ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عبدالعظيم حسنى عليه ‏السلام و روایات مهدویت
۱۲ اسفند ۱۳۹۲, ۰۸:۳۹ عصر
ارسال: #1
عبدالعظيم حسنى عليه ‏السلام و روایات مهدویت
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم



[تصویر:  %D8%B4%D8%A7%D9%87%20%D8%B9%D8%A8%D8%AF%...%D9%85.jpg]


Roseزندگانى عبدالعظيم حسنى عليه ‏السلام


عبدالعظيم به عبداللّخ‏ه بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن أبي‏طالب عليه ‏السلام، صاحب كتاب (خطب اميرالمؤمنين) و (اليوم و الليلة) مشهور به حضرت عبدالعظيم و شاه عبدالعظيم، از سادات حسنى و از بزگان اين خاندان، و مورد احترام امامان عصر خود و از راويان موثق است.
به موجب روايتى كه امام هادى عليه ‏السلام در باب فضيلت زيارت او آمده، روشن مى‏شود كه پيش از شهات اين امام بزرگوار(254 ه ق) درگذشته است و مى‏توان گفت در آغاز دهه ششم از سده سوم هجرى و در خلافت (المعتز) زندگانى را بدرود گفته است.
مؤلف كتاب (جنة النعيم) با آنكه نام زوجه آن جناب را هم نوشته(1) متعرض تاريخ ولادت، سن و سال دقيق رحلت او نشده و تنها نويسد:

(پس بايد وفات حضرت عبدالعظيم، اوايل 250 هجرى، چند سال قبل از شهادت حضرت امام على النقى عليه ‏السلام باشد.)(2)

از امامان بزرگوار، با امام جواد، امام هادى و امام عسكرى عليهم ‏السلام معاصر بوده است. امّا آيا محضر حضرت امام على بن موسى عليه ‏السلام را هم درك كرده و حديثى شنيده است؟

مؤلف الذريعه در اين باره مى‏نويسد:

(عصر امام رضا و امام جواد عليهم ‏السلام را درك نمود و ايمان خود را بر امام هادى عليه ‏السلام عرضه كرد. و از برخى كتاب‏ها نقل است كه وفات او در نيمه شوال سال 252 هجرى است).(3)

ابن بابويه در (من لا سحضره الفقيه) در باب روزه يوم الشك، روايتى از او از امام رضا عليه ‏السلام آورده و ذيل آن نوشته است: (مصنف كتاب گويد حدثى است غريب و آن را جز از طريق عبدالعظيم حسنى نمى‏شناسم).(4)

همچنين در تعليقه شهيد ثانى بر (خلاصه) آمده است كه حضرت رضا عليه ‏السلام بر زيارت او توصيه فرموده است.(5) ليكن عالم رجالى معاصر جناب آقاى شوشترى نويسد:
(ظهر اين است كه روايت حضرت رضا عليه ‏السلام در وجوب بهشت براى زيارت فاطمه دختر موسى بن جعفر عليه ‏السلام است، نه براى عبدالعظيم).(6)

استاد بزرگوار آيةاللّه خويى رحمه الله، آنچه را كه در كتاب (اختصاص) آمده است كه امام هشتم به عبدالعظيم فرمود: (سلام مرا به اولياى من برسان)، به خاطر ارسال حديث نامعتمد دانسته و نوشته‏اند: (متحصل از كلمات اصحاب ما اين است كه عبدالعظيم، امام رضا عليه ‏السلام را نديده است، تا چه رسد كه در حيات آن امام در گذشته باشد).(7)

پس ظاهراً بلكه مطمئناً وى محضر امام هشتم را درك نكرده و مستقيماً از او روايتى نشنيده است.


مقام او نزد ائمه اطهار

آنچه جلالت قدر اين بزرگوار و امامزاده عالى مقدار را هر چه بيشتر آشكار مى‏سازد، و عظمت مقام او را نشان مى‏دهد، فرموده امام عصر اوست درباره‏اش و همين سخنان است كه دانشمندان علم رجال را به تكريم او واداشته است.
سخن امام هادى عليه ‏السلام درباره وى
ابوتراب رويانى از ابوحماد رازى آرد كه بر على بن محمد عليه ‏السلام در (سُرَ مَنْ راى) درآمدم. و او را از مسائل حلال و حرام پرسيدم و مرا پاسخ گفت. چون او را وداع گفتم وداع گفتم فرمود:

(حماد! اگر براى تو مشكلى در دين پيش آيد، از عبدالعظيم بن عبدالله حسنى بپرس و سلام مرا به او برسان).(8)

همچنين اين امام بزرگوار درباره او دعا كرده و دين او را درست خواند. صدوق به اسناد خود از وى نويسد:

بر امام خويش على بن محمد بن على موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى‏طالب عليه ‏السلام درآمد. چون مرا ديد فرمود: (مرحبا بر تو اى ابوالقاسم! تو به حق دوست مايى). گفتم: (پسر رسول خدا! مى‏خواهم دين خود را بر تو عرضه كنم تا اگر پسنديده است بر آن ثابت بمانم تا خدا را ديدار كنم). فرمودك(بگو!) و چون عقيدت خويش عرضه كردم امام فرمود: (ابوالقاسم، به خدا اى دين خداست كه آن را براى بندگانش پسنديده است بر آن پايدار باش خدايت در دنيا و آخرت بر آن پايدار بدارد).(9)
نظر دانشمندان شيعه درباره او در سده چهار هجرى(10)

1) صدوق، محمد بن على بن حسين بن موسى بن بابويه (م 381 ه.ق) كتابى درباره اين بزرگوار به نام (اخبار عبدالعظيم)(11) دارد كه در آن خبرهاى روايت شده از او را آورده است. وى درباره عبدالعظيم نوشته است: عباد، پارسا و مرضى بود.(12)

2) صاحب، اسماعيل بن عبّاد، اديب و دانشمند معروف (متوفاى 385 ه.ق)، وزير مؤيد الدوله و فخر الدوله ديلمى، مشهور به صاحب به عبّاد، به تقاضاى شخصى، رساله‏اى در نسب اين بزرگوار نوشته و در ضمن آن چنين آورده است:

پارسا و دين‏دار و عابدو شناخته به امانت و صدق لهجت بود، و عالم به امور دين، و قائل به توحيد و عدل، و روايت بسيار از او نقل. از ابوجعفر بن على بن موسى عليه ‏السلام و پدرش ابوالحسن صاحب عسكر عليه‏ السلام روايت كند و آن دو امام را براى او نامه‏هاست.(13)

سده‏ ى پنجم هجرى

1) علم الهدى و التّقى سيد مرتضى (م 436 ه.ق) وى را با صفتهاى (سيد پارسا، عالم زاهد، بلند مرتبت، بزرگ منزلت) ستوده و نويسد:

از امامان، امام جواد، امام هادى و امام عسكرى عليه‏ السلام را درك كرد و شيعه از حديثها و روايتهاى او تاكنون بهره برده است.(14)

2) دانشمند رجالى مشهور ابوالعباس احمد بن على بن احمد بن عباس معروف به نجاشى (م 450 ه.ق) در كتاب رجال خود داستان آمدن اين سيد بزرگوار را به رى و مخفى زيستن و به عبادت پرداختن او را آورده (چون اين داستان در بيشتر كتابها و از جمله كتابهاى زيارت آمده، از نوشتن آن صرف نظر مى‏كنيم). سپس سلسله روايت خود را از وى از طريق احمد بن على تا به ابوتراب رويانى مى‏آورد و مى‏نويسد: عبدالعظيم بن عبداللّه، همه روايتهاى خود را براى ما حديث كرد.(15)

3) شيخ الطائفه محمد بن الحسن الطوسى (م 460 ه.ق) نويسد: عابد، پارسا و مرضى بود.(16)

4) سيد عالم نسب‏دان ابو اسماعيل ابراهيم بن عبداللّه بن حسين بن على شاعر، ساحب كتاب (منتقلة الطالبية)،(17) در زمره طالبيانى كه به رى آمده‏اند درباره عبدالعظيم نويسد:
ابوالقاسم، عبدالعظيم بن عبداللّه بن على بن حسن بن زيد، محدث و زاهد بود. او را مشهدى است در شجره رى و قبر او زيارت كنند. مادر او ام ولد است.

سده ‏ى هفتم

در كتاب (الشجرة المباركة في الانساب الطالبية) كه آن را از امام فخر رازى(18) دانسته‏اند آمده است:

عبدالعظيم در وى كشته شد و مزار او بدان جا معروف و مشهور است.(19)

آنچه در باب كشته شدن حضرت عبدالعظيم در اين كتاب (منسوب به امام فخر) آمده، در كتابهاى ديگر نيست. تنها مؤلف (جنة النعيم) نويسد:

بناءاً على هذا استبعادى نمى‏رود كه حضرت عبدالعظيم به امر سلطان جائز و خليفه معاصر مقتول شده باشد و اين بعد از اجتماع شيعيان و محبين و نشر احوال و فضايل و مآثر شريفش بوده است.(20)

ولى آيا كتاب (الشجرة المباركة) از فخر رازى است؟ چنانكه مصحح محترم در مقدمه كتاب نوشته‏اند، هيچ كسى از تذكره‏نويسان، چنين كتاب را در شمار تأليفات فخر رازى نياورده است.

سده‏ى هشتم

1) تقى ‏الدين، حسن بن على بن داوود حلى؛ مرحوم سيد جلال‏الدين محدث نويسد:

وى ظاهراً متوفى در نيمه اول سده هشتم هجرى است چه كتاب خود را در هفتصد و هفت به پايان رسانيده است.

تقى‏ الدين درباره او نويسد:

ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه بن على بن حسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى‏طالب عابدى پارسا و پسنديده بود.(21)

2) حسن بن يوسف بن على بن مطهّر معروف به علامه حلى (م 726 ه.ق) در كتاب (خلاصه) در باره او گويد:

عالم، عابد و پارسا بود و او را حكايتى است كه دلالت بر حسن حال او كند و ما آن حكايت را در كتاب كبير آورده‏ايم.

مؤلف (روضات) نويسد:

شايد مقصود از حكايت، داستان عرض دين است بر امام عصر خويش.(22)


سده ‏ى نهم

1) مؤلف كتا (عمدة الطالب)، سيد احمد بن على داوودى حسنى (م 828 ه.ق) نويسد:
از عبداللّه بن على شديد. عبدالعظيم متولد شد. سيدى زاهد كه در مسجد شجره رى مدفون است و قبر او را زيارت كنند و فرزند او محمد است و محمد را اولادى نبود.(23)
و هم اين مؤلف در كتاب ديگر نويسد:

ونسل على الشديد بن الحسن بن زيد بن حسن بن على بن ابى‏طالب عليه ‏السلام از عبداللّه بن على است و نسل عبداللّه از احمد بن عبداللّه و عبدالعظيم و حسن... و عبدالعظيم زاهدى بزرگ بود و پسر او محمد نيز.(24)

سده يازدهم

1) محمد باقر بن محمد استرآبادى مشهور به ميرداماد (م 1041)؛ وى در (الرواشح السماوية) گفته است:

از سخنان ذايع شايع اين است كه طريق روايت از جهت ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى، مدفون به مشهد شجره رى - رضى اللّه تعالى عنه و أرضاه - حسن است، چه او ممدوح است و نصى بر توثيق او نيست. ليكن در نظر من ناقد بصير و متبصر خبير اين نظر را مستهجن و قبيح مى‏شمارد و اگر دباره او جز حديث عرض دين و حقيقت معرفت او و فرموده امام هادى ابوالحسن ثالث عليه ‏السلام كه (تو به حق دوست مايى) و نسب شريف وى كه از سلاله نبوت است نبود، او را كفايت مى‏كرد.(25)





علي رضا هزار



________________________________________
(1) جنةالنعيم ‏والعيش‏ال سليم، المولى باقر بن اسماعيل المازندرانى (م 1313 ه.ق) ص 444 چاپ سنگى تهران.
(2) جنةالنعيم، ص 402.
(3) الذريعة، ذيل عنوان خطيب اميرالمؤمنين عليه‏ السلام.
(4) من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 80.
(5) روضات الجنّات، محمدباقر الخوانسارى، ج 4، ص 210.
(6) قاموس الرجال، التسترى، ج 5، ص 374.
(7) معجم رجال الحديث، ج 10، ص 49.
(8) رسالة صاحب بن عباد به نقل رى باستان، حسين كريمان، ج 1، ص 356؛ روضات، ج 4، ص 208 حضرت آيةاللّه خويى نوشته‏اند اين روايت لااقل از جهت مرسل بودن ضعيف است (معجم رجال الحديث، ج 10، ص 49).
(9) توحيد، ص 82 - 81، روضات، ج 4، ص 207 و 208.
(10) ترتيب قرن بر حسب درگذشت نويسنده است.
(11) ريحانة الادب، محمدعلى مدرّس تبريزى.
(12) جنةالنعيم.
(13) روضات، ج 4، ص 208.
(14) سرالانساب، ص 10، به نقل رى باستان، ج 1، ص 389.
(15) رجال نجاشى، چاپ سنگى، تهران، 1317 ه.ق.
(16) جنة النعيم، ص 471.
(17) منتقلة الطالبية، نسخه عكسى كتابخانه لغت‏نامه دهخدا.
(18) امام فخر رازى (م 606 ه) از دانشمندان اهل سنّت است.
(19) الشجرة المباركة، ص 64، منشورات كتابخانه آيةاللّه مرعشى.
(20) جنة النعيم، ص 401.
(21) كتاب الرجال، چاپ مرحوم‏محدث، ص 226.
(22) روضات، ج 4، ص 210.
(23) عمدة الطالب في انساب آل ابى‏طالب، ص 75.
(24) الفصول الفخرية، چاپ مرحوم محدث، ص 107.
(25) روضات، ج 4، ص 209 و آن از ارواشح.


[تصویر:  salavat.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط آشنای غریب ، hamed ، هُدهُد صبا ، sara_1400
۵ بهمن ۱۳۹۳, ۰۸:۲۱ صبح
ارسال: #2
Star RE: عبدالعظيم حسنى عليه ‏السلام و روایات مهدویت
[تصویر:  the_shrine.jpg]
گوهرهای ناب
حضرت عبدالعظیم (ع) علاوه بر دانش، تقوا، مجاهدت و مقام والای اخلاقی و فضایل معنوی، از موثّق ترین راویان احادیث از اهل بیت عصمت (ع) بود. نام وی در سلسله ی سند تعدادی از احادیث، در موضوعات تفسیری، فقهی، اخلاقی و اعتقادی می درخشد. در پایان این نوشتار کوتاه به عنوان تبرّک از کلام معصومین (ع) برخی از احادیثی که حضرت عبدالعظیم (ع) مستقیما خود از امام معصوم (ع) شنیده است، بیان می کنیم.
[/font]رفتار مکتبی
امام رضا (ع) خطاب به حضرت عبدالعظیم (ع) فرمودند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه و سلطه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت داری و سکوت و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار و توجه به یکدیگر دستور بده؛ چراکه اینها مایه ی نزدیک شدن به من است. خود را مشغول دشمنی با یکدیگر و دریدن هم نکنند! من با خودم پیمان بسته ام که هرکس چنین کند و یکی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم که او را در دنیا به شدیدترین نحو عذاب کند. در آخرت نیز، وی از زیانکاران خواهد بود.»(13)
زیارت امام رضا (ع)
حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از امام جواد (ع) روایت می کند که آن حضرت فرمودند: «هر کس پدرم -امام رضا(ع)- را بامعرفت به حقش، در طوس زیارت کند، بهشت را نزد خداوند برای او ضمانت می کنم.»(14)
انتظار فرج[font=tahoma]
حضرت عبدالعظیم می گوید: «امام جواد (ع) برای من فرمود: «به درستی که قائم خاندان ما همان «مهدی» است که واجب است در زمان غیبتش، انتظار او کشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد. سوگند به خدایی که محمّد را به رسالت برانگیخت و مارا به امامت مبعوث نمود، اگر از دنیا فقط یک روز باقی بماند، آن روز آنچنان طولانی خواهد شد که مهدی (ع) از پشت پرده ی غیبت ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهدنمود. خداوند امور ولی عصر را در یک شب، اصلاح خواهد نمود؛ به همان روشی که امر موسی بن عمران را در یک شب اصلاح کرد....بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.»(15)
منع:www.hawzah.net

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۱۴ دي ۱۳۹۵, ۱۲:۳۶ صبح
ارسال: #3
RE: عبدالعظيم حسنى عليه ‏السلام و روایات مهدویت
همچین گوهری در تهران داریم الحمدلله قدر بدانیم
ولادت نواده امام حسن مجتبی ع مبارک باد
خدایا به حق خوبانت بر ما نظر کن

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا