حجاب قرآنی و نقش آن در نهاد خانواده
۱۱ شهريور ۱۳۹۲, ۰۱:۱۲ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۱ شهريور ۱۳۹۲ ۰۱:۱۵ عصر، توسط یاس بهشتی.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
حجاب قرآنی و نقش آن در نهاد خانواده
پوشش و حجاب پرتوئی از آفرینش الهی است که فلسفه وجودی آن حفظ مقام و ساحت مادی و معنوی زن و مرد و زمینه ساز رشد و کمال آن ها تا مراتب عالی انسانیت است. یکی از قوانین ربانی در شرایع الهی مسأله حجاب و پوشش بوده است و خالق بشر که بر تمای اسرار و رموز آفرینش، عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان ها به خصوص زن را در پوشش و عفاف و حجاب دانسته است، آیات نورانی قرآن کریم این حکم الهی را به نحو مطلوب تبیین و سیره ی قرآنی معصومین (علیهم السلام) به ویژه سیره معصومه کبری فاطمه زهرا (س) آن را به بهترین شکل به منصه ظهور و اجراء در صحنه زندگی رسانده اند.
بسمه تعالیچکیده: پوشش و حجاب پرتوئی از آفرینش الهی است که فلسفه وجودی آن حفظ مقام و ساحت مادی و معنوی زن و مرد و زمینه ساز رشد و کمال آن ها تا مراتب عالی انسانیت است. یکی از قوانین ربانی در شرایع الهی مسأله حجاب و پوشش بوده است و خالق بشر که بر تمای اسرار و رموز آفرینش، عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان ها به خصوص زن را در پوشش و عفاف و حجاب دانسته است، آیات نورانی قرآن کریم این حکم الهی را به نحو مطلوب تبیین و سیره ی قرآنی معصومین (علیهم السلام) به ویژه سیره معصومه کبری فاطمه زهرا (س) آن را به بهترین شکل به منصه ظهور و اجراء در صحنه زندگی رسانده اند. در این مقاله، پوشش به عنوان یک خواسته فطری و عقلانی انسان مورد توجه قرار گرفته و بر همین اساس این حکم امضائی اسلام در شرایع و ادیان آسمانی قبل از اسلام نیز مورد جستجو و بیان، واقع گردیده و آن گاه معنای لغوی و اصطلاحی حجاب در قرآن کریم مشخص و آثار و برکات حجاب از جمله رشد و حفظ عفاف و حیا مورد توجه و نقش آن در پایداری نهاد مقدس خانواده بیان گردیده است و در پایان آثار زیانبار بی حجابی و بد حجابی ارائه شده است. از آن جا که این موضوع قرآنی نقش بارز و آشکاری در نهاد خانواده (از حیث آبادانی و رشد یا تخریب آن) دارد سعی شده همه این موضوعات با رویکرد به جایگاه نهاد خانواده از منظر قرآن ارائه گردد.
مقدمه وضع و جعل احکام دين از طرف شارع مقدس حضرت حق تبارک و تعالي منطبق با فطرت، عقل و حکمت بوده و هر کدام از آن ها از هدفمندي خاصي براي رشد و تعالي انسان برخوردار بوده اند حجاب و پوشش قرآني يک حکم از مجموعه احکام واجب الاجراء الهي است که از اهداف، آثار، برکات و نقش آفريني هاي خاصي برخوردار است و اگر حقيقت اين حکم براي انسان ها روشن و آشکار گردد بعيد است که فطرت هاي سالم و خداخواه تسليم آن نشوند و آن را اطاعت ننمايند. قرآن کريم دين را فطري مي داند يعني دين بنيان کننده ي طبيعي ترين قوانين وجود بشري است و به عبارت ديگر دستورات اسلامي منطبق بر مسير شکوفائي فطرت بشري است و با کمي دقت بر اين دستورات و احکام فطري، اهداف، آثار و نتايج عقلاني و حکميانه آن ها نيز آشکار مي گردد. بر همين اساس حجاب و پوشش اسلامي که يکي از اوامر انسان ساز الهي و يکي از احکام حيات بخش اسلام در زندگي طيبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتني بر نيازها و شرايط رواني او و زمينه ساز پويائي و کمال انساني خواهد بود و اصولاً عمل به قوانين اسلام يک عمل اعتباري و قراردادي نيست بلکه عمل به قوانين اسلام يعني پاسخ گوئي به نياز فطرت است. جنس زن از ديدگاه اسلامي داراي شخصيت شايسته و موقعيتي الهي است که مي تواند مدارج کمال را طي کرده و به مراتب عالي انسانيت راه يابد. دامن زن مدرسه انسان کمال جو است و جايگاه الهي و والاي اين گوهر آفرينش اقتضاء دارد که در قلعه مستحکم حجاب و پوشش قرار گيرد تا ارزش هاي او مصون و محفوظ بمانند. طرح يک سؤال اگر ميل به پوشيدگي و حجاب ريشه در فطرت آدمي دارد پس چرا ميليون ها انسان در سراسر جهان نيم برهنه و بي حجاب هستند؟ پاسخ به اين سؤال جواب هاي متنوع و متعددي را مي طلبد که به ترتيب به طرح آن هاي مي پردازيم: *ج1) ميله به پوشيدگي ريشه در فطرت انسان دارد و تمايل به پوشش و حجاب کامل بازگشتي به فطرت اصيل انساني است. قرآن کريم انسان را صاحب فطرتي مي داند که نيازهاي او و پاسخ گوئي به آن ها را براساس آن (فطرت) و در امر به پوشش و حجاب به عنوان يک امر و نياز فطري و وجودي انسان آن را سبب ساز برمي شمرد. سلامت جسمي، روحي و رواني و فکري و زمينه ساز پويائي و کمال انساني قلمداد مي کند کساني که اين فطرت الهي را در ساختار وجودي خود ناديده گرفته و به آن پشت پا زده و به انکار آن پرداخته اند به سمت برهنگي و نيمه عرياني روي آورده و انحراف آنان ربطي به واقعيت وجدان طبيعي و ساختمان فطري ايمان و اخلاق بشر ندارد. 2) غفلت از نيازهاي فطري و يا تغيير دادن نحوه پاسخگوئي به آن نيازها ناشي از ناآگاهي و دوري از آموزش ها و هدايت هاي الهي است که موجب گرديده ناخواسته در مسيري بر خلاف فطرت الهي خود گام بردارند. 3) دين زدائي و تبليغات عليه دين و ارزش هاي ديني که منطبق با فطرت است از يک سو و تمايلات نفساني و شيطاني انسان و گرايش او به هوس راني و تنوع طلبي بي حد و حصر و تلقين هاي رنگارنگ در قالب آموزش هاي اجتماعي از سوي ديگر موجب دوري انسان از فطرت و سقوط در برهنگي و عرياني و بي حجابي عصر حاضر شده است. حجاب و پوشش حکم امضائي اسلام: لباس پوشيدن و پوشش اندام، شأني از شئون انساني و پديده اي است که تقريباً به اندازه طول تاريخ بشر سابقه و به قدر پهنه ي جغرافياي امروزين زمين گسترش داشته و دارد و اين موضوع رابطه مستقيمي با سلامت خانواده و تحکيم و استمرار او دارد. و اما پرداختن به اين موضوع مستلزم نگرشي به تاريخ مستند حجاب و پوشش در اديان الهي است. با بررسي متون ديني اعم از تورات، انجيل و قرآن کريم و بررسي قوانين مدني در جوامع قبل از اسلام مانند هند، يونان و ايران که تابع اديان الهي و متون مقدس بوده اند در خواهيم يافت که حجاب و پوشش زنان و مردان يک فضيلت اخلاقي و انساني در تمدن هاي بشري به حساب مي آمده و مردم خود را مُقيد به آن مي دانسته و انحراف از آن به نوعي بداخلاقي و مقابله با ارزشهاي تثبيت شده تمدن هاي بشري بوده که مؤاخذه و مجازات به همراه داشته است. قرآن کريم حجاب و پوشش را در خصوص اولين رسول الهي و خانواده او مطرح مي سازد و حضرت آدم (علیه السّلام) و همسر گرانقدر او (حضرت حوا) را داراي حجاب و پوشش مناسب دانسته که با امکانات زمانه مظاهر شرم و حيا و عفت را به خوبي پوشش داده و خود را با آن پوشش و حجاب محفوظ داشته اند. همچنين قرآن کريم در آيه 31 نور تاريخ حجاب را در جزيرة العرب قبل از تشريع حکم حجاب را مطرح ساخته که زنان عرب با استفاده از روسري بلند خود را مي پوشانده اند. (نور – 31) از اين که زنان مومن به قرار دادن روسري هاي خود بر گريبان ها (سينه ها) امر شده اند معلوم مي شود اين نحوه پوشش متعارف بوده است (خُمُر) جمع خمار به معناي مقنعه است که پوششي براي سر زنان و دو طرف آن در جلوي سينه رها بوده است (مجمع البيان، ج 7 و 8، ص 217) همچنين آيه 59 سوره احزاب اشاره بر اين موضوع دارد زنان در جاهليت و صدر اسلام براي پوشاندن بدن خود از روپوش هاي بلند استفاده مي نمودند. اسلام عزيز با قوانين و احکام وحياني اش به جنس زن احترام بخشيد و او را به مقام واقعي اش رساند و براي حفاظت و حراست از او و ارزش هاي او حکم حجاب را امضاء و آن را به کمال رساند. زن مسلمان آن گاه که پيکر خويش را در حصار امين حجاب قرار مي دهد ارزشمندي و جايگاه رفيع خود را مي يابد و احساس مي کند. حجاب در قرآن کريم حجاب در لغت به معناي پرده، پوشش و حايل بين دو شيء است. زن محجوب، زني است که با پوششي مناسب خود را به طور پوشانده باشد، مقصود از حجاب در اين جا پوشاندن در طبق موازين شرع در برابر نامحرم است. ما در بررسي قرآني حجاب ابتداء فلسفه حجاب، اهميت حجاب و آثار حجاب و نقش آن در نهاد خانواده و احکام حجاب خواهيم پرداخت: فلسفه حجاب در سوره احزاب آيه ي 59 آمده است: اي پيامبر به زنان و دختران بگو که فلسفه حجاب و پوشش کامل، امنيت، مصونيت و سلامت شما از آزار و اذيت ديگران است و موجب پاکي و عفت شما مي شود و اي پيامبر تو موظف به آموزش و تعليم کيفيت و کميّت حجاب و پوشش هستي و بايستي فرمان خدا را به آنان ابلاغ نمائي. آيات 6 سوره نور، 53 و 55 و 59 سوره احزاب بر اين مفاهيم دلالت دارند. اهميت حجاب: قرآن کريم پوشش زن را نشانه عفت و پاکدامني او دانسته و برآن تأکيد دارد. (و القواعد من النساء الّاَتي لايرجون نکاحاً فليس عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرّجات بزينه ...) (سوره نور – 60) همچنين قرآن رعايت حجاب از سوي زنان و دختران را نشانه پرهيزگار و تقوا پيشگي آن ها مي داند (لا جناح عليهن في آبائهن و لا ابنائهن و لا ... و اتقين الله ان الله کان علي کل شيء شهيدا) (احزاب – 55) در آيه 60 سوره نور حجاب و پوشش حتي براي زنان سالخورده و بي رغبت به زناشوئي مايه ي خير و صلاح شمرده شده است. (والقواعد من النساء الاتي لا يرجون نکاحاً ... و ان يستعفِفن خير لهن) (سوره نور – 60) آثار حجاب: قرآن كریم در مجموعه آیاتش پنج اثر را از آثار بارز و ظاهر رعایت حجاب از سوی زنان و دختران می داند. رعایت عفت و حجاب، مایه ی بهره مندی زنان از آمرزش الهی می گردد (یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین یدنین علیهن من جلا بیبهن ... و كان الله غفوراً رحیماً) (سوره احزاب – 59) رعایت حجاب و پوشش برای زنان و دختران حتی زنان سالمند در جهت خیر و صلاح و سلامت آن هاست. (و القواعد من النساء الاتی لا یرجون نكاحاً ... و ان یَستعفِفن خیر لهن) (سوره نور – 60) رعایت حجاب و پوشش مناسب، راهی برای شناخته شدن زنان آزاده و با شخصیت است. (یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین ... ذلك ادنی ان یعرفن) (احزاب – 59) رعایت حجاب و پوشش مناسب زنان و دختران، مایه ی حفظ طهارت و پاكی مردان و زنان است. (و اذا سألتموهن متاعا فسئلوهُن من وراء حجاب ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن) (احزاب – 53) رعایت حجاب و پوشش زنان مایه ی مصونیت آنان از تعرض هوسرانان و سلامت یابی آن ها می شود. (یا ایها النبی قل لازواجك بناتك و نساء المومنین یدنین علیهن ... ادنی ان یعرفن فلایوذین) (احزاب – 59) صاحب مجمع البیان در ذیل آیه نوشته است احتمالاً مقصود از (یعرفن) شناخته شدن به عفاف و پاكی است كه در نتیجه، اهل هوس مزاحم آنان نشوند و مقصود از جلابیت روسری و مقنعه بوده كه سر و صورت خود را با آن می پوشاندند. احكام حجاب: در قرآن كریم پانزده حكم كلی پیرامون حجاب و پوشش و نحوه ی آن در موقعیت ها و در نزد اشخاص و حالات ارائه نموده است. واجب نبودن حجاب برای سالخورده و ناامید از زناشوئی، در صورت اجتناب از خودآرائی و آرایش (نور – 60) حرمت آشكار ساختن زینت ها و محلهای آن ها در بدن بر زنان و دختران (نور – 31) واجب نبودن پوشش صورت و دستها در زنان (نور – 31) وجوب حجاب برای همسران و دختران پیامبر (ص) به عنوان الگوی زنان دیگر (احزاب – 59) وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن از سوی زنان مسلمان به هنگام رویاروئی با زنان غیر مسلمان (نور – 31) واجب نبودن حجاب بر زنان برای شوهر، پدر، پدرشوهر، پسران و ... (نور – 31) عدم وجوب پوشش زیورآلات و مواضع آن بر زنان مومنه هنگام رویاروئی با زنان مومنه دیگر (نور – 31) واجب نبودن پوشش زیورآلات و مواضع آن برای زنان به هنگام برخورد با غلامان مملوك خود (نور – 31) |
|||
|
۲۲ دي ۱۳۹۲, ۰۸:۰۲ صبح
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: حجاب قرآنی و نقش آن در نهاد خانواده
حجاب در قرآن در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:« یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما» (ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.) جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد. در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است. مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است. اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب میتواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که میتواند از لغزشها و گناههای روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید. علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شدهاند. هدف و فلسفه حجاب هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیلهی تزکیهی نفس و تقوا به دست میآید: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات؛13) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. -=هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطهی جهالت و گمراهی بودند.=- از قرآن کریم استفاده میشود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیهی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است. حجاب چشم قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند. قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31) ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند. حجاب در گفتار نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد. حجاب رفتاری نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود. از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشهی لغوی عفت نیز وجود دارد؛ حجاب و عفت دو واژهی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیهی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد. حجاب زنان سالمند قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه میدهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباسهای رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت میگوید: اگر عفت بورزند، یعنی حتی لباسهایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است. وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.(نور؛60) علاوه بر رابطهی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطهی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانهای از مرحلهی خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همهی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است. آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است؟ با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبههی افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار میدهند آشکار میگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهمترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار میکند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزلهی سنگ بنای دیگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهندهی رفتارهای اوست. البته، همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همهی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمیتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی از علامتها و نشانههای عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطهی تأثیر و تأثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطهی عفاف و حجاب را از نوع رابطهی ریشه و میوه دانستهاند؛ با این تعبیر که حجاب، میوهی عفاف، و عفاف، ریشهی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل «من قلب پاک دارم، خدا با قلبها کار دارد»، خود را سرگرم میکنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشهی خود این نکتهی اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک میپروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوهی ناپاکِ بیحجابی نخواهد شد. آيا به آيات قرآن نمى انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟ سوره محمد(ص)/ آیه 24
|
|||
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا