ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خدايان سه گانه
۱۵ مرداد ۱۳۹۳, ۰۲:۱۶ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ۰۶:۰۳ عصر، توسط hamed.)
ارسال: #1
خدايان سه گانه
آرياييان هندوستان مانند ساير مشركان به خداى حقيقى جهان نيز معتقد بودند و او را برهما (Brahman) به معناى قائم بالذات و ازلى و ابدى مى ناميدند. آنان در آغاز بت و بتخانه نداشتند و مراسم عبادى خويش را در فضاى باز مى دادند و به خدايانى مذكر كه معمولا نماد اجرام آسمانى بودند، عقيده داشتند. در دورانهاى بعد بتهايى بى شمار و بتخانه هايى باشكوه و گوناگون ساختند و خدايانى مانند الهه مادر، الهه زمين ، مار كبرا و غيره را به مجموعه خدايان خود مى افزودند.
خدايان تثليث هندو (Trimurti Hindu) عبارتند از:
1- برهما (Brahman)، خداى ايجاد كننده (كه قبلا اشاره شد)؛
2- شيوا (Siva) خداى فانى كننده كه مجسمه چهار دست و در حال رقص او فراوان است . رقص شيوا نقش او را در ايجاد و انهدام نشان مى دهد؛
3- ويشنو (Vishnu) خداى حفظ كننده . جلوه هاى دهگانه اين خدا براى مردم در طول تاريخ عبارت است از: ماهى ، لاك پشت ، گراز، موجود نيمه آدم و نيمه شير، كوتوله ، راما (Rama)ى تبر به دست ، راما، كريشنا (Krishna)، بودا (Buddha) و كلكى (Kalki).[sup](2)[/sup]
آيين هندو فرقه هاى بى شمارى دارد كه با يكديگر در صلح و صفا به سر مى برند. پيروان هر يك از اين فرقه ها بر جنبه خاصى از دين تاءكيد مى كنند و معمولا به يكى از خدايان روى مى آورند. طرفداران هر يك از شيوا و ويشنو جمعيت بزرگى را تشكيل مى دهند.
شيواپرستان عورت شيوا را نيز مى پرستند و آن را لينگا (Linga) مى نامند. مجسمه هاى لينگا و معابد آن نيز فراوان است .
از جمله 12 بتخانه بزرگ و باشكوه كه به افتخار لينگا و براى پرستش آن بنا كرده بودند، معبد سومنات (Somanatba) است . ثروت هنگفت و خيال انگيز آن بتخانه كه چهارده گنبد طلا داشت ، سلطان محمود غزنوى را تحريك كرد تا به سال 416 هجرى قمرى به سوى آن لشكر كشد و خزائن انباشته از زر و سيم و گوهرهاى گرانبهاى آن را كه طى قرنها گرد آمده بود، تاراج كند. هندوان حمله هاى سابق وى به بتخانه هاى ديگر را به علت خشم گرفتن بت معبد سومنات به آن معبد توجيه مى كردند. سلطان محمود با سپاهى انبوه به عنوان بت شكنى به سومنات حمله كرد و پس از كشتن گروهى بى شمار از هندوان ، گرزگران خود را بر فرق مجسمه لينگا كوبيد. وى براى نشان دادن فتح نمايان خود قطعه اى از آن را به مكه معظمه و بغداد و بلاد اسلامى ديگر فرستاد.[sup](3)[/sup]
افرادى از شيواپرستان ، به نام لينگاوات (vat - Linga) يعنى حاملان لينگا، كه مسلكشان در قرن دوازدهم ميلادى پايه گذارى شده است ، پيوسته مجسمه اى از لينگا را كه داخل كيف كوچكى است به گردن آويخته دارند. چيزهايى شگفت آورى مانند قربانى انسان و نوشيدن شراب در كاسه سر مردگان به برخى از فرقه هاى شيوايى نسبت داده مى شود. فرقه هاى شكتى (Sakti) به معناى نيرو، معتقدند قوه الهى در جنس لطيف قرار دارد. از اينجاست كه در معابد شكتى زنانى جوان مى رقصند. برخى از اين فرقه ها رقصهاى وحشيانه ، آوازهاى گوش خراش و حركات جنون آميز را براى تكامل روحى لازم مى دانند.
8-1- نظريه تناسخ و تصور كارما
بر اساس قانون كارما (Karman) به معناى كردار، آدمى نتيجه اعمال خود را در دوره هاى بازگشت مجدد خود در اين جهان مى بيند. كسانى كه كار نيك انجام داده اند، در مرحله بعد زندگى مرفه و خوشى دارند و آنان كه كار بد مى كنند، در بازگشت با بينوايى و بدبختى دست به گريبان خواهند بود و چه بسا به شكل حيوان بازگشت كنند. به عقيده برخى تناسخيان ، بازگشت انسانها ممكن است به يكى از چهار صورت زير باشد كه تصادفا به ترتيب الفبا از جمادات تا انسانها را شامل مى شود:
1- رسخ ، يعنى حلول شخص متوفى در جمادات ؛
2- فسخ ، يعنى حلول شخص متوفى در نباتات ؛
3- مسخ ، يعنى حلول شخص متوفى در حيوانات ؛
4- نسخ ، يعنى حلول شخص متوفى در انسانها (تناسخ ).
سمسارا (Samsara) به معناى تناسخ در بسيارى از اديان و مذاهب جهان (حتى نزد برخى فرقه هاى انحرافى جهان اسلام ) با عناوين گوناگون وجود داشته و دارد،[sup](4)[/sup] اما اين عقيده در آيين هندو از اهميت بيشترى برخوردار است . هندوان معتقدند آدمى همواره در گردونه تناسخ و تولدهاى مكرر در جهان پر رنج گرفتار است .
تنها راه رهايى انسان از گردونه تناسخ و تولدهاى مكرر در جهان پر درد و بلا پيوستن به نيروانا (Nirvana) است . اين كلمه در لغت به خاموشى و آرامش و در اصطلاح به ((فناى فى الله )) دلالت مى كند. نيروانا مورد توجه بوداييان واقع شده است .
9-1- فلسفه وحدت وجود
حكيمان و دانشمندان هندو مى گويند خدايان بى شمار آن دين همه مظاهر يك خداى واحد و بزرگند و تمام موجودات بخشهايى از كالبد عظيم الوهيت به شمار مى روند. از ديدگاه آنان اين جهان و همه اجزاى آن در حقيقت خيالى بيش نيست . اين خيال را مايا (Maya) يعنى فريب و وهم ، مى نامند. به عقيده آنان تمام اين صورتهاى وهمى سرانجام نابود مى شوند و تنها برهما كه ثابت و پايدار است ، باقى مى ماند.
در قرون اخير عرفان هندويى غربيان را مسحور كرده است ، همان طور كه عرفان اسلامى نيز در جلب كردن غربيان به اسلام سهم زيادى دارد.
قوانين اخلاقى ، تصوف و انديشه هاى لطيف آيين هندو از روزگار كهن جذابيت داشته است و تاءثير تفكرات هندو بر اهل تصوف در مسيحيت و اسلام ديده مى شود.
اصول ايمان هندوان چهار چيز است :
1- الوهيت روح ؛
2- وحدت موجودات ؛
3- وحدت خدايان ؛
4- وحدت مذاهب و اديان .
آيين هندو با خود محورى ميانه اى ندارد و يك هندو مى تواند علاوه بر آيين خود به هر يك از اديان جهان بگرود. با اين وصف ، شديدترين تعصبها را مى توان ميان هندوان يافت . كافى است به ياد بياوريم كه مهاتما گاندى به سبب اعتقاد به برابرى هندوان و مسلمانان ، مورد دشمنى گروهى از هندوان قرار گرفت و يكى از ايشان او را با گلوله كشت . ملى گرايى هندويى در دوره هاى اخير بسيار شدت يافته است و يكى از تازه ترين و خشن ترين مظاهر آن تخريب مسجد بابرى و كشته شدن تعداد بى شمارى از مسلمانان و هندوان در اين حادثه بود. مستمسك آنان در ارتكاب اين عمل اين بود كه مكان مسجد بابرى زادگاه بت راما بوده است . آنان با اين سخن ادعا مى كنند كه ويشنو (يكى از خدايان تثليث هندو) در آنجا به شكل بت راما جلوه كرده و به همين دليل ، هندوان در آن مكان بتخانه اى ساخته بوده اند كه به مسجد تبديل شده است . آنان به همين بهانه بتهاى خود را بر ويرانه هاى مسجد نصب كردند و آنها را پرستيدند. هندوان تصميم دارند ساختمان بتخانه را در فرصت مناسب آغاز كنند.
10-1- فلسفه يوگى يا روش جوكيان
به عقيده هندوان ، دستيابى به حقيقت يا اتحاد با خداى توانا از طريق يوگا (Yoga) يعنى يوغ نهادن حاصل مى شود. يوگا به رياضتهاى سخت و طاقت فرسا دلالت مى كند و معمولا با نشستن آرام و پيوسته به شكل چهار زانو و همراه با تاءمل انجام مى گيرد، اما شيوه هايى ديگر نيز معمول است ، مانند ايستادن ، وارونه ايستادن ، خم شدن و آويختن دستها و زيستن بر روى تختى كه در سراسر آن ميخهاى تيزى سر بر آورده است . اين عمليات چه بسا براى دهها سال ادامه يابد و با مشقتهايى ديگر مانند در پيش رو نهادن آب و تشنه به سر بردن همراه باشد.[sup](5)[/sup]
با آنكه هدف از رياضت وصول به حقيقت است ، گاهى كشف و كراماتى را پديد مى آورد. يوگى (Yogin) معمولا آن امور را مانع كمال خود مى داند و بسيار مى شود كه به آن خوارق عادت ابدا توجهى نكند و از اظهار آن روى بگرداند.
حبس دم به گونه اى است كه بر اثر تمرينهاى سخت تنفس كاهش مى يابد و يوگى در طول سال به چند نفس بسنده مى كند. همچنين ضربان نبض و ساير كارهاى بدن را مى توان با يوگا در اختيار گرفت . در همه اين حالات بدن شيوه هاى نوى را بر مى گزيند و زنده مى ماند. چه بسا يك يوگى را به مدت شش ماه دفن كنند و پس از اين مدت قبر او را بشكافند و او را بيرون آورند و وى با يك بار تنفس زندگى را از سر گيرد. تواناييهاى ديگرى نيز براى برخى از آنان ميسر مى گردد، مانند رهايى از جاذبه زمين ، متوقف كردن قطار، به جوش آوردن آب با يك نگاه و غيره . [sup](6)[/sup]
دانشمندان مغرب زمين به تكرار، آزمايشهاى علمى گوناگونى روى يوگيان انجام داده و واقعى بودن اين حالات را به اثبات رسانده اند. از جمله يك هياءت علمى فرانسوى به رهبرى دكتر بروس (Brosse) در 1936 تحقيقات و آزمايشهايى در باب يوگيان انجام داد و دستاوردهاى خود را منتشر كرد.[sup](7)[/sup]
2- آيين جين
آيين هندو مانند درخت كهنسالى است كه شاخه هاى نسبتا جوان خود را در سرزمينهاى بزرگى گسترده است . برخى از اين شاخه ها در اوج اقتدار برهمنان و به عنوان اعتراض به سخت گيريهاى آنان پديد آمده است .از جمله شاخه هاى هندوئيسم آيين جين (Jaina) به معناى پيروز است كه پنج قرن قبل از ميلاد پايه گذارى شد.
1-2- سرگذشت مهاويرا
به اعتقاد جينها بنيانگذار اين آيين مهاويرا (Maha-vira) يعنى بزرگ قهرمان ، ناميده مى شود كه بيست و سه پيشوا طى هزاران سال قبل از وى برخاسته اند و او بيست و چهارمين پيشواست . مهاويرا در قرن ششم قبل از ميلاد در يك خانواده اشرافى هندوستان متولد شد. وى در سى سالگى دنيا را ترك كرد و پس از رياضتهاى طولانى به حقيقت دست يافت . او پس از گستردن آيين خود به سال 526 ق .م . قالب تهى كرد و به نيروانا پيوست .
2-2- فلسفه و اخلاقيات
شگفت آورترين سنت اين قوم اين است كه پوشيدن لباس را حرام مى دانند و معتقدند مهاويرا در حال رياضت و ترك تعلقات نفسانى ، پس از مشاهده تعلق خاطر خود به حيا، همه لباسهاى خود را بيرون آورد و تا آخر عمر برهنه به سر برد. در حدود سال 79 ق .م . ميان پيروان اين مذهب در مورد حدود برهنگى اختلاف و دودستگى پديد آمد: فرقه آسمان جامگان ( Digamhbra ) هيچ لباسى را نپذيرفتند، در حالى كه فرقه سفيد جامگان (Svetambara) گفتند استفاده از اندكى پارچه جايز است . گاندى رهبر انقلاب هندوستان تحت تاءثير اين آيين لباسهاى دوخته ايام جوانى را كنار نهاد و تنها از مقدارى پارچه سفيد استفاده مى كرد. ويل دورانت در جلد اول تاريخ تمدن كه در زمان حيات تاءثير آن مذهب از طريق خودكشى به عمر خود پايان دهد. اما، همان گونه كه گذشت ، وى با گلوله يك هندوى متعصب كشته شد و براى اثبات يا ابطال حدس اين مورخ فرزانه فرصتى پيش ‍ نيامد.
دريوزگى و خوارى از فضائل محسوب مى شود. به عقيده آسمان جامگان زنان راهى به كمال ندارند و براى اين امر بايد به انتظار مرد شدن در دوره هاى بعدى تناسخ باقى بمانند.
3-2- اهيمسا
آيين جين ، علاوه بر پذيرش معارف هندويى ، مسائل تازه اى را مطرح مى كند و بر قواعد اخلاقى شديدى اصرار مى ورزد. به عقيده جينها رستگارى بر دو اصل استوار است يكى رياضت كشى و ديگرى اهيمسا يا پرهيز از آزار جانداران كه تا نباتات و جمادات پيش مى رود و كندن زمين براى كشاورزى ممنوع شمرده مى شود. با آنكه خوردن ميوه درختان مجاز است ، استفاده از محصولات زير زمين مانند چغندر، هويج ، شلغم و سيب زمينى كه معالجه حيوانات اهلى و وحشى داير كرده اند و معمولا پارچه اى بر دهان مى بندند، كه مبادا حيوان ريزى ناخواسته به دهانشان وارد شود و نابود گردد. آنان آب را قبل از نوشيدن صاف مى كنند كه مبادا كرمى وارد دهان شود و جان بدهد. همچنين جاروبى از پر طاووس در دست مى گيرند و حشرات ريز را از مسير خود دور مى كنند. خودكشى از طريق ترك طعام و شراب فضيلتى بسيار بزرگ به شمار مى آيد و خود مهاويرا نيز به اين شيوه در گذشته است .
4-2- كتب مذهبى
اين قوم نيز فرهنگ دينى مكتوب دارد و تعداد 39 كتاب دينى به آنان نسبت داده اند. از جمله يادگارهاى آنان در مساءله شناخت حقيقت وجود، داستان فيلى است كه آن را در جاى تاريكى قرار داده بودند و مردم مى خواستند با دست ماليدن از شكل فيل آگاه شوند و هر كدام قضاوتى نادرست در اين باب مى كردند.[sup](8)[/sup]
5-2- پيروان
هم اكنون حدود دو ميليون پيرو آيين جين در هندوستان وجود دارد كه روزگار بر تن آنان لباس كامل پوشانده و به جاى گدايى سرگرم تجارت هستند و وضع اقتصادى خوبى دارند. آنان آيين خود را نوسازى كرده اند و تنها قديسان و اندكى از ايشان در زندگى به آن روشهاى عجيب و غريب روى مى آورند.
3- بوديسم
آيين بودا از شاخه هاى كيش هندوست . اين آيين از هندوستان بيرون آمده و سراسر مناطق خاورى را در نورديده است و به علت داشتن انديشه هاى عرفانى لطيف و گسترش در مناطق پرجمعيت جهان ، پيروان زيادى دارد و اخيرا به اروپا و آمريكا نيز سرايت كرده است .
1-3- سرگذشت بودا
بودا (Buddha) به معناى بيدار لقب گوتاماشاكيامونى (Sakya Gautama-muni) بنيانگذار مكتب اصلاحى بوديسم است . به عقيده بوداييان وى كه فرزند پادشاه شهر كاپيلاوستو (Kapila-vastu) در شمال هندوستان بود، در حدود سال 563 ق .م . به دنيا آمد و در آغاز سيدارتا (Siddhartha) يعنى كامياب ناميده مى شد. ستاره شناسان پيشگويى كرده بودند كه اين شاهزاده پس از مشاهده نمونه هاى بيمارى ، پيرى و مرگ و برخورد با يك رياضت كش دنيا را ترك خواهد كرد و به رياضت روى خواهد آورد. بدين سبب پدرش ‍ دستور داده بود وى را به دور از ناملايمات زندگى بشرى و در ناز و نعمت پرورش دهند و مراقب رفتار و كردار او باشند. شاهزاده با دختر عمويش ‍ يشودهرا (Yasodhara) ازدواج كرد و داراى پسرى به نام راهولا (Rahula) شد. وى در 29 سالگى پس از مشاهده موارد مذكور، شبانه از كاخ و تنعمات آن گريخت و تحت ارشاد فردى به نام آلارا (Alara) زندگى راهبان را برگزيد و پس از شش سال رياضتهاى سخت و سنگين در جنگلها سرانجام هنگامى كه از وصول به حقيقت از طريق رياضت نوميد شد، رياضت را كنار گذاشت و به تاءمل و تفكر و مراقبت معنوى روى آورد. جهاد اكبر او نيز شش سال طول كشيد و پس از آن با هفت هفته توقف زير درختى كه بعدا درخت بيدارى ناميده شد، با مارا (Mara) يعنى شيطان ويرانگر مبارزه كرد و در نهايت به حقيقت دست يافت و بوداى دوره كنونى شد. به عقيده بوداييان در دورانهاى پيشين جهان نيز تعدادى بودا آمده اند. هر يك از اين بوداها قبل از ظهورشان بودى ستو (Bodhi-sattva) خوانده مى شود، يعنى كسى كه به معرفت كامل دسترسى دارد يا بوداى بالقوه است .
بودا در مدت 40 سال با مسافرتهاى فراوان ، آيين خود را در سراسر هندوستان تبليغ كرد و بر اثر ملاقات با افراد مختلف ، به اصلاح نفوس و تربيت شاگردانى همت گماشت كه برجسته ترين آنان پسر عمويش آنندا (Ananda) بود. وى سرانجام در هشتاد سالگى در حدود سال 483 ق .م . به نيروانا پيوست .
داستان زندگى شگفت آور بودا از قديم الايام جذابيت داشته و به همين دليل اين داستان دينى به زبانهاى گوناگون ترجمه و در سراسر جهان منتشر شده است . نقل عربى آن با اضافاتى از فرهنگ سريانى ، به عنوان داستان بلوهر و يوذاسف بين مسلمانان رواج پيدا كرد.[sup](9)[/sup]
2-3- تاءسيس نظام
انديشه هاى اصلاحى بودا در مخالفت با تعصبهاى برهمنان بود و اختلافات طبقاتى را باطل مى شمرد. تعاليم اخلاقى وى در مجموعه هايى مانند ترى پيتكا (Tri-pitaka) يعنى سه سبدگرد آمده است . اين تعاليم كه بر آيين هندو پايه گذارى شده است ، ترك دنيا، تهذيب نفس ، تاءمل ، مراقبه و تلاش ‍ براى رهايى از گردونه زندگى پر رنج اين جهان را توصيه مى كند و براى وصول به نيروانا اهميت زيادى قائل است و مفهوم آن را توسعه مى دهد. آيين بودا در قرون بعدى بخش عمده اى از خاك هندوستان را تسخير كرد و در كشورهاى همسايه نيز گسترش يافت . در قرون هشتم و نهم ميلادى ، دو تن از دانشمندان آيين هندو را نوسازى كردند و بر اثر آن ، آيين بودا اندك اندك از هندوستان برچيده و آيين هندو جانشين آن شد، اما اشكال گوناگون آن در خاور دور و مناطق ديگر گسترش يافت .
3-3- فلسفه بودا
هنگامى كه بودا به حقيقت دست يافت ، ابتدا به شهر بنارس رفت تا پنج تن از راهبان را كه از وى روى برتافته بودند، بيابد. او مى انديشيد كه اين پنج تن مانند وى در جستجوى حقيقتند و تعليم دادن ايشان از ساير مردم آسانتر است .
و چون به بنارس پا نهاد آن پنج تن را ديد كه در ميان بيشه اى نزديك شهر نشسته اند و با هم سخن مى گويند.
هنگامى كه چشم آنان به بودا افتاد، به يكديگر گفتند: ((اين سيدارتاست كه مى آيد؛ همان كه دست از رهبانيت كشيد؛ خوب است به او كارى نداشته باشيم .))
اما چون بودا به آنان نزديك شد به وى سلام كردند و از او خواستند در كنارشان بنشيند. آنگاه از وى پرسيدند: ((سرانجام ، حقيقتى را كه مى جستى ، يافتى ؟)) بودا گفت : ((آرى ، آن را يافتم .))
راهبان گفتند: ((پس به ما بگو حقيقت و حكمت و راز هستى چيست ؟)) بودا پرسيد: ((آيا شما به كارما يعنى قانون كردار ايمان داريد؟)) گفتند: ((آرى .)) بودا گفت : ((پس بدانيد كه همان سرآغاز حكمت و آگاهى از حقيقت است . از نيكو نيكو پديد مى آيد و از بد بد. اين نخستين قانون زندگى است و همه چيزهاى ديگر بر اين قانون استوار است .))
گفتند: ((اين كه تازگى ندارد.)) گفت : ((اگر چنين است قربانى ، دعا و تضرع به درگاه خدا عاقلانه نيست .))
راهبان پرسيدند: ((چگونه ؟)) بودا پاسخ داد: ((زيرا آب هميشه سراشيبى مى رود، آتش هميشه داغ است و يخ همواره سرد. اگر براى همه خدايان هندوستان هم دعا كنيم ، آب هرگز سربالا نمى رود و آتش سرد و يخ گرم نمى شود. زيرا در زندگى قانونهايى يافت مى شود كه همه چيز بر آنها استوار است . از اين رو، كارى كه انجام گرفت ، قابل ابطال نيست و دعا و قربانى براى خدايان نيز سودى ندارد.))
آنان با اين سخن موافقت كردند و بودا افزود: ((اگر اين سخن درست است ، كتاب وداها كه به مردم راه و رسم دعا و قربانى را مى آموزد، درست نيست و برخلاف گفته پيشوايان دينى ، من اعلام مى كنم كه وداها مقدس ‍ نيستند.))

فروش لوله پلی اتیلن کفپوش پی وی سی لوله پلی اتیلن کفپوش پی وی سی

مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا