ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اي نفس بدانديش مزن نيش به جانم
۱۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۴:۰۸ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ فروردين ۱۳۸۹ ۰۴:۱۱ عصر، توسط کبوتر حرم.)
ارسال: #1
اي نفس بدانديش مزن نيش به جانم
اي نفس بدانديش مزن نيش به جانم


بگذار رفيق ره دلدار بمانم


بر باد مده اين همه ايمان ضعيفم


در مسلخ لاقيدي شيطان بكشانم


تا چند پي وسوسه هايت بكشاني


بگذار به بيچارگي خويش بمانم


بس كن كه دگر مفتضحم كرده ايي اي نفس


بردي همه آبرو و صبر و توانم


آن عزت نفسي كه ز ارباب عطا شد


بردي و نمودي هدف زخم زبانم


گر طالب آدم شدنم مستطعم كن


اينگونه مي از خوشه گندم نچشانم


جايي كه خطا هست دگر شرم و حيا نيست


بايد دل از اين وسوسه هايت برهانم


بگذار كنون با دل خون بر سر دارت


حلاج صفت اني انا الله بخوانم


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، safirashgh ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا