ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یه درخواست مهم
۱۹ آذر ۱۳۹۱, ۰۷:۲۴ صبح
ارسال: #1
یه درخواست مهم
دوستم در امریکا زندگی میکند و عاشق یک مرد امریکایی اما مسیحی شده از انجا که دوست داره با این فرد ازدواج کنه ایا لازم است مرد مسیحی مسلمان شود؟دوستم میگوید در کدام ایه از قران کریم نسبت به این موضوع اشاره شده است؟

لازم به کره دوستم ترجمه قران رو خوانده و متوجه این مطلب نشده منظورم متوجه نشده در کدام ایه شریفه خداوند فرموده زن مسلمان باید با مرد مسلمان ازدواج کند؟
خواهش میکنم کمک کنید تا پاسخ دوست خود را بدهم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، گمنام ، شادی زهرا
۱۹ آذر ۱۳۹۱, ۰۸:۱۴ صبح
ارسال: #2
RE: یه درخواست مهم
به نام خدا
با سلام

اتفاق نظر فقهاى شيعه واهل سنت وظاهر آيات قرآن بر اين است كه ازدواج زن مـسلمان با هر فرد غير مسلمان ـ اعم از اين كه كتابى باشد يا غير كتابى ـ جايز نيست , چـنـان كه آيه 221 سوره بقره مى فرمايد: ولاتنكحوا المشـركيـن حتى يومنوا ولعبد مـومن خير من مـشرك , ودر سوره ممتحنه (آيه10 ) مى خوانيم كه :فلا ترجعوهن الي الكفار لاهن حل لهم ولاهم يحلون لـهـنـ .
بـنـابراين , اين آيات تصريح دارد كه زنان مسلمان نمى توانند با افراد مشرك يا مردان كافر غيرمشرك ازدواج كنند, چه اين كه در سوره مائده ـ كه از حيث نزول آخرين آيات قرآن است ـ تنها ازدواج بـا زنـان اهل كتاب را بر مسلمانان حلال محسوب كرده ونه عكس آن را واز طرفى روايات فراوانى به صورت صريح , ازدواج زنان مسلمان با مردان غير مسلمان را مطلقا ممنوع دانسته است .
الـبـته فلسفه تحريم اين ازدواج در قرآن وروايات , خوف تاثير پذيرى مردان وزنان مسلمان از غير مـسـلمانان وراه يافتن ضعف عقيدتى واخلاقى آنان به مسلمانان ذكر شده است , ولى از آن جا كه ايـن تـاثـيـر پذيرى در مورد مردان (به خصوص در دوران حاكميت اسلام ) ضعيف تر است , لذا در شرايطى كه غيرمسلمانان ضعيف بوده وبا مسلمانان قرار داد ذمه امضا كرده باشند, به مردان اجازه ازدواج داده شـده , ولـى از آن جـا كه زنان به صورت نسبى در معرض تاثير پذيرى جدى ترى قرار دارند, از اين ازدواج مطلقا منع شده اند.
قـرآن كريم پس از حكم به لزوم اجتناب از ازدواج با مشركان مى فرمايد: اولئك يدعون الي النار والله يدعوا الي الجنةوالمغفرة(بقره (2) آيه 221)
وصدوق در كتاب علل الشرائع (ج2 , ص 502) در مورد اين كه چرا ازدواج مردان با زنان مستضعف از ناصبى ها وب جايز است , ولى زنان حق ندارند با چنين مردانى ازدواج نمايند, روايتى از زراره نقل كرده كه امام صادق (ع) فرمود: تـزوجـوا فى الشكاك ولاتزوجوهم لان المراةتاخذ من ادب زوجها ويقهرها على دينه , با زنان شكاك ومـردد در ديـن خـود, ازدواج كنيد وزنان مسلمان را به شكاكان تزويج ننماييد, چه اين كه زن از شوهرش تربيت مى پذيرد وشوهر او را مجبور مى كند كه به آيين خود در آيد.
چـنـان كه در كتاب بحارالانوار (ج103 , ص 377 و380) روايتى به همين مضمون آمده كه از افراد بـى اعتقاد وبى اطلاع زن بگيريد, ولى به آنان زن ندهيد, زيرا زنان در معرض تاثير پذيرى بيشترى از شوهرانشان هستند ومردان نيز زنان را مجبور به پذيرش آيين خود مى نمايند.
اشـكـال : مـمـكـن است گفته شود كه اگر فلسفه حكم چنين است , پس چه مانعى دارد كه در شـرايـطى كـه بـا اطـمـيـنان چنين خطرى وجود ندارد, بلكه شرايط به گونه اى است كه زنان مى توانند شوهرانشان را به پذيرش اسلام متمايل سازند, اين ازدواج جايز باشد, چنان كه مسيحيان نيز در شرايطى كه به اين امر اطمينان داشته باشند, به زنان خويش چنين اجازه اى را مى دهند.
پـاسـخـ اين كه : آنچه در فلسفه حكم تحريم ازدواج وتفاوت زنان ومردان ياد شده , علت تامه حكم نـيـست , چه اين كه ممكن است مصالح ومفاسد بسيار ديگرى نيز در وضع حكم فوق مطرح باشد, كـه ما از آنها بى اطلاعيم .
گذشته از اين كه ممكن است اين تاثير پذيرى به اصطلاح فقها حكمت حـكـم مزبور بوده باشد, نه علت حكم وهيچ مانعى ندارد كه قانون به دليل ضرر احتمالى در اكثر موارد كارى را بر همگان حرام نمايد.
بنابراين ادله تحريم ازدواج زنان مسلمان با غير مسلمان صراحت دارد وهمه فقهاى اسلام نيز حكم بـه حرمت داده اند, بنابراين ترديدى در اين تحريم وجود ندارد واز آن جاكه تشخيص مصالح احكام وعـلـل آن معمولا براى ما غير ممكن است , ما نمى توانيم براساس تخيل وحتى احتمالات قوى نيز دست از حكم شارع برداريم .
بعضى از فقها خواسته اند با آيه 141 سوره نساء: لـن يـجـعـل الله للكافرين على المومنين سبيلا بر عدم جواز ازدواج زن مسلمان با مرد غير مسلمان استدلال كنند, چه اين كه لازمه اين ازدواج سلطه غير مسلمان بر مسلمان خواهد بود.
ولـيـكـن مـمـكـن اسـت گفته شود كه اصل عدم سلطه شامل چنين مواردى نمى شود, كه فرد مـسـلمان به صورت آزاد, ضمن عقد لازم , چيزى را براى فرد كافر متعهد گردد ومتقابلا شخص كـافـر نـيـز چيزى را به نفع مسلمان به عهده بگيرد, وگرنه بايستى بگوييم : هرگونه معامله ويا قـراردادى كه از آن نفعى به كافر برسد ممنوع است و اين چيزى است كه هيچ فقيهى آن را نگفته است .
البته ممكن است گفته شود كه در عقد ازدواج , خصوصيت ويژه اى نهفته است , چه اين كه طبق آداب ورسوم اجتماعى , زن بايد در محدوده وسيعى مطيع امر شوهرش باشد, بنابراين , لازمه عـقـد ازدواج بـاكـافـر, سـلـطه كافر بر زن مسلمان خواهد بود, ولى به هر حال اين دليل اخص از مـدعـاسـت , زيـرا ترديدى نيست كه ازدواج زن مسلمان با كافر در تمامى موارد وزمانها سلطه به شمار نمى آيد وبه خصوص در جوامعى كه آزادى عقيدتى بر آنها حاكم است .
بعضى از نويسندگان معاصر, عدم جواز ازدواج زن مسلمان با مرد كافر را معلول عدم اعتراف غير مـسـلـمـانان به مشروعيت آيين اسلام دانسته اند, بدين معنا كه زن مسيحى در خانواده مسلمان مـورد تحقير دينى قرار نمى گيرد, زيرا آزادى مذهبى از طرف اسلام پذيرفته شده است , ولى زن مـسلمان در خانواده مسيحى به طور طبيعى مورد تحقير دينى قرار خواهد گرفت , زيرا مسيحيت آزادى ديـنـى را قـبـول ندارد وتنها مذهب نجات بخش را آيين مسيح مى داند, چنان كه يهوديت ودين زرتشت نيز چنين تلقى اى دارند واين احتمال بسيار مقبولى است.(حقوقدان معاصر, الحافظ صيرى , در كتاب المقارنات والمقابلات پس از اين كه جواز ازدواج مردان مسلمان بازنان اهل كتاب را متذكر مى شود, مى نويسد: علت عدم جواز ازدواج زنان مسلمان بـا مردان اهل كتاب , اين است كه مردان بر زنان سلطه داشته اند واز طرفى مسلمانان به دليل اين كـه معتقد به پيامبرانى مانند موسى وعيسى ـ عليهما السلام ـ هستند, بين زنان اهل كتاب وزنان مـسـلـمان تفاوتى قائل نمى شوند, ولى مردان اهل كتاب از آن جا كه پيامبر اسلام را قبول ندارند, قهرا زنان مسلمان به وسيله آنان مورد تحقير قرار خواهند گرفت .)

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گلناز71 ، هُدهُد صبا ، شادی زهرا
۱۹ آذر ۱۳۹۱, ۰۹:۱۶ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ آذر ۱۳۹۱ ۱۰:۵۷ صبح، توسط گلناز71.)
ارسال: #3
RE: یه درخواست مهم
ممنونم یه سوال اما اگر مرد مسیحی به حضرت محمد (ص) و اهل بیت پاکش ایمان داشته باشد (مانند ارامنه عزیز کشورمان که ارادت خاصی به ائمه اطهار دارن )
ایا باز هم ازدواج ایراد دارد و اما یک سوال دیگر درایه 141 سوره النسا
«همانان كه مترصد شمايند پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد مى‏گويند مگر ما با شما نبوديم و اگر براى كافران نصيبى باشد مى‏گويند مگر ما بر شما تسلط نداشتيم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان باز نمى‏داشتيم پس خداوند روز قيامت ميان شما داورى مى‏كند و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان براى كافران راه [تسلطى] قرار نداده است»

چه قسمتی از ایه اشاره کرده بر این مسئله در صورتی که قران کریم برابری زن و مرد رو همیشه مدنطر قرار داده
به طوری که این برابری در ایه 221 سوره بقره مشهود است به رن و مرد دستور داده است که با زنان و مردان مشرک ازدواج نکنید

و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا كنيز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند [زيبايى] او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد آنان [شما را] به سوى آتش فرا مى‏خوانند و خدا به فرمان خود [شما را] به سوى بهشت و آمرزش مى‏خواند و آيات خود را براى مردم روشن مى‏گرداند باشد كه متذكر شوند


چگونه برایش توضیح دهم که قابل فهم باشد البته من خودم اهتقاد دارم زن مسلمان باید با مرد مسلمان ازدواج کند اما نمیتوانم برای دوستم توضیح دهم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گمنام
۱۹ آذر ۱۳۹۱, ۰۳:۳۳ عصر
ارسال: #4
RE: یه درخواست مهم
سلام خسته نباشید می شه دعای نور را با اعراب کامل قرار دهید البته دعای نور حضرت فاطمه خیر .خیلی به این دعا احتیاج دارم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، گمنام ، گلناز71 ، شادی زهرا
۱۹ آذر ۱۳۹۱, ۰۳:۳۹ عصر
ارسال: #5
RE: یه درخواست مهم
ابن طاووس در كتاب«مهج الدعوات»از سلمان روايتى نقل كرده كه:در آخر روايت مطلبى آمده به اين مضمون: حضرت فاطمه عليها السلام كلامى به من آموخت كه از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله فراگرفته بود،ايشان آن را در صبح و شام مى‏خواند به من فرمود: اگر مى‏خواهى هرگز در دنيا دچار تب نشوى بر آن مداومت كن.و آن كلام اين است:
بِسْمِ اللّهِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ بِسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُورِ بِسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَْالنُّورِ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ فى كِتابٍ مَسْطُورٍ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِي مَحْبُورٍ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ وَبِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ مَشْكُورٌ وَصَلَّى اللّهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
به نام خداى نور،به نام خداى نور نور،به نام خداى نور بر نور،به نام خدايى كه تدبيرگر امور است،به نام خدايى كه نور را از نور آفريد،و سپاس خدايى را كه نور را از نور آفريد،و نور را در كوه طور فرو فرستاد در كتابى بر نوشته،در ورقه‏اى گشوده،با اندازه‏اى درخور،بر پيامبرى‏ آراسته،سپاس خداى را كه به عزّت ياد شود،و به عظمت مشهور است،و بر شادى و بدحالى سپاسگزارى شود، درود خدا بر آقاى ما محمّد و خاندان پاكش.
سلمان فرموده:چون آن را از حضرت فاطمه(س) آموختم به خدا آن را به بيش از هزار نفر از مردم مكه و مدينه كه دچار تب بودند تعليم دادم،پس همه آنان به اذن خداى تعالى شفا يافتند.

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گمنام ، گلناز71 ، شادی زهرا
۱۹ آذر ۱۳۹۱, ۰۵:۱۹ عصر
ارسال: #6
RE: یه درخواست مهم
(۱۹ آذر ۱۳۹۱ ۰۹:۱۶ صبح)گلناز71 نوشته:  ممنونم یه سوال اما اگر مرد مسیحی به حضرت محمد (ص) و اهل بیت پاکش ایمان داشته باشد (مانند ارامنه عزیز کشورمان که ارادت خاصی به ائمه اطهار دارن )
ایا باز هم ازدواج ایراد دارد و اما یک سوال دیگر درایه 141 سوره النسا
«همانان كه مترصد شمايند پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد مى‏گويند مگر ما با شما نبوديم و اگر براى كافران نصيبى باشد مى‏گويند مگر ما بر شما تسلط نداشتيم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان باز نمى‏داشتيم پس خداوند روز قيامت ميان شما داورى مى‏كند و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان براى كافران راه [تسلطى] قرار نداده است»

چه قسمتی از ایه اشاره کرده بر این مسئله در صورتی که قران کریم برابری زن و مرد رو همیشه مدنطر قرار داده
به طوری که این برابری در ایه 221 سوره بقره مشهود است به رن و مرد دستور داده است که با زنان و مردان مشرک ازدواج نکنید

و با زنان مشرك ازدواج مكنيد تا ايمان بياورند قطعا كنيز با ايمان بهتر از زن مشرك است هر چند [زيبايى] او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرك زن مدهيد تا ايمان بياورند قطعا برده با ايمان بهتر از مرد آزاد مشرك است هر چند شما را به شگفت آورد آنان [شما را] به سوى آتش فرا مى‏خوانند و خدا به فرمان خود [شما را] به سوى بهشت و آمرزش مى‏خواند و آيات خود را براى مردم روشن مى‏گرداند باشد كه متذكر شوند


چگونه برایش توضیح دهم که قابل فهم باشد البته من خودم اهتقاد دارم زن مسلمان باید با مرد مسلمان ازدواج کند اما نمیتوانم برای دوستم توضیح دهم

جواب سوال اول و سوم :بطور مسلّم زن مسلمان نمی‏تواند به عقد کافر در بیاید و همچنین مرد مسلمان نیز نمی‏تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج نماید. ( البته در این مورد عده‏ای از علماء فقط ازدواج دائم را منع کرده‏ اند.)

ج سوال دوم و توضیح قابل فهم:
بر اساس خلقت الهى، طبيعت زن، لطيف و احساسى‏تر از مرد است و بيشتر از افكار و رفتار ديگران اثر مى‏پذيرد.
زندگى خانوادگى محيطى است كه مديريت آن با مرد است. بر اين اساس ازدواج مرد مسلمان با زنان اهل كتاب به فتواى بيشتر فقيهان بى‏اشكال است. ولى بايد از كارهايى مانند: نوشيدن شراب، خوردن گوشت خوك و... بپرهيزد.(شيخ صدوق، المقنع، ص 308، مؤسسه امام هادى‏ عليه السلام، 1415 (ه ق).)اما زن مسلمان نمى‏تواند با مردى از اهل كتاب ازداج كند زيرا:
1. قرآن كريم هر گونه تسلط، حكمرانى و امر و نهى كفار بر مسلمانان را در تمام امور اجتماعى، سياسى، اقتصادى و خانوادگى نفى مى‏كند و دستور مى‏دهد مسلمانان عزتشان را حفظ كنند(وَ للَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ، عزت از آن خداوند و رسول او و مؤمنان است، سوره منافقين، (63) آيه 8.)و زير دست آنان قرار نگيرند. چنان‏كه مى‏فرمايد: « لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً»(سوره نساء، (4) آيه 141) خداوند هيچ‏گاه براى كافران تسلطى بر مؤمنان قرار نداده است. و چون اطاعت زن از مرد، زندگى خانوادگى را استحكام مى‏بخشد اگر زن مسلمان با مردى از اهل كتاب ازدواج كند، بايد اوامر و نواهى او را در زندگى بپذيرد. در نتيجه، طبيعى است كه اخلاق و رفتار او را قبول مى‏كند؛ چنان‏كه امام صادق‏ عليه السلام مى‏فرمايد: «المرأة تأخذه من أدب زوجها و يقهرها على دينه»(شيخ صدوق، علل الشرايع)زن تربيت و رفتار همسرش را مى‏پذيرد و مرد او را به قبول دين خود مجبور مى‏كند؛ بنابراين زن مسلمان چه بسا پس از ازدواج با اهل كتاب از يكتاپرستى روى بگرداند و كافر شود؛ از اين‏رو اسلام چنين پيوند زناشويى را به صلاح زن مسلمان ندانسته و او را از اين عمل باز داشته است. در روايتى از معلى بن خنيس از امام صادق عليه السلام نقل است: «خداوندمى‏فرمايد: كسى كه بنده مؤمن مرا ذليل و خوار گرداند بايد با من بجنگد»؛ پس جايز نيست با اين گونه تزويح، زنان مسلمان را به خوارى كشاند.
2. قرآن كريم در آيه ديگرى مى‏فرمايد: « فَلا تَرْجِعُوهُنَّ اِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ»؛(سوره ممتحنه، (60) آيه 10) آنان (زنانى كه مسلمان شده بودند) را به كفار برنگردانيد. (چرا كه) نه اينان بر آن كافران حلالند و نه مردان كافر بر اين زنان مسلمان حلالند. نقل است: كسى از امام صادق‏ عليه السلام پرسيد: زنم خواهرى عارفه دارد و در محله‏اى از بصره زندگى مى‏كنيم كه افراد كمترى هم‏دين ما هستند آيا مى‏توانيم او را به يكى از آنان تزويج كنيم؟ امام صادق ‏عليه السلام با استدلال به آيه مذكور او را از اين كار نهى فرمودند.(شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة،)
3. يكى از حكمت‏هاى ازدواج كردن در آيات و روايات اسلامى، بقاى نسل است؛ بنابراين اگر مردى با زنى از اهل كتاب ازدواج كند، فرزندى كه از زن ذمى متولد مى‏شود به مرد مسلمان ملحق است يعنى مسلمان به شمار مى‏آيد. اما اگر زن مسلمان با مردى از اهل كتاب ازدواج كند، فرزند او به كافر ملحق است نه مسلمان! هر چند طبق موازين اسلامى، مطلقا ملحق به مسلمان باشد ولى بر اساس حاكميت مرد، او مانع چنين كارى خواهد شد، و اين خلاف حكمت مذكور (بقاى نسل) و استقرار انسان در راه مستقيم و هدايت است و با ارسال رسل و انزال كتب، كه همگى در راه هدايت بشر بوده است منافات دارد. پس چنين ازدواجى كه موجب مى‏شود جمعيت كفر افزايش يابد و مسلمان نيز زير سلطه آنان قرار گيرد در اسلام ممنوع است. بنابراين از آنجايى كه ازدواج و ارث بردن و... با پذيرفتن اسلام، مشروعيت پيدا مى‏كند(شيخ كلينى، كافى، ج 2، ص 25، (الاسلام‏شهادة ان لا اله الا اللَّه و التصديق برسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و حقنت الدماء و عليه جرت المناكحة و المواريث).) و صحت عقد بر آن مترتب است.و تسلط غير مسلمان بر مسلمان جايز نيست، و عزت انسان مؤمن بايد حفظ شود، ازدواج زن مسلمان با مرد كتابى ممنوع به شمار مى‏آيد و اين مسأله نه فقط ازدواج ابتدايى را شامل است، بلكه بر اساس روايات، زنى كه همسر مرد كتابى بوده و مسلمان شده است بايد از او جدا شود؛پس وقتى ادامه زندگى يك زن مسلمان با غير مسلمان جايز نيست، ازدواج ابتدايى با او به طريق اولى ممنوع است.
علاوه بر اين در روايات فراوانى بيان شده است حتى زن مسلمان با زن غير مسلمان، يا حتى زنى كه مسلمان است ولى از محارم او نيست، در يك رختخواب نخوابند، تا او از اسرار اين زن آگاه نشود(شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة)پس وقتى زنان مسلمان در روابطشان با زنان ديگر اين همه بايد حسّاس باشند، چگونه در ازدواج با مردان كتابى بايد سهل‏انگارى كنند؟!
والسلام

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گلناز71
۲۰ آذر ۱۳۹۱, ۰۹:۵۵ صبح
ارسال: #7
RE: یه درخواست مهم
سلام من دعای نور حضرت فاطمه را بلدم دعای نورحضرت علی(ع) که فرمودند که هر کس روزی یکبار یا در سالی یکبار یا در عمر خود یکبار این دعا را بخواند مراد هر دو جهان او بر آید را می خواهم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، شادی زهرا
۲۰ آذر ۱۳۹۱, ۱۱:۵۱ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۵۳ صبح، توسط گمنام.)
ارسال: #8
RE: یه درخواست مهم
شرح دعای عظیم الشان نور: دعای نور نیایشی است که درد را مغلوب می‌کند، تب را فرو می‌نشاند، شفا و تندرستی را به ارمغان می‌آورد و چه بسیار برکات و نعمات دیگر که عقل و زبان از درک و ذکر آن ناتوان و ناآگاهست.از جمله خواص این دعا این است: این دعا را به همه کس نیاموزیدکه به حرام بیازمایند نعوذبا... .خواننده اش پیوسته در نظر خلایق عزیز و مکرم گردد. حضرت علی(ع)فرمودند که هر کس روزی یکبار یا در سالی یکبار یا در عمر خود یکبار این دعا را بخواند مراد هر دو جهان او بر آید و از هیچ آفریده ای بیم نداشته باشد. از تهمت وغیبت ومذلت ایمن باشد و از منت مردم آسوده شود از شر دشمنان،حسودان و منافقان در امان باشد. کارهای بسته ی او باز شود. دشمن بر او پیروز نشود. قرض او ادا شود. محتاج مردم نگردد. در نظرپادشاه عزیز. سحر ساحران در وی اثر نکند. از وسوسه های شیطان ایمن. .هر کاری که پیش گیردخداونداوراکمک کند.افرادهرخانه که دعادرآن باشداز خستگی ومرگ ناغافل ایمن باشند.درآن خانه برکت بسیار.قحطی درآن خانه راه نیابد.اگرعزیزی درسفرباشد روزدوشنبه پنجشنبه وجمعه این دعارابخوانددرهمان چندروزآن مسافربه سلامت بازگردد.اگراین دعاهمراه کسی باشد جان ومالش محفوظ باشددشمن براوپیروزنشود.اگردرویش باشدتوانگرشودتا به حج مشرف گردد.اگر فاسق باشد عابدشود.اگرشارب الخمرباشدخداوندبه اوتوبه نصوح کرامت فرماید. دارنده این دعامحبوب القلوب گردد.درجنگ بردشمن پیروزشود.دارنده این دعا ازشر دیو و درنده وسگ دیوانه وجمیع موذیان درحفظ وامان الهی باشد.هرکس ازروی اخلاص واعتقاد درست بخواندوشک نکندبه مقصودومرادخودبرسد.درروایت دیگرازمولای متقیان حضرت علی(ع) نقل شده است که فرمودند:هرکس درعمرخود یکبار این دعارا بخواند حق تعالی ازگناهان اودرگذرد. به برکت این دعاصاعقه وزلزله وانواع بلاهادفع شود. چنانچه مشروط است که اگراین دعارابا مشک وزعفران برکفن میت نویسندآن مرده عذاب قبر نخواهدداشت.وصدهزارنوردرقبراوبتابد. وسوال نکیرومنکربراوآسان شود.و٧٠٠٠فرشته برسرقبراوحاضرشوند.که دردست هرکدام طبقی باشداز نورکه بروی نثارکنندوگویندمترس واندوه نداشته باش که ما مونس توییم تاروز قیامت. وقبراورا فراخ کنندچندانکه چشم کارکند.دری از بهشت به قبراو بازشود. ودیگراینکه جبرئیل(ع)عرض کردیارسول ا... من شرم می کنم ازآن بنده ای که این دعابرکفن اونوشته شده باشدومن اوراعذاب کنم.ونیزعرض کردکه خدامی فرمایدکه پیش ازآدم٩٠٠سال این دعا برکنگره عرش ثبت کردم وبه هیچ پیامبری نفرستادم الابه امتهای تو. هرکس آنرا بصدق درروزجمعه ماه رمضان بعد ازنمازصبح قبل ازحرف زدن بخواند هرحاجتی که داشته باشددرشب قدرکه شب فیض است برآورده شود.اگردرماه رمضان درهمه جمعه ها بعداز نماز صبح قبل از حرف زدن بخواند١٠٠٠فرشته ازمکه و ٧٠هزار فرشته از بیت المقدس جمع وهریکی را ١٠٠٠سر باشد وهرسری١٠٠٠دهان درهردهانی١٠٠٠ زبان وهرزبانی ١٠٠٠تسبیح وتهلیل گویند وثواب آن برای خواننده باشدتا روزقیامت.اگراین دعا١٠ قسمت باشد هرقسمت آن برابرکوهی به بزرگی دنیا باشد. واگرتمام ثواب آن راشرح کنم بیشتر امت تو عاصی شوند و تکیه بر این دعا کنند وخلل در دین پیدا شودیارسول ا... خدایتعالی می فرماید هرکس این دعارا بخواندهر حاجتی که بین من واو باشد روا کنم خوشا بحال بنده ای که این دعارا در کفن اونوشته شده باشد.چون روزقیامت ازقبرسربیرون آورد١٠٠٠فرشته به استقبال اوبفرستم که هریک بیرقی از نور در دست باشد با ٠٠٠/٧٠غلام که هر یک لجام اسبی بدست که شکم آنها از در وبالشان از یاقوت و موی آنها چون گیسوی زنان، در پشت هر اسبی قبه ای از نور در هر قبه ۴٠٠پرده از نور آویخته میان هر قبه ١٠٠٠حوری که بر تختهای استبرق نسشته باشند و بر هر سر١٠٠٠ کیسو باشد از مشک و عنبر و زعفران کافور با نامهای موکل نوشته . اگر این دعا را بخواند چون سر از قبر بردارد١٠٠٠فرشته دیگر بیایند که در دست هر یک جامی که ۴گونه طعام وشیر وانگبین صاف در آن باشد و بر سر هر حامی سرپوشی از نورکه بر آن سرپوشها نوشته شده لااله الاا... محمدرسول ا... علی ولی ا....واین جامها را به دست وی دهند تا بیاشامد و آن فرشتگان اورا می برند تا بعرصات قیامت که هر که اوبیندگویداین کدام پیامبر یا شهیداست.ازجانب پروردگارندارسدکه این نه پیامبراست نه شهیدبلکه یکی ازامتان محمد(صلی ا... ) است که دعای نورراخوانده من او را این عطیه کرامت کرده ام .یا رسول ا...هر کس در این دعاشک کند ملعون دنیاوآخرت است .پس جبرئیل(ع) این دعا را خواند و پیامبر (ص) آنرا آموخت. البته خاصیت این دعای جلیل القدر بسیار است این فقط خلاصه بود.

[/font][/color][/size]Rose التماس دعا[/font][/color][/size]Rose
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم یانور النور تنورت بالنوروالنورفی نورک یا نور اللهم یاعزیز تعززت بالعزه والعزه فی عزه عزتک یاعزیز اللهم یا جلیل تجللت

بنام خدای بخشنده مهربان خدایا ای نور نور روشن کردی به نور ونور در نورتوست ای نور پروردگارا ای عزیز عزیز کردی ای به عزت در عزت عزت تست ای عزیز خدایا ای بزرگ بزرگی دادی

بالجلال والجلال فی جلال جلالک یا جلیل یاقدیم تقدمت بالقدم والقدم فی قدم قدمک یاقدیم اللهم یا قدیر تقدرت بالقدره والقدره فی قدره قدرتک یا قدیر

به بزرگی خود وبزرگی دربزرگی به بزرگی توست ای بزرگ پروردگارا ای قدیم که تقدم پیدا کرده به قدیم وقدیم بودن درقدیم قدیمی توست ای قدیم خدایا ای صاحب قدرت تو قدرت دادی به قدرت خود وقدرت در قدرت قدرتمندی توست

اللهم یاوهاب توهبت بالهیبه والهیبه فی هیبته هیبتک یا وهاب اللهم یا علیم تعلمت بالعلم والعلم فی علم علمک یا علیم اللهم یا حکیم تحکمت بالحکمته

ای دارای قدرت خدایا ای بخشنده بخشندگی دادی به بزرگی وبزرگی دربزرگی بزرگی توست ای بخشنده پروردگارا ای دانا دانایی دادی به دانایی خود ودانایی دردانش دانش توست ای دانا ای حکیم حکمت اموختی

والحکمته فی حکمته حکمتک یا حکیم اللهم یامالک تملکت بالملک والملکوت فی ملکوت ملکوتک یا مالک اللهم یا قدوس تقدست بالقدس والقدس فی قدس

به حکمت وحکمتی درحکمت حکمت توست ای حکیم خدایا ای مالک تو تملک داری به ملک وهمه ملکیت در ملوک ملکیت توست ای مالک خدایا ای منزه که منزه شدی به منزهی ومنزهی خدایا

قدسک یا قدوس اللهم صبور تصبرت بالصبر والصبر قی صبر صبرک یا صبور اللهم یا منان تمننت بالمنه والمنه فی منت منتک یا منان اللهم یا فرد تفردت بالفرد

درمنزهی توست ای منزه ای حقیقت صبر صبر کرده ای به حقیقت صبر وصبر در صبرصبر توست ای حقیقت صبر پروردگارا ای منان که منت نهاده ای به منت خود ومنت درمنت توستای منان خدایا ای یگانه یگانگی

والفرد فی فرد فردک یا فرد اللهم یا واحد توحدت بالوحدانیه فی وحدانیه وحدانیتک یا واحد اللهم یا جمیل تجملت بالجمال والجمال فی جمال جمالک یا جمیل

دادی به یگانه و یگانه در یگانگی یگانگی توست ای یگانه خدایا ای تنها تنهایی تو به تنهایی وتنهایی در تنهایی تنهایی توست ای واحد خدایا ای حقیقت روئت قابل روئت به جمال وجمال جمال توست ای نیکو رویت پروردگارا

اللهم یاسلام تسلمت بالسلام والسلام فی سلام سلامک اللهم یارب تربیت بالربوبیه والربوبیته فی ربوبیه ربوبیتک یا رب اللهم یاقهار تقهرت بالقهر والقهر فی

ای حقیقت سلام تسلیم پیدا کرده ای به سلام وسلام در سلام سلام توست ای حقیقت سلام خدایا ای تربیت کننده تربیت کردی به ربوبیت وربوبیت در روبوبیت توست ای تربیت کننده خدایا ای غضب کننده غضب کردی بر کفار به غضب به غضب وغضب در غضب توست

قهر قهرک یا قهار اللهم یا جبارتجبرت بالجبروت والجبروت فی جبروت جبروتک یاجبار اللهم یا کریم تکرمت بالکرم والکرم فی کرم کرمک یا کریم

ای غضب کننده پروردگارا ای جبارجبر کردی به کفار به جبروت وجبروت در جبر وانتقام توست بر مشترک ای جبار پروردگارا ا ای کریم گرامی داشتی به کرم در کرم کرم توست ای عزیز خدایا

اللهم یاکبیرتکبرت بالکبریاء والکبریاء فی کبریاء کبریائک یا کبیر اللهم یارحیم ترحمت بالرحمه والرحمه فی رحمه رحمتک یا رحیم اللهم یا عظیم تعظمت

ای بزرگ بزرگ داشتی به بزرگی وبزرگی در بزرگی وبزرگی توست ای کبیرخدایا ای رحیم ترحم کننده ی به رحمت ورحمت در رحمت رحمت توست ای مهربان خدای ای عظمت عظمت داده ای به

بالعظمه والعظمه فی عظمه عظمتک یا عظیم اللهم یا مجید نمجدت بالمجد والمجد فی مجدمجدک یا مجید اللهم یا حلیم تحملت بالحلم والحلم فی حلم

بزرگی وبزرگی در عظمت توست ای با عظمت خدایا ای بزرگوار بزرگواری دادی به بزرگواری وبزرگواری در بزرگواری بزرگواری توست ای بزرگوار خدایا ای بردبار تحمل پیدا کرده ای به حلم وحلم در حلم

حلمک یا حلیم اللهم لااله الاانت انک علی کل شیء قدیر سبحان القهارسبحان الغفار سبحان القادر سبحان العزیز سبحان الحی سبحان القیوم سبحان القاهر

حلم توست ای بردبار خدایا نیست خدا به جز تو بدرستیکه تو بر هر چیز توانایی منزه است خدی انتقام گیرنده , خدای آمرزنده , خدای توانا , خدای عزیز منزه است خدای زنده , خدای پایدار منزه است خدای قهر کننده

سبحان الجبار سبحان الصبیر سبحان الجبارالوهاب سبحان المانع سبحان المبین سبحان الشافی سبحان الکافی سبحان المعافی سبحان المومن سبحان المهیمن

, خدای انقام گیرنده,خدای صابر ,خدای جبار بخشنده منزه است خدای مانع از بدی, خدای آشکار منزه است خدای شفادهنده , خدای کفایت کننده , خدای عفو کننده, خدای مومن منزه است خدای بزرگ

سبحان الماجد سبحان الواحد سبحان الاحد سبحان الرحمن سبحان الجلیل سبحان الکریم سبحان المقدم سبحان المؤخر سبحان الاول سبحان الاخر سبحان

, خدای بزرگی دهنده , خدای یگانه, خدای یکتا منزه است خدای بخشنده , خدای باشکوه,خدای کریم, خدای مقدم دارنده منزه است خدای به تاخیراندازنده, خدای اول , خدای اخر ,خدای

الظاهر سبحان الباطن سبحان الوافی سبحان الغنی سبحان المغنی سبحان المقدر سبحان النورسبحان الهادی سبحان الجلیل سبحان المجیب سبحان الله

, ظاهر منزه است خدای باطن , خدای وفا کننده , منزه است خدای بی نیاز , خدای بی نیاز کننده پاکست خدای تقدیر کننده , خدای نور, خدای هدایت کننده , خدای بزرگوار پاکست خدای اجابت کنندهپاکست خدا و

والحمدلله ولااله الاالله والله اکبر سبحان الله المسمی قبل ان یسمی سبحان العلی الاعلی سبحان الله وتعالی عما یقولون علوا کبیرا سبحان ذی الملک والملکوت

حمد خدای راست و نیست خدایی بجز خدا وخدا بزرگ است پاکست خدای نامیده شده پیش از انکه نام گذارده شود پاکست خدای بزرگوار بزرگوارتر پاکست خدا و بلند است از انچه میگویند بلندی و بزرگی پاکست خدای صاحب ملک وملکوت

سبحان ذی العزه والعظمه والهیبه والقدره والکبریاء والجلال والجبروت سبحان الملک المعبود سبحان الملک المقصود سبحان الملک الحی العلیم الحکیم

پاکست خدای صاحب عزت و بزرگی وهیبت و توانایی و بزرگواری و رفعت شان و بزرگتری پاکست مالک ستایش شده پاکست مالک مقصود پاکست مالک زنده دانا و حکیمی

الذی لاینام ولایفوت ابدا دائما باقیا سبوح قدوس ربنا و رب الملائکته والروح لااله الاالله وحده لاشریک له , له الملک وله الحمد وهوعلی کل شی ء قدیر

که نمیخوابد و فوت نمیشود هرگز و همیشه باقی است تسبیح و تقدیس مراد راست پروردگار ما و پروردگار فرشتگان و روح , نیست خدایی به جز, خدای یگانه است وشریک ندارد او او را است پادشاهی او را است ستایش او را بر همه چیز تواناست

یاحی یاقیوم یاذالجلال والاکرام لااله الا هو علیه وتوکلت وهورب العرش العظیم ولاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم برحمتک یاارحم الراحمین

ای زنده ای پاینده ای بزرگواری و کرامت نیست خدایی جز او و بر او توکل کرد م واوست پروردگار عرش بزرگ و نیست توانایی و نیست قوت مگر به خدای بلند مرتبه و بزرگوار به رحمت تو ای مهربانترین بخشندگان

لااله الاالله الحلیم الکریم لااله الاالله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع ورب الارضین السبع وما فیهن ومابینهن ورب العرش العظیم والحمد لله رب

نیست خدایی مگر خدای حلیم کریم نیست خدایی مگر خدای بلند مرتبه بزرگ پاک است خدا پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار زمینهای هفتگانه و انچه در ان بود و انچه در ان است و پروردگار عرش بزرگ و ستایش خدایی را است

العالمین یا من اظهرالجمیل وستر القبیح یا من لم یواخذ بالجریره ولم یهتک الستر یا عظیم العفو یا حسن التجاوز یا واسع المغفره ویا باسط الیدین بالرحمه

پروردگار جهان ای انکه ظاهر گردانیدی زیبایی را و پوشاندی زشتی را ای انکه مواخذه نمیکنی به یکبار گناه و پاره نمیسازی پرده را ای بزرگ امرزنده ای نیکو گذشت کننده ای وسعت دهنده ی امرزش و ای گشاینده ی دو دست به مهربانی

یا صاحب کل نجوی ویا منتهی کل شکوی ویا مفرج کل کربه یا مقیل کل عثره یا کریم الصفح یا عظیم المن یا مبتدء بالنعم قبل استحقاقها یا رباه یاسیداه یا

ای صاحب هر پنهانی و ای منتهای هر شکایت و ای گشاینده هر غم ای در گذرنده از هر لغزشی ای کریم با گذشت ای بزرگ نعمت ای ابتدا کننده به نعمت خود پیش از استحقاق ان ای پروردگار ای بزرگ ای

غایه رغبتاه اسئلک بک وبمحمد وعلی وفاطمه والحسن والحسین وعلی بن حسین ومحمد بن علی وجعفربن محمد وموسی بن جعفر وعلی بن موسی ومحمد بن

نهایت آرزو ها میخواهیم از تو به تو به محمد(ص) وعلی (ع) و فاطمه و حسن و حسین و علی پسر حسین و محمد پسر علیو جعفر پسر محمد و موسی پسر جعفر و علی پسر موسی و محمد پسر

علی وعلی بن محمد والحسن بن علی والقائم المهدی الائمه الهادیه علیهم السلام ان تصلی علی محمد وال محمد واسئلک یا الله یاالله لاتشوه خلقی بالنار و ان


علی علی پسر محمد و حسن پسر علی و قائم المهدی(عج) امامهای هدایت کننده و برایشان باد سلام و اینکه درود فرستی بر محمد و خاندان محمد و میخواهم از تو ای خدا ای خدا نسوزانی بدن مرا به اتش و اینکه

تفعل بی ما انت اهله برحمتک یا ارحم الراحمین.

بکنی در باره ی من انچه را تو اهل آنی به رحمت خود ای رحم کننده ترین رحم کنندگان
[/font][/color][/size]

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گلناز71 ، هُدهُد صبا ، حديث
۲۰ آذر ۱۳۹۱, ۰۳:۱۱ عصر
ارسال: #9
RE: یه درخواست مهم
جناب اقا یا خانم گمنام واقعا سپاسگزارم ان شاءالله خدا بهتون توفیق بده
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گمنام ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا