ما همه نادریم
۲۲ فروردين ۱۳۹۰, ۰۹:۳۰ عصر
ارسال: #1
|
|||
|
|||
ما همه نادریم
ما همه نادریم . خورشید در میانه آسمان بود که سپاهیان نادرشاه افشار وارد دهلی شدند به پادشاه ایران زمین گفتند اجازه می دهید وارد قصر پادشاه هند محمد گورکانی شویم ؟ نادرشاه گفت اینجا نیامده ایم پی تخت و تاخ ، بگردید و مزدوران اشرف افغان را بیابید. هشتصد مزدور اشرف ، که بیست سال ایران را ویران ساخته بودند را گرفتند . نادر رو به آنها کرد و گفت : چگونه بیست سال در ایران خون ریختید و به ناموس کسی رحم نکردید ؟ ! آیا فکر نمی کردید روزی به این درد گرفتار آیید ؟ مزدوری گفت می پنداشتیم همه مردان ایران ، شاه سلطان حسین هستند و ما همواره با مشتی ترسوی صفوی روبروییم. از میان سپاه ایران فریادی برخواست که ما همه نادریم ! و مردان سپاه بارها این سخن را از ته حنجره فریاد کشیدند : " ما همه نادریم" و به سخن ارد بزرگ : کشوری که دارای پیشوایی بی باک است همه مردمش قهرمان و دلیر می شوند اگر خوب گوش هایمان را تیز کنیم فریاد های سربازان ایران را باز هم می شنویم " ما همه نادریم". دابوت به عنوان جدید ترین متد روانشناسی موفقیت می گوید:"نمی شود احساس موفقیت واقعی کرد مگر این که دغدغه ی وطن داشته باشی.کسانی که ادعای موفقیت دارند و نسبت به وطن مثل ترسو ها برخورد می کنند و بی تفاوتند نادان هایی بیش نیست.انسان با جامعه و کشور خود پیوندی نا گسستنی دارد."
در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید من یک اخراجی هستم
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا