ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جایگاه و اهمیت حقوق زن در اسلام
۱۰ شهريور ۱۳۹۲, ۱۲:۲۵ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ دي ۱۳۹۲ ۰۴:۲۸ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
جایگاه و اهمیت حقوق زن در اسلام



اسلام در چهارده قرن پيش ظهور کرد. در جامعه ای که زن بسيار حقير و پست شمرده می شد، تا جايي که زنده به گور می شد.اسلام آمد و خط بطلان بر روی تمام عقايد جاهلی کشيد. اسلام در تمام مسائل و مواردی که ارتباط با زن دارد، صحبت کرده و آيات و روايات فراوانی در اين زمينه ذکر شده است. زن از منظر
~قرآن=قرآن=6573~ همان است که در طبيعت هست.
از اين رو است که هماهنگی و انطباق کامل بين دستورات الهی اسلام و دستورات فطرت و طبيعت می باشد.اسلام بزرگترين خدمت را با اصولی که در قوانين و احکام مربوط به زن قرار داده به زن اعطا کرده. همزمان با آشنا کردن زنان به حقوق واقعی خود شخصيت و کرامت فراموش شده ايشان را احيا نمود.

اسلام به شيوه های مختلف کرامت انسانی زن را برای همگان آشکار می سازد. اسلام در حق زن نظريه ای ابداع کرده که از روزی که جنس بشر پا به عرصه دنيا گذاشت تا آن روز چنين طرز تفکری در مورد زن نداشت. اسلام در اين نظريه خود، با تمام مردم جهان درافتاد، و زن را آنطور که هست و بر آن اساسی که آفريده شده، به جهان معرفی کرد، اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش نيز محو گشته بود.

اصل تساوی زن و مرد
به کار بردن واژه تساوی بسيار ظريفانه است. در اسلام تساوی حقوق زن و مرد مطرح است نه تشابه. برعکس جامعه غرب که سعی می کنند تساوی را با تشابه يکی فرض کنند. مساوات در اسلام، اصلی غير قابل انکار و حتی ترديد ناپذير می باشد و ريشه در تمام قوانين ودستورات اسلامی دارد.گرچه اين اصل، قلمرو گسترده دارد و نمی توان آن را محدود به بعضی مسائل کرد ؛ اما به طور نمونه می توان به موارد زیر اشاره نمود:

ازدواج:

در امر ازدواج زن همانند مرد در تصميم گيری و انتخاب در اين امر آزاد است و هيچ اجباری در کارنيست و بدون رضايت او، پيوند ازدواج، اعتباری ندارد.
~امام صادق=امام صادق علیه السلام=4780~ (ع) می فرمايند: «تستأمروا البکر و غيرها و لاتنکِح الا باَمرِها» (وسائل الشيعه، جلد 14، ص 214) با زنان چه باکره و چه غير باکره در امر زناشويي مشورت کنيد و با آنان پيوند زناشويي نبنديد مگر به خواست خودشان.

پاداش و کيفر:
زن و مرد هردو، در تکاليف و وظايف معنوی خود يکسان و برابرند و به صورت يکسان از ثواب و عقاب اعمال خود بهره می گيرند.
در قرآن حتی يک آيه هم وجود ندارد که در آن به مردان برتری خاصی ببخشد ويا آنان را مستحق عنايتی بيشتر از زنان قرار دهد. آيات الهی هر دو جنس را در واجبات و اوصاف عالی برابر می داند.

تعليم و تربيـت:
فرا گرفتن علم و دانش موضوعی است که در آيات و روايات بدان سفارش فراوان شده است و برای هر زن ومردی ضرورت دارد. در ديدگاه اسلام آموزش حقی است که زن و مرد از آن بطور يکسان بهره می گيرند.
پيامبر اسلام (ص) می فرمايند: «طلبُ العلمِ فريضةٌ علی کل مسلم و مسلمة» جستجوی دانش بر زن و مرد واجب است (وسائل الشيعه، ج 18، ص 13-14).

ارث:
زمانی که اسلام ظهور کرد، زنان از ارث محروم بودند؛ اما اسلام تفاوت بين زن و مرد را از بين برد و حق ارث زنان را برای همگان آشکار ساخت.

قرآن می فرمايد: «للرجالِِ نصيبٌ مما ترک الوالدانِ و الاقربون و للنساء نصيبٌ مما ترک الوالدان و الاقربون مما قل منه و کثر نصيباً مفروضاً»: براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود بر جاى مى‏گذارند، سهمى است و براى زنان نيز، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان مى‏گذارند، سهمى خواه آن مال، كم باشد يا زياد اين سهمى است تعيين شده و پرداختنى‏ (نساء، 7)

قانون ارث در نظام حقوقی اسلام بر پايه عدالت بنيان گذاری شده است و اگر به اين نکته توجه شود که زن هيچگونه مسئوليت مالی در برابر اطرافيانش ندارد، بسيار منصفانه و منطبق بر شأن و کرامت زن نشان می دهد. البته در مواردی سهم الارث زن برابرسهم مرد وشايد بيشتر هم باشد که در احکام و قوانين اسلامی و مدنی توضيح آن آمده است.
پس به عبارت بهتر می توان گفت: اسلام ارث را بر اساس زن يا مرد بودن بنيان نکرده، بلکه بر پايه مسئوليتها و وظايفی که افراد در قبال ديگران دارند، وضع نموده است.



عقيده و ايمان:

اصل وحدت هويت و بعد انسانی زن و مرد

آفرينش:
زن و مرد ازيک گوهر و سرشت، بدون هيچگونه برتری از نظر خلقت نسبت به يکديگر آفريده شده اند. و اين نکته در آيات نورانی قرآن کريم بارها يادآوری شده است.
آنجا که می فرمايد: «هو الذی خلقَکم من نفسٍ واحدةٍ و جعل منها زوجَها ليسکنَ اليها...» (سوره اعراف، آيه 189): اوست که همه شما را از يک تن بيافريد و از آن يک تن زنش را نيز بيافريد تا با او آرامش يابد.
«و مِن اياتِه اَن خلق لکم مِن انفسکم ازواجاً لِتَسکنوا اِليها...» (سوره روم، آيه 21) و از نشانه های قدرت اوست که برايتان از جنس خودتان همسرانی آفريد تا در کنار ايشان آرامش يابيد....
پس زن در خلقت از همان جوهر مرد است و عقايد باطلی که در اين زمينه مخصوصا در دوره جاهليت رواج داشته، همه توسط آيات نورانی قرآن فسخ شده است و «من نفس واحده» و «من انفسکم» در آيات ياد شده نشان از همين مطلب دارد.

تکامل زن:
زنان همانند مردان می توانند به رشد معنوی و تکامل روحی دست يابند و اين مسئله اختصاصی به جنس مرد ندارد. همان گونه که قرآن اين نکته را به روشنی تصريح می کند:«و مَن يَعمل مِن الصالحات مِن ذکرٍ اَو اُنثی و هو مُؤمِن فَاولئک يَدخُلون الجنة و لايظلمون نَقيرا» (سوره نساء،آيه 124) و هرکس کاری شايسته کند، چه زن و چه مرد، اگر مومن باشد به بهشت می رود و به قدر آن گودی که بر پشت هسته خرماست به کسی ستم نمی شود.
«مَن عمل صالحاً مِن ذکرٍ اَو انثی و هو مُومن فلنحيين ه حياةً طيبة و لنجزين هم اجرُهم باحسن ما کانوا يعلمون» (سوره نحل، آيه 97 ) هر مرد و زن که کاری نيکو انجام دهد، اگر ايمان آورده باشند، زندگی خوش و پاکيزه ای به او خواهيم داد وپاداشی بهتر از کردارشان.


اصل تفاوت طبيعی بين زن و مرد
بدون شک بين زن و مرد از لحاظ های گوناگون تفاوت است و به هيچ عنوان نمی توان آن را انکار کرد ؛ اما هرگز نمی توان اين تفاوتها را کمبود و نقص برای يک جنس و برتری برای جنس مخالف برشمرد.
به عبارت ديگر تفاوتهای زن و مرد تناسب است نه نقص و کمال، قانون خلقت خواسته است با اين تفاوتها تناسب بيشتری ميان زن و مرد که قطعا برای زندگی مشترک ساخته شده اند به وجود آورد.

بعد جسمی:
روشن است که زن ومرد از نظر جسمی تفاوتهای زيادی دارند و هيچ فردی اين را انکار نمی کند. حتی هر يک از سلولهای بدن هر انسانی نشان از جنسيت خويش دارد و اين تفاوتها دليل بر فرق در توان کاری و قدرت بدنی شده که به طور معمول مردان از زنان قويتر می باشند و از اين نظر برتری دارند. اما رشد دختران از پسران شديدتر و بلوغ آنها زودتر صورت می گيرد. ازدواج و توليد نسل معلول همين تفاوتها است.

بعد روانی و عاطفی:
زنان سرشار از عواطف و احساسات می باشند و زودتر از وقايع تأثير می پذيرند و به هيجان می آيند. البته اين وجود مالامال از احساس حکمتی است تا کار توليد نسل و تشکيل خانواده بهتر صورت گيرد. زن در عين دارابودن مشترکات از جهاتی با مرد اختلاف دارد.
چون ويژگيهای ساختمانی متوسط زنان نظير: مغز، قلب، شريانها، اعصاب، قامت و وزن، طبق آن چه که در کالبد شناسی توضيح داده شده است از متوسط مردان در همان ويژگي ها مؤخرتر است و اين مسئله موجب شده است که جسم زن لطيفتر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطيف نظير: دوستی، رقت قلب، زيباگرايي و آرايش جويي در زن بيشتر و انديشه گرايي در مرد فزون تر شود. بنابراين زندگی زن «احساس گرا» و زندگی مرد «انديشه گرا» است.


اصل استقلال و آزادی زن

بعد فرهنگی:
اسلام می خواهد زن آشنا به تمام معارف الهی باشد و از نظر فرهنگی و علمی رشد کند تا بتواند نسلی عالم به معارف حقه و سرشار از علم و دانش بپروراند. به همين دليل آموختن علم و دانش را محدود به زمان و مکان نکرده و بر هر انسانی اعم از مرد و زن ضروری و لازم دانسته است. حتی در آموختن اصول اعتقادات و احکام شرعی که بر زنان تکليف و واجب می باشد، اجازه شوهر شرط نيست و منع شوهر در آن تأثيری ندارد.

بعد اجتماعی:
در اسلام زنان در مسائل اجتماعی شرکت می کنند و هيچ منعی برای شرکت در فعاليتهای گروهی ندارند. مانند شهادت دادن، سرگرمی در اوقات قراغت، حق ~امر به معروف و نهی از منکر=اصل «امر به معروف و نهی از منکر» و اهمیت آن=1966~ قرآن می فرمايد: «والمؤمنينَ و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهَون عن المنکر و يقيمون الصلوة و يؤتون الزکوة و يُطيعون الله و رسوله اولئک سيرحمهم الله اِن الله عزيٌز حکيمٌ» (سوره توبه، آيه 71) مردان مؤمن و زنان مؤمن برخی بر برخی ولايت (سرپرستی) دارند. به معروف يکديگر را امر می کنندو از منکر بازمی دارند و نماز می گذارند و زکات می دهند و از خدا و پيامبرش فرمان می برند، خدا اينان را رحمت خواهد کرد، خدا پيروزمند و حکيم است.

البته اسلام حضور زن در اجتماع را مشروط بر حفظ حجاب و پوشش کامل او دانسته؛ که اين به معنی محدود کردن زن نيست. به عبارت ديگر اسلام با حضور اجتماعی زن مخالف نيست؛ بلکه با بی بندوباری و بی پروائی و بی عفتی اجتماعی مخالف است. حجاب در اسلام به معنی منع حضور زن در جامعه نيست؛ بلکه به معنی حضور تحت شرايط معين است.

بعد سياسی:
در زمان پيامبر اکرم (ص) شوهر يا پسر بجای زن نمی توانست بيعت کند ؛ بلکه پيامبر (ص) طبق دستور قرآن کريم با زنان بيعت کردند و در تاريخ نيز ثبت شده است.
قرآن می فرمايد: «يا ايها النبی اذا جاءک المؤمنات يبايعنک علی اَن لايشرکنَ بالله شيئاً و لايسرقن و لايزنين و لايقتلن اولادهن و لايأتين بهتان يفترينه بين ايديهن و ارجلهن و لايعصينک فی معروف فبايعهن و استغفر لهن الله اِن الله غفورٌ رحيم» (سوره ممتحنه، آيه 12): ای پيامبر اگر زنان مؤمن نزد تو آمدند با بيعت کنند، بدين شرط که هيچ کس را با خدا شريک نکنند و دزدی نکنند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و بهتان نزنند و فرزندی را که از آن شوهرشان نيست به او نسبت ندهند و در کارهای نيک از تو نافرمانی نکنند، با آنها بيعت کن و برايشان از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده و مهربان است.


پس زنان به عنوان يک فرد در جامعه انسانی می توانند در فعاليتهای سياسی شرکت کنند و نظر خود را درباره موضوعات سياسی آزادانه بيان کنند.همچنين زنان در زمان پيامبر (ص) در نهضت بزرگ اجتماعی – سياسی هجرت شرکت کردند.
قرآن کريم می فرمايد: «يا ايها الذين امنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجرات فامتضوهن الله اعلم بايمانهن فان علمتموهن مؤمنات فلاترجعوهن الی الکفار» ( سوره ممتحنه، آيه 10) ای ايمان آورندگان! چون زنان مؤمنی که مهاجرت کرده اند به نزدتان آيند، بيازماييدشان. خدا به ايمانشان داناتر است. پس اگر دانستيد که ايمان آورده اند، نزد کافران بازشان مگردانيد...

بعد اقتصادی:
اسلام زن را در مباحث مالی و اقتصادی آزاد گذاشته است. «للرجال نصيبٌ مما اکتسبوا و للنساء نصيبٌ مما اکتسبن»: مردان نصيبى از آنچه به دست مى‏آورند دارند، و زنان نيز نصيبى (و نبايد حقوق هيچ يك پايمال گردد) (سوره نساء، آيه 32) اسلام به شکل بی سابقه ای جانب زن را در مسائل مالی و اقتصادی رعايت کرده، از طرفی به زن استقلال و آزادی کامل اقتصادی داده و دست مرد را از مال و کار او کوتاه کرده و حق قيموميت در معاملات زن را از مرد گرفته و از طرف ديگر با برداشتن مسؤوليت تأمين بودجه خانوادگی از دوش زن، او را از هر نوع اجبار و الزامی برای دويدن به دنبال پول معاف کرده است.
علاوه بر آزادی اقتصادی زن در اموال خود، اسلام برای زن مهريه و نفقه قرار داده است ؛ به اين علت که نيروی جسمانی او کم است و همچنين قوای بدنش در اثر دوران بارداری و شيردهی و تربيت فرزند نيز کمتر می شود و پرداخت نفقه و مهريه بر مردان واجب است.


اصل بزرگداشت شخصيت زن:

در نقش همسری:
قرآن می فرمايد:«و عاشروهن بالمعروف»: با آنها با نیکی رفتار و زندگی کنید. (سوره نساء، آيه 19 ) معروف همان چيزی است که متضمن هدايت عقل و حکم شرع و فضيلت و محاسن خلق نيکو و سنتهای حسنه در آداب است. در روايات نيز مردان به نيکی کردن و حسن معاشرات با همسرانشان سفارش شده اند.
پيامبر اسلام (ص) می فرمايند: «خيرکم، خيرکم لأهله و أنا خير لأهلی» (وسايل الشيعه، ج 20، ص 171، ح 8) بهترين شما کسی است که برای خانواده خود بهترين باشد و من برای خانواده ام بهترينم.
پيامبر (ص): «اقربکم منی مجلسا يوم القيامة... خيرکم لاهله» (وسايل الشيعه، ج8، ص 507) نزديکترين شما به جايگاه من در روز قيامت، کسانيند که با همسرانشان بهتر رفتار کنند.

در نقش مادری:
در مکتب انسان ساز اسلام بر احترام به پدر و مادر سفارش شده است. «و قضی ربک ألا تعبدوا إلا اياه و بالوالدين إحسانا....»: و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو (سوره اسری، آيه 23) «و وصينا الانسان بوالديه...»: و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه‏اى را متحم ل مى‏شد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مى‏يابد (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر بجا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است‏ (سوره لقمان، آيه 14)اما در مورد مادر و احترام نسبت به او بيشتر سفارش شده است.«الجنة تحت اقدام الامهات») (مستدرک الوسائل، ج 15 ص 180) بهشت زير پای مادران است.


در نقش فرزندی:
تا قبل از ظهور اسلام به علت وجود عقايد جاهلی که بين مردم رواج داشت، فرزند دختر را ننگ و حقير می شمردند. اما اسلام به دختر ارج نهاد و شخصيت و کرامت انسانی او را احيا کرد. پيامبر (ص) دست دخترشان را می بوسيدند و به ايشان احترام می گذاشتند.
«وقتی به پيامبر (ص) خبر دادند خداوند دختری به او عطا کرده نگاه حضرت به صورت اصحابش افتاد، آثار ناخشنودی را در چهره آنان ملاحظه کرد، سپس فرمود: اين چه حالتی است که در شما می بينم؟ خداوند گلی به من داده ؛ آن را می بويم و روزيش با خداست.» (وسائل الشيعه، ج 21، ص 365)
امام صادق (ع): «البنات حسنات و البنون نعمة و الحسنات يثاب عليها و النعمة يسأل عنها»: دختران خوبیها هستند و پسران نعمت، به خوبیها پاداش داده می شود و از نعمت سوال می شود (وسائل الشيعه، ج 15، ص 10323).


اهداف

احيای شخصيت زن:
اسلام کرامت و شخصيت زن را زنده و احيا کرد؛ شخصيتی که به فراموشی سپرده شده و از بين رفته بود. زنانی که در دوره جاهليت از حقوق انسانی خود محروم بودند و حتی به ديد يک انسان به آنها نگاه نمی شد، با حقوق خود آشنا شدند و اجازه يافتند در جامعه حضور فعال داشته باشند.

لغو بدبينی ها:
زن را در دوران قبل از اسلام، عامل وسوسه، فريب و گول زدن مردان و مايه ننگ و خواری برای خانواده و پست و حقير می شمردند. اسلام با شخصيت دادن به زن و سفارش های فراوان نسبت به زن و احترام به جايگاه زن و بيان حقوق او تمام اين عقايد خرافی و جاهلی را از بين برد و ريشه کن کرد.

لغو ضرب و شتم و آزار رساندن به زنان:
در آيات و روايات بسيار بر حسن معاشرت و نيکويي به زنان سفارش شده و از آزار رساندن به زنان نهی شده است. در دوران تاريک قبل از اسلام به اين دليل که برای زن هويت انسانی قائل نبودند، از هرگونه آزار و اذيت نسبت به او دريغ نمی کردند.
~رسول اکرم=پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم=4731~ (ص) می فرمايند: «مَن ضرَب اِمرأة بغير حق فأنا خَصمُه يومَ القيامة»: کسی که همسر خود را بدون حق بزند من در روز قيامت دشمن او هستم (ارشاد ديلمی (1) و (2) ص 291).

احيای حقوق زن:
در آن روزگاری که برای زن ارزش و منزلتی قائل نبودند، اسلام مردان را به پرداخت نفقه و مهر فرمان داد و آن را به عنوان يک وظيفه و مسئوليت برعهده مردان نهاد. اسلام در تمام مسائلی که مطرح می کند، سيستم خاص خودش را دارد.
بسيار قاطع با اصول والای انسانی و اهدافی بسيار عالی که در هيچ کدام از قوانين بشری و مکاتب ساخته دست بشر يافت نمی شود. به اين علت که تمام احکام و قوانين آن منطبق بر اصول فطرت و خلقت می باشد و هيچ گونه تضادی با قوانين حاکم بر طبيعت ندارد.

هر انسانی چه زن و چه مرد از نظر ايمان مساوی هستند و هيچگونه تفاوتی از اين مورد بين آنها وجود ندارد. قرآن کريم می فرمايد: «وَالذين يُؤذون المؤمنين و المؤمناتِ بِغَير ما اکتَسَبوا فقدِ احتَمَلوا بهتاناً و اثماً مبينا ً»: و آنان كه مردان و زنان باايمان را به خاطر كارى كه انجام نداده‏اند آزار مى‏دهند بار بهتان و گناه آشكارى را به دوش كشيده‏اند. (سوره احزاب، آيه 58) و آنان که مردان و زنان با ايمان و بی تقصير و گناه را بيازارند، دانسته گناه و تهمت بزرگی را مرتکب شده اند.




ترجمه تفسير الميزان، جلد 4، ص 99 و 89 و ص228، محمدتقی جعفری
تفسير نهج البلاغه، ج 11، ص 286
نظام حقوق زن در اسلام، ص 161و ص 208
علی قائمی، حيات زن
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، mah19 ، Entezar
۲۴ دي ۱۳۹۲, ۰۱:۲۹ صبح
ارسال: #2
جایگاه و اهمیت حقوق زن در اسلام
زن بودن کارمشکلی است؛
مجبوری :مانند یک بانو؛ رفتارکنی؛
همانند یک مرد؛ کارکنی؛
شبیه یک دخترجوان به نظربرسی؛
ومثل یک خانم مسن؛ فکرکنی!

Rose حالا که آمده ای چترت را ببند...
در سرای ما جز مهربانی نمیبارد...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Bitanem ، آشنای غریب ، mah19
۱۴ بهمن ۱۳۹۲, ۰۲:۴۰ عصر
ارسال: #3
جایگاه و اهمیت حقوق زن در اسلام
زن است دیگر...
گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید...
غرورش آسمان و دلش دریاست...
تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یکزن
تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده...
تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟
تقدیم به همسرم که همین چند روزی که ندیدمش اندازه چندین سال گذشته....

Rose حالا که آمده ای چترت را ببند...
در سرای ما جز مهربانی نمیبارد...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Bitanem ، mah19 ، آشنای غریب
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا