ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مناجات و نیایشهای استاد گرامی حاج آقا پور شبانان
۳۱ تير ۱۳۹۲, ۱۱:۴۴ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱ مرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۱۰ صبح، توسط آشنای غریب.)
ارسال: #1
مناجات و نیایشهای استاد گرامی حاج آقا پور شبانان
۱2 خرداد ۱۳۹۲
[تصویر:  48.gif]
الهی، اندیشه‌ای تا به تو پردازم و عقلی تا در کار تو سازم.
الهی، همتی تاکاخ غرور ویران و آشیانه دل آباد سازم.
الهی، اراده‌ای که خویشتن نبینم و بصیرتی که تنها تو را بینم.
الهی، بینایی ده تا ره بشناسم و قدرتی تا آن ره بپیمایم.
الهی، عنایتی کن تا لطفت را درک و شعوری تا مهرت را فهم بنمایم.
الهی، خشوعی که مقبول درگاهت و خضوعی که معقول بندگانت.
الهی، توانی تا تعبد بتوانم و عزمی تا از راه نمانم.
الهی، سوزی که ساز دل بنوازم و آهی که مینای دل بگدازم.
الهی، اشکی تا زنگار دل شویم و قلبی کانجا تو را جویم.
الهی، دلی که بر عشق تو بنا نمایم و عشقی که تنور دل به آن بتابانم.
الهی، طاقتی که تحمل فراقت بتوانم و تابی که سودن سختی‌ها بنمایم .
الهی، جانی که در سودای تو بازم و سری تا در پای تو اندازم.
یاحبیب، یاحبیب، یاحبیب.
آمین یا رب العالمین
سپاس شده توسط:Entezar-hamed
۱۰ تير ۱۳۹۲

[تصویر:  102.gif]

الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ
حق از جانب پروردگار توست پس مبادا از تردیدکنندگان باشى
بارالها، بارالها،
ای خداوند بی‌مثل و مانند،
ای آفریدگار یکتا و ای پدید آورنده‌ی عالم، ای عظیمی که همواره بیداری و ای هوشیاری که هرگز غافل نشوی، ای تدبیر کننده‌ی عالم و ای تقدیر کننده‌ی مقدرات و ای ناظر و شاهد و عنایت کننده‌ی قضا و قدر. خداوندا، تنها تو را می‌پرستیم که آفریدگار بی‌همتایی، تو را می‌پرستیم که خالق بی‌مثل و مانندی، ای خدایی که محل اعتمادی و هر کس می‌تواند بر تو توکل کند و تو فرمودی: هرکس به درستی و از روی اخلاص بر من توکل کند، امیدش را ناامید نمی‌کنم. ای امیدبخش دلهای امیدواران، ما را امید است به لطف تو، ای صفابخش دلهای دردمندان، ای بی‌نیاز از بندگان، تو بی‌نیازی از ما و ای یاری دهنده‌ی خستگان، ما نیازمند توایم. ای اطمینان بخش دلهای مجروح، ای التیام‌بخش دلهای مجروح و دردناک، دلهای غم زده، دلهای غریب، تنها و خسته، دلهای بی‌کس، دلهای پر از درد، دلهای پر از غم و ناراحتی، ای خریدار دلهای شکسته.
ما دل ز غمت شکسته داریم ای دوست
درد تو به جان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دل شکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست
تو را که خالق مایی، تو را که بر هر کاری توانایی، تو را که شایسته‌ی ثنایی می‌ستاییم. تو را که همواره در اندیشه‌ی مایی، تو را که همواره حافظ و نگهبان مایی می‌ستاییم «فَاللهُ خَیْرُ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرَاحِمِین». الهی با دل شکسته به نیایش آمده‌ایم. تو را می‌ستاییم و از پیشگاهت تقاضا می‌کنیم ای خالق یکتا، توفیق بیشتر بندگی و پرستشت را به ما عطا بفرما.
«آمین یا رب العالمین»
سپاس شده توسط:hamed-boshra-nilforoosh
۱۳ تير ۱۳۹۲

[تصویر:  78.gif]


خداوندا، بارالها، آفریدگارا،
تو رحمانی و رحیمی، کریمی و سمیعی و بصیری،
ای خالق یکتا و ای آفریدگاری که آسمانها و زمین و آنچه در آسمانها و زمین است تو آفریده‌ای،
ای خدایی که بندگان با شعورت را، در مقابل خلقت و عظمتت، در تحیر و شگفتی فرو گذاشته‌ای،
ای خالق عرش و کرسی، ای خالق لوح و قلم،
ای خدایی که آگاهی به ضمیر و ای خدایی که پناه می‌دهی به فقیر.
خداوندا، ای خالقی که افتادگان را دستگیری و بی‌پناهان را پناهی،
خداوندا، تو خالقی هستی که در خلقت کائنات، نیازی به مشورت با دیگران نداری.
در مخلوقات، قدرت و عظمتت متجلی است.
تو را می‌پرستیم، تو را می‌پرستیم که خالق مایی.
خداوندا، برای لقمه نانی تشبث دیگران نمودیم، سر در پیشگاه دیگران فرو آوردیم، در حالی که تو خالق مایی،
تو ما را از عدم آفریدی، تو روزی دهنده و رازق مایی و خود فرمودی:«من بر خود فرض کردم، هر کجا باشید روزی شما را عطا کنم» و من درک مطلب ننمودم.
تو فرمودی: خدای تو «هُوَ الاوَّلُ وَالاخِر-هُوَ الظَّاهِرُ وَالْباطِن»، خدای تو خدای اول و آخر است. خدایی جز او نیست. و من چه بسا خدایگانی را در کنار تو قرار دادم و تو را رها کردم،
از سجده‌ای در مقابل تو روی برگردانیده و خودداری کردم، ولی به راحتی دست دیگران را بوسیدم، در مقابل دیگران خم شدم و بر پای آنان افتادم و اظهار می‌کردم اول خدا و بعد تو، اما اگر چاره‌ای بود، می‌گفتم: اول تو، بعد خدا و این شیوه‌ی من بود در زندگی، من تو را در نیافتم،
من تو را نشناختم، ای محبوب عزیز، ای مهربان، ای معبودِ یکتا،
تو که بارها دست نوازش برسر ما کشیده‌ای، تو که جانمان عطا کردی، عزتمان بخشیدی، تو را نشناختم و تو را درک نکردم، پشیمانم، ندامت من، بسان خوره‌ای شده است بر جان من،
حسرت یک روز انسان زیستن در پیشگاه تو را دارم.
خداوندا به من بچشان طعم انسانیت را.
الها، پروردگارا، دست تمنا به سویت دراز کرده‌ایم، دست ما را بگیر، ما را به وادی رحمتت ببر و از نور وجود نازنینت بر قلب‌های ما بتابان، بتابان تا رها شویم، بتابان تا جدا شویم از زرق و برق این دنیا، بتابان تا تو را درک کنیم و با معرفت و شناخت تو را عبادت کنیم، آنسان که شایسته‌ای، تو را بپرستیم، آنچنان که لایقی، تو را ستایش کنیم که تو سزاوار بهترین حمد و ثناها می‌باشی. «آمین یا رب العالمین».
و
:::الهی شکراً کثیراً،کثیراً،کثیرا:::

سپاس شده توسط:hamed-nilforoosh

[/font]

[font=tahoma][تصویر:  9.gif]
خداوندا، بارالها، پروردگارا،
ای خالق یگانه و ای خدای یکتا و بی‌همتا‌، ای خالق هستی بخش و ای پدید آورنده جهان با این شکوه و عظمت،
ای خداوندی که جمالت کامل است و جلالت همیشگی و فناناپذیر،
ای خدایی که جلالت نور جهان آفرین است.
خداوندا، جهان روشنایی از جمالت دارد و ذره‌ای از نور جمالت، جهان هستی را روشنایی بخشیده است.
اللهُ نُورُ السّماواتِ وَ الْاَرْض
ای خدایی که جلالت آتش جهان افروز است،
ای خدایی که جلالت خروش دل مریدان و جمالت، آسایش دل عشاق است.
ای خدایی که کوهسار به نامت لاله برآورد و کوه‌ها در مقابل نامت تسبیح گو باشند و دل بیدار از نامت به ناله آید.
در عشق تو بسوزم، ناله سر دهم و تو را بخوانم.
خداوندا، میل تو دارم، مرغ دلم هوای تو دارد و به سوی تو میل پرواز دارد.
الهی، پروردگارا، تو واجب بهترین و بالاترین ثناها و حمدهایی، تو را می پرستیم، که رب مایی و آفریدگار مایی، که ما را از قطره آبی عفن بدین شکل آفریدی و تو خداوندا، با قدرت‌ترین و با شوکت‌ترین و برترین هستی، که تو خالقی و ما در مقابل وصف تو و در مقابل توصیف تو، عاجزیم و نتوانیم که تو را وصف نماییم.
الها، پروردگارا، تو هستی که جان می‌دهی و جان می‌گیری، تو هستی که روزی عطا می‌فرمایی، تو هستی که دوستانت را عزت می‌دهی و دشمنانت را ذلیل می‌گردانی،
تو را می‌پرستیم ، تو را یافتیم و چون تو را یافتیم، پس تو را می‌پرستیم.
ای خاک راهت و ای خاک کویت و ای خاک پای سالکان راهت، تاج سرمان باد.
خداوندا، پروردگارا، ما را چنان عنایت فرما تا با فهم و درکی که شایسته توست تو را عبادت کنیم و تو را ستایش نمایی. آمین یا رب العالمین
نویسنده: خادمین حضرت خدیجه

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط mah19 ، hamed ، مانی رهنما ، Mohammad23
۲ مرداد ۱۳۹۲, ۰۲:۱۰ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲ مرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۱۸ صبح، توسط آشنای غریب.)
ارسال: #2
RE: مناجات و نیایشهای استاد گرامی حاج آقا پور شبانان
[تصویر:  121.gif]


مناجات استاد
پروردگارا بریده باد دستم که بسوی تو برنمی‌دارم و تو را آنسان که باید نمی خوانم و از تو استجابت دعایم را نمی‌طلبم و نعمت‌های افزون تو را تمنا نمی‌کنم و فردا که در این خاک خفتم روز حسرت و ندامت من خواهد بود و من هرگز دیگر نتوانم که اجابت تو را بدست آورم و آن زمان است که بر امروزم حسرت میخورم و دستم کوتاه بوده از فرصتی که به من دادی استفاده کنم و تو را بخوانم و به ‌تو دست یابم.
پروردگارا برمن ببخشای گناهم را که بسیار قصور کردم و بسیار کوتاهی نمودم، دست دعا بسو یت دراز ننمودم و تو را آنچنانکه شایسته است نیایش نکردم. تو به من نعمت عطا نمودی و من شکر آن بجا نیاوردم. زرق وبرق دنیوی مرا غافل کرد و آنچه که خواستم همه برای زندگی دنیایم بود. من بسیار جاهل بودم و آنچنانکه می‌توانستم بسوی تو نیامدم و تو را فراموش کردم و آنچنانکه باید تو را نخواندم.
پروردگارا اگر مرا نبخشایی در روز قیامت چه کنم

که روسیاهم؟ به کجا روی آورم که بجز تو فریاد رسی نیست؟
پروردگارامی دانم که غفلت از من است و بزرگواری از تو، تو بزرگواری بنما و غفلتم

را بر من ببخشا و توفیقم عنایت بفرما که تو را آنچنانکه شایسته‌ تو است بخوانم و آنچنانکه شایسته‌ خداوندیت است عبادت کنم.
پروردگارامن تو را سجده می کنم درحالیکه تو را نمی‌شناسم و تو را درنیافتم. به من قدرت درک شناخت خودت را عنایت فرما تا تو را با درک و فهمی کامل عبادت کنم.من بنده‌ای هستم که اشرف مخلوقاتش خوانده ودرخلقت او "فتبارک اله احسن الخالقین" فرموده‌ای . ولی من آنچه که وظیفه دارم بجا نیاوردم.

روزی خاک زمین مرا خواهد بلعید و درمیان خاک جای خواهم گرفت و زمانی برانگیخته خواهم شد و درآن زمان باید جوابگوی نعمتهای تو باشم و چگونه توانم جواب گویم؟درحالیکه غرق درنعمت‌هایت بودم و ندانستم ، تو قدرت فهم و درک به من عنایت کردی ولی من آن را بکار نگرفتم. من ماندم و گناهانم، من ماندم و تنهائیم ، من ماندم و آنچه که برای دنیایم اندوختم.
پروردگارا در قعر زمین چه کسی است که بفریادمن برسد؟ کما اینکه در روی زمین هم کسی فریادرس من جز تو نیست. اگرقدرتی که به من داده‌ای و می توانم راه بروم، می توانم حرف بزنم و می توانم زندگیم را اداره کنم از من بگیری اگرنعمت سلامت را ازمن بگیری زندگان دیگر حتی به من نظر نمی کنند چه آنکه بفریاد من رسند! این زندگی دنیای من است که من با آن دلخوش هستم و این رفتار افرادی است که من آنها را دوست دارم و به آنها دل می‌بندم و بخاطر آنها زندگیم را تباه می‌کنم. این خصلت انسان است که انسانی را تا زمانیکه شاداب است و می‌رود و می‌آید و می تواند یک شخص محرکی باشد دوست می دارند.
پروردگارا زمانیکه قسمتی از قدرت‌ها و نعمت‌هایی را که تو داده‌ای از من بگیری هیچ و پوچ خواهم شد و بندگان تو دیگر مرا دوست نخواهند داشت و به من نظر نخواهند کرد و آنگاه زمانی فرا می رسد که من تنهای تنها خواهم بود. من تنها خواهم بود با تمام اعمالی که برای صحنه‌ آخرتم انجام داده‌ام و با تمام اعمالی که برای رضای تو انجام داده‌ام و آنگاه می دانم که اعمال شایسته‌ام بسیار اندک و ناچیز خواهد بود و در مقابل‌ گناهانم و اعمال خلافم بسیار زیاد و من چه کنم در مقابل گناهانم و چه کنم در مقابل تو که شرمنده‌ام و دست نیاز بسوی چه کسی دراز کنم که اعمال نیکو به من قرض دهد؟ آنگاه چگونه فریاد بزنم که من کمبود دارم و من رضای خدا را کم دارم ؟ چه کسی می تواند به من کمک کند؟
خداوندا غفلتم را بر من ببخشای و مرا یاری ده تا بتوانم رضای تو را بدست آورم تا در زمان تنهایی یاورم باشی.
خداونداآگاهم و با وجود آگاهی به آنچه که باید عمل نمی‌کنم! این آگاهی را تو به من داده‌ای و من با غفلتم آن را نادیده می گیرم و به آن عمل نمی کنم. پس تو قدرت درک به من عنایت کن ، پس تو قدرت فهم به من عنایت کن و آن نعمت‌هایی را که داده‌ای برمن افزون فرما. مرا به راه راست هدایت فرما و در راه رضای خودت یاریم نما.
خداونداجز تو فریاد رسی نیست و تنها تو هستی که درتنهاییم مرا یاد میکنی و در گرفتاریم بکمکم می‌آیی و گرفتاریم را برطرف میکنی، درهنگام ضعیفی مرا قوت می‌بخشی و درهنگام بیماری شفا عنایت میکنی .
خداوندا توهستی که هر وقت و هر کجا و در هر موقعیت تو را بخوانم اجابتم می‌کنی . پس اکنون نیز مرا اجابت فرما و به من قدرت بدست آوردن رضایتت را عنایت فرما.
خداوندا ما را تنها مگذار که ما جز تو کسی را نداریم.
خداوندا تو هستی که بربندگانت ترحم می‌کنی و تو هستی که گناهانمان را می بخشی و نادیده میگیری .
خداونداتو میدانی که بندگانت دستی تهی دارند و هیچ ندارند که درمقابل گناهانشان کفاره بدهند. قدرت بیان و زبان را تو بما عطا کردی و تنها برلب آوردن توبه را کفاره‌ گناهان قرار دادی و تو چه خداوند بزرگی هستی و ما نمی دانیم و نمی توانیم درک کنیم.
خداوندااین همه لطف توست و این همه بزرگی توست و تو عظیم تر و بزرگوارتر از آن هستی که ما بتوانیم

تورا با آن عظمتها یاد کنیم. تنها ازتو می خواهیم که گناهانمان را ببخشی و ما را در راه مستقیم خودت هدایت بفرمایی آن راهی که رضایت تو درآن است و ما را سرفراز و مفتخر به روز محشر و روز حساب و درمقابل بندگان پاکت به محشر آوری و این آرزوی بسیار بزرگی‌است و این خواست بسیار عظیمی ‌است ولی برای تو که خداوندی با این همه عظمت هستی بسیار آسان است که حاجت ما را برآوری که خود چنین وعده بما فرمودی[highlight=#ffffff].

نویسنده:خادمین حضرت خدیجه (س)
[/highlight]

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، mah19 ، مانی رهنما ، Mohammad23
۴ مهر ۱۳۹۲, ۰۱:۲۷ صبح
ارسال: #3
RE: مناجات و نیایشهای استاد گرامی حاج آقا پور شبانان
به نام جان آفرین

و جز او نیست....
به نام آرامش بخش ترین ، آشنا ترین ، مشهور ترین ، مقدس ترین ، منور ترین ، محبوب ترین ،

دلنشین ترین ، عزیز ترین
،

والا ترین و اعلا ترین نامها که جاودانه است و فقط برازنده خالقی است که در توانایی و عظمت و

جلالش فهم


و درک و اندیشه و روان ما ، مات و متحیر است . نه دوست میتواند توصیفش کند و نه دشمن

میتواند انکارش کند .


به نامی که همه ی زیبایی ها را به همراه دارد . به نامی که سازنده جهان هستی به آن نامیده

میشود و


هیچکس لایق این نام نبوده ، نیست و نخواهد بود . به نامی که چون به آن می اندیشم هستی در

یاد میآید ، چون


میشنوم نشاط میگیرم ، چون میخوانم مشتاق میگردم و چون انس گیرم آزاد میگردم و آرام

میگیرم . به نامی که


تسبیح کنندگان تسبیحش گویند ، ذاکران بر خوانندش ، عابدان حمدش گویند ، عارفان گردش

گردنند و عاشقان


جمعش شوند ، مستش گردند ، مدهوش با وصلش گردند .

بسم ا...الرحمن الرحیم که گشاینده درهای بسته و گشاینده درهای رحمت است .

اوست که رحمن است و اوست که رحیم است . اوست که به مصلحت در حصر قرار میدهد و

اوست که به لطف آزاد میکند و اوست که می ستاند آنچه که به بندگان عطا کرده است و جز

او نیست ، و جز او نیست و نیست کسی جز او گشاینده درهای بسته و نیست جز او آگاه از

اسرار بندگان .

یا رحمن و یا رحیم

توکل میکنیم و توسل می جوئیم بر وجود مقدسش و می پوئیم راهی را که به ریسمان

وصلش دست یازیم و می آئیم تا به درگاهش التجاء آوریم و عذر گناهان بخواهیم و پیوسته

می خوانیمش تا پاسخ بشنویم و گوش فرا میدهیم تا دریابیم پیامش را و ابراز کوچکی

میکنیم
تا در یابیم مقام قربش را .

خداوندا!

خداوندا چه بگوییم از خوردی خودمان و از عظمت و بزرگواریت . خداوندا در نیافتیم و درک نکردیم

جایگاه خود را ،


غرور و تکبر احاطه مان کرد و ما را از عظمتت غافل نمود . خداوندا در نیافتیم که چگونه ثنایت را

بگوئیم و چگونه


ستایشت کنیم و چگونه ابراز بندگی نمائیم . خداوندا همواره خواستیم هر آنچه را که خود

خواستیم و نه آنچه را


که تو خواستی ، تصور کردیم که میدانیم و ندانستیم که هیچ نمی دانیم . خداوندا این چه غروری

است در وجود


ما که ولی نعمتمان را نمی شناسیم .

پروردگارا!

پروردگارا بریده باد دستم که به سوی تو بر نمی دارم و تو را آنسان که باید نمی خوانم و از تو

استجابت دعایم را


نمی طلبم و نعمتهای افزون تو را تمنا نمی کنم و فردا که در این خاک خفتم روز حسرت و ندامت

من خواهد بود و


هرگز دیگر نتوانم که اجابت تو را بدست بیاورم و آن زمان است که بر امروزم حسرت می خورم و

دستم کوتاه


است . پروردگارا بر من ببخشای گناهم را که بسیار قصور کردم و دست دعا بسویت دراز ننمودم

و تو را آنچنان که


شایسته ای ستایش نکردم . تو به من نعمت عطا نمودی و من شکر آن بجا نیاوردم. پروردگارا بر

من ببخشای


گناهم را که بسیار غافل بودم و زرق و برق دنیوی مرا غافل کرد و آنچه که خواستم همه برای

زندگی دنیایم بود .


من بسیار جاهل بودم و آنچنانکه می توانستم به سوی تو نیامدم و تو را فراموش کردم .

پروردگارا اگر مرا


نبخشایی در روز قیامت چه کنم که رو سیاهم ، به کجا روی آورم که بجز تو فریاد رسی نیست .

پروردگارا میدانم


غفلت از من است و بزرگواری از تو ، پس تو بزرگواری بنما و غفلتم را بر من ببخشای و توفیقم

عنایت بفرما که تو


را آنچنان که شایسته تو است بخوانم و آنچنان که شایسته خداوندی ات است عبادت کنم .


[تصویر:  item20.gif]

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Bitanem ، hamed
۴ آذر ۱۳۹۲, ۰۸:۱۴ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۴ آذر ۱۳۹۲ ۰۸:۱۶ عصر، توسط آشنای غریب.)
ارسال: #4
RE: مناجات و نیایشهای استاد گرامی حاج آقا پور شبانان
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله
[تصویر:  9.gif]
یا رئوف

خداوندا، زمانی که به یاد نعمت‌هایت می‌افتم، وقتی کثرت نعمت‌هایت را در ذهنم مرور می‌کنم، شرمنده‌ام که بنده‌ای کفران پیشه بودم، نعمت‌هایت را استفاده کردم و قدر تو را ندانستم.
خداوندا، شکر که ما را انسان آفریدی، شعورمان عطا کردی، اشرف مخلوقاتمان نامیدی، از روح پاکت در نهاد ما قراردادی و ما را جانشین و قائم مقام خودت، برروی زمین خواندی.
آیا نعمتی هست که به ما عطا نکرده باشی؟ آیا فضل و کرمی هست که در حق ما روا نداشته باشی؟
خداوندا، پروردگارا، من شرمنده چه بگویم؟ قدر نعمت‌هایت را ندانستم، قدر تو را ندانستم، شکر نعمت‌هایت را بجا نیاوردم.
الهی، پروردگارا، تو نیکی کردی، تو احسان کردی، تو لطف فرمودی و من ناسپاسی کردم. من قدر ناشناسی کردم. شرمم باد، شرمم باد.
خداوندا در هنگام خلقت انسان فرمودی:
فَتَبارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الخالِقیِن
اما من چه کردم؟ من ننگ انسانیت شدم. من نقطه سیاهی درخلقت انسان‌ها شدم. کیست که بپذیرد؟
نعمت‌ها را تو عطا کردی، جان را تو دادی و عزت را تو بخشیدی، اما من شیطان را تبعیت کردم و به دنبال او رفتم.
آن روح پاک را که در وجود من به امانت گذاشتی، آلوده نمودم و اکنون که فرصت‌ها از دست من گرفته شده است و بالاترین سرمایه، یعنی عمر من سپری گردیده است. تاجری ور شکسته‌ام، از این رهگذر هیچ بدست نیاوردم و اکنون مأوای من ظلمت، تاریکی و بی‌نام و نشانی است.
همنشین من ندامت و حسرت خواهد بود، دستان تهی و لرزان، پایی فرو رفته در گرداب مذلت و بدبختی و چشمانی نابینا.
آفتاب عمرم درحال غروب کردن است. مرگ بر زندگی‌ام سایه افکنده است.نسیم صبحگاهی بوی دیگری می‌دهد، بوی رفتن می‌دهد.
ای رهگذر، چرا نشسته‌ای؟ نه زمان نشستن است، بلکه گاه رفتن است، دیار خاموشان منتظر حضور تو است.
خداوندا چه کنم؟ قدرت حرکت ندارم، بار سنگین گناه مرا زمین گیر کرده است. حاصل زندگی‌ام بسان درخت خشکیده‌ای‌ است که روی نگاه کردن به آن را ندارم.
خدایا اگر مرا نپذیری، به کجا روم؟ اگر دست رد بر سینه‌ام گذاری، کجا روم؟
جایی نیست، مفری نیست، پناهی جز تو نیست، ای پناه بی‌پناهان.
خداوندا، خود فرمودی:
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله
از رحمت پروردگارت، ناامید مباش.

نویسنده : خادمین حضرت خدیجه (ص)

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Bitanem ، hamed
۳۰ بهمن ۱۳۹۳, ۱۰:۰۱ عصر
ارسال: #5
RE: مناجات و نیایشهای استاد گرامی حاج آقا پور شبانان
ای خدای هستی
[تصویر:  126.gif]

خداوندا، بارالها،


ای خالق یگانه، ای سید و ای سرور،


ای عزیز، ای مهربان‌ترین مهربانان، ای خالق یکتا،


ای بلند مرتبه، ای که نظم حاکم بر جهان لایتناهی، نشانگر عظمت و توانایی توست، خداوندا، پروردگارا، معبودا، که هر چیز را بر اساس نیاز آفریدی.


خداوندا، هر چیزی را با عقل و شعور، همراه آن آفریدی و حکمتت را با تدبیر همراه کردی.


ای خدای یکتا، ای صورتگر در رحم‌ها و ای چهره پرداز بی‌مثل و مانند،


ای خداوندی که هر تیره و هر گروه از مخلوقات و موجودات را زبان و لحنی خاص آموختی،


ای بلند مرتبه، فرمودی به هر زبانی مرا بخوانی من می‌شنوم، چون من تعلیم دهنده زبان‌ها هستم. من به زبان‌ها آشنا هستم. من مربی زبان‌ها هستم.


پس خداوندا، با زبان الکن و ناقص، تو را می‌خوانیم. حمدت را می‌گوییم، گر چه این حمد و ثناهای ما بسیار ناقص و نارس است، ولی تو می‌دانی؛ توان ما را می‌دانی؛ تو فرمودی انسان ضعیف است.


الهی، پروردگارا، تو را می‌ستاییم که تو خالق آسمان‌ها و زمین هستی، تو آفریدگار مایی.


خداوندا، شوکت و جلالت را، عظمت و کبریائیت را می‌ستاییم؛ حمدت را می‌گوییم که تو سزاوار حمد و ثنایی. هیچ کس در عالم سزاوار حمد و ثنا جز تو نمی‌باشد.


ای خدای یگانه و ای تنها الله آسمان‌ها و زمین، تو خدا و مالک و حاکم آسمان‌ها و زمینی، تو باقی و همه فانی‌اند.


چرا دیگران را تشبث کنیم؟ چرا در کار بندگانت تجسس کنم؟ و چرا تملق کسی را بگویم؟
تو خدای منی، تو پناه منی، تو آفریدگار منی، تو روزی دهنده منی، تو هستی که به حساب‌ها رسیدگی می‌کنی، تو هستی که عزت می‌دهی یا خوار می‌گردانی.


تو را می‌ستایم و سر در آستانت، بر خاک می‌گذارم و به آن هم افتخار می‌کنم.
خاک راه رهروانت را توتیای چشمانم می‌کنم، ای معبود عزیز، ای معشوق یگانه،
ای خدای بی‌همتا، ای خالق و ای عزیز، تقاضا می‌کنم دست ما را بگیرو ما را به سرچشمه مهر و محبتت برسان و از آب زلال دوستیت برکام تشنه ما بچشان.


پروردگارا، من چه کرده‌ام که از تو فاصله گرفته‌ام؟
تویی مهربان، تویی آفریننده زیبایی‌ها، تویی خدای هستی بخش.


الهی، پروردگارا، آتشی بر جانم بزن تا آخرین لحظه عمر، در آتش عشقت بسوزم.
الهی آتشی بر جانم افکن؛ یارب العالمیِن، تا آخرین لحظات عمرم ، در آتش عشقت بسوزم. آمین یا رب العالمین

نویسنده: خادمین حضرت خدیجه - ( ص )




[font=tahoma][/font]

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا