ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عالم برزخ و قیامت
۱۳ بهمن ۱۳۹۱, ۰۳:۲۹ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ بهمن ۱۳۹۱ ۰۳:۳۷ عصر، توسط گمنام.)
ارسال: #1
Rainbow  عالم برزخ و قیامت
بسم رب الحسین

در مورد فلسفه وجود عالم برزخ و ضرورت آن چند نکته وجود دارد: اولاً انسان تا دوران تکامل برزخ را سپری نکند ورود به عالم دیگر برای او میسر نمی‌شود آدمی برای نیل به بهشت و جهنم ابدی باید شرایط برزخی را بگذراند تا در سایه تکامل ذاتی و جوهری جسم و روح مناسب با ابدیت را احراز نماید. ثانیاً عالم برزخ فوایدی دار که یکی از آنها جبران اعمالی است که از انسان فوت شده اگر کسی مدیون خدا و خلق باشد می‌تواند وصیت کند تا ورثه انجام دهند و از این طریق رفع عقاب از متوفی خواهد شد و عالمی نو ایجاد گردد و حیات نوین انسانها در آن عالم جدید صورت گیرد. با این حال راهی جز این نیست که در میان دنیا و آخرت برزخی باشد و ارواح بعد از جدا شدن بدنهای مادی عنصری به برزخ منتقل گردند و در آنجا بمانند و پس از پایان دنیا و آغاز قیامت همه با هم محشور شوند. زیرا ممکن نیست هر انسان برای خود مستقلاً قیامتی داشته باش چرا که قیامت بعد از فناء دنیا و تبدیل زمین و آسمانها به زمین و آسمانهای دیگر است. رابعاً از روایاتی استفاده می‌شود که در برزخ پاره‌ای از کمبودهای تعلیم و تربیت افراد مومن جبران می‌گردد درست است که آنجا جای انجام عمل صالح نیست ولی چه مانعی دارد که محل معرفت بیشتر و آگاهی افزونتر باشد؟ حدیثی از امام موسی بن جعفر (ع) می‌خوانیم: هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و قرآن را بطور کامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعلیم داده می‌شود تا خداوند به این وسیله درجاتش را بالا ببرد چون درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است به اوگفته می‌شود بخوان و بالا رو او می‌خواند و بالا می‌رود.
[تصویر:  14732491421152539522981972478510013118361.jpg]



جهان برزخ جهان سومی است که نه از جنس این دنیا و نه از جنس عالم آخرت است. واسطه ای میان ان دوست و همه انسانها پس از مرگ تا روز قیامت در آن قرار می گیرند. البته لازم به ذکر است که ما از جزئیات آن جهان نیز آگاهی زیادی نداریم، و تنها می توانیم در این زمینه مطالبی کلی از آیات و روایات استخراج کنیم. در این مقاله به برخی ویژگی های دیگر عالم برزخ اشاره خواهیم کرد.

آنچه که وارد عالم برزخ می‏گردد، صورت مثالی انسان است نه بدنی که در قبر قرار می‏گیرد. روح پس از مفارقت بدن به اجسامی لطیف تعلق می‌گیرد که مشابه بدن عنصری‌اند(سید عبداللّه شبّر، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، 399). از ویژگی‏های صورت مثالی این است که ماده ندارد، امّا آثار ماده مانند شکل و صورت وحدّ وکمّ و کیف و اعراض فعلیه را داراست؛ یعنی مجرّد تام نیست. به عبارت دیگر، دارای اندازه و حدّ و رنگ و بو و مسرّت و غضب و نگرانی است. بنابراین، زنده است و دیده‏ی بصیرت و ادراکش افزون می‏گردد و مورد سوال، مواخذه، ثواب و عقاب برزخی قرار می‏گیرد.(محمد حسین حسینی تهرانی، معاد شناسی، ج2، ص 185)
بنابراین در عالم برزخ نیز عذاب و پاداش وجود دارد. برخی از آیات نیز به مسئله عذاب برزخی اشاره دارند:

«فَوَقَاهُ اللَّهُ سَیِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ، النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ» (غافر: 45ـ46)
«پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نیرنگ مى‏كردند حمایت فرمود و فرعونیان را عذاب سخت فرو گرفت،[اینك هر] صبح و شام بر آتش عرضه مى‏شوند و روزى كه رستاخیز بر پا شود [فریاد مى‏رسد كه] فرعونیان را در سخت‏ترین [انواع] عذاب درآورید»
مقصود از «عذاب» در آیه شریفه، عذاب برزخی است، مرحوم علّامه طباطبائی در این زمینه می‏نویسد:

«اولاً، عرضه بر آتش در برزخ است و پس از آن دخول در آتش محقق می‏شود و این دخول در آتش شدیدتر از عرضه کردن بر آتش است. ثانیا، عرضه بر آتش قبل از قیام قیامت است که همان عذاب برزخی است؛ عالمی که بین موت و بعث فاصله است. اما دخول در آتش در قیامت تحقق پیدا می‏کند. ثالثا، افراد، هم در برزخ و هم در قیامت به عذابی واحد معذّب می‏شوند؛ اما برزخیان از دور به وسیله آن عذاب می‏شوند، ولی در قیامت داخل در آن عذاب خواهند شد.» (سید محمدحسین طباطبائی، المیزان، قم، منشورات جامعة المدرسین، ج 19، ص 349).
عذاب و پاداش انسان ها از لحظه مرگ آغاز می شود. البته عذاب و پاداش اخروی غیر از عذاب و پاداش برزخی است ولی به هر حال، انسان ها از لحظه بعد از مرگ با تجسم اعمال خود مواجه می شوند.
«در عالم برزخ هم با اینکه هنوز حساب کلی افراد رسیدگی نشده است و در قیامت باید رسیدگی بشود، افراد مختلفند، بعضی متنعمند و بعضی معذب. این است که فرموده اند:
«القبر اما روضة من ریاض الجنة، او حفرة من حفر النیران»؛ عالم قبر برای انسان یا به منزله باغی است از باغهای بهشت و یا به منزله گودالی است از گودالهای جهنم.

اهل سعادت، از همان آن توفی و مردن، سعادتشان شروع می شود، و اهل عذاب، از همان آن مردن، عذاب برزخیشان آغاز می گردد. این آیه بر همین مطلب دلالت می کند. قرآن نمی گوید که قبل از قیامت، مردم، چه سعید و چه شقی همین طور منتظر نگهداشته می شوند برای محاکمه نهایی و تا آن وقت همه در یک حالت انتظار بسر می برند. و لهذا می فرماید اگر ببینی آن زمان را که فرشتگان می آیند اخذ می کنند، توفی می کنند، تحویل می گیرند به تمام و کمال کافران را و فقط بدنشان می ماند که بعد می پوسد، و اینها را معذب می دارند.(عذاب عالم برزخ) این بدن دیگر در کار نیست ولی معذلک عذابش هست. «یضربون وجوههم و ادبارهم» از پیش رو و پشت سر، اینها را می زنند و به آنها می گویند عذاب سوزان را بچشید.» (مطهری، آشنایی با قرآن، ج 3: 120)
بنابراین هم عذاب برزخی و هم پاداش برزخی وجود دارد. اما کیفیت عذاب و پاداش در عالم برزخ چگونه است؟ در ادامه مقاله به سوالاتی که در این زمینه مطرح می‏شود پاسخ می گوییم. بر اساس آیات و روایات، حقیقت عذاب و نعمت برزخی چیزی جز تجسم اعمال انسانی در حیات دنیا نیست. اعمال انسانی دارای دو بعد یا دو ساحت آشکار و نهان هستند. بعد ظاهری اعمال انسان همان چیزی است که در این دنیا آنها را انجام می دهیم، مثلا غیبت کردن، دروغ گفتن، خوردن مال یتیم، صدقه دادن، نماز خواندن، روزه گرفتن و ... همگی صورت های ظاهری اعمالی هستند که در این دنیا مرتکب آنها می شویم. اما همین اعمال از حقیقتی باطنی نیز برخوردارند. حقیقت باطنی اعمال در این دنیا از دید ما پنهان هستند. مثلا صورت واقعی غیبت، خوردن جسد میّت است. صورت واقعی اکل مال الیتیم، خوردن آتش است. صورت واقعی روزه، سپهر از آتش جهنم است و ... . اعمال انسان بعد از مرگ به صورت با صور باطنی خود متجسم خواهند شد. بنابراین، عذاب، صورت ملکوتی و باطنی اعمال دنیوی است. شهید مطهری در این زمینه می گوید:
«... یعنی‏ آن وقت (بعد از مرگ) آن دنیا را می‏بیند ، وضع خودش را در آن عالم می‏بیند ، اعمال‏ خودش را می‏بیند و اشیاء را به صورت مثالی می‏بیند ، مثال عمل خودش را می‏بیند ، مثال زن و فرزند خودش را می‏بیند و فرشتگان را می‏بیند. به هر حال چیزهایی را كه تا حالا نمی‏دید ، آن وقت می‏بیند و در همان حال این‏ دنیا را می‏بیند ، یعنی در مرز میان عالم دنیا و عالم بعد از دنیاست ، هم‏ اینجا را می‏بیند ، هم آنجا را ، هم زن و بچه و كسانش را می‏بیند كه دور جسدش را گرفته‏اند دارند گریه می‏كنند ، و هم ملائكه را به صورت خاص ...» (مطهری، معاد: 47)
آیات زیادی نیز در زمینه تجسم اعمال وجود دارد، در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
«یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا ...» (آل عمران/30)؛ «روزى كه هر كسى آنچه كار نیك به جاى آورده و آنچه بدى مرتكب شده حاضر شده مى یابد.»
«و لا یجزون الا ما کانوا یعملون» (یس/54)؛ «امروز بر كسى هیچ ستم نمى‏رود جز در برابر آنچه كرده‏اید پاداشى نخواهید یافت»
«ما یأکلون فی بطونهم الا النّار».(بقره/174)؛ «آنان جز آتش در شكمهاى خویش فرو نبرند»
آیات بسیار دیگری نیز وجود دارد که برای طولانی نشدن بحث از ذکر آنها خودداری می کنیم.

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Bikass
۱۴ بهمن ۱۳۹۱, ۰۳:۴۴ عصر
ارسال: #2
RE: عالم برزخ و قیامت
عالم برزخ از زبان امیرمومنان


امیر مؤمنان‌ فرمود: فرزند آدم‌ وقتیكه‌ به‌ آخرین‌ روز دنیا و اولین‌ روزآخرت‌ می‌ رسد، مال‌ و فرزندان‌ و اعمالش‌ در نظر اومجسم‌ می‌ شود!

نخست‌ متوجه‌ اموال‌ خود می‌ شود و به‌ او می‌ گوید: بخدا سوگند! من ‌برای‌ جمع‌ آوری‌ و حفظ‌ تو، بسیار حریص‌ بودم‌ و زیاد بخل‌ ورزیدم‌! حال‌ چه‌ كمكی‌ می‌ توانی‌ به‌ من‌ بكنی‌؟ ثروتش‌ به‌ او می‌ گوید: فقط‌ می‌ توانی ‌كفن‌ خود ر ا از من‌ برداری‌!

او متوجه‌ فرزندان‌ خود می‌ شود و به‌ آنها می‌ گوید: بخدا سوگند من‌ شما را خیلی‌ دوست‌ داشتم‌ و همواره‌ از شما حمایت‌ می‌ كردم‌! چه‌ خدمتی‌ می‌ توانید - در این‌ روز بیچارگیم ‌- به من‌ بكنید؟ می‌ گویند: هیچ‌! - غیر از اینكه‌ - تو را در قبرت‌ دفن‌ كنیم‌! سپس‌ متوجه‌ عمل‌ - عمل‌ صالح ‌- خود می‌ شود و می‌ گوید: بخدا سوگند! من‌ در باره‌ تو بی‌ رغبت‌ بودم‌ و تو بر من‌ گران‌ بودی‌! تو امروز چه‌ كمكی‌ به‌ من‌ می‌ كنی‌؟ می‌ گوید: من‌ در قبر و قیامت‌، مونس‌ توام‌! تا آنكه‌ من‌ و تو را بر پروردگارت‌ عرضه‌ بدارند!

آنگاه‌ امام‌ فرمود: اگر آدمی‌ در دنیا ولی‌ خدا باشد، عملش‌ بصورت‌ خوشبوترین‌ و زیباترین‌ و خوش‌ لباسترین‌ مرد، نزدش‌ می‌ آید و به‌ او می‌ گوید: تو را به‌ روحی‌ از خدا و ریحانی‌ و بهشت‌ پر نعمتی‌ بشارت می‌ دهم‌ كه‌ چه‌ خوش‌ آمدنی‌ كردی‌! او می‌ پرسد: تو كیستی‌؟ جواب‌ می‌دهد: من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ كه‌ از دنیا به‌ آخرت‌، كوچ‌ كرده‌ ام‌!

آدمی‌ در آن روز ، غسال‌ خود را می‌ شناسد و با كسانی كه‌ جنازه‌اش‌ را بر می‌ دارند، سخن‌ می‌ گوید و سوگندشان‌ می‌ دهد كه‌ عجله ‌كنند! همینكه‌ داخل‌ قبر شد، دو فرشته‌ نزدش‌ می‌ آیند كه‌ همان‌ دو فتان ‌قبرند! موی‌ بدنشان‌ آنقدر بلند است‌ كه‌ برروی‌ زمین‌ كشیده‌ می‌ شود وبا نیشهای‌ خود، زمین‌ را می‌ شكافند! صدایی‌ چون‌ رعد و قاصف‌ دارند . چشمانی‌ چون‌ برق‌ خاطف‌ وبرقی‌ كه‌ چشم‌ را می‌ زند! آنها از او می‌پرسند: خدایت‌ كیست‌؟ پیرو كدام‌ پیامبری‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟


امام‌ فرمود: اگر آدمی‌ در دنیا ولی‌ خدا باشد، عملش‌ بصورت‌ خوشبوترین‌ وزیباترین‌ وخوش‌ لباسترین‌ مرد، نزدش‌ می‌ آید وبه‌ او می‌ گوید: تورا به‌ روحی‌ از خدا وریحانی‌ وبهشت‌ پر نعمتی‌ بشارت می‌ دهم‌ كه‌ چه‌ خوش‌ آمدنی‌ كردی‌! او می‌ پرسد: تو كیستی‌؟ جواب‌ می‌دهد: من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ كه‌ از دنیا به‌ آخرت‌ ، كوچ‌ كرده‌ ام‌!

او جواب‌ می‌ دهد: خدایم‌، اللّه‌ است‌! پیامبرم‌، محمّد و دینم‌ اسلام‌است‌! آنها می‌ گویند: چون‌ در سخن‌ حق‌، پایدار مانده‌ ای‌، خدایت‌ بر آنچه ‌دوست‌ می‌ داری‌ و خشنودی‌، ثابت‌ بدارد! . . . در این‌ موقع‌، قبر او را تا آنجا كه‌ چشمش‌ كار می‌ كند، گشاده‌ می‌ كنند و دری‌ از بهشت‌ بررویش‌ می‌گشایند و به‌ وی‌ می‌ گویند: با دیده ‌روشن‌ و با خرسندی‌ خاطر بخواب ، آنطور كه‌ جوان‌ نورس‌ و آسوده‌ خاطر می‌ خوابد!

ولی‌ اگر دشمن‌ پروردگارش ‌باشد، فرشته‌ اش‌ بصورت‌ زشت‌ ترین‌ صورت‌ و لباس‌ و بدترین‌ چیز، نزدش‌ می‌ آید و به‌ وی‌ می‌ گوید: بشارت‌ باد تو را به‌ ضیافتی‌ از حمیم‌ دوزخ‌! و جایگاهی‌ از آتش‌!

او نیز غسّال‌ خود را می‌ شناسد و تشییع‌ كنندگان‌ را قسم‌ می‌دهد كه‌: مرا بطرف‌ قبر مبر! و چون‌ او را داخل‌ قبرش‌ كنند، دو فرشته‌ سؤال‌ كننده ‌نزد او می‌ آیند و كفن‌ او را از بدنش ‌كنار زده‌، می‌ پرسند: خدا و پیامبرت ‌كیست‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟

او می‌ گوید: نمی‌ دانم‌! می‌ گویند: هرگز ندانی‌ و هدایت‌ نشوی‌! سپس ‌او را با گرز، آنچنان‌ می‌ زنند كه‌ تمام‌ جنبنده‌ هائی كه‌ خدا آفریده‌، به‌ غیر ازانس‌ و جن‌، از آن‌ ضربت‌ تكان‌ می‌ خورند! آنگاه‌ دری‌ از جهنم‌ برویش‌ باز نموده‌، به‌ او می‌ گویند: با بدترین‌ حال‌، بخواب‌! آنگاه‌ قبرش‌، آنقدر تنگ‌ می‌ شود كه‌ بر اندامش‌ می‌ چسبد، آنطور كه‌ نوك‌ نیزه‌ به‌ غلافش‌ می‌چسبد، بطوریكه‌ مغز سرش‌ از بین‌ ناخن‌ و گوشتش‌، بیرون‌ می‌ آید! خداوند مار و عقرب‌ زمین‌ و حشرات‌ را بر او مسلط‌ می‌ كند تا نیشش‌ بزنند و او بدین‌ حال‌ خواهد بود تا خداوند او را از قبرش‌ محشور كند!
منبع:tebyan.net



[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مریم گلی
۱۶ بهمن ۱۳۹۱, ۰۴:۰۴ عصر
ارسال: #3
RE: عالم برزخ و قیامت
حیات برزخی شهدا


[تصویر:  shohada.jpg]



از آیات زیادی می‌تواند حیات و زندگانی شهید را در عالم برزخ بدست آورد. و خود اینها از جمله ادله‌ای است که می‌توان برای زنده بودن انسان بعد از مرگ آنها را اقامه کرد مثلاً در جایی می‌فرماید: وُ لا تَحًسُبُنُّ الَّذِینُ قُتِلُوا فِی سُبِیلِ الله اَمواتاً بُلْ اَحًیاءٌ عِنْدُ رُبِّهِمً یْرًزَقُونُ مپندار که شهدا مرده‌اند بلکه زنده‌اند و نزد خدا روزی داده می‌شوند البته همه زنده‌اند هر کس می‌میرد زنده است ولی خصوصیتی که در آنها هست و مزیتی که قرآن برای آنها قایل است مقام عند ربهم یرزقون است دائماً روزی خور پروردگار هستند. فَرِحِینُ بِما آتاهْمْ اللهُ مِنً یُلْحُقُوا بِهِمً مِنً خَلْفِهِمً اَلاّ خَوًف‌ٌ عُلَیًهِمً وُلا هْمً یُحًزَنُونُ شهدا پس از مرگ از آنچه خداوند به آنها داده خوشحال‌اند و طلب بشارت می‌کنند از زندگی آنهایی که در دنیا هستند و هنوز به آنها ملحق نشده‌اند که چگونه اقسام اندوه و ترس از آنها برداشته شده است.
این آیه صراحت دارد بر حیات پس از مرگ و علاوه بر حیات پس از مرگ از جهت این که روز شهدا به روزیهای معنوی و ملکوتی، از این آیه ارتباط شهدا و بازماندگان آنها در دنیا فهمیده می‌شود و شهدا و مومنین از این نظر مورد عنایت پروردگار قرار می‌گیرند که در ارتباط با دنیا و بازماندگان از بدیها آنها مطلع نمی‌شون بلکه خوبیهای آنان را می‌بینند.
نظیر این آیه در سوره دیگر چنین آمده که لا تَقُولُوا لِمُنً یْقْتَلُ فِی سُبِیلِ اللهِ اَمًواتٌ بُلْ اَحًیاءٌ‌ وُ لکِنً لا تَشْعْرونُ به کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده نگویید بلکه زندگانند لکن شعور و فهم شما به ادراک این حقیقت نمی‌رسد.
بنابراین از مزایا و برکات فراوان زندگی برزخی برخوردارند که در این آیات به گوشه‌ای از آنها اشاره شده است اولاً حیات شهیدان یک حیات فوق العاده عالی و آمیخته با انواع نعمتهای معنوی است آنها بقدری غرق مواهب حیات معنوی هستند که گویا زندگی سایر برزخیان در مقابل آنها چیزی نیست از این رو آنها به خاطر نعمتهای فراوانی که خداوند به آنها بخشیده است خوشحالند و ثانیاً خوشحالی آنها به خاطر همرزمانشان است که به آنها ملحق نشده‌اند زیرا مقامات و پاداشهای آنها را در آن جهان به خوبی می‌بینند و ثالثاً شهیدان علاوه بر این خوشحالی خودشان هیچ گونه ترسی از آینده و غمی از گذشته ندارند.

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط آشنای غریب
۱۹ بهمن ۱۳۹۱, ۰۲:۵۸ عصر
ارسال: #4
RE: عالم برزخ و قیامت
برهوت کجاست!؟

یکى از مباحثى که در ارتباط با عالم برزخ مطرح است، برهوت است .برهوت مانند وادى السلام که جایگاه ارواح مومنین وادى السلام و جایگاه ارواح کفار، مشرکین و منافقین در برهوت است .

برای معرفی برهوت از زبان معصومین که صدیق ترین مردمانند استفاده میکنیم.


1- مرحوم شیخ کلینى در کافى به نقل از حضرت صادق (ع ) آورده است :

... عن ابى عبدالله (ع ) عن آبائه علیهم السلام قال : قال امیر المومنین (ع ): شر ماء على وجه الارض ، ماء برهوت و هو الذى بحضرموت ترده هام الکفار 1


بدترین آب هاى روى زمین آبى است که در برهوت است و آن در بیابان حضرموت واقع است ، ارواح کفار را به آنجا مى برند.


2- و نیز در همان کتاب به نقل از حضرت صادق (ع ) آورده است :

... عن ابى عبدالله (ع ) قال : قال رسول الله (ص ):... خیر ماء على وجه الارض ماء زمزم ، و شر ماء على وجه الارض ماء برهوت ، و هو وادى بحضرموت یرد علیه هام الکفار و صداهم2


رسول خدا (ص ) فرمود: بهترین آبهاى روى زمین آب زمزم ، و بدترین آبها، آب برهوت است که در بیابان حضرموت واقع شده و ارواح کفار با بدن هاى مثالى خود به آنجا منتقل مى شوند.


3-
مرحوم مجلسى (ره ) به نقل از شیخ کلینى در بحار الانوار از حضرت صادق (ع ) آورده است که فرمود:

... عن ابى عبدالله (ع ) قال : ان من واء الیمن وادیا یقال له : وادى برهوت ، و لایجاور ذلک الوادى الا الحیات السود و البوم من الطیر، فى ذلک الوادى بئر یقال لها: بلهوت ، یغدى ویراح الیها بارواح المشرکین ، یسقون من ماء الصدید...3


امام صادق (ع ) فرموده است : پشت یمن بیابانى است که به آن وادى حضرموت مى گویند، در این بیابان از جانداران به جز مارهاى سیاه و جغد، موجود زنده دیگرى یافت نمى شود. سپس فرمود: در این بیابان چاهى است که به آن بلهوت مى گویند، این بیابان محل سکونت ارواح مشرکین است ، آنها به آن چاه رفت و آمد مى کنند و از آب آن چاه که مانند چرک و خون است مى آشامند.


4- باز مرحوم کلینى به نقل از ضریس کناسى از امام باقر (ع )آورده است :

... و ان لله نارا فى المشرق خلقها لیسکنها ارواح الکفار و یاکلون من زقومها و یشربون من حمیمها لیلهم ، فاذا طلع الفجر هاجت الى واد بالیمن یقال له : برهوت ، اشد حرا من نیران الدنیا، کانوا فیها یتلاقون ، ویتعارفون ، فاذا کان المساء عادوا الى النار فهم کذلک الى یوم القیامه 4


خداوند
در مشرق زمین جهنمى دارد براى اینکه شب ها ارواح کفار را از وادى برهوت به آنجا منتقل کند و از زقوم و حمیم5 آن به آنها بخوراند و چون فجر طلوع کند ارواح آنها را دوباره به وادى برهوت که در یمن است کوچ مى دهد داغى آن بیابان از آتشهاى دنیا داغ تر است .ارواح کفار در آن بیابان همدیگر را ملاقات مى کنند و یکدیگر را مى شناسند و چون شب شود دوباره خداوند آنها به همان جهنم بر مى گرداند و این کار تا بر پائى قیامت ادامه دارد.


آنچه از چهار حدیث فوق استفاده شد عبارتند از:


الف برهوت روى همین زمین است خصوصا که جملاتى از قبیل بدترین آب روى زمین ، پشت یمن بیابانى است ...، وادى حضرموت بر این مدعا دلالت دارد.


ب سرزمینى که برهوت در آن قرار دارد، بیابانى خشک و شن زارى است که به جز مارهاى سیاه و آن مرغ معروف به جغد که در عرف مردم ، به مرغ شوم معروف است جنبده دیگرى وجود ندارد، این بیابان در جزیره العرب (یمن فعلى ) است .


ج همانگونه که طلوع و غروب خورشید براى مومنین مشهود است و مسکن شب و روز آنها تفاوت دارد، براى کفار که پس از مرگ به برهوت مى روند نیز طلوع و غروب خورشید مشهود است ، شب در جایگاه مخصوصى در آتش هستند و روز به همان بیابان برهوت باز گردانیده مى شوند.

پشت یمن بیابانى است که به آن وادى حضرموت مى گویند، در این بیابان از جانداران به جز مارهاى سیاه و جغد، موجود زنده دیگرى یافت نمى شود.


د- همان گونه که گفتیم : اهل ایمان در عالم برزخ در بهشتند و از نعمت هاى آن استفاده مى کنند، کفار نیز در برهوت که یکى از درکات جهنم است از زقوم و حمیم آن مى خورند و از داغى و عذاب آن معذب مى شوند.در کتب لغت و تفسیر در مورد برهوت چنین آمده است :
عذاب الهی


1- مرحوم شیخ فخر الدین طریحى در کتاب مجمع البحرین آورده است :

برهوت : واد فى حضرموت ، فیه بئر یتصاعد منها لهیب الاسفلت مع صوت الغلیان وریح کریهه ، واشتهر عنها، ارواح الکفار تجتمع فى هذه البئر و تصبح فى الیل من الالم قائله : یا دومه 6


برهوت بیابانى است در حضرموت و در آن چاهى است که از آن گازهاى متعفن و بدبو فوران مى کند، مشهور است که ارواح کفار در آن بیابان اجتماع مى کنند و از شدت ناراحتى فریاد مى زنند و در تب و تابند.


2- فرید و جدى در دائره المعارف خود آورده است :

حضرموت : اقلیم من جزیرت العرب على شاطى بحر عمان ، قلیله الزرع و الخیرات ، امارتها فى ید شیوخ قبائلها و مدنها المشهوره : تریم ، قصیر ویروم ، فى شمال حضرموت صحراء الاحقاف بسهوبها المشهوره بالوعوثه حتى انه لایطا قدم حتى تغور فى الرمال لنعومتها، فیختفى فیها الرجل کما یختفى فى لجه من الماء 7


حضرموت قسمتى از جزیره العرب در کنار دریاى عمان است ، بهره هاى کشاورزى در آن سرزمین اندک است ، ریاست اداره آن در دست شیوخ قبیله هاى آن است ، شهرهاى معروف و مشهور آن تریم ، قصیر و یروم مى باشد. در شمال آن بیابان وسیع احقاف است ، راه رفتن در آن به قدرى مشکل است که به علت وجود شن هاى نرم فراوان حتى برداشتن یک قدم هم ممکن نیست و همان گونه که انسان در دریا غرق مى شود در شنهاى این بیابان نیز مفقود مى گردد.


احقاف به بیابان بسیار وسیعى مى گویند که شن هاى بادى فراوانى همه آنرا احاطه کرده باشد. آیه بیست و یکم از سوره احقاف نیز در مورد همین بیابان است ، قوم عاد در همین بیابان گرفتار آمدند. پس برهوت در همان بیابان معروف به احقاف واقع در حضرموت در کشور یمن است .
[font=Times New Roman][/font]

منبع : انسان و عالم برزخ ، محمد مظاهرى

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۲۳ بهمن ۱۳۹۱, ۰۴:۵۹ عصر
ارسال: #5
RE: عالم برزخ و قیامت
خطرناک ترین نقطه پل صراط


[تصویر:  re647.jpg]

در قرآن کریم آمده است که در قیامت موقف‌های گوناگونی است که توقف برخی از گنه‌کاران در هر یک از آن‌ها به مقدار هزار سال دنیوی خواهد بود، در این نوشتار می‌خواهیم ببینیم مقصود از آن چیست؟
قبل از هر چیز یادآور می‌شویم که متکلمان اسلامی از مواقف قیامت گاهی به «قنطره»ها و «عقبه»ها تعبیرمی آورند ولی قبل از آنان دو واژه «قنطره» و «عقبه» در آیات قرآن و روایات اسلامی مطرح شده است و متکلمان نیز آن‌ها را در مباحث کلامی خود بکار برده‌اند.
کلمه‌ی «موقف» به معنی محل توقف(ایستگاه و کلمه‌ی «قنطره» به معنی «پل» و واژه‌ی «عقبه» به معنای «گردنه» است).
امیر مۆمنان (علیه‌السلام) در وصایای معروف خود به فرزند گرامیش امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)می‌فرماید:
«وَاعْلَمْ أَنَّ أَمامَکَ عَقَبَةً کَۆُوداً، اَلْمُخِفُّ فِیها أَحْسَنُ حالاً مِنَ الْمُثْقِلِ وَالمُبْطِئُ عَلَیْها أَقْبَحُ حالاً مِنَ الْمُسْرِع وَانّ مَهْبِطَکَ بِها لا مَحالَةَ إِمّا عَلی جَنَّة أَوْ عَلی نار...».([1])
«فرزندم بدان که (پس از مرگ) گردنه‌ی سختی در پیش رو داری، انسان‏های سبک‏بار (از نظر گناه) از افراد سنگین‏بار، وضعیت بهتری دارند، هر کس با تأمل و درنگ از آن عبور کند از آن کسی که با سرعت از آن می‌گذرد، وضع بدتری خواهد داشت پایان گذر از آن (فرودگاه) یا بهشت است و یا دوزخ».
مواقف قیامت از نظر متکلمان اسلامی
برخی از متکلمان اسلامی در مورد این مسئله به اجمال گذشته‌اند و هیچ گونه توضیحی درباره‌ی آن نداده‌اند ولی دو متکلم نامدار شیعهSadشیخ صدوق/ م381) و (شیخ مفید/م413) به تفسیر آن پرداخته و هر یک نظر خاصی را ابراز نموده است و ما در اینجا برای آگاهی خوانندگان دیدگاه آنان را یادآور می‌شویم:
عقبه های قیامت از نظر شیخ صدوق
شیخ صدوق در این مسئله (بسان دیگر مسایل کلامی) بیشتر به ظواهر توجه نموده و حاصل آنچه را که از ظاهر روایات در این باره به دست می‌آید، به عنوان اندیشه کلامی خود ابراز نموده است. وی می‌گوید:
«اعتقاد ما در مورد عقبه‌هایی که بر طریق و راه محشر قرار دارد، این است که هر یک از آن‌ها به نام یکی از فرایض دینی نام‌گذاری شده، و انسان موظف است از آن‌ها عبور نماید، هرگاه به خاطر کارهای نیک و در پرتو رحمت الهی از یکی از آن عقبه‌ها بگذرد به عقبه دیگر می‌رسد که باید از آن نیز عبور نماید، و به این ترتیب باید از همه‌ی موقف‌ها و عقبه‌ها بگذرد و در غیر این صورت به دوزخ سقوط خواهد کرد آنگاه می‌گوید: عقبه های یاد شده همگی بر «صراط» قرار دارند و نام یکی از آن‌ها «ولایت» است که همه‌ی اهل محشر در آنجا بازداشت می‌شوند و در مورد ولایت امامان معصوم (علیهم السلام) مورد سۆال قرار می‌گیرند خطرناک‌ترین عقبه های صراط، عقبه ای است که به نام «مِرْصاد» نام‌گذاری شده است و خداوند به عزت و جلال خود سوگند یاد کرده است که در این «عقبه» ستمگران را بازداشت نماید چنان که می‌فرماید:
(إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ) .([2])
«حقّا که آفریدگار تو در کمینگاه (ستمگران) است».
حضرت علی (علیه‌السلام) نیز به ستمگران هشدار داده می‌فرماید:
«وَلَئِنْ أَمْهَلَ اللّهُ الظّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَهَولَهُ بِالْمِرصادِعَلی مَجازِ طَریقِهِ» .([3])
«اگر خداوند به ستمگران مهلت می‌دهد ولی هرگز آنان را رها نخواهد کرد و در کمین گاهی در مسیرشان از آنان انتقام خواهد گرفت».
همان گونه که یادآور شدیم نظریه‌ی مرحوم صدوق در مورد مواقف و عقبه های قیامت در حقیقت تلخیص روایاتی است که در این باره آمده است، وما در اینجا نمونه‌هایی را یادآور می‌شویم:
1. از رسول گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم)روایت شده است که فرمودند: بر روی «صراط» سه «قنطره»(پل) نصب شده است:
الف. قنطره امانت و خویشاوندان.
ب. قنطره نماز.
ج. قنطره عدل الهی.
هرگاه انسان از دو قنطره نخست با موفقیت عبور نماید، در موقف عدل الهی قرار می‌گیرد و از وی درباره‌ی رعایت حقوق دیگران سۆال می‌شود و اگر به کسی ستم نموده است حق عبور از آن به وی داده نمی‌شود تا مجازات گردد.([4])
2. صدوق در ثواب الأعمال از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده است که در تفسیر آیه‌ی (إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ)فرمودند:
«قَنْطَرةٌ عَلَی الصِّراطِ لا یَجُوزُها عَبْدٌ بِمَظْلَمَة».([5])
3. از ابن عباس روایت شده است که بر جسر (پل) جهنم هفت موقف و بازداشتگاه است، در اولین موقف از توحید سۆال می‌شود اگر عقیده‌ی او در مورد توحید کامل باشد به موقف دوم می‌رسد که درباره‌ی نماز از او سۆال می‌شود هرگاه نماز را صحیح انجام داده است، به بازداشتگاه سوم انتقال داده می‌شود، و در آن از زکات سۆال می‌شود و پس از آن نوبت به روزه خواهد رسید و پس از آن موقف پنجم است که مربوط به حج است و ایستگاه ششم عمره و بالأخره هفتمین بازداشتگاه مربوط به مظالم (حقوق دیگران) است و سرانجام اگر از همین مواقف با موفقیت گذشت وارد بهشت می‌گردد.([6])
همان گونه که ملاحظه می‌شود، ظاهر روایات مزبور و روایات مشابه آن‌ها این است که در قیامت مواقف و قنطره هایی بر روی صراط نصب می‌گردد و در آن مواقف انسان‌ها درباره‌ی هر یک از فرایض دینی مورد سۆال قرار می‌گیرند.
عقبه های قیامت از نظر شیخ مفید
شیخ مفید در مباحث کلامی خود به عقل و داوری‌های آن بیشتر اعتماد می‌نماید و مفاهیم و مسایل کلامی و دینی را بر این اساس تفسیر می‌نماید و در شرح کلام صدوق می‌گوید:
عقبه های قیامت همان احکام دینی است که انسان‌ها باید در روز قیامت پاسخگوی آن‌ها باشند ولی هرگز مقصود این نیست که حقیقتاً در سرای دیگر کوه‌ها و گردنه های صعب‌العبوری بر صراط قرار دارد و بندگان موظفند تا از آن‌ها عبور نمایند و خود را به بهشت برسانند، بلکه مقصود از «عقبه»(گردنه) که در قرآن و روایات آمده است، همان دستورات الهی است که از آنجا که رعایت آن‌ها تحمل مشکلات و دشواری‌هایی را همراه دارد از آن‌ها به «عقبه» تعبیر شده است.([7])
سپس می‌افزاید: التزام به آنچه «حشویه» می‌گویند که روز قیامت، کوه‌هایی با گردنه ای صعب‌العبور آفریده می‌شود و اهل محشر باید از آن‌ها عبور نمایند، ادعایی بدون دلیل است، زیرا نه از نظر دلایل نقلی مطلب روشن و قابل اعتمادی در دست است و نه عقل در این باره قضاوت و حکمی دارد، زیرا آنچه از نظر عقل لازم و قطعی است، این است که بر اساس اصل حکمت الهی به برپایی قیامت حکم قطعی می‌نماید، ولی در مورد خصوصیات یاد شده اگر چه امکان آن را نفی نمی‌کند، ولی هیچ گونه حکمی بر لزوم آن ندارد.([8])
در توضیح کلام مفید یادآور می‌شویم واژه‌ی «عقبه» در قرآن در مورد برخی از فرایض و احکام الهی به کار رفته است چنان که می‌فرماید:
(فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَما أَدْریکَ مَا الْعَقَبَةُ * فَکُّ رَقَبَة * أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْم ذی مَسْغَبَة * یَتیماً ذا مَقْرَبَة * أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَة).([9])
«از گردنه صعب‌العبور به آسانی و به سرعت بالا نرفت و نمی‌دانی که آن گردنه چیست؟ آزاد کردن بنده، یا طعام دادن در روز فقر و تهیدستی به یتیم خویشاوند یا مسکین فوق‌العاده تهیدست و بیچاره».
قرآن کریم در تفهیم معارف عمیق و تعالیم عالی خود از روش تمثیل و تشبیه بهره می‌گیرد، و بدین طریق فهم عمیق‌ترین معارف را برای ذهن‌ها و اندیشه های معمولی آسان می‌سازد.
بررسی آیات تمثیلی قرآن خود بحث جداگانه ای را می‌طلبد که در حوصله‌ی بحث ما نیست.آیه‌ی یاد شده در حقیقت از آیات تمثیلی قرآن است، که واقعیت غیر محسوس را به واقعیت محسوس تشبیه می‌نماید، همه‌ی افراد با کوه و گردنه های صعب‌العبور آن به نوعی آشنایی دارند و دشواری عبور از آن‌ها برای نیل به مقاصد دنیوی برای همگان معروف و معهود است قرآن کریم در این آیات این واقعیت را بیان نموده است که رسیدن به مقاصد عالی اخروی و انسانی نیز در گرو تحمل مشکلات و سختی‌هایی است و راه رسیدن به آن رعایت قوانین الهی است و از آنجا که قوانین دینی با تمایلات مرزنشناس حیوانی تضاد و تصادم دارند، در حقیقت رعایت این قوانین بسان عبور از گردنه های سخت و صعب‌العبور است و هر کس در دنیا به آسانی از این گردنه‌ها بگذرد، یعنی قوانین الهی را کاملاً رعایت نماید در سرای دیگر نیز به آسانی از آن‌ها خواهد گذشت و «محاسبه» برای او سهل و آسان خواهد بود.
شاهد بر این مطلب آیات بعدی است چنان که می‌فرماید:
(ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ * وَالَّذینَ کَفَرُوا بِ آیاتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ * عَلَیْهِمْ نارٌ مُۆْصَدَةٌ) .([10])
«سپس از انسان‌هایی می‌باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به صبر و مهربانی سفارش می‌نمایند این گونه افراد در قیامت اهل سعادت و یُمن می‌باشند و آنان که به آیات ما کفر ورزیده‌اند، در سرای دیگر اهل شومی و شقاوتند، آتشی از هر جهت آنان را احاطه خواهد کرد».
در این آیات سرنوشت اخروی انسان‌ها و این که از اهل سعادت و یا شقاوت خواهند بود، نتیجه‌ی عبور آنان از «گردنه‌ها» دانسته شده و گردنه‌ها نیز به آزاد نمودن بردگان، اطعام یتیمان و تهیدستان، سفارش به صبر و مهربانی، در پرتو ایمان به خدا تفسیر شده است بنابراین مقصود از عقبه‌ها، همان ایمان به خدا و احکام الهی است، نه این که در واقع، کوه‌ها و گردنه‌هایی صعب‌العبور در قیامت پدید می‌آیند و به اهل محشر دستور داده می‌شود تا از آن‌ها بگذرند و وارد بهشت گردند بدیهی است آنچه در گذشتن از این نوع گردنه‌ها مۆثر و سودمند است، قدرت و توانایی جسمانی است نه ایمان و اعمال صالح ـ و حال آن که آنچه در قیامت مایه‌ی رسیدن به بهشت می‌باشد ایمان و عمل صالح است و توانایی جسمانی هیچ‌گونه تأثیری در این رابطه ندارند.
بنابراین می‌توان گفت آنچه مُعلّم شیعه (شیخ مفید) در این باره بیان نموده است صحیح‌تر و واقع‌بینانه تر به نظر می‌رسد.([11]).


منبع:tebyan.net
[1] . نهج‌البلاغه:صبحی صالح، بخش نامه‌ها و وصایا، شماره‌ی 31.
[2] . فجر/14.
[3] . نهج‌البلاغه: خطبه 71.
[4] . بحارالأنوار،ج7،ص125، روایت 11 وج8، باب 22، روایت 2و9.
[5] . بحار الأنوار،ج8،ص66.
[6] . بحارالأنوار،ج8،ص64.
[7] . بنابراین نباید به ظاهر این گونه تعبیرها جمود ورزید، بلکه این گونه تعبیرها نوعی تشبیه و تمثیل است که برای این که حقایق غیر محسوس برای ذهن‌های ابتدایی قابل درک باشد مورد استفاده قرار می‌گیرند.
[8] . بحارالأنوار،ج7،ص129.
[9] . بلد/11 ـ 16.
[10] . بلد/17 ـ 20.
[11] . منشور جاوید، ج9، ص 309 ـ 316.

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۱۹ اسفند ۱۳۹۱, ۰۸:۱۵ صبح
ارسال: #6
RE: عالم برزخ و قیامت
عالم برزج از زبان امیرمونان

امیر مؤمنان‌ فرمود: فرزند آدم‌ وقتیكه‌ به‌ آخرین‌ روز دنیا و اولین‌ روزآخرت‌ می‌ رسد، مال‌ و فرزندان‌ و اعمالش‌ در نظر اومجسم‌ می‌ شود!
نخست‌ متوجه‌ اموال‌ خود می‌ شود و به‌ او می‌ گوید: بخدا سوگند! من ‌برای‌ جمع‌ آوری‌ و حفظ‌ تو، بسیار حریص‌ بودم‌ و زیاد بخل‌ ورزیدم‌! حال‌ چه‌ كمكی‌ می‌ توانی‌ به‌ من‌ بكنی‌؟ ثروتش‌ به‌ او می‌ گوید: فقط‌ می‌ توانی ‌كفن‌ خود ر ا از من‌ برداری‌!
او متوجه‌ فرزندان‌ خود می‌ شود و به‌ آنها می‌ گوید: بخدا سوگند من‌ شما را خیلی‌ دوست‌ داشتم‌ و همواره‌ از شما حمایت‌ می‌ كردم‌! چه‌ خدمتی‌ می‌ توانید - در این‌ روز بیچارگیم ‌- به من‌ بكنید؟ می‌ گویند: هیچ‌! - غیر از اینكه‌ - تو را در قبرت‌ دفن‌ كنیم‌! سپس‌ متوجه‌ عمل‌ - عمل‌ صالح ‌- خود می‌ شود و می‌ گوید: بخدا سوگند! من‌ در باره‌ تو بی‌ رغبت‌ بودم‌ و تو بر من‌ گران‌ بودی‌! تو امروز چه‌ كمكی‌ به‌ من‌ می‌ كنی‌؟ می‌ گوید: من‌ در قبر و قیامت‌، مونس‌ توام‌! تا آنكه‌ من‌ و تو را بر پروردگارت‌ عرضه‌ بدارند!
آنگاه‌ امام‌ فرمود: اگر آدمی‌ در دنیا ولی‌ خدا باشد، عملش‌ بصورت‌ خوشبوترین‌ و زیباترین‌ و خوش‌ لباسترین‌ مرد، نزدش‌ می‌ آید و به‌ او می‌ گوید: تو را به‌ روحی‌ از خدا و ریحانی‌ و بهشت‌ پر نعمتی‌ بشارت می‌ دهم‌ كه‌ چه‌ خوش‌ آمدنی‌ كردی‌! او می‌ پرسد: تو كیستی‌؟ جواب‌ می‌دهد: من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ كه‌ از دنیا به‌ آخرت‌، كوچ‌ كرده‌ ام‌!
آدمی‌ در آن روز ، غسال‌ خود را می‌ شناسد و با كسانی كه‌ جنازه‌اش‌ را بر می‌ دارند، سخن‌ می‌ گوید و سوگندشان‌ می‌ دهد كه‌ عجله ‌كنند! همینكه‌ داخل‌ قبر شد، دو فرشته‌ نزدش‌ می‌ آیند كه‌ همان‌ دو فتان ‌قبرند! موی‌ بدنشان‌ آنقدر بلند است‌ كه‌ برروی‌ زمین‌ كشیده‌ می‌ شود وبا نیشهای‌ خود، زمین‌ را می‌ شكافند! صدایی‌ چون‌ رعد و قاصف‌ دارند . چشمانی‌ چون‌ برق‌ خاطف‌ وبرقی‌ كه‌ چشم‌ را می‌ زند! آنها از او می‌پرسند: خدایت‌ كیست‌؟ پیرو كدام‌ پیامبری‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟
امام‌ فرمود: اگر آدمی‌ در دنیا ولی‌ خدا باشد، عملش‌ بصورت‌ خوشبوترین‌ وزیباترین‌ وخوش‌ لباسترین‌ مرد، نزدش‌ می‌ آید وبه‌ او می‌ گوید: تورا به‌ روحی‌ از خدا وریحانی‌ وبهشت‌ پر نعمتی‌ بشارت می‌ دهم‌ كه‌ چه‌ خوش‌ آمدنی‌ كردی‌! او می‌ پرسد: تو كیستی‌؟ جواب‌ می‌دهد: من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ كه‌ از دنیا به‌ آخرت‌ ، كوچ‌ كرده‌ ام‌!
او جواب‌ می‌ دهد: خدایم‌، اللّه‌ است‌! پیامبرم‌، محمّد و دینم‌ اسلام‌است‌! آنها می‌ گویند: چون‌ در سخن‌ حق‌، پایدار مانده‌ ای‌، خدایت‌ بر آنچه ‌دوست‌ می‌ داری‌ و خشنودی‌، ثابت‌ بدارد! . . . در این‌ موقع‌، قبر او را تا آنجا كه‌ چشمش‌ كار می‌ كند، گشاده‌ می‌ كنند و دری‌ از بهشت‌ بررویش‌ می‌گشایند و به‌ وی‌ می‌ گویند: با دیده ‌روشن‌ و با خرسندی‌ خاطر بخواب ، آنطور كه‌ جوان‌ نورس‌ و آسوده‌ خاطر می‌ خوابد!
ولی‌ اگر دشمن‌ پروردگارش ‌باشد، فرشته‌ اش‌ بصورت‌ زشت‌ ترین‌ صورت‌ و لباس‌ و بدترین‌ چیز، نزدش‌ می‌ آید و به‌ وی‌ می‌ گوید: بشارت‌ باد تو را به‌ ضیافتی‌ از حمیم‌ دوزخ‌! و جایگاهی‌ از آتش‌!
او نیز غسّال‌ خود را می‌ شناسد و تشییع‌ كنندگان‌ را قسم‌ می‌دهد كه‌: مرا بطرف‌ قبر مبر! و چون‌ او را داخل‌ قبرش‌ كنند، دو فرشته‌ سؤال‌ كننده ‌نزد او می‌ آیند و كفن‌ او را از بدنش ‌كنار زده‌، می‌ پرسند: خدا و پیامبرت ‌كیست‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟
او می‌ گوید: نمی‌ دانم‌! می‌ گویند: هرگز ندانی‌ و هدایت‌ نشوی‌! سپس ‌او را با گرز، آنچنان‌ می‌ زنند كه‌ تمام‌ جنبنده‌ هائی كه‌ خدا آفریده‌، به‌ غیر ازانس‌ و جن‌، از آن‌ ضربت‌ تكان‌ می‌ خورند! آنگاه‌ دری‌ از جهنم‌ برویش‌ باز نموده‌، به‌ او می‌ گویند: با بدترین‌ حال‌، بخواب‌! آنگاه‌ قبرش‌، آنقدر تنگ‌ می‌ شود كه‌ بر اندامش‌ می‌ چسبد، آنطور كه‌ نوك‌ نیزه‌ به‌ غلافش‌ می‌چسبد، بطوریكه‌ مغز سرش‌ از بین‌ ناخن‌ و گوشتش‌، بیرون‌ می‌ آید! خداوند مار و عقرب‌ زمین‌ و حشرات‌ را بر او مسلط‌ می‌ كند تا نیشش‌ بزنند و او بدین‌ حال‌ خواهد بود تا خداوند او را از قبرش‌ محشور كند!
منبع:tebyan.ne

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا