لطايف قرآنی
۳۰ مرداد ۱۳۹۱, ۰۸:۲۷ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۸ شهريور ۱۳۹۲ ۰۸:۲۴ صبح، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
![]()
شاعر ناشی
شاعر ناشی نزد ظریفی چند غزل بخواند. ظریف گفت:می پندارم که از خاندان نبودت باشی؟ شاعر گفت: از چه روی گویی گفت: از آنجا که خدای سبحان در قرآن حکیم فرمود: «ما علمناه الشّعر و ما ینبغی له»: (ما به پیامبر خود شعر و شاعری نیاموختیم و سزاوار او نیست که شاعر باشد.) برگرفته از کتاب لطیفه های قرآنی : (دکتر محمدرضا ناری ابیانه) خداوند نمی بیند! ظریفی در محفلی طرح کرد که: آن چیست که انسان ها آن را می بینند اما خداوند آن را نمی بیند؟ اهل مجلس شگفت زده شدند. گفت : آن چیز «خواب» است. سپس گفت: خوب، حال بگویید ببینم آن چیست که ما می خوریم و خداوند نیز می خورد؟ گفتند: این محال است. گفت : آن چیز ، «سوگند» است. برگرفته از کتاب لطیفه های قرآنی (دکتر محمدرضا ناری ابیانه) مشکلات انسانها در دنیا به فرمایش حضرت علی (ع) 1- پیش می خواهند 2- بیش می خواهند 3- از آن خویش می خواهند |
|||
|
صفحه 4 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۲ شهريور ۱۳۹۲, ۰۴:۴۲ عصر
ارسال: #31
|
|||
|
|||
RE: لطیفه های قرآنی
روزي شخصي به ديدار بيماري رفت. به او گفت: خدا را شكر كن وحمد او را به جاي آور. گفت چگونه شكر كنم و حال آنكه خدا فرموده است: ((لئن شكرتم لازيدنكم)) ابراهيم /11 "يعني اگر شكر كني بر شما زياد كنم."
مي ترسم اگر شكر او را بكنم بيماري من بدتر شود!!! مشکلات انسانها در دنیا به فرمایش حضرت علی (ع) 1- پیش می خواهند 2- بیش می خواهند 3- از آن خویش می خواهند |
|||
|
۸ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۱۱ عصر
ارسال: #32
|
|||
|
|||
RE: لطايف قرآنی
شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود، و مجنون بي غرض از ميان او
وسجاده اش گذر کرد . مرد نماز خودرا قطع کرد وبه خشم آمد،پس فريادي برآورد که: چرا ميان من و خدايم فاصله انداختي ؟ مجنون به خود آمد و گفت : مرا خرده مگير! زيرا که عاشق ليلي هستم و مدهوش او، زين سبب تو را نديدم ، راستي! تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي ...!! نویسنده :آل یاسین خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا