ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نقاش و نقش
۱۳ بهمن ۱۳۸۸, ۰۳:۱۶ عصر
ارسال: #1
نقاش و نقش
گفتمش نقاش را نقشي بکش از زندگي ...
با قلم نقش حبابي بر لب دريا کشيد


گفتمش چون مي کشي تصوير مردان خدا ...
تک درختي در بيابان يکه و تنها کشيد

گفتمش نامردمان اين زمان را نقش کن ...
عکس يک خنجرزپشت سر پي مولا کشيد

گفتمش راهي بکش کان ره رساند مقصدم ...
راه عشق و عاشقي , مستي ونجوا را کشيد

گفتمش تصويري از ليلي ومجنون رابکش ...
عکس حيدر در کنار حضرت زهرا کشيد

گفتمش بر روي کاغذ عشق را تصوير کن ...
در بيابان بلا، تصوير يک سقا کشيد

گفتمش از غربت ومظلومي ومحنت بکش ...
فکر کرد و چهار قبر خاکي از طه کشيد

گفتمش سختي ودرد وآه گشته حاصلم ...
گريه کردآهي کشيد وزينب کبري کشيد

گفتمش درد دلم را با که گويم اي رفيق ...
عکس مهدي راکشيد و به چه بس زيبا کشيد



گفتمش ترسيم کن تصويري از روي حسين
گفت اين يک را ببايد خالق يکتا کشيد

از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، هُدهُد صبا
۱۳ بهمن ۱۳۸۸, ۱۱:۱۲ عصر
ارسال: #2
RE: نقاش و نقش
بسم الله
این شعر رو هربار میخونم برام یه چیز جدیدی تداعی میشه. موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا