ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
امام زمان (ع) از زبان بزرگان
۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۵۶ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲ فروردين ۱۳۸۹ ۰۱:۵۹ صبح، توسط مصباح.)
ارسال: #1
Heart امام زمان (ع) از زبان بزرگان
مرحوم محمد علی فشندی می گوید :

در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده بودم و با همسرم می آمدم . دیدم آقایی

نورانی داخل صحن شده اند و قصد دارند به طرف مسجد بروند . با خود گفتم : این

سید نورانی در این هوای گرم تابستان از راه رسیده و تشنه است . ظرف آبی به

ایشان دادم ، پس از آشامیدن ، ظرف را پس دادند .

گفتم : آقا ، شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر ظهور نزدیک شود.

فرمودند: شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمی خواهند ! اگر مارا بخواهند

[/align]دعا می کنند و فرج ما میرسد

از مرحوم آیت الله مرعشی نجفی نقل شده است که یکی از علمای نجف که به قم

آمده بود . میگفت : مدتی برای رفع مشکل به مسجدی در جمکران میرفتم و نتیجه

نمیگرفتم . روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم :

مولا جان ! آیا بد نیست با وجود امام(شما) به علمدار کربلا قمر بنی هاشم متوسل

شوم و اورا نزد خدا شفیع قرار دهم؟!

در حالتی میان خواب و بیداری ، امام فرمودند : نه تنها بد نیست و ناراحت نمی شوم

بلکه شمارا راهنمایی میکنم

که چون خواستی از حضرت ابوالفضل حاجت بخواهی ، این چنین

بگو: یا أبا الغوث ادرکنی

سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، ذوالقرنین
۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۲۱ عصر
ارسال: #2
Heart امام زمان (ع) از زبان بزرگان
یکی از علمای برجسته ی نجف یه کربلای معلا مشرف میشود و در حرم مطهر امام

حسین به محضر امام زمان شرفیاب میگردد.

امام زمان به او میفرمایند :

فلانی ، ببین این جا_ که (در کنار ضریح جد غریبم و زیر گنبد طلای آن) دعا مستجاب

است - مردم به فکر من نیستند و برای فرج من دعا نمیکنند و بعد از آن عالم ربانی

خواسته های مردم را میشنود که هرکدام برای حوایج خصوصی خود دعا میکنند .

امام میفرمایند: شنیدی؟! حتی یک نفر از این زائرین نگفت : خدایا ، فرج مهدی را

برسان!

سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، ذوالقرنین
۶ فروردين ۱۳۸۹, ۰۱:۰۹ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۶ فروردين ۱۳۸۹ ۰۱:۰۹ صبح، توسط مصباح.)
ارسال: #3
Heart امام زمان (ع) از زبان بزرگان
كسي كه در اثر تصادف با اتومبيل از ناحيه ي دوپا فلج شده وبراي

شِفا در مجسد جمكران به امام زمان متوسل شده بود مي گفت:

... ناگاه ديدم مسجد جمكران نور عجيب و بوي خوشي دارد . به اطراف نگاه كردم .

ديدم مولا اميرالمومنين ،امام حسين (ع) ، قمر بني هاشم (ع) و امام زمان در

مسجد حضور دارند . با ديدن آنها دست و پاي خود را گم كردم ، نميدانستم چه كنم

كه ناگاه آقا امام زمان به طرف من نگاه كردند و لطف ايشان شامل حال من شد . به

من فرمودند : (( شما خوب شديد ؛ برويد به ديگران بگوييد براي ظهورم دعا كنند كه

ظهور ان شاالله نزديك است.

{اين واقعه در محرم سال 1414 اتفاق افتاده است.}

سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، مشکات
۱۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۹:۱۳ صبح
ارسال: #4
Heart RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
فرزند یکی از بزرگان پدر خویش را در رویا دیدو در همان عالم رویا در معیّت پدر خویش

به محضر امام زمان مشرف شد. وی در ضمن سوال و جواب با امام از آن حضرت

پرسید :

....یا ابن رسول االه، آیا وقت ظهور رسیده است تا دیدگان همه به جمال و حضور

شما روشن شود؟

فرمودند : از علائم ظهور ، فقط علامات حتمی مانده است و شاید آنها نیز در مدتی

کوتاه به وقوع بپیوندند و بر شما باد دعای فرج

سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۱۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۴:۲۹ عصر
ارسال: #5
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
سلام.

تشرف علامه حلی و سئوال ایشان :

علامه حلّي ‌يكي از علماي معروف مذهب تشيع است كه آثار بزرگ و گرانقدري از اوبه يادگار مانده است. با او در جريان تشرّفي كه به محضر مقدّس حضرت بقيه` الله داشته است همراه مي شويم:

شب جمعه اي بود كه به قصد زيارت حضرت ابا عبد الله به راه افتادم، چرا كه در اين شب، زيارت آن حضرت بسيار سفارش شده است.

بيابان آرام خفته بود و نسيم سرد شبانگاهي در حال وزيدن بود. روي دفتر زرد كوير نقش جاي پاهايي به چشمم خورد كه در شن فرو رفته بود، بعد از مدتي اين جاي پاها مرا به شخصي رساند كه با من هم مقصد بود. با او همراه و هم صحبت شدم، از صحبت هاي گرم و صميمانه اش لذت مي بردم. سخنانش در آن بيابان تاريك بر قلبم نور مي افشاند.

گره مسائل و مشكلاتي را كه از حل آن ها باز مانده بودم برايم به راحتي باز مي كرد؛ دانستم او علامه ي دهر و مرد بسيار دانشمندي است.

در ادامه ي سؤال و جواب ها، آن آقا مطلبي فرمودند كه بر خلاف نظرم بود.

عرض كردم: مطلب شما خلاف قاعده و اصل است و دليل خاصي هم كه سند باشد نداريم>. ايشان با چهره اي سرشار از مهرباني به من نظر كردند و فرمودند: <دليل اين مسأله روايتي است كه شيخ طوسي در كتاب تهذيبش نوشته است>.

مقداري تأمل كردم و عرض كردم: <نه آقا! چنين حديثي در كتاب تهذيب نيست و يادم نميآيد كه شيخ طوسي يا كس ديگري آن را نقل كرده باشد>.

آن آقا در حالي كه لبخند مي زد ند فرمودند: <كتاب تهذيب را كه در منزل داري، اگر در حاشيه صفحه (فلان) دقت كني اين حديث را مي بيني>.

تعجّب كردم چون تا به حال من متوجه اين مسأله نبودم، ناگهان با خود گفتم:شايد اين عالم بزرگ، خورشيد عالم تاب علم و دانش باشد كه جهان انتظار طلوعش را مي برد،!!! غرق اين افكار بودم كه تازيانه از دستم افتاد.

در حالي كه مضطرب بودم رو كردم به آن آقا و عرض كردم: <آقا! آيا در زمان غيبت كبري مي شود به محضر مقدس امام زمانJ مشرف شد>.

آقا خم شدند تازيانه را از زمين برداشتند و در دست من گذاشتند و با حالت خاصي فرمودند:

<چطور نمي شود، در حالي كه الان دست او در دست تو مي باشد>.

با شنيدن اين كلام از خود بي خود شدم، طاقت نياوردم و يك مرتبه خودم را از بالاي اسب روي پاهاي مقدسش انداختم و از كثرت شوق بيهوش شدم.

وقتي به هوش آمدم كسي را نديدم، دلگير و محزون شدم، به خانه برگشتم، سراغ كتاب تهذيب رفتم و طبق آدرسي كه حضرت ولي عصر ح فرموده بود كتاب را ورق زدم، ديدم مطلب همان طور است كه آن حضرت فرموده بودند.

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مصباح
۲۲ فروردين ۱۳۸۹, ۰۶:۲۲ عصر
ارسال: #6
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
سلام.

دوتشرف از زبان سيد بن طاووس
تشرف اول
سيد بن طاووس (ره ) مى فرمايد: شخص موثقى , كه اجازه نداده نامش را بگويم , برايم نقل كرد: از خدا خواستم كه حضرت ولى عصر (ع ) و امام زمان خود را ببينم .
در خـواب ديدم كه كسى به من فرمود: آن حضرت را در فلان وقت مشاهده خواهى كرد.
در همان وقـت بـه كاظمين رفتم .
وارد حرم مطهر شدم .
ناگاه صدايى شنيدم , كه صاحب آن صدا, حضرت امـام مـحـمـد تـقـى (ع ) را زيـارت مـى كـرد.
من صاحب صدا راقبل از اين جريان مى ديدم , ولى نـمـى دانـستم كه آن بزرگوار است , اما در اين جا ايشان را شناختم , در عين حال , نخواستم بدون مقدمه خدمتشان مشرف شوم .
به همين علت داخل حرم شده و سمت پايين پاى حضرت موسى بن جعفر(ع ) ايستادم .
ناگاه همان بزرگوار, كه مى دانستم حضرت بقية اللّه (ع ) است با يك نفر ديگر كه همراه او بود, از حرم بيرون رفت .
من ايشان را ديدم , اما مهابت و رعايت ادب مانع شد كه چيزى بپرسم ((1)).

تشرف دوم
تشرفى به نقل سيد بن طاووس در روز يكشنبه
سيد بن طاووس (ره ) فرمود: شـخـصـى روز يـكـشـنبه اى در بيدارى خدمت حضرت صاحب الزمان (ع ) رسيد كه آن حضرت , اميرالمؤمنين (ع ) را با اين جملات زيارت مى نمود.
الـسـلام على الشجرة النبوية و الدوحة الهاشمية المضى ئة المثمرة بالنبوة المونقة بالامامة السلام عليك و على ضجيعيك ادم و نوح السلام عليك و على اهل بيتك الطيبين الطاهرين السلام عليك و على الملائكة المحدقين بك والحافين بقبرك يامولاى يا اميرالمؤمنين هذا يوم الاحد و هو يومك و بـاسـمك و انا ضيفك فيه وجارك فاضفنى يا مولاى و اجرنى فانك كريم تحب الضيافة و ماءمور بـالاجـارة فـافعل ما رغبت اليك فيه و رجوته منك بمنزلتك و ال بيتك عنداللّه و منزلته عندكم و بـحـق ابن عمك رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم و عليكم اجمعين ((2)).
[روزهاى يكشنبه مـتـعـلـق به حضرت اميرالمؤمنين وحضرت فاطمه زهرا (ع ) است و اين زيارت در كتاب مفاتيح الجنان ذكر شده است .]

پی نوشت ها :

1- كمال الدين، ج 2, ص 173
2- كمال الدين، ج 2, ص 81
منبع: بركات حضرت ولى عصرعلیه السلام (خلاصه العبقرى الحسان

التماس دعا

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، مشکات ، مصباح
۲۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۳:۱۴ عصر
ارسال: #7
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
سخنان پیامبر اکرم (ص) درباره غیبت امام زمان (عج)
پیامبر اکرم (ص) : مهدی از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است ، از نظر اخلاق و رفتار شبیه ترین مردم به من است ، برای او غیبت و حیرتی است که امتها در آن گمراه شوند ، سپس مانند شهاب ثاقب پیش اید و زمین را پر از عدل و داد نماید همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد.

امام محمد باقر (ع) از پیامبر اکرم (ص) روایت می کند که فرمود: خوشا بر احوال کسی که قائم اهل بیت مرا ادراک کرده و در غیبت و پیش از قیامش پیرو او باشد ، دوستانش را دوست بدارد و با دشمنانش دشمن باشد ، چنین کسی در روز قیامت از رفقا و دوستان من و گرامی ترین امت من خواهد بود.

امام علی (ع) از حضرت محمد (ص) روایت می کند که حضرت فرمودند : برترین عبادت انتظار فرج است.

ابن عباس از رسول خدا (ص) روایت کرده که فرمود : علی بن ابی طالب پس از من امام امت و خلیفه من بر انان خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همانگونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب ترند ؛ آنگاه جابربن عبدالله انصاری گفت : آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود : به خدا چنین است تا در آن غیبت مومنان باز شناخته شده و کافران نابود شوند ، ای جابر! این امر از امور الهی و سری از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است ، مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای تعالی کفر است.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مصباح
۲۵ فروردين ۱۳۸۹, ۰۶:۳۸ عصر
ارسال: #8
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
سلام.

خاطرات حاج اقا(ملاقات باامام زمان عج)-آیت الله سیبویه (ره)


روزهاي زيادي با آقاي سيويه گذرانديم ،روزهاي خوب و شيريني بود، اما يک روز يک اتفاق عجيبي رخ داد!

صبح آن روز آقاي سيبويه خيلي سرآسيمه بود! اصلا حال عجيبي داشت بعضي ها فکر کردند نکند اتفاق بدي افتاد باشد بعضي ها هم برعکس فکر مي کردند خبر خوشي به آقا داده اند! نمي شد احتمال درستي داد.

بالاخره صبرمان به سر آمد سراغ مدير مدرسه علميه که با اقاي سيويه رابطه ي نزديکي داشت رفتيم.

((حاج آقا! خيلي نگران ‌حضرت ايت الله سيويه هستيم، اگر اتفاق بدي افتاده که اينقدر روحيه ايشان تغيير کرده بما هم خبر دهيد!))

هنوز صحبتهاي ما تمام نشده بود که اشک در چشمان حاج آقا ش مدير مدرسه جمع شد.

وقتي حال حاج اقا ش را ديديم اضطراب ما هم بيشتر شد، نمي دانستم چکار کنيم که بعد از چند لحظه سکوت بعد لبخندي زد و گفت:

(( آيت الله سيبويه ديشب خوابي ديده اند که حضرت ايت الله صديقين(زيد عزه) تعبير کرده اند، تعبيرش اين است چند روز ديگر شخصي که اقاي سيبويه ايشان را نمي شناسد، از دبي تلفن مي کند و اقا را دعوت مي کند همراه آنها به حج برود و اقا سيبويه در عرفات خدمت اقا و سيدمان حضرت حجت ابن الحسن العسکري(عج)مي رسد!))

اشک در چشمان ما جمع شده بود نمي توانستم جلو گريه خود را بگيرم، ولي هنوز هيچ اتفاقي نيفتاده بود .روزها به کندي مي گذشت و ما منتظر يک تلفن ناشناس بوديم و حضرت ايت الله سيبويه که خبر نداشت ما هم خبردار شده ايم از ما منتظر تر!

يوسف گم گشته بازايد به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

بلاخره آن روز فرا رسيد و شخصي از دبي با مرحوم ايت الله سيبويه تماس گرفتند و ايشان را به مکه دعوت کرد.شخصي که حتي او را نمي شناخت!

حضرت ايت الله سيويه مي رفت و ما مانديم او مي رفت و ما گريه مي کرديم او مي رفت و ما حسرت مي خورديم او مي رفت و ما را پشت درهاي بسته جا گذاشت.

گاهي پيش خودمان مي گفتيم:

((يکي درد و يکي درمان پسندد يکي وصل يکي هجران پسندد
مو از ميون درد و وصل و هجرون پسندم انچه را جانان پسندد))

زمان آرام ارام مي گذشت.

من و لحظه شماري هاي من!

در حال انتظار بازگشت او بوديم ،منتظر خبري از گيسوان يار و چشم به راه وصال هم نفس يار!

و آن روز که برگشت او شاد بود، ولي چيزي از شاديش نمي گفت.

هيچ کس جرات نمي کرد از او سئوال کند.ولي گاهي که اسم اقا اما زمان(عج) در بحث هاي بعد از سفر مکه مي امد حضرت ايت الله سيبويه(ره) امانش بريده مي شد و زار و زار اشک فراق مي ريخت.

شايد پيش خودش به ما مي گفت:

((تو مو مي بيني من پيچش مو تو ابرو من اشارتهاي ابرو))

من که ديگر کاسه صبرم لبريز شده بود سراغ يکي از علما که خيلي رابطه نزديکي و صميمي با آيت الله سيبويه داشت رفتم و با اسرار زياد ، قضيه ملاقات حضرت ايت الله سيبويه با امام زمان(عج) را برايم نقل کردند که :

(( آقاي سيبويه با اشک نقل کردند در عرفات خدمت اقا و سيدمان حضرت حجت ابن الحسن العسکري(عج) رسيدم و يک ساعت در محضر آقا بودم .ظاهرا دست اقا امام زمان را مي بوسندو آقا هم پيشاني ايشان را مي بوسند و حرفهاي که هيچ کسي هنوز خبر ندارد به همديگر مي زنند.))

برغم مدعياني که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست

قبر مبارک مرحوم آيت الله سيبويه(ره) در حرم حضرت معصومه (س) کنار قبر شهيد مفتح مي باشد

التماس دعا

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۶ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۶:۱۰ عصر
ارسال: #9
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
سلام.

دوتشرف از زبان سيد بن طاووس
تشرف اول
سيد بن طاووس (ره ) مى فرمايد: شخص موثقى , كه اجازه نداده نامش را بگويم , برايم نقل كرد: از خدا خواستم كه حضرت ولى عصر (ع ) و امام زمان خود را ببينم .
در خـواب ديدم كه كسى به من فرمود: آن حضرت را در فلان وقت مشاهده خواهى كرد.
در همان وقـت بـه كاظمين رفتم .
وارد حرم مطهر شدم .
ناگاه صدايى شنيدم , كه صاحب آن صدا, حضرت امـام مـحـمـد تـقـى (ع ) را زيـارت مـى كـرد.
من صاحب صدا راقبل از اين جريان مى ديدم , ولى نـمـى دانـستم كه آن بزرگوار است , اما در اين جا ايشان را شناختم , در عين حال , نخواستم بدون مقدمه خدمتشان مشرف شوم .
به همين علت داخل حرم شده و سمت پايين پاى حضرت موسى بن جعفر(ع ) ايستادم .
ناگاه همان بزرگوار, كه مى دانستم حضرت بقية اللّه (ع ) است با يك نفر ديگر كه همراه او بود, از حرم بيرون رفت .
من ايشان را ديدم , اما مهابت و رعايت ادب مانع شد كه چيزى بپرسم ((1)).

تشرف دوم
تشرفى به نقل سيد بن طاووس در روز يكشنبه
سيد بن طاووس (ره ) فرمود: شـخـصـى روز يـكـشـنبه اى در بيدارى خدمت حضرت صاحب الزمان (ع ) رسيد كه آن حضرت , اميرالمؤمنين (ع ) را با اين جملات زيارت مى نمود.
الـسـلام على الشجرة النبوية و الدوحة الهاشمية المضى ئة المثمرة بالنبوة المونقة بالامامة السلام عليك و على ضجيعيك ادم و نوح السلام عليك و على اهل بيتك الطيبين الطاهرين السلام عليك و على الملائكة المحدقين بك والحافين بقبرك يامولاى يا اميرالمؤمنين هذا يوم الاحد و هو يومك و بـاسـمك و انا ضيفك فيه وجارك فاضفنى يا مولاى و اجرنى فانك كريم تحب الضيافة و ماءمور بـالاجـارة فـافعل ما رغبت اليك فيه و رجوته منك بمنزلتك و ال بيتك عنداللّه و منزلته عندكم و بـحـق ابن عمك رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم و عليكم اجمعين ((2)).
[روزهاى يكشنبه مـتـعـلـق به حضرت اميرالمؤمنين وحضرت فاطمه زهرا (ع ) است و اين زيارت در كتاب مفاتيح الجنان ذكر شده است .]

ما جز محبت مادری ز زهرا ندیده ایم ***** ما ها لباس عیدمان را محرم خریده ایم



تاخواست قلم ،نقطه ضعفش بنگارد*****بیچاره ندانست علی نقطه ندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم
۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۰:۳۱ صبح
ارسال: #10
RE: امام زمان (ع) از زبان بزرگان
هیچ آدمی اونقدر بزرگ نیست که راجعبه بزرگترین انسان ( امام زمان (عج) ) اظهار نظر کنه...................
همه ی ما ها اون حضرت عالی مقام رو با ذهن های کوچیک خودمون میسنجیم نه چیزی بیشتر.............
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا