویش نیز محزون و نگران است:
در لحظه های واپسین عمر کوتاه ولی پر برکت خویش حضرت زهرای مرضیه سخت می گریست،
امام از او سؤال نمود: چراگریه می کنی؟ آن حضرت فرمود:
أَبکی لِما تَلقی بَعدی.4
بر مصیبت هایی که پس از من، بر تو باریدن خواهد گرفت می گریم،
حضرت علی علیه السّلام در پاسخ فرمودند:
لا تَبکی فَوَالله ذلِکَ لَصَغیرُ عِندی فی ذاتِ الله تَعالی.
گریه مکن! سوگند به خدا این سختی ها در راه خدا برای من ناچیز است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـــــــــــــــ
1- ریاحین الشریعه، ج1، ص93.
2- لثانی الاخبار، ج4، ص36، بحارالانوارج43، ص39.
3- بحارالنوارج40 ص81.
4- عوالم، ج11، ص494؛ بحارالانوار، ج43، ص218.

[safirashgh]

ولایت از نظرگاه فاطمی (قسمت 1)

ولایت از نظر گاه فاطمی
هر چند منزلت صدّیقه طاهره، همتای علیّ مرتضی است
ولی در برابر مقام امامت علوی
و به عنوان نصرت مولای زمان خویش بانگ برآورد:
روحم فدای روح تو، جانم سپر بلای تو یا علی !

برای اینکه اندکی به دامنه کوه رفیع ولایت مداری فاطمی، نزدیک تر بشویم موارد برگزیده را شاهد این مدّعا می آوریم

1/5- حضرت زهرا علیها السّلام، بارها برجایگاه رفیع و مرتبه منیع ولایت و امامت آل الله تأکید فرمودند، و بر عموم مسلمین با سخن و کردار معصومانه و آسمانی خویش تبیین و تکلیف فرمودند که با این فراز تابناک در اندیشه وحیانی اسلام چگونه باید برخورد نمود:
- حضرت فرمودند:
فَجَعَل اللهَُ .... طاعَتَنا نِظاماَ لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَمانَاً لِلفُرقَةِ.1
پس خداوند چنین مقرر فرمود... که اطاعت ما (آل الله) موجب انتظام و سامان ملت است و امامت ما (ائمه اطهار) ضامن پرهیز از تفرقه و جدایی می باشد.

- حضرت فرموند:
وَ نَحنُ وسیلَتُهُ فی خَلقِهِ وَ نَحنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدسِهِ وَ نَحنُ حُجَتُّهُ فی غَیبِهِ وَ نَحنُ وَرَثَةُ أَنبیائِهِ.2
ما (اهل بیت پیامبر) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم؛ ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامبران الهی.

2/5- فدایی علی مرتضی علیه السّلام

حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود:3
ای سلمان وای بر آنان که می خواهند فرزندانم حسن و حسین را یتیم کنند. به خدا سوگند ای سلمان! از درب مسجد به جایی نمی روم تا این که پسرعمویم را با چشمانم سالم ببینم. ] سلمان نزد حضرت علی علیه السّلام برگشته و فرمایش حضرت زهرا علیها السّلام را بازگو نمود . امیرالمؤمنین علیه السّلام از جا حرکت کرده و از مسجد بیرون آمد، هنگامی که چشمش به حضرت علی علیه السّلام افتاد، خود را بر شانه های آن حضرت انداخته[ و می فرمود:
«روحم فدای روح تو و جانم سپر بلای تو باد! ای ابوالحسن، اگر در شرایط خوبی باشی من با تو هستم و اگر در شرایط سختی باشی من نیز با تو هستم » پس هر دو با هم گریستند.
روُحی لِروُحِکَ الفداءُ وَ نَفسی لِنَفسِکَ الوِقا، یا ابالحسن ! اِن کُنتَ فی خَیرِ کُنتُ مَعَکَ وَ اِن کُنتَ فی شَرِّ کُنتُ مَعَکَ.

ادامه دارد...

________________________________________
1- بحارالانوار، ج 29ص 223
2- شرح نهج البلاغه، ج16، ص211.
3- کتاب فاطمه زهرا، شادمانی دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ص 446.

[safirashgh]

ولایت از نظرگاه فاطمی (قسمت دوم)

قسمت هفتم

3-5 – فدک پشتوانۀ اقتصادی غدیر
حمایت حضرت صدّیقه کبری از نهضت غدیر و کتب ولایت، کاملاً همه جانبه بود؛ و از آن جلمه است: نصرت اقتصادی!
این حرکت اثرگذار، یادگاری ارزنده است، که آن حبیبۀ خدا، از مام گرانقدرش حضرت خدیجه کبری به یادگار آموخته ؛ یاد آن مام نورانی، قطعاً عنایات خاصّه حضرت صدّیقه را به ما معطوف خواهد ساخت.
حضرت خدیجه کبری همواره یار استوار و وزیری نستوده، برای اسلام به شمار می رفت.
علامۀ طبرسی می نویسد: خدیجه و ابوطالب دو یار پُر اعتبار و دو پشتیبان پیامبر اکرم صلی الله وعلیه و آله وسلم، هر دو در یک سال چشم از جهان بستند، و بدین سان پیامبر گرامی هدف دو فاجعه و دو مصیبت قرار گرفت. و این در حالی بود که خدیجه علیه السّلام وزیر راستین اسلام، مشاور خردمند وشجاع پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود:
.... کانَت خَدیجَةُ وزَیرةَ صِدقِ عَلَی الأسلام .... 1.
پیامبر اکرم فرمودند:
خَدیجةُ وَ أَینَ مِثلُ خَدیجَة؟ صَدَّقَتنی حِینَ کذَّبَنی النّاس، و وازَرَتنی عَلی دِینِ اللهِ، وَأعانَتنِی عَلَیه بِمالِها.1
خدیجه وکجاست همانند خدیجه؟ او مرا تصدیق کرد آنگاه که مردم مرا تکذیب نمودند و مرا در (نصرت ) دین خدا یاری داد و به مالش کمک نمود .
حقیقت آن است که اسلام به شجاعت (شمشیر) علی علیه السّلام و ثروت (مال) خدیجه کبری علیها السّلام استوار گردید.3
و این چنین است که فدک، این میراث پربرکت نبوی، دست مایه ای گردید که زهرای اطهر، جریان علی گستری و علی دوستی را حمایت و پشتیبانی اقتصادی نیز بنماید؛ تا آن جا که غاصبان ولایت ستیز، ظرفیت اقتصادی فدک را به ضرر آشکار جبهه نفاق و شرک خویش دیدند و درصدد مصادرۀ آن برآمدند و بر این معنا حدیث جعل کردند و شاهد تراشیدند و به رویارویی مستقیم و بسیار شگفت انگیزی با دختر رسول خدا برآمدند؛ ولی راهبرد آسمانی حضرت زهرا علیها السّلام آن چنان نکاتی در خطبه و مباحثات فدک فیمابین حضرت و خلیفه غاصب پیش آورد که حقانیت آل الله و بطلان سقیفه تباران را جاودانی ساخت.
حدود جغرافیایی فدک را عموماً در اطراف شهر مدینه ذکر کرده اند. از جمله یاقوت حموی می گوید:
فدک، قریه ای در حجاز است که فاصله آن تا مدینه، دو یا سه روزه راه می باشد.4
فدک، حاصل جنگ خیبر بود، به لحاظ آن که برای تصرّف آن از نیروهای رزمی استفاده نشده بود، به عنوان سهم رسول الله قرار گرفت .
چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خیبر را فتح نمود، چند قریه از یهودیان را به خود اختصاص داد؛ جبرئیل از جانب خداوند این آیۀ شریف را آورد:
«وآتِ دَالقُربی حَقَّهُ» حق خویشاوندان را ادا کن؛ حضرت به جبرئیل فرمود: خویشاوندم کیست و حقّ او چیست؟ گفت مراد از خویشاوند، فاطمه است، پس زهرای مرضیّه در زمان پدربزرگوار از آن بهره می برد.
خلیفه اوّل با دلالت راهبردی خلیفه دوم، کسب درآمد حاصل از آن را در جبهه ولایت و امامت، به صَلاح جناح نفاق ندیدند! و به بهانه این سخن کذب که رسول خدا فرمود: « انبیاء از خود ارث نمی گذارند!!» ولو آن که خود می دانستند این حدیث مجعول و خلاف صریح آیات شریفه قرآن کریم است، به مصادره آن و بعد به ایجاد بزرگ ترین فاجعه اقدام نمودند.
مراجعه به تاریخ برای واکاوی چگونگی استرداد فدک توسّط جابر و سند مالکیت و مناظره و مباحثه حضرت صدیقه طاهره با خلفای جور، بسیار درس آموز و تأمل برانگیز است.
ظلم، شرک، تهمت، دروغ، بازی سیاسی و کینه توزی بی حد و حصر نسبت به ولایت عظمای علوی، از صحنه صحنه داستان فدک به چشم می خورد. خطبه غرّا و سخنان شیوا، مستدل و کوبنده حضرت زهرای اطهر در برابر جرثومه امامت ستیزی، حقیقتاً سند تابناک حقانیت ولایت حیدری و رسالت فاطمی است؛ و بر همه شیعیان غیرتمندِ فرهیخته، ضروری است که در کلمه کلمه آن اندیشه و تدبیر نموده و امروزه برای پاسداشت حقوق ضایع شده ولایت عُظمای مهدوی در عرصه جهانی از آن الهام گرفته، درس آموخته و توشه حرکت برگیرند.
معاویۀ ملعون، همین فدک را سخاوتمندانه به مروان بن حکم بخشید. مروان هم آن را به پسرانش عبدالعزیز و عبدالملک واگذار کرد!!
امّا عمربن عبدالعزیز در عصر خلافتش به فرماندارش در مدینه نوشت که فدک را به فرزندان حضرت فاطمه علیها السّلام برگرداند؛ و چنین شد؛ لیکن پس از روی کار آمدن یزیدبن عبدالملک، آن را مسترد کرد؛ سپس ابوالعبّاس سفّاح آن را به بنی الحسن (از فرزندان امام مجتبی علیه السّلام) بخشید، پس از به قدرت رسیدن منصور عبّاسی و قیام بنی الحسن علیه او، فدک را بازپس گرفت، و با زعامت مهدی بن منصور، فدک مجدداً بازگردانده شد.
موسی الهادی آن را از ایشان مسترد داشت؛ تا این که مأمون عبّاسی به حکومت رسید، وی نماینده آل علی را طلبید و امر کرد که سند فدک را برای آنان بنویسد و به وی تحویل دهند.
علّامه مجلسی در بحار الانوار نقل می کند که مأمون هزاران تن از فقها را جمع کرد و آنان با یکدیگر مناظره نمودند. نتیجه بحث شان این شد که مأمون باید فدک را به علویان که وارث آن بزرگ بانو محسوب می شدند، بازگرداند.
دعبل خزاعی، شاعر شیعی در آن هنگام اشعاری سرود، ترجمه آن چنین است :
«زمان به خنده چهره گشود، چرا که مأمون فدک را به بنی هاشم بازگرداند»
این واقعه در سال 210 هجری قمری رخ داد.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام در نامه خود به عثمان بن حنیف می فرمایند:
آری ما، در میان آن جه آسمان بر آن سایه می افکند، تنها یک زمین فدک را داشتیم، که دیگر ان بر آن طمع ورزیدند.5

________________________________________
1- اعلام الوری، ص53؛ بحارالأنوار، ج16، ص10.
2- بحارالأنوار، ج43، ص130.
3- بحارالأنوار، ج43، ص130
4- معجم البلدان، ج4، ص338.
5- نهج البلاغه، ترجمه مرحوم فیض الاسلام، نامه45، ص967.