من هم دل دارم!
۱۱ بهمن ۱۳۸۹, ۱۲:۰۴ عصر
ارسال: #1
|
|||
|
|||
من هم دل دارم!
گفتم : خدایا
من هم دل دارم من هم آدمم من هم آرزو دارم بهترینها را داشته باشم.... گفتم خدایا من هم مال و فرزند و عیال و خانمان میخواهم... با تاسف نگاهم کردی.... شنیدم نگاهت را : اعْلَمُوا أَنَّمَاالْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْوَتَکَاثُرٌ فِى الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَالْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُحُطَامًا وَفِى الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِوَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ؛ بدانید که زندگى دنیا، در حقیقت ، بازى و سرگرمى و آرایش و فخرفروشى شما به یکدیگر و فزون جویى در اموال و فرزندان است [مثل آنها ]چون مثل بارانى است که کشاورزان را رستنى آن[ باران ]به شگفتى اندازد، سپس[ آن کشت ]خشک شود و آن را زرد بینى ، آنگاه خاشاک شود . و در آخرت[ دنیا پرستان را ]عذابى سخت است و[ مومنان را ]از جانب خدا آمرزش و خشنودى است ،و زندگانى دنیا جز کالاى فریبنده نیست. ( سوره حدید – آیه 20) ......یا بن الحسن روحی فداک ....متی ترانا و نراک....
|
|||
|
صفحه 2 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۱۴ آذر ۱۳۹۲, ۰۴:۴۴ عصر
ارسال: #11
|
|||
|
|||
من هم دل دارم!
دُنبال ِ کَلاغیْ می گردَم،
تا قآرقآرَش رآ به فال ِ نیکْ بگیرَم، وقتی... قآصِدَکْ ها همه لال اند... حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۳ دي ۱۳۹۲, ۱۲:۰۶ صبح
ارسال: #12
|
|||
|
|||
من هم دل دارم!
گرگی دست به خود کشی زد و در وصیت نامه اش نوشت :پوستم را بسوزانید تا هیچوقت شغالی در ان نقش ما را بازی نکند که نفرین بره ای پشت سرمان باشد!!!
حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۱۱ اسفند ۱۳۹۲, ۰۳:۴۵ صبح
ارسال: #13
|
|||
|
|||
من هم دل دارم!
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود
دست دلم می لرزد اما به خواجه می سپارم تا امید را از دلم نگیرد ; دلم می خواهد همیشه بگوید : یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور ... حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا