ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
روزهای بعد از رحلت حضرت محمد رسول الله (ص) از زبان حضرت زهرا (س)
۲۷ فروردين ۱۳۹۱, ۰۱:۵۰ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ فروردين ۱۳۹۱ ۰۱:۵۱ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #1
[split] * زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها *
شب خاکسپاری فاطمه زهرا از زبان امام حسین علیه السلام


امام حسين عليه السلام فرمود: وقتي فاطمه (سلام الله عليها) از دنيا رفت، امير مومنان (عليه السلام) مخفيانه او را به خاک سپرد و جاي قبر او را با خاک يکسان نمود . سپس برخاست و رو به قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) کرد و گفت: سلام من بر تو باد اي رسول خدا ، و سلام بر تو از سوي دخترت و زائرت و همان که در بقعه تو زير خاک آرميده و خداوند براي او چنان خواست که هر چه زودتر به تو ملحق شود. اي رسول خدا! صبرم از فراق دختر برگزيده ات کم شده و شکيبايي ام از سرور زنان جهان از دست رفته ، مگر اينکه همانطور که در مصيبت جانگداز تو صبر کردم در اين جا نيز صبر کنم، چرا که من با دست خود تو را در قبر نهادم و جان تو از ميان سينه و گلوي من گذشت . آري ، بهترين جمله براي من، در کتاب خدا وجود دارد که فرموده:

"ما هم از خداييم و همه به سوي او باز مي گرديم."[1]

امانت بازگردانده شد و زهرا از دستم ربوده شد، اي رسول خدا ؛ چقدر اين آسمان نيلگون و زمين تيره در نظرم زشت جلوه مي کند. اندوهم هميشگي است و شبم به بيداري مي گذرد، و غم از دلم رخت نمي بندد تا خداوند خانه اي را که تو در آن اقامت داري برايم برگزيند. غصه اي دارم جگرسوز و اندوهي شورانگيز، چه زود ميان ما جدايي افتاد...و تنها به خدا شکايت مي برم.

حضرت در اين جا مناجات با پيامبر خدا را ادامه مي دهد و از امت گله مي کند و از احوال فاطمه زهرا و سوز سينه اش و غم و اندوه وي مي گويد. آنگاه امير مومنان ادامه مي دهد:

آه آه...باز هم شکيبايي مبارک تر و زيباتر است، و اگر بيم غلبه چيره شوندگان نبود براي هميشه در اين جا مي ماندم و درنگ مي نمودم و بر اين مصيبت بزرگ مثل زنان عزيز مرده شيون مي کردم. در مقابل چشم خدا دخترت پنهاني به خاک سپرده مي شود ، و حقش پايمال و از ارثش ممنوع مي گردد با اين که هنوز خيلي زمان نگذشته و ياد تو از ياد ها نرفته است![3]

آري! اين سخنان اميرمومنان در شب خاکسپاري همسرش است. جملات خود گوياي مظلوميت حق هستند...

-------------------
1.سوره بقره/156
2.به نقل از کتاب امير المومنين علي ابن ابيطالب تاليف احمد رحماني همراه با تلخيص
.کافي 1/381

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط del shekaste ، seyedebrahim ، هُدهُد صبا ، hamed ، فاطمه گل
۲۲ دي ۱۳۹۱, ۱۲:۲۴ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ دي ۱۳۹۳ ۰۴:۲۱ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #2
Lightbulb روزهای بعد از رحلت حضرت محمد رسول الله (ص) از زبان حضرت زهرا (س)
«هو الباقي»
سلام به همه
بامرگ تو رشته ‏اى پاره شد که در مرگ دیگران چنین قطع نشد و آن نبوت و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانى بود . مصیبت تو دیگر مصیبت دیدگان را تسلى دهنده ست ‏یعنى پس از مصیبت تو دیگر مرگ ها اهمیتى ندارد . و از طرفى این یک مصیبت همگانى است که عموم مردم به خاطر تو عزادارند .
به گزارش ، رحلت پیامبر اکرم (ص) براى حکومت اسلامى و امت اسلام حادثه‏ اى سخت و جانسوز بود . چنانکه امیرالمؤمنین(ع) مى ‏فرماید: «بابی انت و امی یا رسول الله (ص) لقد انقطع بموتک ما لم ‏ینقطع بموت غیرک من النبوة والانباء و اخبارالسماء . خصصت ‏حتى صرت مسلیا عمن سواک و عممت ‏حتى صار الناس فیک سواء و لولا انک امرت بالصبر و نهیت عن الجزع، لانفدنا علیک ماءالشؤون . و لکان الداء مماطلا و الکمد محالفا و قلالک . . . (۱) ؛
پدر و مادرم فدایت اى پیامبر خدا، با مرگ تو رشته ‏اى پاره شد که در مرگ دیگران چنین قطع نشد و آن نبوت و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانى بود . مصیبت تو دیگر مصیبت دیدگان را تسلى دهنده ست ‏یعنى پس از مصیبت تو دیگر مرگ ها اهمیتى ندارد . و از طرفى این یک مصیبت همگانى است که عموم مردم به خاطر تو عزادارند . اگر نبود که امر به صبر و شکیبایى فرموده ‏اى و از بی‏تابى نهى نموده ‏اى آنقدر گریه مى ‏کردم که اشک هایم تمام شود . و این درد جانکاه همیشه در من مى ‏ماند و حزن و اندوهم دائمى مى‏ شد. که همه اینها در مصیبت تو کم و ناچیز است.»
سختى مصیبت رحلت پیامبر به قدرى بود که امام على مى ‏فرماید: « فضجت الدار الافنیة(۲)؛ گویا در و دیوار خانه فریاد مى ‏زد.»
پیامدهاى رحلت از زبان مبارک حضرت زهرا (س)
در این مقال بنابر آن است که پیامدهاى رحلت پیامبر اکرم (ص) از نگاه تنها یادگارش، حضرت فاطمه سلام الله علیها بیان شود. او که بضعة الرسول است (۹) و به تعبیر امام على (ع) بقیة النبوة (۱۰) است و به اعتراف دیگران، خیرة النساء و ابنة خیر الانبیاء، صادقة فی قولک، سابقة فی وفور عقلک است.
او که هم مردمان مکه و مدینه را دیده و هم شاهد حیات پیامبر اکرم (ص) بوده و هم در کنار پیامبر و حضرت امیر(ع) حوادث ریز و درشت عصر نبوت و روزهاى بعد از رحلت و حوادث تلخ و دردناک آن ایام کوتاه را به دقت زیر نظر داشته است . آرى او مى ‏تواند پیامدهاى تاسف بار رحلت پیامبر را خوب بیان کند . در اینجا به مواردى از آنها مى ‏پردازیم:
آن حضرت در خطبه فدکیه (۱۴) و خطبه‏اى که بعدا در جمع زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند (۱۵) ایراد فرموده‏اند، پیامدهاى رحلت پیامبر را بیان مى ‏کنند از جمله آنها عبارتند از:
۱٫ ایجاد ضعف و سستى در میان مردم . استومع وهنه « یا وهیه.‏» (۱۶) حضرت در خطبه ‏اى که در حضور زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند نیز این امر را تذکر دادند و با تاسف فرمودند: « فقبحا لفلول الحد واللعب بعد الجد و قرع الصفاة (۱۷) ؛ چه زشت است ‏سستى و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و کوشش .»
۲٫ تفرقه و اختلاف به وجود آمد . «استنهر فتقه وانفتق رتقه (۱۸) ؛ تشتت و پراکندگى گسترش یافت . و وحدت و همدلى از هم گسست.» استنهر از نهر به معناى وسعت و زیادى است، فتق به معناى جدایى و پاره پاره شدن است. انفتق از انفتاق یعنى شکافتن و رتق هم به معناى همبستگى و اتحاد است . درقرآن کریم نیز آمده است که: «ان السموات والارض کانتا رتقا ففتقناهما (۱۹) ؛ (آیا کافران ندیدند) که آسمان ها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم .»
۳٫ امید و آرزوهاى مسلمانان به ناامیدى تبدیل شد. آنان که به پیامبر اکرم (ص) و احکام عالیه اسلام ناب حضرتش دلخوش کرده بودند از نعمت دین الهى و حکومت اسلامى بهره ‏مند گشته بودند. اکنون با دیدن حوادث بعد از آن حضرت مایوس شده و امیدشان به یاس مبدل گشت . « واکدت الامال‏.» (۲۰)
۴ . به حریم پیامبر بى ‏حرمتى شد . « اضیع الحریم و ازیلت الحرمة عند مماته (۲۱)؛ هنوز جسد مبارک پیامبر بر زمین است. در اجتماع سقیفه (۲۲) بدون نظرخواهى از خاندان پیامبر به تعیین جانشین براى آن حضرت مى‏پردازند. و حق اهل بیت‏ حضرتش را ضایع مى‏ کنند . چنانکه حضرت على(ع) مى ‏فرماید:” فوالله ما کان یلقى فى روعى، ولا یخطر ببالى ان العرب تزعج هذا الامر من بعده (ص) عن اهل بیته ولا انهم منحوه عنی من بعده” (۲۳) ؛ به خدا سوگند نه در فکرم مى‏گذشت و نه در خاطرم مى ‏آمد که عرب خلافت را پس از رسول خدا از اهل بیت او بگرداند. یا مرا پس از وى از عهده دار شدن حکومت‏ باز دارند.» و حتى در لحظات واپسین عمر حضرت و هنگام رحلت ایشان، هنگامى که قلم و لوحى طلب فرمودند به آن حضرت بى‏ حرمتى کردند و نداى ” فانه یهجر” سر دادند. (۲۴) و مدتى هم از رحلت ‏حضرت نگذشت که به در خانه تنها یادگارش آمدند و چه بى ‏حرمتی ها که نکردند. چنانکه حضرت زهرا فرمود: یا ابتاه یا رسول الله هکذا کان یفعل بحبیبتک وابنتک … . (۲۵)
یا ابتاه یا رسول الله ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب وابن ابى قحافة (۲۶) ؛ بابا اى رسول خدا پس از تو از دست زاده خطاب و زاده ابى قحافه چه بر سر ما آمد. (۲۷)
[align=CENTER]۵ . خط نفاق و دورویى آشکار شد . « ظهر فیکم حسکة النفاق.‏» (۲۸) حضرت در جاى دیگرى از همین خطبه، با کنایه زیبایى به این نفاق افکنى پرداخته است و فرموده است: « تشربون حسوا فى ارتغاء و تمشون لاهله و ولده فى الخمر والضراء و نصبر منکم على مثل حز المدى، و وخز السنان فى الحبشاء (۲۹) ؛ شیر را اندک اندک با آب ممزوج نمودید و به بهانه این که آب مى‏نوشید، شیر را خوردید. کنایه از نفاق است که تظاهر به عملى مى ‏شود که در واقع خلاف آن است (۳۰) و براى نابودى اهل بیت او در پشت تپه‏ ها و درختان کمین کردید . و ما بر این رفتار شما که مانند بریدن کارد و فرو بردن نیزه در شکم، دردآور و کشنده است صبر مى ‏کنیم .»
۶ . دین و معنویت کم رنگ شد . « و سمل جلباب الدین.‏» (۳۱) «جلباب‏» چادر یا عبایى که بدن انسان را مى‏پوشاند، حضرت زهرا (س) تعبیر به جلباب دین فرموده . چون دین نیز تمام زوایاى زندگى فردى و اجتماعى انسان را در بر مى ‏گیرد، همانگونه که چادر و عباء تمام بدن انسان را در بر مى ‏گیرد. (۳۲) و در عبارتى دیگر فرموده‏اند: «… اطفاء انوار الدین الجلى و اهمال سنن النبى الصفى (۳۳) ؛ به خاموش کردن انوار درخشان دین و بى ‏اهمیت کردن و مهمل گذاردن سنت‏هاى پیامبر برگزیده خدا همت گماردید.»
۷ . مردم دچار بى‏تفاوتى شدند . حضرت خطاب به انصار که با جان و مال پیامبر را کمک کرده بودند چنین فرمودند: « یا معاشر الفتیة و اعضاء الملة، و حضنة الاسلام ما هذه الغمیزة فی حقی و السنة عن ظلامتى (۳۴) ؛ اى گروه جوانمرد، اى بازوان ملت و یاوران اسلام، این غفلت و سستى و ضعف شما در حق من و تغافل و بى‏تفاوتى و خواب آلودگى درمورد دادخواهى من، چیست؟»
۸ . مردم پیمان شکنى کردند . فرمودند:« فانى حرتم بعد البیان و اسررتم بعد الاعلان و نکصتم بعد الاقدام (۳۵) ؛ پس چرا بعد از بیان حق حیران و سرگردانید، و بعد از آشکار کردن عقیده پنهان کارى مى ‏کنید و بعد از آن پیشگامى و روى آوردن به عقب برگشته پشت نموده‏اید.» حضرت زهرا سلام الله علیها، در این فراز به حادثه غدیر اشاره مى ‏کند که پیامبر اکرم (ص) آن را براى مردم بیان فرمود و به آنها اعلام کرد و آنان نیز با على (ع) بیعت کردند . اما اکنون بیعت‏ خود را شکستند .
۹ . مردم دچار وسوسه‏ هاى شیطانى شدند . « تستجیبون لهتاف الشیطان الغوى (۳۶) ؛ به شیطان گمراه کننده پاسخ مثبت دادید.» و در جاى دیگر از خطبه فرموده ‏اند:« اطلع الشیطان راسه من مغزره هاتفا بکم فالفاکم لدعوته مستجیبین (۳۷) ؛ شیطان سر خود را از مخفی گاه به در آورد. شما را فراخواند، دید که پاسخگوى دعوت باطل او هستید… .» «مغزر» یعنى مخفى گاه . در اینجا شیطان به سنگ پشت و خارپشت تشبیه شده است. چون آن هم وقتى دشمن را مى ‏بیند، سرش را در لاک خود فرو مى‏ برد. اما وقتى که محیط را بدون خطر احساس کرد، سر خود را بیرون مى ‏آورد. شیطان نیز تا وقتى که پیامبراکرم (ص) زنده بودند، سرش را در لاک خود فرو برده بود و جرات نمى ‏کرد خود را نشان دهد . ولى بعد از آن سرش را بیرون آورد و به تحریک مردم پرداخت. (۳۸)
۱۰٫ شتاب در شنیدن حرف هاى بیهوده و بى ‏اساس . « معاشرالناس المسرعة الى قیل الباطل المغضیة على الفعل القبیح الخاسر (۳۹) ؛ اى گروه مردم که به سوى شنیدن حرف هاى بیهوده شتاب مى‏کنید، و کردار زشت زیانبار را نادیده مى ‏گیرید.»
۱۱٫ نطفه مظاهر فساد روئیدن گرفت . در پایان خطبه عیادت خطاب به زنان مهاجر و انصار فرمود: « اما لعمری لقد لقحت فنظرة ریثما تنتج ثم احتلبوا مل‏ء القعب دما عبیطا و ذعافا مبیدا(۴۰) ؛ به جان خودم سوگند نطفه فساد بسته شد، باید انتظار کشید تا کى مرض فساد پیکر جامعه اسلامى را از پاى درآورد که پس از این از پستان شتر به جاى شیر خون بدوشید و زهرى که به سرعت هلاک کننده است .
۱۲٫ فرصت طلبان به سر کار آمدند . حضرت سلام الله علیها در فرازهایى از خطبه فدکیه به گروه هاى فرصت طلب که منتظر بودند تا بعد از رحلت پیامبر از موقعیت ‏بهره برند پرداخته است . و ویژگى ‏هاى آنها را نیز بیان فرموده است .
  • پى ‏نوشت‏ها:
    ۱ . نهج البلاغه (صبحى صالح) خطبه ‏۲۳۵ .
    ۲٫ همان، خ ۱۹۷ .
    ۳ . همان، خ‏۱۹۲، بندهاى ۹۸ – ۱۰۲ .
    ۴ . همان، نامه ‏۹ .
    ۵ . همان، نامه‏ ۳۶ .
    ۶ . نهج الحیاة فرهنگ سخنان فاطمه علیهاالسلام، ۱۳۸، حدیث ۵۹ .
    ۷ . حجرات (۴۹) آیه‏۱۴ .
    ۸ . نهج البلاغه، نامه ‏۶۲ .
    ۹ . بحارالانوار، ج‏۴۳، ص‏۲۳، حدیث‏۱۷ .
    ۱۰ . الاحتجاج، (اسوه) ج‏۱، ص‏۲۸۲ .
    ۱۱٫ این خطبه در منابع متعددى آمده است . از جمله: الاحتجاج طبرسى (چاپ
    اسوه) ج‏۱، شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید معتزلى، ج‏۱۶، ص‏۲۱۱ به بعد . و
    در کتاب هاى مستقلى نیز ترجمه و شرح آن نوشته شده است از جمله: درس هایى
    از خطبه حضرت زهرا، حسینعلى منتظرى . شرح خطبه حضرت زهرا در دو جلد .
    عزالدین حسینى زنجانى، قطره‏اى از دریا . على ربانى گلپایگانى .
    ۱۲ . ر . ک به الاحتجاج، ج‏۱، بحارالانوار، ج‏۴۳، ص‏۱۵۸ به بعد .
    ۱۳٫ الاحتجاج، ج‏۱، ص‏۲۷۰ .
    ۱۴ . همان، ص‏۲۸۷ .
    ۱۵ . همان، ص‏۲۷۰ .
    ۱۶ . انبیاء، ۳۰ .
    ۱۷ . الاحتجاج، ج‏۱، ص‏۲۷۰ .
    ۱۸ . همان .
    ۱۹٫ درباره سقیفه از جمله ر . ک به شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج‏۲، ص‏۲۰ – ۶۰ و ج‏۶، صص ۵ – ۵۰ .
    ۲۰ . نهج البلاغه، نامه‏۶۲ .
    ۲۱ . الارشاد شیخ مفید، ترجمه آقاى رسولى محلاتى چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ج‏۱، ص‏۲۵۰ .
    ۲۲ . نهج الحیاة فرهنگ سخنان فاطمه سلام الله علیها، ۱۴۷ .
    ۲۳ . همان، ۲۵۰ .
    ۲۴ . امام على، عبدالفتاح عبدالمقصود، (ترجمه به فارسى) ج‏۱، ص‏۳۲۸ .
    ۲۵ . الاحتجاج، ج‏۱، صص‏۲۶۳ و ۲۶۴ .
    ۲۶ . همان، ۲۶۶ .
    ۲۷ . ر . ک به قطره‏اى از دریا، شرح خطبه حضرت زهرا، ۱۲۶ .
    ۲۸ . الاحتجاج، ج‏۱، ص‏۲۶۴ .
    ۲۹ . درس هایى از خطبه حضرت زهرا، ص ۱۱۸ .
    ۳۰ . الاحتجاج، ج‏۱، ص‏۲۶۶ .
    ۳۱ . همان، ۲۶۹ .
    ۳۲ . همان، ۲۷۲ .
    ۳۳ . همان ۲۶۶ .
    ۳۴ . همان ۲۶۴ .
    ۳۵ . درس هایى از خطبه حضرت زهرا، ص۱۲۰ .
    ۳۶ . الاحتجاج، ج‏۱، ص‏۲۷۸ .
    ۳۷ . همان، ص ۲۹۰ .
  • مشرق

اللهم عجل لوليك الفرج
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گمنام ، seyedebrahim ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا