ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فلسفه تفاوت ارث زن
۲۰ بهمن ۱۳۸۸, ۰۲:۲۱ عصر
ارسال: #1
فلسفه تفاوت ارث زن
فلسفه تفاوت ارث زن و مرد در اسلام
:
قسمت اول:

چکیده
از جمله اشكالاتى كه طرفداران برابرى همه جانبه حقوق زنان با مردان مطرح مى‏كنند، موضوعِ ارث زن در اسلام است؛ اینان مى‏گویند: چرا اسلام ارث زن را كه ناتوان‏تر از مرد است، نصف مرد قرار داده است؟ آیا این ظلم به زن نیست؟
نگارنده در این نوشتار مختصر، بر آن است كه با كنكاش در منابع حقوق اسلام، فلسفه این حكم اسلامى را تبیین كند.
در این نوشتار، ابتدا تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل پیش از اسلام و در ادیان آسمانى غیر از اسلام، بررسى مى‏شود. سپس به چگونگى ارث زن در اسلام اشاره مى‏شود و ضمن پاسخ به اشكالهاى مطرح شده، فلسفه تفاوت ارث زن و مرد، بیان مى‏گردد و بر این نكته تأكید مى‏شود كه قانون ارث در فقه، بر اساس عدالت اقتصادى، اجتماعى و روانى و طبق اصل تقسیم مال بر پایه حاجت، وضع شده است.
مقدمه:
یكى از موضوعهایى كه براى طبیعى مسلكان صدر اسلام و طرفداران برابرى همه جانبه زنان با مردان در عصر كنونى، بهانه‏اى شده براى حمله به اسلام، موضوع ارث زنان است. اشكال به این صورت مطرح مى‏شود كه اسلام در باب ارث با تصویب كمتر بودن نصیب زن از مرد، شخصیت و ارزش انسانى زن را نادیده گرفته است!
طرفداران امروزین حقوق زن مى‏گویند: دیگر جهان آزاد و افكار زنده نمى‏تواند قبول كند كه هرگاه مثلا شوهر بمیرد، زن از او یك چهارم (در صورت نداشتن فرزند) و یا یك هشتم (در صورت داشتن فرزند) ارث ببرد؛ ولى چنانچه زن بمیرد، شوهر یك دوم (در صورتى كه زن فرزند نداشته باشد) و یا یك چهارم (در صورت داشتن فرزند) از اموال او را به عنوان میراث، مالك شود!
چرا زن بیچاره كه ناتوانتر است باید یك سهم و مرد كه تواناتر است دو سهم ببرد؟ آیا این از انصاف و عدالت به دور نیست؟
نگارنده براى آن كه اشتباه طرفداران تساوى حقوق زنان با مردان را روى دایره تحقیق ریخته و فلسفه این حكم اسلامى را در باب ارث، از روى منابع حقوق اسلامى توضیح دهد، بعد از بیان مفهوم ارث، در بخشهاى زیر به بحث و تحقیق مى‏پردازد:
1ـ تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف؛
2ـ ارث زن، در ادیان الهى غیر از اسلام؛
3ـ فلسفه تفاوت ارث زن و مرد
ادامه دارد......
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مصباح ، Tehrani ، بی همتا ، seyedebrahim ، nazliam1987
۲ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۲۹ عصر
ارسال: #2
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
سلام آقای زمانی
ممنون از پست قشنگتون،ولی جمله ی آخرش یه ایهام اساسی داره...
لطفاً تجدید نظر بفرمایید.


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۳ اسفند ۱۳۸۸, ۰۱:۱۶ صبح
ارسال: #3
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
قسمت دوم
فلسفه تفاوت ارث زن

مفهوم «ارث»، در لغت و اصطلاح
در قاموس اللغة آمده است:
ارث و میراث به معناى بقاء و باقیمانده چیزى است و وارث به معناى باقى، یكى از نامهاى خداوند است.
ارث در لغت عرب از «ورث یرث، ورثا و ارثا...» به معناى‏انتقال مال یا دارایى متوفى به دیگرى (خویشاوندان نسبى یا سببى)، بدون عقد (قهرا) است.
همچنین در فرهنگ معین براى واژه ارث، چند معنا ذكر شده است، از جمله:
«میراث بردن، مال و دارایى شخص متوفى را صاحب شدن، تركه، باقى گذاشتن مالى پس از مرگ خود، خواه با وصیت نامه باشد یا بدون آن، حقوقى كه شخص به سبب مرگ افراد، مستحق مى‏گردد.»
اغلب فقهاى اسلام «ارث» را تعریف نكرده‏اند؛ چنان كه محقق حلى در شرایع الاسلام بحث ارث را با موجبات آن آغاز نمود. ولى شهید ثانى در شرح لمعه مى‏نویسد:
میراث، صیغه مفعال، و اصل آن از موراث بوده و «یاى» آن منقلب از واو است. میراث یا از ارث گرفته شده یا از موروث. بنابر اول [معناى مصدرى]، یعنى: استحقاق انسان، نسبت به مال متوفى، اصالتا به دلیل خویشاوندى نسبى یا سببى و بنابر معناى دوم (مفعولى)، یعنى: آن چیزى كه انسان در اثر فوت دیگرى، مستحق مى‏شود
و نیز در مفتاح الكرامة آمده است:
میراث عبارت است از آنچه كه انسانى با مرگ دیگرى در اثر رابطه خویشاوندى نسبى و یا سببى اصالتا استحقاق پیدا مى‏كند.
در قانون مدنى ایران نیز مانند اغلب قوانین دنیا، ارث تعریف نشده؛ با این حال، در ماده 140 قانون یاد شده، ارث را از اسباب تملك شناخته شده است و در تعریف آن آمده است:
«انتقال قهرى دارایى و تركه متوفى به ورثه او. منظور از دارایى، حقوق مالى متوفى است كه هنگام فوت، دارا بوده است.)
تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف
از زمانى كه بشر، مفهوم مالكیت را درك كرد و زندگى جمعى پا گرفت، هركس از جهان رخت برمى‏بست، اموال و دارایى‏اش به تصاحب دیگران درمى‏آمد. قبل از اسلام در میان اقوام و ملل متمدن و غیر متمدن جهان، این مصادره تابع زور مدارى بود؛ به گونه‏اى كه هركس نیرومندتر بود، اموال شخص متوفى را به تصاحب درمى‏آورد و افراد ضعیف و ناتوان و از جمله زنان و كودكان را محروم مى‏ساخت.
در اینجا، براى فهم بهترمطلب، نگاهى اجمالى مى‏افكنیم به تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف قبل از اسلام:
1ـ ارث زن در روم
رومیان با وجود این كه تمدن درخشانى داشته‏اند، زنان را همانند دیگر اموال، ملك مرد محسوب مى‏كردند و موجوداتى ناقص و ضعیف الارده مى‏انگاشتند.
آنان، براى خانواده و دودمان استقلال اجتماعى خاصى قائل بودند؛ استقلالى كه آن را از نفوذ و تأثیر حكومت نسبت به حقوق افراد آن خانواده در برابر هم، مصون دارد. در حقیقت، هر خانواده‏اى در حوزه خانوادگى خود از لحاظ امر و نهى و قوانین جزائى و سیاسى، استقلال داشت. طبق همین اصل، سرپرست هر خانواده مورد اطاعت آن خانواده بود و نسبت به آنها سمت فرمانروایى و قیمومت كامل داشت و افراد خانواده از قبیل زن و فرزند و بردگان و خدمتگزاران، همگى در تحت سیطره و سرپرستى‏اش بودند و با وجود او، مالك چیزى نبودند. از این رو، هنگامى كه یكى از دختران آن خانواده، مالى را كه به عنوان مهریه به اذن سرپرست، مالك گردیده بود و یا یكى از پسران كه به اذن او صاحب مالى شده بود، از دنیا مى‏رفت، سرپرست آن خانواده براساس سیطره و مالكیت مطلق خود، تمامى آن اموال را به ارث مى‏برد.
بر طبق الواح دوازده‏گانه ژوستیى نیانوس، امپراطورى روم كه از كهنترین اسناد تاریخى حقوق روم است، دختران و زنان به طور كلى از ارث محروم بودند و میراث فقط به فرزندان پسر تعلق داشت. هیچ كس حق نداشت كه حتى، تنها فرزند دختر ازدواج نكرده خود را وارث خویش قرار دهد. اگر پدرى تنها چند دختر داشت، مى‏بایست براى یكى از آنها شوهرانتخاب كند، تا بتواند شوهر دخترش را وارث خود قرار دهد.
در روم قدیم، نه تنها زن از ارث محروم بود، بلكه اساسا محجور به شمار مى‏رفت و مى‏بایست در تحت قیمومیت پدر، شوهر، برادر، پسر و یا یكى از اقوام ذكور منسوب به شوهر كه در میان اقوام او بر دیگران مقدم بود، قرار مى‏گرفت.
از مطالب ذكر شده، درمى‏یابیم كه در تمدن روم هرگز به زنان تحت عنوان دختر، همسر، مادر یا خواهر ارث نمى‏دادند؛ زیرا این موضوع موجب مى‏شد كه مال و ثروت، از خانواده‏اى به خانواده دیگر منتقل شود و از آن‏جا كه آنان براى بیت (دودمان و خانواده) اصالت و استقلال قائل بودند، (چنان كه اشاره شد) هرگز به این موضوع كه با استقلال و اصالت بیت منافات داشت، تن در نداده و آن را جایز نمى‏دانستند.
2ـ ارث زن، در تمدن یونان
یونانیان، تمدن شكوفایى داشتند. افلاطون و ارسطو به عنوان مشاهیر آن تمدن كهن، معتقد بودند كه زن، تنها براى خدمت به مرد و دوام نسل به وجود آمده است و شخصیتى بین انسان و حیوان دارد.
در تمدن یونان نیز، میراث خانوده به فرزندان پسر مى‏رسید و زنان و كودكان به طور كامل از ارث محروم بودند. البته بعد از مدّت زیادى، طریق مخصوصى براى ارث دادن به دختران و زنان، در بین آنها رایج شد؛ مثلاً براى این كه دختر بتواند ارث ببرد، كسى را به پسرخواندگى قبول نموده و بعدا دختر خود را به ازدواج او در مى‏آوردند؛ در نتیجه چون پسرخوانده ارث مى‏برد، زن و شوهر عملاً در ثروت خانوادگى شریك مى‏شدند؛ بدین طریق، دختر مى‏توانست نصیبى از میراث خانواده داشته باشد و یا از طریق وصیت، اموالى به زن یا دختر مى‏دادند. در هر صورت، اصل‏كلى، محرومیت‏زن از ارث بوده است.
3ـ ارث زن، در هند، مصر، چین و ژاپن
در دنیاى قبل از اسلام، موضوع تبعیض در ارث و محروم كردن زنان، اختصاص به روم و یونان نداشت؛ بلكه در شرق دنیاى آن روز؛ یعنى هند و چین و ژاپن، همچنین مصر كه ریشه در تمدن كهن داشت، این محرومیت حكمفرما بود؛ به‏گونه‏اى كه در مصر قدیم، تركه متوفى به پسر بزرگتر منتقل مى‏شد و برادران و خواهران دیگر، مى‏بایست زندگى مشتركى را به ریاست برادر ارشد داشته باشند. به هر حال، زنان از ارث بردن محروم بودند.
در تمدن هند، طبق مجموعه قوانین «مانو»، زن از ارث محروم بود و تحت قیمومت مرد قرار داشت. طبق این قانون، پس از مرگ پدر، اموال او به فرزندان پسرش منتقل مى‏شد. هرگاه متوفى جز دختر، فرزند دیگرى نداشته باشد، باید دخترش را مكلف به تولید پسرى كرد، تا آن پسر بتواند وارث قانونى جد مادرى خود گردد.
در برخى از قبایل هندى، زن پس از شوهرش به عنوان تركه به ارث مى‏رسید و یا بر اساس رسم «ساتى» او را به همراه جسد شوهرش در آتش مى‏افكندند و یا او را خفه كرده و به همراه شوهرش در گور مى‏نهادند و این امر را نشانه اعلام وفادارى و عشق زن هندى به شوهرش قلمداد مى‏كردند. در برخى از قبایل هندى، زن حكم دام را داشت و در بین ورثه تقسیم مى‏شد.
در چین و ژاپن، بویژه در عصر كنفوسیوس، پدر مالك زن و فرزندان به شمار مى‏رفت؛ حتى حق داشت، آنها را بكشد. گاهى زن وظیفه داشت، براى اثبات وفادارى به شوهر، خود را بكشد. مادران همواره آرزوى داشتن پسر مى‏كردند. دختران و زنان از ارث محروم بودند. اگر همه فرزندان پدر، دختر بودند، پدر پسرى را به فرزندى قبول كرده و او را وارث خود قرار مى‏داد
4ـ ارث زن، در اروپا


ادامه دارد

علی زمانی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، کبوتر حرم ، Tehrani ، seyedebrahim ، هُدهُد صبا
۱۰ اسفند ۱۳۸۸, ۰۲:۰۰ صبح
ارسال: #4
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
قسمت سوم


4ـ ارث زن، در اروپا
در حقوق اروپایى بنا به اصل همخونى consanyvinite)) هر كس كه از نظر خون به متوفى‏نزدیكتر باشد، به تنهایى ارث مى‏برد و دیگران را از ارث محروم مى‏سازد.
این طرز تفكر، در پاره‏اى كشورها تا قرون اخیر ادامه داشت؛ به گونه‏اى كه در قانون مدنى به اصطلاح مترقى كشور فرانسه، در مناطق ژرمنى براى زن مطلقا حقى قائل نبودند. قانون مدنى ناپلئون، زن را در شمار ورثه قرار داد؛ البته در موردى كه هیچ یك از طبقات وراث نسبى تا دوازدهمین درجه وجود نداشته باشند. بنابراین، كمتر موردى اتفاق مى‏افتاد كه زن از دارایى شوهر ارث ببرد. سرانجام آخرین مرحله ترقى زن در این قانون، در مارس 1891 میراث ثابتى براى زن پیش‏بینى شد كه در هر صورت از میراث شوهر محروم نگردد.
در انگلستان نیز تا چندى قبل، تمامى ماترك پدر، تنها به پسر ارشد منتقل مى‏شد و اگر متوفى فرزند ارشد پسر نداشت، ارث منحصر به فرزندان ذكور بود.
5ـ ارث زن، در جاهلیت
وضعیت زن در میان اعراب جاهلیت از همه جا اسف‏انگیزتر بود. زن در میان آنان، مانند كالا خرید و فروش مى‏شد و از هرگونه حقوق اجتماعى و فردى، حتى ارث به طور كلى محروم بود.
اموال متوفى را فقط رشیدترین پسران كه قدرت سوار شدن بر مركب جنگى و دفاع از دودمان و خانوده را داشت، به ارث مى‏برد و حتى پسران كوچك نیز از ارث محروم بودند.
اعراب جاهلیت، نه تنها زن را از ارث محروم مى‏كردند، بلكه گاهى را جزء اموال و دارایى متوفى به حساب مى‏آوردند و به صورت سهم الارث تصاحب مى‏كردند. اگر متوفى، پسرى از زن دیگر داشت، وى جامه‏اش را بر سر زن پدر، یا روى خیمه‏اش افكنده و بدین وسیله او را تصاحب مى‏كرد و پس از آن، اگر لازم مى‏دانست، با همان مهریه اولیه با او ازدواج مى‏كرد یا او را به عقد ازدواج دیگرى درمى‏آورد و مهریه‏اش را تصاحب مى‏كرد یا آن كه آن زن فدیه‏اى مى‏داد و خود را از قید و مالكیت پسر متوفى خارج مى‏ساخت و یا تا آخر عمر در خانه او مى‏ماند و پس از مرگ اموالش به عنوان میراث به پسر مى‏رسید. در تأیید این سخن، علامه طباطبایى؛ در تفسیر گران‏سنگ المیزان مى‏فرماید:
گفته‏اند در دوران جاهلیت، شخصى به نام ابوقیس اسلت ازدنیا رفت و پسرش، لباس خود را بر روى همسر پدرش كبشیه بنت معن افكند و او را به عقد ازدواج خویش درآورد و سپس وى را ترك كرد و از دادن نفقه‏اش خوددارى نمود. زن نزد رسول اكرم9 آمد و عرض كرد: یا رسول الله، نه از شوهر ارث بردم و نه آزادم گذارده‏اند شوهر دیگر برگزینم.
قرآن كریم در سوره نساء، ضمن اشاره به این رویه سخیف، آن را تحریم كرده است. در هرصورت، اعراب جاهلیت نه تنها زن را از ارث محروم مى‏كردند، بلكه او را جزء اموال متوفى به ارث مى‏بردند.
شایان توجه است كه محرومیت از ارث زنان در میان اعراب، علل مختلفى‏داشت؛ علت عمده آن، جلوگیرى از انتقال ثروت خانواده‏اى به خانواده دیگر بود؛ زیرا آنان سهم زن را در تولید مثل، كم و ضعیف مى‏دانستد. مؤید این سخن، مثلى است كه در میان اعراب رواج داشت: «و انما اُمهات الناس اوعیه»یعنى: مادران (زنان) فقط ظروفى هستند كه در آن، نطفه مردان پرورش مى‏یابد و فرزند به وجود مى‏آید. بنابراین، اعراب جاهلیت براى مردان، نقش اصلى را در تولید مثل قائل بودند. به اعتقاد آنها فرزندزادگان پسرى یك مرد، فرزند او و جزء خانواده او شمرده مى‏شدند؛ اما، فرزندزادگان دخترى او، فرزندان او و جزء خانواده او به حساب نمى‏آمدند؛ بلكه جزء خانواده پدر شوهر محسوب مى‏شدند و این مطلب، در شعر معروف جاهلى منعكس است:
بنونا بنو ابنائنا و بناتنا بنوهن ابناء الرجال الاباعد
یعنى: فرزندان پسران ما، فرزند هستند، اما فرزندان دختران ما، پسران مردان بیگانه‏اند. بر اساس همین تفكر، به دختر ارث نمى‏دادند، تا چه رسد به نوه دخترى.
یكى دیگر ازعوامل محرومیت زنان از ارث در میان اعراب، ضعف قدرت رزمى آنها بود؛ زیرا شعار اعراب این بود: «لا یرثنا الا من یحمل السیف و یحمى البیضه» یعنى: آن كسى كه نمى‏تواند شمشیر بكشد و از قبیله دفاع نماید، نباید از ارث بهره ببرد.در تفسیر القرآن العزیز آمده است:
در میان اعراب جاهلیت، زنان و كودكان به این دلیل كه نه سوارى مى‏دانستند و نه قدرت حمل سلاح و جنگ با دشمن، از ارث محروم بودند.
6ـ ارث زن در ایران
در تمدن ایران باستان اساسا زن جزئى از اموال و دارایى متوفى به شمار مى‏آمد. میان آریایى‏ها محرومیت دختر از ارث، یك قاعده بود؛ ولى هرگاه پدر مى‏مرد و دختر ازدواج نكرده بود، مى‏توانست به اندازه نصف سهم پسر از تركه پدرش برخوردار گردد. در این نظام (با توجه به این كه نكاح با محارم و تعدد زوجات رایج بود.)، بسیار اتفاق مى‏افتاد كه از میان زنان، زنى كه بیشتر از دیگران محبوب شوهر بود، به عنوان یكى از پسران وى پذیرفته شده و تمامى تركه شوهر به او تعلق مى‏گرفت و بقیه زنان، از ارث محروم بودند.
همچنین در تمدن ایران باستان به دخترانى كه شوهر كرده بودند نیز به جهت این كه مال پدر به خارج از خانواده منتقل نشود، ارث نمى‏دادند؛ ولى به دخترانى كه هنوز ازدواج نكرده بودند، به اندازه نصف سهم پسر ارث مى‏دادند. بنابراین، اگر دخترى ازدواج مى‏كرد (مشروع یا نا مشروع)، از پدر یا كفیل خود ارث نمى‏برد.



ادامه دارد....


التماس دعا
علی زمانی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، Tehrani ، seyedebrahim ، هُدهُد صبا
۹ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۸:۴۱ عصر
ارسال: #5
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
جناب آقای علی زمانی عزیز سخنان شما متین اما شما فکر نمیکنین که انسان ها با گذشت زمان و تجزیه و تحلیل مسائل و اتفاقات دیدشون روشن تر میشه؟ یعنی مثلا انسان های اولیه غذا هایشان را خام خام میخوردن چون آن ها این کارو میکردند پس شما هم این کارو میکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این قضیه درست مثل ارث زن میمونه ممکن که انسان های جاهل در زما قدیم ارث کمی به زن ها میدادند و یا شاید هم اون هارو مثل هندی ها از ارث محروم میکردند اما در زمان حاضر دیگه نباید اینطوری باشه !!!!!!!!!!!!! اگه حرف های منو خوندین و روش فکر کردین و من حقیرو لایق بحث کردن دیدین منو در جریان بذارین تا بتونیم تبادل نظر کنیم........................ با تشکر
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۲:۰۵ عصر
ارسال: #6
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
سلام
دوست گرامی که لطف فرموده و نظرشون را اعلام نمودند؛
توجه بفرمایند که:
1- ما فعلا در این نوشتار همانطور که از اول هم عرض کردیم به بررسی سیر تاریخی ارث زن می پردازیم.(لطفا از ابتدا مطالعه نمایی)
2- بعد از پایان بررسی تاریخی، وارد بحث ماهیتی خواهیم شد و انجا به بیان نظرات می پردازیم.
3- ملاک اصلی برای ما در بررسی ارث زن ، نص صریح قران کریم و ایات و روایات می باشد و قطعا نظر ما همان است که شارع مقدس 1400 سال پیش آنرا وضع نمود.
4- شما نیز دقت بفرمایید قبل از هر اظهار نظری ابتدا مطلب نوشته شده را مطالعه نموده و تا رسیدن به بحث نظرات کمی صبر پیشه نمایید.
صراحت بیان بنده را به بزرگواریتون پذیرا باشید ؛ خوشحال میشویم شما نیز در بحث شرکت نمایید.
التماس دعا
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Tehrani ، seyedebrahim
۲۶ مهر ۱۳۸۹, ۱۱:۳۴ صبح
ارسال: #7
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
بانهايت قدرداني وتشكر اگر امكانش هست نوشته هايتان را به ايميلمmaryammsmارسال نمايد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۲۵ فروردين ۱۳۹۱, ۰۴:۰۱ عصر
ارسال: #8
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
با سلام
لحن تندتان جاي بحث وشكايت دارد وهمچنين برخي از جمله هايتان متاسفانه بي ادبانه است يعني چه زن از مرد ناتوانتر است؟
همچنين بيان اين مطالب بدون مطرح كردن حرف اخر وتوجيه اين مسيله نوعي بي ادبي به حرمت زن است .
پس بگذاريد من كلام اخر را اول بزنم اين كه ارث زن نصف ارث مرد است دليلش اين است كه به زن هم نفقه مي رسد هم مهريه اينكه حالا مهريه را نمي دهند وفقط يه چيز تشريفاتي است بماند ودر عوض زن هيچ مسيوليتي در قبال خرج خانواده ندارد شوهرش حتي اگر از گرسنگي بميرد به زن ربطي ندارد وقتي هم به زن ارث مي رسد مي تواند ان را هر مدلي كه دلش خواست خرج كند يا پس انداز كند ولي مرد از انجايي كه با توجه به دارايي بايد نفقه دهد طبيعتا بايد خرج كند پس بهتر است اين حكم را به نفع مردان تفسير نكرده وانان را بر زنان برتري ندهيم كه حقيقتا برتري هر كس به خاطر تقواي اوست
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، seyedebrahim
۲۶ فروردين ۱۳۹۱, ۰۲:۱۲ عصر
ارسال: #9
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
یار قرآنی حقوق زن جمله آخرتون عالی و به جا بود ولی لحنتون خیلی خیلی خشن.علی زمانی بنده خدا فقط تاریخ رو بیان کرده ضامن ظلم به زنها در قرون گذشته که نیست.در جواب جمله ناتوانی زن بالاخره بعضی جاها مردا تواناترند و بعضی جاها هم زنا دیجه.مهریه هم فرق کرده نصف زندانی ها حبس سکه اند با قیمت قربونش برم که هر روز بیشتر از دیروز.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعداء هم اجمعین
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۳ شهريور ۱۳۹۳, ۱۱:۳۲ صبح
ارسال: #10
RE: فلسفه تفاوت ارث زن
مطلب جالبی بود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا