ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جنگهاى پیامبر(ص) در ارتباط با حاکمیت سیاسى
۱۲ اسفند ۱۳۸۸, ۰۹:۱۹ عصر
ارسال: #1
جنگهاى پیامبر(ص) در ارتباط با حاکمیت سیاسى
از امورى که حکایت دارد پیامبر اکرم(ص) با هدف تشکیل یک حکومت گسترده، مبعوث گردیده است، استوار بودن بعثت و نبوت او بر شمشیر است. زمانى که آن حضرت در جوانى به همراه ابوطالب، در سفر تجارى، بحیراى عابد را ملاقات کرد، او با مشاهده علایم نبوت در سیماى رسول خدا(ص) به ابوطالب سفارش کرد که بیش‏تر مواظب او باشد؛ زیرا یهود دشمن او است و علت این امر را چنین بیان مى‏کند که او پیامبر شمشیر است.
یهودیان مدینه نیز که مى‏دانستند پیامبر آخرالزمان از سرزمین حجاز مبعوث مى‏شود و اصلاً به همین منظور به آن منطقه آمده بودند، هنگام اختلاف و درگیرى با اوس و خزرج، به آنان مى‏گفتند: همانا زمان بعثت پیامبرى نزدیک است. ما از او تبعیت مى‏کنیم و در کنار او شما را به شیوه کشته شدن عاد و ارم مى‏کشیم.
امام باقر(ع) نیز در روایتى طولانى در پاسخ پرسش درباره جنگ‏هاى حضرت على(ع) بعثت پیامبر اکرم را مبتنى بر پنج شمشیر مى‏داند و جنگ‏هاى حضرت على(ع) را نیز در راه رسیدن به اهداف بعثت رسول خدا(ص) معرفى مى‏کند:
بعث اللّه محمداً(ص) بخمسة اسیاف ثلاثة منها شاهرة فلا تغمد حتى تضع الحرب اوزارها و لن تضع الحرب اوزارها حتى تطلع الشمس من مغربها. فاذا طلعت الشمس من مغربها آمن الناس کلّهم فى ذلک الیوم فیومئذ لا ینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل او کسبت فى ایمانها خیراً و سیف منها مکفوف و سیف منها مغمود سلّه الى غیرنا و حکمه الینا.
خداوند محمد(ص) را با پنج شمشیر برانگیخت که سه تاى آن‏ها کشیده است وغلاف نمى‏شود تا این که جنگ متوقف شود و جنگ متوقف نمى‏شود تا این که خورشید از مغرب طلوع کند. پس زمانى که خورشید از مغرب طلوع کرد، همه مردم در آن روز ایمان مى‏آورند و دراین هنگام، هر کسى که قبلاً ایمان نیاورده یا با ایمانش خیرى به دست نیاورده است، ایمانش براى او فایده‏اى ندارد. یکى از آن پنج شمشیر، بازداشته شده ویکى در غلاف است حکمش به دست ما است و کشیدنش به دست غیر ما. ایشان در ادامه روایت، به توضیح این پنج شمشیر مى‏پردازد که آن سه شمشیر کشیده، و آماده مبارزه، که تا طلوع خورشید از مغرب غلاف نمى‏شود، شمشیرهایى است که پیامبر اکرم(ص) با آن به مبارزه با مشرکان عرب، اهل کتاب و مشرکان عجم رفته است. شمشیر چهارم، که «مکفوف» است، به جنگ‏هاى حضرت على(ع) با اهل بغى تفسیر شده است و آخرین شمشیر، قصاص است که حکمش را ائمه(ع) بیان مى‏کنند؛ ولى اجراى آن برعهده ولى دم است.
بدین ترتیب، این روایات، رسالت پیامبر اکرم (ص) را فراتر از صرف تبلیغ ودعوت به سوى اسلام معرفى مى‏کند. رسالت ایشان این است که شرک و کفر را در هر گوشه از جهان و به هر شکل که باشد، از بین ببرد. رسالت ایشان‏همان‏طور که در مباحث قبل از عابد نصرانى بیان شد بر پایه شمشیر و قدرت، که رکن اصلى یک حکومت است، قرار دارد و حضرت موظف است که با فراهم آوردن نیرو و تشکیل جامعه‏اى اسلامى، به جنگ شرک و کفر برود و آن را از بیخ و بن برکند. پس هر چند در آغاز دعوت و رسالت، آن حضرت وظیفه‏اى جز انذار و دعوت به سوى دین نداشت (انّما انت نذیر و اللّه على کل شى‏ءوکیل) ولى در ادامه رسالت، با نزول آیات دیگر قرآن کریم، همان طور که این روایت بیان مى‏کند، مرحله به مرحله، ابعاد رسالت آن حضرت آشکار گردید، هر چند که خود آن حضرت از آغاز دعوت، مراحل بعدى را نیز گوشزد مى‏کرد.
در این روایت، نکته‏اى وجود دارد که هر چند با بحث حاضر ارتباط مستقیمى ندارد، ولى با مباحث قبل و بعد، ارتباطى وثیق دارد. امام باقر(ع) از میان این پنج شمشیر، تنها آخرین آن‏ها، یعنى قصاص را داراى دو جهت مى‏داند که حکمش را امام(ع) باید بیان کند، ولى اجراى آن به دست ولى دم است؛ اما چهار شمشیر دیگر را بدون هیچ تفصیلى بیان کرده و شمشیر بر ضد اهل بغى را نیز شمشیر حضرت على (ع) معرفى مى‏کند. بدین ترتیب، مشخص مى‏شود که آن چهار شمشیر دیگر، حکم و اجراى آن، در هر زمانى برعهده امام(ع) است و آنان وارث حکومت نبوى هستند و آنان باید براى استمرار بعثت پیامبر اکرم(ص) براى رسیدن به اهداف بلند مدت آن، حکومت را در دست گیرند و بر ضد کفر و شرک و گمراهى مبارزه کنند.
در روایات دیگر نیز جهاد رسول خدا(ص) با شرک و کفر، مسؤولیتى الهى معرفى شده است. به طرق گوناگون همچنان که در روایت پیشین نیز آمده بود، از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که «من براى تنزیل قرآن جنگیدم وعلى براى تأویل آن مى‏جنگد».همین مطلب، درباره امام زمان(ع) نیز گفته شده است.
در این روایت، حضرت، جنگ و مبارزه خویش را براى گسترش اصل دین اسلام مى‏داند، نه مبارزه‏اى عادى بین دو ملت یا قوم. پس اگر حکومت ایشان امرى دنیوى و به انتخاب مردم بود و رسالت ایشان منحصر در دعوت و ترسانیدن لفظى بود، چه دلیلى مى‏توان براى این کلام آن حضرت یافت که «من براى تنزیل قرآن جنگیدم»؟ هم چنین براى روایت پیشین که بعثت آن حضرت را مبتنى بر سه شمشیر آماده مبارزه تا قیامت معرفى مى‏کند؟
از طریق اهل سنت نیز روایاتى در این زمینه نقل شده است. ابن سعد در کتاب الطبقات نقل مى‏کند که آن حضرت فرمود:
امرت ان اقاتل الناس حتى یقولوا لااله الااللّه فمن قال لااله الااللّه عصم منى ماله و نفسه الا بحقه و حسابه على اللّه.
من مأمورم که با مردم بجنگم تا «لااله الااللّه» بگویند. پس هر کس «لااله الااللّه» بگوید، از سوى من، مال و جانش مصون است مگر این که حق و حسابى الهى در مال او باشد.

بر گرفته شده از فصلنامه حکومت اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا