نکاتی مهم برای بهترین برخورد با فرزندانمان ...
۱۳ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۵۸ صبح
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ ۰۲:۴۸ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
نکاتی مهم برای بهترین برخورد با فرزندانمان ...
با سلام و عرض ارادت خدمت همه ی دوستای خوب و عزیزم...
به عنایت خدای متعال چند وقتی هستش که دارم یه نیمچه تحقیقی در مورد کودکان میکنم و به یه سری نتایجی هم رسیدم.این 5 مورد رو گذاشتم برای علاقه مندان و والدینی که دوست دارن بچه هاشون رو طبق یک سری ارزش ها تربیت کنند. ولی چون یه موضوع جدیدی هستش و مطمئن نیستم مورد حمایت قرار بگیره فعلا به همین قدر بسنده کردم.ولی کسایی که دوست داشتن در این مورد بیشتر اطلاع داشته باشن من با کمال افتخار در خدمتشون هستم.(فقط با گذاشتن نظر یا حمایت کمکم کنید) تنبیه بدنی چیزهای اشتباهی را به کودکان می آموزد.با استفاده از نکات زیر میتوانید بهترین نوع برخورد را آموزش ببینید: 1.زمانی که یک فرد بزرگسال کودکی را کتک میزند بچه احساس عجز و نا امیدی میکند.این احساسات باعث میشودکه کودک افسرده و پرخاشگر شود. به کودکان خود آموزش دهید که شما میخواهید آنها چگونه عمل کنند.چون کودکان اغلب نمیدانند چه کاری درست و چه کاری نادرست است.برای آموزش دادن به آنها صبور باشید. 2.زدن یک کودک حل مشکل را به او نمی آموزد.فقط به او می آموزد که احساس بدی نسبت بهخود داشته باشد و عزت نفس او پایین بیاید.عزت نفس پایین میتواند تا آخر عمر همراه کودک باشد. مراقب آنچه که میگویید باشید.معنی کلمات میتواند به اندازه کتک زدن به آنها آسیب برساند.بنابراین خونسرد باشید. 3.تنبیه بدنی باعث میشود که بچه ها عصبانی و رنجیده خاطر شوند و احساس دشمنی کنند و بخواهند انتقام بگیرند. با گفتگو به بچه هایتان بیامزید که آنها اشتباه کرده اند.تا زمانی که آنها کوچک هستند اطمینان حاصل کنید که آنها قوانین خانواده را میفهمند.این قوانین ایمنی.وقت خواب.وقت غذا خوردن و ...است. 4.تنبیه بدنی میتواند کودکان را درباره درست و غلط به اشتباه بیندازد. به کودکان خود یاد بدهید که روش های غیر مضر برای بیان احساسات خود به کار گیرند.سپس احساسات آنها را بپذیرید و به آنها نشان دهید که میفهمید و مراقب هستید. 5.وقتی شما کودک را تنبیه میکنید به این معناست که کار شما درست است و حق با شماست.این رفتار سبب میشود که کودک از بزرگسالش تقلید کند و در آینده هم به دیگران صدمه بزند. موفق باشید. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
صفحه 2 (پست بالا اولین پست این موضوع است.) |
۱۹ تير ۱۳۹۱, ۱۱:۵۶ صبح
ارسال: #11
|
|||
|
|||
RE: نکاتی مهم برای بهترین برخورد با فرزندانمان...
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام شما خسته نباشید. بله ،مطلب خیلی مفیده.سپاس
یاد شهدایمان بخیر!
من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ |
|||
|
۲۲ تير ۱۳۹۱, ۰۸:۳۸ صبح
ارسال: #12
|
|||
|
|||
چرا کودک ما ترسو یا خجالتی یا ... میشود؟!
درشرایط فعلی درصد بالایی ازوالدین فاقد آموزش های سازمان یافته صلاحیت تخصصی برای برخورد با معضلات وناهنجاری رفتاری کودکان اعم ازپرخاشگری، بی قراری، تنبلی، کمرویی، دزدی و… هستند.
لکن قدرت بسیارزیاد آنان ازوالد بودن ووابستگی های عاطفی، روانی، فرهنگی وقانونی شان با کودک ناشی می شود. ازسوی دیگرتردیدی نیست( بر اساس مشاهدات تجربی درمراکزمشاوره) که والدین نقش مهمی درایجاد وحتی حفظ وتداوم مشکلات کودکشان دارند. در واقع غالبا تعاملات عاطفی ونزدیک بین والدین وکودکان به عنوان مانع اصلی درشیوه های تغییرواصلاح رفتار ظاهر می شود. ضمن اینکه عمده والدینی که به لحاظ مشکلات خاص رفتاری فرزندشان به مراکزمشاوره وروان شناختی مراجعه می کنند به طورتلویحی دیدگاه فوق را پذیرفته واقدام به کمک گرفتن ازافراد متخصص درروان شناسی ومشاوره کودک می نماید. نکته جالب ودرخورتوجه این است که درحال حاضردرجامعه ما نیزبحث روان شناسی کودک وشیوه های علمی تعلیم وتربیت وچگونگی بهره مندی ازاصول ومبانی علوم رفتاری جزء دغدغه های اصلی خانوادهها محسوب شده وبسیارجدی تلقی می شود. با این وجود گسترش روزبه روزآماروارقام بزهکاری ها، سرقت، پرخاشگری وسایررفتارهای نامتعارف درکودکان ونوجوانان بیانگرروند روبه رشداین معضلات رفتاریست و این امرباعث شده تا بسیاری ازوالدین با هیجانات ودلهره های خاص( اضطراب) باوسواس به کنترل تعاملات فرزندشان با محیط اجتماعی اقدام نموده که اساس تعالیم رفتاری که توام با استرس وفشارهای روانی باشد یکی ازاین عوامل مهم ایجاد تعارض وناکامی درکودکان وتخریب روانی خانواده ها محسوب می شود ودرواقع بنیان خانواده را سست ونابسامان می کند. کودک آب زیرکاه خصوصیات با ویژگیهای شخصیتی: ۱٫ بدگویی ازدیگران ( حتی اعضای خانوادهااعم ازبرادریا خواهر) این ویژگی بیشتردرباره دوستان اومصداق دارد تا بدین روش بتواند شرایط وزمینه تنبیه را برای آنها ایجاد نموده وازاین رفتارها لذت ببرد. این کودک ازتمایلات دیگرآزاری ( یا سادیستیک ) بهره می برد. ۲٫دراکثر مواقع تظاهربه مظلومیت نموده وخود را بی گناه جلوه می دهد وبه محض اینکه دیگرازاوغافل شوند دردسرایجاد می کند. ۳٫ معمولااز گوشه چشم رفتارمعلم، مربی وگاه والدین را زیرنظردارد.۴ . این کودک می تواند تعدادی دوست خصوصی وصمیمی داشته باشد وبا آنها درتعامل باشد.۵ . درصورت لزوم درهرگونه آزمون یا تست میل به تقلب دراوبه وفورمشاهده می شود. چرا کودک آب زیرکاه می شود ؟ این کودک با ویژگی های یاد شده غالبا شکست های زیادی را درزندگی تجربه کرده وکمترطعم موفقیت را چشیده است. بی توجهی ازجانب دوستان ونزدیکان و فقرعاطفی نیزازجمله عواملی هستند که درگرایش کودک به مرموزبودن سهم بسزایی دارند، ضمن اینکه سخت گیری یا رفتارهای مستبدانه والدین درباره کودک وعملکردهای اودرزمینه های مختلف نبایستی نادیده گرفته شود ، بلکه این گونه عملکردها کودکان را با مشکلات عاطفی – روانی عمیقی مواجه می سازند این رفتارنیزدرگرایش کودک به آب زیرکاه بودن مزید برعلت است. نحوه اصلاح وتغییررفتار نخستین گام برای ترمیم واصلاح رفتار این گونه کودکان تحسین وتشویق رفتارهای مناسب آنهاست،درمرحله بعد ارائه تکلیف به کودک متناسب با شرایط روانی و فیزیکی تا اورا فردی مسوول ومتعهد به بارآورد. باید توجه داشت که اینگونه کودکان نیازبه جلب توجه دارند که یعنی باید باورکنند واحساس کنند که ازدیدگاه شما ومربیان وجود دارند، نقش دارند وهمچنین قابلیت مفید بودن درجمع وجامعه، با تاکید ویادآوری این نکته که قوانین سخت وتنبیهات شدید، کودک فوق را به سوی فعالیت های پنهانی سوق خواهد داد. کودک دزد خصوصیات یا ویژگی های شخصیتی : ۱٫ برداشتن اشیاء کودکان دیگروپنهان سازی آنها حتی درصورتی که نیازی هم به آنها نداشته باشد. ۲٫ به طورمعمول دزدی ( یا عمل خلاف ) خود را انکارمی کند وگاه به گردن دیگران می اندازد. ۳٫ به طورحداکثردرآزمونها تقلب می کند. ۴٫ عدم احترام به حق وحقوق دیگران و کارکشیدن ازسایرین یکی دیگرازخصایص این کودک به شمارمی رود. بدین مفهوم که مایلند سایرین کارآنها را برایشان انجام دهند وخود نیزازوظایف محوله دوری می جویند. چرا کودک دزد می شود ؟ عموما روان شناسان ومشاوران را عقیده براین است که خانواده چنین کودکانی فاقد احساس امنیت واعتماد بوده وکودکان با ویژگی فوق ازتوجه ومحبت کافی برخوردارنبوده ضمن اینکه رفتارخشن وهمسالان نیزازعوامل گرایش کودک به دزدی محسوب می شود، مضافا به اینکه نبود وسایل وامکانات کافی درمقایسه با سایرکودکان به دلیل فقراقتصادی حاکم برجوخانواده نیزمی تواند باعث سوق کودک به رفتارفوق شود. همچنین با توجه به اینکه رفتار کودک عکس العملی است به محیط طبیعی علی الخصوص رفتاروالدین . چنانچه والدین کودک دزد ونادرست باشند کودک نیزبا الگوقراردادن آنها مطابق نظریه یادگیری مشاهده ای به تقلید ازآنها پرداخته ورفتاری مشابه را خواهد داشت وآخرین فاکتوریاعامل گرایش کودک به دزدی را می توان عدم کنترل کافی ولازم درخصوص تعاملات کودک با سایر هم بازیهایش معرفی کرد. نحوه اصلاح یا تغییررفتار ابزارووسایلی که وسوسه های کودک را تقویت نموده واورابه دزدی وامی دارد،از دسترس کودک دورنگه داشته شود. آنچه که مهم وحائزاهمیت است مشکل کودک نباید با دیگران درمیان گذاشته شود( به جز متخصصین) وهنگام گفتگوبا کودک ازکاربرد کلمات ” دزدی “یا “دروغگویی” اکیدا خودداری شود. لازم به یادآوری است که کودکان گاهی دزدی می کنند یا دروغ می گویند اما بایستی کودک وادارشود که اشیاء دزدیده شده را به صاحبش بازگرداند وچنانچه این عمل انجام شد به عنوان یک رفتارمثبت نیازمند ” تشویق ” است تا کودک مطمئن شود که رفتارهای مناسب اومورد تشویق وحمایت سایرین قرارمی گیرد ، درمورد این کودکان درآموزشگاه توصیه های روان شناختی این است که کودک فوق درکلاس درس درمعرض دید معلم بنشیند. کودک خجالتی خصوصیات یا ویژگیهای شخصیتی: ۱٫ کودک خجالتی غالبا با صدای آرام سخن گفته ویا اکثراوقات آرام وساکت می نشیند. ۲٫ ظاهرا درمقابل مشکلات عقب نشینی کرده وازمقابله با آنها به طورجدی پرهیز می کند ودرواقع ازانجام کارهایی که احتمال دردسردرآن وجود دارد به شدت گریزان است.۳٫ صحبت کردن برایش مشکل است واصولادوستان کمی نیزدارد وسعی می کند که ازتماس با مردم اجتناب کرده، بخصوص ازروبه روشدن با بزرگترها هراسان است. ۴٫ زیاد عرق می کند، خصوصا اگرمجبورشود درجمع یا مجلسی حاضرشود وهمیشه سعی می کند که مورد توجه وحمایت دیگران باشد وبه ندرت برای اثبات عقیده اش پافشاری می کند.۵ . به لحاظ آناتومی بدن ( وضعیت فیزیکی ) جسمی ضعیف وعقب افتاده ترازهم سن وسالهایش دارد. ۶٫ این کودک درمحیط آموزشگاهی معمولاسعی می کند در” ته “کلاس بنشیند. چراکودک خجالتی می شود؟ کمال طلبی وفزون خواهی والدین ویا مقایسه کودک با سایردوستانش ازجانب والدین وسایرنزدیکان بدون درنظرگرفتن تفاوت های فردی وهمچنین انتقاد زیاد و بیش ازحد ازرفتارهای کودک ودرمقابل رد تقاضاهای کودک با لحن تند وخشن درمحیط آموزشگاه وخانواده وبه طوراحتمال وجود فرد”خجول” درخانواده جملگی ازعوامل گرایش کودک به کمرویی می باشند. نحوه اصلاح وتغییررفتار سعی کنید کودک را مورد توجه قراردهید وبا اودرزمینه رفتارش سخن بگویید وچنانچه داوطلب انجام کاری بود اجازه انجام کارمورد نظرش را به اوبدهید یا به عبارتی دیگربرخی ازکارهای روزمره خانواده را به اوتکلیف کنید. البته سعی کنید مشارکت اودرانجام کارها خود خواسته باشد والزام کودک به انجام کارتا حد امکان خودداری کنید وبعدازهرموفقیتی اورا تشویق کنید وفراموش نکنید که اینگونه کودکان به کندی” بهبود” می یابند وبه تدریج رشد می کنند، درصورتی که شما صبروحوصله به خرج دهید یعنی اجازه بدهید تا کودک بداند که درهرموقعیتی چه رفتاری داشته باشد. کودک ترسو خصوصیات یا ویژگیهای شخصیتی: ۱٫ بعضی اوقات به طورناگهانی هراسان ومایوس شده وغالبا مضطرب ونگران است.۲ .آرام وساکت است وهیچگاه ریسک نمی کند. ۳ .برای انجام کارثباتی نشان نمی دهد. ۴٫ به مسائل اخلاقی توجه زیادی دارد. ۵٫ کودک ازاحتمال وقوع مرگ یا آسیب به دیگران هراس دارد. چرا کودک ترسو می شود؟ وجود والدین ترسویا حضورفردی ترسودرخانواده ویا احتیاط ومحافظه کاری بیش ازحد والدین یکی ازعلل گرایش کودک بدین رفتارمحسوب می شود. سرگذشت های غم انگیزدرزندگی کودک نیزدراین زمینه بی تاثیرنبوده به علاوه تنبیه کودک درمنزل آن هم با شدت زیاد وتهدید اوازجانب دوستان وهمبازی هاوترس و وحشت ازمدرسه نیزاین معضل رفتاری را درکودک رشد وارتقا می بخشد، مضافا اینکه عدم رشد کافی به لحاظ عاطفی نیزمزید برعلت خواهد بود. نحوه اصلاح وتغییررفتار کودک با ویژگی” ترسویی” نیازمند توجه بی ریا وصمیمانه ومعطوف به خود است، اوعاشق انجام کارکم خطربوده، بنابراین نباید فرصت انجام آنها را ازاوبگیرید، به کودک بقبولانید که بسیاری ازترس ها خیالی هستند وبه طورحتم بهبود می یابند، اورا تشویق به نوشتن مطلبی (انشا) درباره ترس هایش کنید و هنگامیکه کودک احساس ترس می کند باید مورد حمایت شما واقع شود .ذکراین نکته ضروریست که وظایف محوله به کودک به طورقطع باید درحد توانایی او باشد ویا به عبارتی کودک به آسانی ازعهده انجام آن به نحواحسن برآید تا بدین وسیله شاهد افزایش اعتماد به نفس درکودک باشیم. چنانچه توصیه های فوق در فرایند رفتاری کودک شما موثرواقع نشد، دریک فرصت معین به مرکزمشاوره وروان شناختی مراجعه کنید. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۴ تير ۱۳۹۱, ۱۰:۴۳ عصر
ارسال: #13
|
|||
|
|||
عادت مادران سالم را بشناسید...
مادرها در روز مادر از فرزندان یا اطرافیانشان هدیه می گیرند، اما تا به حال از خودتان پرسیده اید که چند درصد از مادران سلامتی را به خود هدیه می دهند؟ بسیاری از مادران آنقدر غرق کارهای خانه و بچه ها می شوند که سلامتی روح و جسم خود را فراموش می کنند، اما بعضی تغییرات ساده در عادات روزانه می تواند تاثیر بزرگی در سلامتی این خانم ها داشته باشد.
به گزارش برترین ها اگر سبک زندگی یک مادر سالم و مثبت باشد، هم سطح استرس او کاهش پیدا می کند و هم طول عمر بیشتری خواهد داشت، ضمن اینکه می تواند الگویی مناسب برای فرزندانش باشد. در اینجا به 6 روش، که می توانند به سلامتی شما و خانواده تان کمک کنند اشاره می کنیم. 1. در کنار هم غذا بخورید. شام خوردن در کنار اعضای خانواده فواید بسیاری دارد. یک شام خانوادگی نه تنها فرصتی برای بودن در کنار خانواده فراهم می کند، بلکه خطر ابتلای کودکان به چاقی، اختلالات تغذیه و تغذیه نامناسب را کاهش می دهد. تحقیقات اخیر نشان می دهد که نوجوانانی که حداقل چندبار در هفته با والدین خود غذا می خورند، 35 درصد کمتر به اختلالات تغذیه مبتلا می شوند. همچنین خطر ابتلا به چاقی در این نوجوانان 12 درصد کمتر است. 2. ساعات تماشای تلویزیون را محدود کنید. تماشای تلویزیون می تواند طول عمر شما را کاهش بدهد. کسانی که روزانه 4 ساعت یا بیشتر در مقابل تلویزیون، کامپیوتر یا بازی های ویدئویی می نشینند بیشتر از کسانی که کمتر از این وسائل استفاده می کنند در معرض خطر بیماری های قلبی هستند. البته کمتر کردن ساعات تماشای تلویزیون تنها برای مادران سودمند نیست بلکه تحقیقات حاکی از آن است که تماشای تلویزیون یا استفاده طولانی مدت از کامپیوتر باعث بروز مشکلاتی چون چاقی در کودکان و نوجوانان است. این امر تنها به کم تحرکی مربوط نمی شود، بلکه تبلیغات تلویزیونی که محصولات ناسالم و پرکالری چون چیپس و فست فود را تبلیغ می کنند نیز می توانند به چاقی و بیماری های قلبی منجر شوند. 3. خوشحال باشید! نگاه مثبت به زندگی نه تنها شما را خوشحال و پرانرژی نگه می دارد، بلکه در حفظ سلامت قلبتان نیز موثر است. محققان دانشگاه هاروارد می گویند صرف نظر از عواملی مانند وزن، سن و سیگار، افراد خوش بین 50 درصد کمتر از افراد منفی نگر در معرض بیماری های قلبی قرار دارند. افراد خوش بین همچنین بیشتر به رفتارهای سالم مانند خواب کافی، ورزش و تغذیه سالم گرایش دارند. اگر احساس افسردگی یا اضطراب می کنید، سعی کنید تصویری را در ذهن مجسم کنید که خوشحالتان می کند – شاید یک جزیره آرام یا دو دوست در حال صرف قهوه مناظر آرامش بخشی باشند که می توانند کمکتان کنند. روانشناسان معتقدند آثار هنری شاد و خوشحال کننده می توانند استرس را افراد را کم کنند. 4. بخندید! خنده هم عامل دیگری است که بر سیستم قلبی عروقی تاثیر مثبت می گذارد. وقتی می خندیم اندوتلیوم (پوشش داخلی رگ ها) بازتر می شود و جریان خون در بدن بیشتر می شود. 5. پیاده روی کنید. پیاده روی یکی از آسان ترین و سالم ترین ورزش ها است. یک خبر خوب هم برای کسانی داریم که وقت کافی برای پیاه روی ندارند: تحقیقی که روی 400000 نفر انجام شد نشان داد که تنها 15 دقیقه پیاده روی در طول روز می تواند طول عمر افراد را تا 3 سال افزایش دهد. هر 15 دقیقه پیاده روی در هفته 4 درصد بر طول عمر افراد اضافه می کند. می توانید به همراه اعضای خانواده به پیاه روی و دوچرخه سواری بروید و علاوه بر داشتن اوقاتی خوش در کنار آنها، به سلامتی جسم خود کمک کنید. 6. میان وعده های سالم انتخاب کنید بیشتر کودکان صبحانه نمی خورند و اطلاعات کافی در مورد تغذیه سالم ندارند، به همین دلیل به میان وعده های ناسالم رو می آورند. شما می توانید اعضای خانواده را درمیان وعده های سالم خود شریک کنید و آنها را به خوردن غذاهای خوب و مغذی عادت بدهید. غلات کامل، پاپ کورن و میوه می توانند میان وعده های بسیار خوب محسوب شوند، در عین حال مصرف نوشیدنی های شکردار را تا جایی که می توانید کاهش دهید. محققان می گویند نوشیدنی های شکردار خطر ابتلا به بیماری های قلبی و دیابت را تا حد قابل توجهی افزایش می دهند. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۵ تير ۱۳۹۱, ۱۱:۱۹ عصر
ارسال: #14
|
|||
|
|||
هوش کودک خود را تیز کنید...
1- هوش کلامی
توانایی کودک شما در درک کلمات، بیان آنها و ساختن کلمات پیچیده تر می باشد. کودکانی که در این زمینه باهوش هستند، در بازی با کلمات و ادا کردن جملات پیچیده تر (مانند: قوری گل قرمزی) مهارت فراوانی دارند. آنها از شنیدن صدای کلمات لذت می برند و به جای تصاویر، با کلمات فکر می کنند. این کودکان کتابخوانانی حریص یا نویسندگانی شیرین قلم خواهند شد. پرورش این هوش در بزرگسالی به کودک شما در نوشتن، مطالعه، داستان و شعر گفتن، حل کردن جدول و توانایی سخنرانی در جمع کمک می کند. شغل های مناسب برای کودکانی که در این زمینه هوش قوی تری دارند در آینده عبارتست از: شاعر، روزنامه نگار، نویسنده، معلم، وکیل، سیاستمدار، مترجم راهکارهای پرورش هوش کلامی: در دوران نوزادی خزانه لغات کودکتان را با صحبت کردن و حرف زدن با او بالا ببرید. نوزاد خود را بغل کنید به چشم هایش نگاه کرده و ماجرای روزتان را برایش تعریف کنید. این کار ممکن است احمقانه به نظر بیاید ولی به او در تولید صدا و تبدیل آن به کلمات کمک می کند. هنگامی که کودک توانای نشستن پیدا کرد او را در کنار سفره خانواده گذاشته و در مکالمات خانواده شریک نمایید. در سنین زیر 2 سال با کودکتان تصاویر کتاب ها را ورق بزنید. در 7-2 سالگی برای او کتاب بخوانید تا هنگام باسواد شدن او این کار به داستان خوانی شخصی تبدیل شود. 2- هوش ریاضی – منطقی توانایی مغز در محاسبات ریاضی، شمارش، جمع و تفریق و ... کلیه اعمال ساده و پیچیده ریاضی می باشد. کودکان دارای این اولویت هوشی، همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سوال های زیادی می پرسند و دوست دارند آزمایش کنند و در درک علت و معلول، الگوهای عددی و بحث منطقی بسیار موفق هستند که به خصوص این آخری، در مواجهه با والدین بسیار مفید است. پرورش این هوش توانایی فرد را در خرید، حل معما و محاسبات و طرح های ریاضی توانمند می سازد. رشته های شغلی مورد علاقه آنها در آینده عبارتند از: دانشمند، مهندس، برنامه نویس کامپیوتر، پژوهشگر، حسابدار راهکارهای پرورش هوش ریاضی – منطقی: به کودک قبل از ورود به مدرسه، شمردن را بیاموزید. شمارش تعداد عروسک ها و ماشین هایش، شمارش تعداد ظروف آشپزخانه و هر چیزی که کودکتان به آن علاقمند است می تواند مبنایی برای شمارش محسوب گردد. برای او معما و چیستان طرح کنید. در سنین کوچکتر اسباب بازی های کودک را زیر پتو یا ملحفه قایم کنید طوری که اندازه و شکل کلی آن معلوم باشد و از کودک بخواهید حدس بزند چه چیزی را قایم کرده اید؟ از او بخواهید موقعیت های مختلف را حدس بزند، مانند: اگه گفتی با تلفن دارم با کی صحبت می کنم؟ فکر می کنی کی داره میاد خونمون؟ یا اینکه حدس میزنی داخل کیفم چی برات خریدم؟ از او بخواهید موقعیت های مختلف را تخمین بزند، مانند: فکر می کنی حدودا چندتا پرتقال داخل این کیسه هست؟ فکر می کنی این ترن چندتا واگن داره؟ به نظرت این ساختمان چندتا پنجره داره؟ 3- هوش فضایی – سه بعدی این هوش توانایی درک پدیده های بصری است و کودک شما را به دنیای جالب و شگفت انگیز 3 بعدی هدایت می کند. کودکان دارای این نوع هوش، گرایش دارند که با تصاویر فکر کنند و برای به دست آوردن اطلاعات، نیاز دارند یک تصویر ذهنی واضح ایجاد کنند. آنها از نگاه کردن به نقشه ها، نمودارها، تصاویر، ویدیو و فیلم خوششان می آید. همچنین این افراد در نقاشی، درک تصاویر، ساختن پازل، تعمیر کردن و طراحی وسایل عملی ماهرند. شغل های مورد علاقه آنها در آینده عبارتند از: مجسمه ساز، هنرمند تجسمی، مخترع، معمار، طراح داخلی، مکانیک. راهکارهای پرورش هوش فضایی: با کودکتان بازی های ذهنی مثل جورچین (پازل) و شطرنج انجام دهید. هر وقت کودکتان به اینکه چیزهای مختلف چطور کار می کنند علاقه نشان داد، او را تشویق کنید و اگر امکان داشت، اجازه دهید قطعات آن را از هم جدا کند. مثلا یک رادیوی قدیمی که دیگر از آن استفاده نمی کنید، وسیله خوبی است. وقتی قطعات آن را از هم جدا کرد دوباره او را تشویق کنید تا آنها را سر جایش بگذارد. کودک شما باید این اجازه را داشته باشد که برای کنجکاوی درباره اینکه داخل سر یک عروسک چیست یا قطعات ماشین و تفنگش چگونه درست شده اند آنها را جدا و دستکاری کند. این را بدانید اگر وسایل کودک شما سالم و دست نخورده داخل ویترین اطاقش باشد نشاندهنده نظم یا هوش او نخواهد بود! اسباب بازی هایی بخرید که هوش فضایی و مهندسی او را تقویت کند. مثل: آجرهای پلاستیکی، کیت های بازسازی شونده، اسباب بازی هایی که برای کار کردن نیاز به دستکاری دارند و اسباب بازی های چند قطعه ای مثل «لگو». تحقیقات نشان می دهد یکی از خلاقانه ترین اسباب بازی های دنیا لگو می باشد، زیرا کودک با کمک قطعات می تواند چیز جدیدی خلق کند. 4- هوش جسمی – بدنی چالاکی و فرزی از جایی سرچشمه می گیرند و آن ذهن کودک شماست. این هوش یعنی توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیا. این کودکان خودشان را از طریق حرکت بیان می کنند. این هوش به کودک شما کمک می کند از موقعیت جسمش در ارتباط با اشیا دیگر آگاه باشد و بتواند فاصله فیزیکی خودش را از اشیاء دیگر حدس بزند. همچنین این کودکان درک خوبی از حس تعادل و هماهنگی دست و چشم در رشته های ورزشی، درست کردن کاردستی و بطور کلی خلق کردن چیزهای تازه دارند. اگر پیش بیاید می توانند به خوبی بافتنی ببافند و عاشق سرهم کردن ماکت های مختلف هستند. آنها در کلاس های ورزش و فعالیت های فیزیکی منتظر دستور حرکت نمی مانند. شغل های مورد علاقه آنها در آینده عبارتند از: ورزشکار، معلم تربیت بدنی، هنرپیشه، صنعتگر، آتش نشان. راهکارهای پرورش هوش جسمی – بدنی: مطمئن شوید کودک شما برای حرکت کردن و چهار دست و پا رفتن، به ویژه در پنج سال ابتدای عمرش فرصت های فراوانی در اختیار دارد. شما می توانید خطرات احتمالی را به کمک قفس کودک و حفاظ دار کردن بعضی قسمت های خانه حل کنید. با کودکتان بازی های جسمانی انجام دهید. وقتی بزرگ تر شد، او را با دست ها یا پاهایش تاب دهید. با او مسابقه دو ترتیب دهید. وقتی کوچک تر است با توپ های نرم و پشمالو و بزرگتر که شد تا انواع توپ های سفت و کوچک هماهنگی عضلانی را در او تقویت کنید. ورزش کردن را به بخشی از فرهنگ خانواده تان تبدیل کنید زیرا عقل سالم در بدن سالم است و اگر کودک شما عادت به ورزش پیدا کند از نظر هوشی هم فعال تر خواهد بود. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۶ تير ۱۳۹۱, ۰۴:۳۲ عصر
ارسال: #15
|
|||
|
|||
زبان بدن كوچولو را یاد بگیرید ...
دانستن زبان بدن بزرگسالان كار چندان سختی نیست. برای مثال، زمانی كه فردی به راست و بالا نگاه میكند، میتوان حدس زد كه در حال ساختن دروغ است، بنابراین باید هوشیار بود. اما در مورد نوزادان فهمیدن اینكه دستش را برای چه تكان میدهد یا سرش را به چه نشانهای بالا و پایین میبرد كمی سخت بهنظر میرسد.
مشخص كردن حركات بدن كودك بسیار سخت است بهخصوص قبل از اینكه بتواند صحبت كند اما رفتار كودك بهطور قطع نشان میدهد او چه میخواهد. «كوین نوگنت»، نویسنده كتاب«كودكتان با شما حرف میزند» میگوید: «توانایی خواندن و پاسخ دادن به زبان بدن كودك، او را خوشحال میكند و در عین حال به شما كمك میكند درباره شخصیت و خلقوخوی او آگاهی بیشتری كسب كنید.» برای والدینی كه در ترجمه زبان بدن كودكشان دچار مشكل شدهاند، خواندن این صفحات را پیشنهاد میكنیم. واكنش به درد
قوس دادن پشت یك كودك خردسال شاید این حركت را بهعنوان نوعی اعتراض انجام دهد اما نوزاد وقتی پشتش را كش و قوس میدهد، ممكن است بخواهد واكنشش را به درد نشان دهد. دكتر «آری بروان»، نویسنده كتاب «كودك 411» میگوید: «در این حالت رودل كردن به احتمال زیاد میتواند متهم ردیف اول باشد.» واكنش شما: اگر فرزندتان پشتش را در میانه غذا خوردن كش و قوس میدهد یا گریه میكند و مدام تهوع دارد، میتواند نشانه ریفلاكس یا ریفلاكس گاستروفاژیال(GERD) باشد، شرایطی كه اسید معده برگشت پیدا كرده و مری را اذیت میكند. دكتر بروان توضیح میدهد: «وقتی اسید معده به سمت مری بازمیگردد، در میانه قفسه سینه كودك پشت خود را به عقب میدهد تا از این ناراحتی خلاصی یابد. این حالت اگر مربوط به غذا خوردن نباشد ممكن است بدون دلیل باشد و تنها برای راحتی بیشتر این كار را بكند.» ریتم را درك میكند
كوبیدن سر به اطراف وقتی میبینید كودك 10 ماههتان سرش را به زمین میكوبد یا سرش را به میلههای تختش میكوبد این علامت بدی نیست است.بچهها این كار را بدون وجود هرگونه دردی انجام میدهند. دكتر بروان میگوید: «بچهها ریتم حركت دادن سر به جلو و عقب را آرامشدهنده مییابند.» واكنش شما: از این حركت چشمپوشی نكنید. دكتر بروان معتقد است: «اگر فرزند شما برای مدتی طولانی به جای اینكه با دیگران سرگرم باشد یا با اسباب بازیهایش بازی كند سرش را به این طرف و آن طرف كوبید، آن وقت باید به پزشك مراجعه كنید. به یاد داشته باشید بیشتر كودكان تا 3 سالگی این رفتار را ترك میكنند. او فهمیده گوش دارد
چنگ زدن گوشها وقتی میبینید فرزندتان مدام با گوشهایش ور میرود و به آنها چنگ میاندازد سریع فكر نكنید كه این به معنای عفونت گوش است. دكتر نلسون میگوید: «بسیاری از والدین سریع به این نتیجه میرسند كه كودك مشكل عفونت گوش دارد اما در بیشتر اوقات او این كار را به این دلیل انجام میدهد كه تازه فهمیده عضوی به نام گوش دارد. علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است بچههایی كه فقط با گوشهایشان بازی میكنند نمیتوانند عفونت گوش داشته باشند.(علامتی كه شما باید برای عفونت گوش به آن فكر كنید شامل تب، كیپ شدن بینی و مشكلاتی در خواب شبانه است). واكنش شما: او را برای اینكه این قسمت از بدنش را كشف كرده، تشویق كنید اما حواستان به آن باشد. دكتر بروان میگوید: «برخی اوقات بچهها زمانی كه دندان درمیآورند بهویژه وقتی دندانهای آسیای یك سالگی میخواهند رویش پیدا كنند، این كار را انجام میدهند.» او شگفتزده است
تكان دادن دستها ممكن است این صحنه را دیده باشید: كوچولوی خوابآلودهتان برای خواب آماده شده است. وقتی شما به آرامی میخواهید او را به تختش ببرید، بازوهایش به اطراف تكان میخورد و همین تكان باعث بیدار شدنش میشود. دكتر مك كارتی معتقد است، این طبیعیترین واكنش در نوزادان است. در حقیقت این حالت كه نام آن« واكنش مورو» است باعث میشود، نوزاد بهصورت ناگهانی بازوهایش را به اطراف پرتاب كند و خیلی سریع به سمت بدن برگرداند. این حالت زمانی كه او از چیزی شگفت زده میشود هم اتفاق میافتد. واكنش شما: دكتر نلسون میگوید: «این واكنش كه بهطور معمول در 3 تا 4 ماهگی از بین میرود پاسخی در برابر از دست دادن حمایت است. مثل وقتی كه نوزاد فكر میكند در حال افتادن است.» این حالت كاملا طبیعی است اما میتوانید برای جلوگیری از این واكنش زمانی كه او میخواهد بخوابد قنداقش كنید. او خوشحال است
لگد زدن مداوم ممكن است شما در آینده یك فرزند فوتبالیست داشته باشید اما در حال حاضر چه چیز پشت این لگد كوبیدن فرزندتان است؟ اگر او بهنظر شاد و خندان بیاید میتواند این علامت آن باشد كه او دلش بازی میخواهد. «دكتر كلری» استاد دانشگاه هاروارد میگوید: «لگد زدن كودك باعث میشود عضلات او به اندازه كافی آمادگی چهار دست و پا راه رفتن را پیدا كنند.» اما اگر او گریه و داد و بیداد راه انداخت، یعنی چیزی او را ناراحت میكند. واكنش شما: این حالت میتواند ناشی از هر چیزی باشد از گاز معده تا خیس بودن پوشك. بنابراین یك نگاه سریع بیندازید و ببینید چه چیز او را اذیت میكند. برخی از بچهها صرفا چون توانایی لگد انداختن دارند این كار را مدام انجام میدهند. دل درد دارد
جمع كردن پاها كمی تحمل كنید فرزندتان در حال یادگیری ورزشهای هوازی نیست. دكتر نلسون میگوید:«این حالت نشانه نوعی ناراحتی در ناحیه شكم است كه میتواند شامل گاز معده، یبوست یا حتی اسهال باشد.» واكنش شما: تلاش كنید این ناراحتی او را برطرف كنید. اگر مشكل گاز معده است تلاش كنید بعد از خوردن شیر، بادگلو بزند. اگر فرزندتان از شیر مادر تغذیه میكند، به رژیم غذایی خودتان توجه كنید شاید موادغذاییای مانند كلم بروكلی، گل كلم یا حبوبات مقصر گاز معده كوچولویتان باشند. اگر فكر میكنید یبوست مشكل اصلی است(این حالت بهویژه زمانی رخ میدهد كه فرزندتان تغذیه تكمیلی را بعد از 6 ماهگی شروع میكند یا وقتی از شیر مادر به شیر خشك تغییر غذایی میدهید) با پزشك متخصص اطفال در این زمینه مشورت كنید. او ممكن است توصیه كند روزانه 60 تا 120 میلیلیتر به كودكتان آب دهید. خوابش میآید
مالیدن چشمها این حالت میتواند نشانه این باشد كه او میخواهد با شما بازی كند. این حالت همچنین میتواند نشان دهد او دارد خود را برای خواب آماده میكند. آنها همزمانی كه خسته میشوند چشمهایشان را میمالند درست مانند بزرگسالان. واكنش شما: یك چیزی روی سر نوزادتان بیندازید و ببینید آن را از روی سرش برمیدارد یا خیر. اگر این كار را كرد این بار آن را روی سر خودتان بیندازید و بگذارید كودك آن را از روی سرتان بردارد. به این ترتیب او لحظات شادی را خواهد گذراند. اما اگر دیدید خمیازه میكشد بهتر است همه احتمالات را كنار بگذارید و او را بخوابانید. شاید استرس دارد
گره كردن مشت
آیا این طور بهنظر میرسد كه كودكتان آماده غر زدن است؟ دكتر بروان معتقد است: «بیشتر نوزادان در حال استراحت، دستهایشان را در این حالت نگه میدارند. فرزند كوچك شما هنوز نمیتواند كار زیادی انجام دهند زیرا تحرك دستان و انگشتان نیازمند تكامل سیستم عصبی و كمپلكسهای زیاد در عملكرد مغز است. نوزادان معمولا از هفته هشتم تولد شروع به باز كردن دستهایشان میكنند و شروع به چنگ زدن و گرفتن اشیا تا 3 تا 4 ماهگی میكنند اما مشت كردن دست گاهی نیز به داشتن استرس یا حتی گرسنگی كودك ترجمه میشود.» واكنش شما: اگر كودك شما بعد از گذشت 3 ماه همچنان به مشت كردن دستش اصرار داشت بهتر است با متخصص اطفال در این زمینه مشورت كنید. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۲۷ تير ۱۳۹۱, ۰۴:۴۷ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ تير ۱۳۹۱ ۰۴:۴۹ عصر، توسط Entezar.)
ارسال: #16
|
|||
|
|||
چگونه یک قصه برای کودک دلبندمان تعریف کنیم؟
داستانسرایی به عنوان نوعی سخن گفتن بخش معمول آموزش مدرسه است. کودکان داستان ها را می خوانند، درباره تجارب شخصی مردم حرف می زنند، تشویق می شوند تا داستان بنویسند و داستان را به نمایش درآورند. به نمایش درآوردن داستان بدلایل نظری و عملی نقش مهمی در آموزش دارد.
دلیلی که داستان را بسیار مهم کرده این است که نقش مهمی را در مهارت های اساسی موفقیت تحصیلی در مدرسه نظیر خواندن و نوشتن بازی می کند زیرا درک کودکان از تقاضاها و درخواست های شفاهی معلم ها موجب می شود تا کودکان بتوانند به موفقیت تحصیلی دست یابند. همه کودکان با مهارت های سخن گفتن وارد مدرسه می شوند که متناسب با محیطی است که در آن بزرگ شده اند. مهارت های برخی از کودکان به خوبی با نیازمندی های سخن گفتن در مدرسه تناسب دارد در حالی که کودکان دیگر اینگونه نیستند. چنین عدم تناسبی به معنی آن است که بعضی از کودکان در فهمیدن و انجام دادن درخواست های معلم های شان مشکلات بیشتری دارند. از این رو داستان قالبی را بنا می نهد که معلم ها در آموزش از آن استفاده می کنند. داستان های برگرفته از تجارب شخصی، اولین نوع داستان هستند که گسترش می یابند و در حقیقت به طور ناقص از 2 سالگی ظاهر می شوند. هم کودکان طبقه متوسط و هم کودکان طبقه پایین از نظر اقتصادی اغلب داستان های طولانی و غیررسمی می سازند. در مقابل، کودکان خانواده های از هم پاشیده به احتمال خیلی زیاد داستان های کوتاه می سازند و حتی داستان های طولانی آنها از نظر ساختار کلی از ترتیب زمانی یا تاریخی برخوردار نیست و دارای الگوهای ناچیزی می باشد. عدم انطباق بین مهارت داستانسرایی کودک با تقاضاهای کلاس از همان بدو ورود به مدرسه، سبب نگرانی می شود. معلم ها به طور سنتی از داستان به عنوان ابزاری آموزشی هم به دلایل عملی و هم نظری استفاده می کنند. از نظر عملی، بیشتر کودکان با ظرفیت درک و فهم و تولید داستان وارد مدرسه می شوند. از دیدگاه نظری، داستان بر پایه آگاهی از نتیجه و رشد شناختی کودکان ساخته می شود. همچنین گوش دادن به داستان یا ساختن داستان، مهارت های شناختی را پرورش می دهد. این مهارت ها از کودکان می خواهند که از نظر زمانی خود را از اینجا و حالا دور کنند و این امر همان تفکر غیربافتی است. به همین خاطر، مهارت داستانسرایی 4 ساله ها برای موفقیت تحصیلی سال های بعدی شان اهمیت دارد. طبق نظر گراسر و همکارانش (1991) کودکان می توانند: الف) هنگامی که صحبت می کنند به جای تکیه بر محیط بی واسطه بر تعاریف ذهنی تکیه نمایند؛ ب) از تمرکز به زمان حال جدا شوند؛ ج) امکانات فرضی و اختیاری درباره حوادث و رویدادها را به شکل قاعده درآورند؛ د) ویژگی کلی رویدادها را انتزاع کنند. بنابراین تعجب آور نیست که داستان، پایه آموزش در مدرسه است. در صورتی داستانسرایی توسط کودکان برای معلم ها قابل فهم خواهد بود که با نکات از پیش تعیین شده درباره ساختار خوب داستان، منطبق باشد. در حالی که کودکان داستان را تعریف می کنند اغلب معلم ها با آنها همکاری می کنند تا مهارت داستانسرایی را پرورش دهند. چنین همکاری در صورتی که کودکان قبلا داستان هایشان را به روش های خواسته شده از طرف معلم ساختاربندی نکرده باشند، کمتر موفق خواهد بود. عدم تناسب بین روش هایی که کودکان داستان را سازماندهی می کنند و ساختاربندی معتبر داستان در کلاس درس بر درک و فهم ساخته شده توسط معلم نیز تاثیر می گذارد. به همان اندازه که کودکان عدم تناسب ها را نشان میدهند به احتمال زیاد به عنوان ناتوان در یادگیری تشخیص داده خواهند شد. مهارت های داستانسرایی مهمی که بیانگر موفقیت در مدرسه اند عبارتند از: 1- مهم است که کودکان نسبت به برانگیختگی ها و تحریکات معلم در تولید داستان، پاسخگو باشند. بیشترین مشکل معلم ها این است که کودک به سوال معلم، پاسخ کوتاه بدهد. در این صورت معلم مطمئن نیست که آیا کودک مطلب را فهمیده است یا نه؟! 2- داستان ها باید شامل اطلاعاتی چون توصیف افراد، موقعیت ها، اشیاء، فعالیت ها و اسنادی باشند که نقش مهمی را در حوادث داستان بازی می کنند. 3- داستان گو باید بتواند بدون توجه به اینجا و حالا به داستانسرایی بپردازد. مخصوصا در داستان هایی که درباره تجارب شخصی است باید موجب ایجاد چنین حسی در شنوندگان شود . 4- حوادث قصه هم از نظر زمانی و هم از نظر علمی به یکدیگر مربوط هستند، آنها تصادفا مرتب نشده اند. با تخمین زدن این روابط است که داستان انسجام می یابد. یک کودک باید بتواند این حوادث را به طور واضح از نظر زمانی به هم مرتبط سازد. واژه های مربوط به زمان شامل «سپس، و آنگاه، اول، بعد از آن، قبل از آن و بعد»؛ واژه های علمی شامل «زیرا، بنابراین، وقتی که، اگر، در حالی که و تا» می باشند. 5- یک داستان اساسا توصیفی است از یکسری حوادث نظیر مجموعه های دنباله داری که باید از نظر ترتیب زمانی، مکانی و منطقی، سازماندهی شوند. از این رو، حوادثی که زودتر اتفاق افتاده اند قبل از حوادث و رویدادهای بعدی؛ و حوادث علمی قبل از نتایج شان، توصیف می شوند. بی نظمی زمانی در داستان اغلب موجب گیجی شنوندگان می گردد. 6- داستان به عنوان یک کل باید به خوبی شکل داده شود. از نظر ساختاری دو نوع شکل دهی در داستان وجود دارد. لبو (1972) داستان هایی را که خوب سازماندهی شده اند اینگونه می داند که توصیف زمانی رویدادها در آنها منجر به ارزیابی یک نکته عالی یا یک بحران می شود که متعاقب آن نیز حل می گردد. نکته عالی این نوع داستان این است که چرایی روایت داستان به عنوان یک کل را دربر می گیرد. در مقابل، محققان دیگر داستان هایی را توصیف می کنند که حول و حوش هدفی ساخته شده اند و شخصیت های مهم داستان در پاسخ به مسئله مطرح شده در شروع داستان، تنظیم شده اند. سپس داستان کوشش های شخصیت های اصلی را برای رسیدن به هدف ها و نتایج تراش های شان توصیف می کند. فعالیت هایی که در زیر می آید باعث درک و فهم عمیق کودکان از داستان می گردد: *هرگاه برای تان میسر بود بین داستان و دنیای واقعی ارتباط برقرار کنید. هنگامی که داستانی درباره کامیون زباله می خوانید، می توانید درباره کامیون های واقعی زباله که در خیابان می گردند و افرادی که زباله ها را جمع می کنند، صحبت کنید. همچنین هنگامی که کامیون واقعی زباله را در بیرون می بینید به کودک یادآوری کنید که این همان کامیون زباله ای است که در کتاب داستان خواندیم. کودک را تشویق کنید تا چیزهای مشابه و متفاوت با آن را به شما نشان دهد و از او سوالاتی بپرسید. * همانطور که داستان ساده ای را می خوانید، فعالیت های کلیدی آن را نقش بازی کنید یا صداسازی کنید. برای مثال، کودکان می توانند شمع تولد را فوت کنند کلاه ها را سرشان بگذارند و بردارند، دست بزنند، پایکوبی کنند، سرشان را تکان دهند یا وانمود کنند که خوابیده اند و با شخصیت های کتاب داستان، خر و پف کنند. * همچنان که داستان را تعریف می کنید بهتر است کودکان نقش هایی از شخصیت های آن را به عهده گرفته و نقش بازی کنند. این تکنیک در پیش دبستان مورد استفاده قرار می گیرد و پیش دبستانی ها خودشان نقش هایی را برای بازی کردن به عهده می گیرند. معلم گفته آنها را می نویسد یا کمک می کند تا آن را به خوبی اجرا کنند و سپس معلم و کودکان بار دیگر هنگامی که بقیه در حال نقش بازی کردن هستند، کتاب را می خوانند. عبارت هایی که به زیبایی نوشته شده اند، ریتم های شاعرانه و تصاویر داستان در حافظه آنها باقی می مانند. شخصیت های کتاب داستان، دوست فرد می شوند. کودکان از طریق صحبت کردن با بزرگترها درباره داستان، درس هایی را فرا می گیرند که می تواند نگاه کودکان به دنیا را تغییر دهد و حتی در برخوردشان با مشکلات جدید تاثیر بگذارد. یک داستان اساسا توصیفی است از یکسری حوادث نظیر مجموعه های دنباله داری که باید از نظر ترتیب زمانی، مکانی و منطقی، سازماندهی شوند. بی نظمی در داستان اغلب موجب گیجی شنوندگان می گردد. ویوین گوسین پالی معلم دوره پیش دبستان در ایالت شیکاگو است. او به قدرت داستان ها در کلاس هایش پی برده است. وی وابستگی اش به کتاب های کودکان را با حرف های جالبی توصیف می کند: «شعر، نثر و بهترین کتاب های کودک وقتی که کوچک هستیم توی ذهن مان می روند و دوباره در تمام زندگی مان آواز سر می دهند.» در صورتی داستانسرایی توسط کودکان برای معلم ها قابل فهم خواهد بود که با نکات از پیش تعیین شده درباره ساختار خوب داستان، منطبق باشد. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۵ مرداد ۱۳۹۱, ۰۳:۵۸ عصر
ارسال: #17
|
|||
|
|||
روانشناسی کودک از روی نقاشی
این تصویر، گرایش كودك به اجتماعی بودن، سرزنده بودن و تحرك و تا حدی، بیشفعالی را نشان میدهد. كودك، از خلاقیت بهنسبت بالایی برخوردار است. میل كودك به مدیریت و تسلط بر همسالان و تا حدودی بر اطرافیان، از این نقاشی، قابل برداشت است. همچنین نمیتوان نوعی تعارض و دوگانگی را در این نقاشی نادیده گرفت. احتمال میرود كودك، در مواقعی، دچار خشم و اضطراب میشود كه بهتر است كودك را از محركهای آزاردهنده محیطی كه او را تحت فشار قرار میدهند، دور نگه داشت.
اولین مرحله ترسیم آدمك، از سه سالگی است. در این سن، آدمك ترسیمی، معمولا از یك دایره نامنظم كه معرف سر آدمك است، تشكیل و بهمرور، خطوطی بهعنوان دست و پا، به آن افزوده میشود. این نقاشی با توجه به سن كودك، كاملا طبیعی و استفاده از رنگهای شاد برای كشیدن دو سر بزرگ كه میتواند بیانگر پدر و مادركودك باشد، نشاندهنده احساس خوب كودك نسبت به والدینش است. كودك، خود را در ابعادی بسیار كوچك و با فاصله از پدرش ترسیم كرده است كه میتواند جای كمی تعمل داشته باشد و اینگونه برداشت كرد كه كودك، خود را از پدرش دور میداند یا از او میترسد و بیشتر، به مادرش پناه میبرد كه البته باید باز هم تاكید كرد كه بدون مشاهده دقیق كودك و شرح حال گرفتن از خانواده، نمیتوان بهطور قاطع، درباره كودك و خانواده قضاوت كرد. كودك، در دومین مرحله رشد ترسیم قرار دارد و بهمرور، ترسیمات و نقاشیهای او، كاملتر و پختهتر خواهند شد. كودك، به اعضای خانواده خود، بسیار علاقهمند و ارتباط او با همه آنها، به یك نسبت، صمیمانه است. كودك، به جلب محبت و توجه، تمایل نشان میدهد، در بیان احساساتش، مشكلی ندارد و كودكی است كه رفتارهایش، تاحدودی، با ملایمت همراه است. همچنین گرایش به نظم و ترتیب، احساس امنیت و آرامش در خانواده و پرجنبوجوش بودن را نمیتوان در كودك نادیده گرفت. در و پنجره در این نقاشی، نشاندهنده روابط نزدیك بین كودك و اطرافیان، تمایل به برونگرایی و مشاركت در كودك است. همچنین، پنجره در این نقاشی، با پرده تزیین شده كه نشانه احساس خوب كودك به زندگی است. خانه و درخت كه میتوانند به ترتیب، سمبل مادر و پدر باشند، در كنار هم و با فاصلهای نزدیك از هم قرار دارند كه نشاندهنده روابط مساعد والدین در خانواده است. درختی كه كودك ترسیم كرده است، ثمره و میوه دارد كه بیانگر احساس امنیت كودك نسبت به پدر و همچنین تامین نیازهای كودك توسط خانواده است. كودك، هنگام بازی با حیوانات، فاصلهای بین خود، درخت و خانه قائل شده كه از این طریق و با زبان كودكانه خود بیان میكند كه در آرامش كامل و با احساس امنیت نسبت به حضور دایم والدین خود، میتواند به كشف و كنجكاوی در محیط بپردازد و میتوان اطمینان داشت که كودك، هنگام ورود به مدرسه، اضطراب جدایی نخواهد داشت.برخاستن دود از دودكش خانه هم در این نقاشی، از جو عاطفی و گرم خانه، حكایت دارد. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۸ مرداد ۱۳۹۱, ۰۱:۲۸ صبح
ارسال: #18
|
|||
|
|||
برای کودکان زیر 2 سال چه بازی هایی مناسب است؟
بازی کردن برای کودکان یک امر حیاتی به حساب میآید، آنها کاری ندارند جز بازی و شیطنت، شما میتوانید از این فرصت استفاده کرده و بازیها را در جهت رشد شخصیتی، فیزیکی، شناختی، اجتماعی و احساسی کودکان به کار بگیرید. با بازی کردن با فرزندتان نه تنها او را با محیط اطرافش آشنا میکنید و اجازه تجربه موقعیتهای مختلف و کسب تجربه را به او میدهید، بلکه رابطه صمیمانهتری هم با او برقرار کرده و از این طریق به او نزدیکتر میشوید و میتوانید ساعات خوشی را با هم بگذرانید. با بازی، قهقهههای کودک شما در خانه میپیچد. این نکته طلایی را فراموش نکنید: هرچه نوزادتان بیشتر بخندد کمتر فرصت گریه کردن دارد.
صفـر تا ۳ مـاه ایـن رو ببـین! بیشتر وقت نوزاد در این 3 ماه به خواب میگذرد، در زمان بیداری هم با تکان دادن چشمهایش و نگاههای کنجکاوانه دنیای اطرافش را سیر میکند، مطمئنا بیشتر وقت شما هم به نشان دادن اشیا و وسایل و لوازم خانه و هر چیزی که اطرافتان قرار دارد، خواهد گذشت؛ از دسته کلیدها گرفته تا چهره عمو و عمه و خاله. بنابراین توضیح درباره این وسایل میتواند یک بازی جالب برای ذهن کنجکاو نوزادتان باشد. نوزادان کشف دنیای اطراف را دوست دارند پس از نشان دادن هر چیز بیخطر از آنها دریغ نکنید. آنها از نگاه کردن به آلبوم عکسهای خانوادگی، کتابهای رنگی، صفحات مجله، قاشق و کفگیر و حتی قوطیهای شامپو و نرمکننده هم لذت میبرند، اشیا مختلف را به نوزادتان نشان دهید، با او حرف بزنید و نگاههای جستجوگرش را بیپاسخ نگذارید. با این کار هم بینایی و تمرکز او را تقویت کردهاید و هم حس شنواییاش را. از سوی دیگر با صدای شما هم بیش از پیش مانوس شده. این حرف زدنها در رشد کلامیاش در ماههای آینده هم به او کمک خواهد کرد. سفری به کمد لباسهای مادر! نوزادان تا 3 ماهگی تحرک و جنب و جوش زیادی ندارند و تنها در حال کشف دنیای جدیدی هستند که برایشان کمی نامانوس است. در این سن برای بازی انتخابهای زیادی ندارید، به جز بازیهایی که او را با دنیای اطراف بیشتر آشنا میکند. در یکی از این بازیها میتوانید سفری به کمد لباسهایتان داشته باشید، به حتم این همه لباس رنگارنگ، یک جا باید به درد بخورد. درون کمد جستجو کنید و لباسهایی با بافت، جنس و شکل متفاوت انتخاب کنید، لباسهای بافتنی، ساتن، نخی، شلوارهای جین یا پیراهنهای گلدوزی شده میتوانند انتخابهای مناسبی باشند. هر یک از لباسها را آرام روی پوست دست، پا و گونههای نوزاد بکشید و با او حرف بزنید. مفهوم نرمی و زبری را میتوانید از این طریق به نوزاد منتقل کنید. انگشتان کوچکش را روی حاشیه گلدوزی شده یا درزهای لباسها بکشید تا تفاوت آنها را حس کند. وقتی از این بازی خسته شد، لباس را روی زمین پهن کنید و نوزاد را روی آن بگذارید تا کمی هم به صورت درازکش روی لباسها بازی کند. بعد از چند ماه متوجه خواهید شد که نوزاد شما چقدر به این تفاوتهای ساده عکسالعمل نشان خواهد داد و به دنبال حاشیههای سنگدوزی و گلدوزی شده میگردد و با چه اشتیاقی روی آنها دست میکشد. با این بازی شما نوزاد خود را به تفاوتها حساس کرده و از او یک کودک کنجکاو میسازید که به راحتی از کنار قضایا نخواهد گذشت. ۳ تا ۶ ماه ببین! چی رو سر مامانه؟ نوزاد شما حالا عکسالعملهای بیشتری به حرکات شما نشان میدهد و این میتواند شروع خوبی برای بازیهای دو طرفه باشد. لازم نیست اسباببازیهای گران قیمت تهیه کنید، میتوانید با وسایل ساده و در دسترس هم بهترین بازیها را انجام دهید و از زمان بازی لذت ببرید، یکی از این وسایل ساده روبان، کش سر، روسری، کلاه یا هر چیز دیگری است که در هر خانهای یافت میشود. میتوانید موهایتان را با روبان ببندید، کلاه یا روسری سر کنید و بعد با شکلکهای خندهدار توجه نوزادتان را جلب کنید، «ببین!، نگاه کن چی رو سرمه!»، «یه روسری»، «اینو ببین» «کلاه گذاشتم». فرزندتان شاید در وهله اول عکسالعملی نشان ندهد، چون کمی طول میکشد تا شکل و شمایل جدید شما را تجزیه و تحلیل کند، اما بعد از 2 یا 3 بار با خندههای دلفریبش شما را به ادامه بازی ترغیب خواهد کرد. این بازی را میتوانید با عروسکها هم امتحان کنید، مثلا کلاه را بر سر خرس مورد علاقهاش بگذارید و توجهش را به سمت آن جلب کنید. این بازی به نوزاد یاد میدهد که ماهیت افراد با تغییر ظاهرشان تغییر نمیکند. دماغم کو؟ با یک بازی ساده شما میتوانید به راحتی اعضای بدن را به کودکتان یاد بدهید. این بازی یکی از ابتداییترین بازیهایی است که والدین با فرزندانشان انجام میدهند. در این بازی که شاید ساعتها هم طول بکشد باید با سوالهای گوناگون توجه نوزاد را به خودتان جلب کنید. با لحنهای مختلف از او بپرسید «دماغم کو؟» بعد دماغتان را نشان دهید و بگویید «ایناهاش، ایناهاش.» این کار را با تمام اعضای بدن تکرار کنید. بعد نوبت به او میرسد، بپرسید «دماغ تو کو؟» و بعد با انگشتان خودش یا با انگشتان خودتان آن را نشان بدهید. این بازی را میتوانید دوباره و دوباره تکرار کنید، بدون اینکه فرزندتان خسته شود. در این سن شاید خیلی کاری از او برنیاید و فقط شما را نگاه کند، اما با مرور زمان میتواند خودش اعضای بدنش را به شما نشان بدهد و وقتی هم که به حرف افتاد نام اعضا را با شما تکرار خواهد کرد. در نوع دیگر بازی میتوانید مثلا شکمش را قلقلك بدهید و بگویید «این شکم مال کیه؟» یا انگشتانش را دانه دانه بشمارید و همان سوال را تکرار کنید، حتی میتوانید با خلاقیت خودتان شکل دیگری به بازی بدهید و هرطور که دوست دارید و نوزادتان راحتتر است، با او بازی کنید. ۶ تا ۹ ماه بو کن! در این سن نوزاد شما عکسالعملهای واضحتری به دنیای اطرافش میدهد، احتمالا غلتیدن و نشستن را یاد گرفته، میتواند اشیا را در دست بگیرد و به دهانش ببرد. نوزادان در این سن از بازیهای قلقلکی یا سواری روی پا بینهایت لذت میبرند، اما بازیهای آرام هم همچنان به آنها در شناخت دنیای اطراف کمک کرده و برایشان جذاب است. یکی از این بازیها بازی بو کردن است که مشام او را قوی میکند. وقتی در آشپزخانه هستید مطمئنا نوزادتان خودش را به آنجا میرساند، میتوانید با یک بازی ساده و ابتدایی او را سرگرم کنید. چاشنیها و ادویههای مختلف را مقابلتان بگذارید و یکی یکی چاشنیهای مختلف را به او معرفی کنید و مقداری از هر کدام روی دستتان بمالید و اجازه بدهید او بو کند. فقط حواستان باشد ادویهها و چاشنیها برای او ایجاد حساسیت نکرده و او را به عطسه نیندازند. استشمام بوی دارچین، وانیل، زیره و انواع سبزیهای معطر مثل نعناع و ریحان و... مطمئنا تجربه جدیدی برای نوزاد شماست و او از این کشف جدید لذت برده و سرگرم خواهد شد. این بازی را میتوانید با غذاها، لوسیونها و کرمها هم امتحان کنید و با این کار حس بویایی نوزاد را هم تقویت کنید، تنها باید مراقب باشید تا نوزاد آنها را به سمت دهانش نبرد. حباب و حباب و حباب حباب و حباب بازی برای نوزاد مانند یک پدیده شگفتانگیز است. در این سن نوزاد شما قادر است نقاط دورتر از یک متر را هم ببیند. دفعه بعد که در برابر اشکهای او مستاصل شدید و هیچ راهی برای آرام کردنش پیدا نکردید یکی از این حباب سازها را پر از کف صابون کرده و حبابهای بزرگ و کوچک درست کنید و ببینید چطور این حبابهای هفت رنگ مانند یک معجزه نوزادتان را ساکت و سرگرم میکند. میتوانید مفاهیمی مانند بزرگ و کوچک یا دور و نزدیک را با حبابها به او آموزش دهید؛ در حمام، رستوران، پارک یا مهمانی، هر جا که فکر کنید میتوانید با این حبابهای زیبا نوزادتان را سرگرم کنید. حتی میتوانید از بچههای بزرگتر برای این بازی بیخطر و ارزان کمک بگیرید. اگر نوزادتان چهار دست و پا رفتن را یاد گرفته ممکن است با تعقیب حبابها یک بازی جدید برای خودش اختراع کند، پس از معجزه حبابهای صابونی غافل نشوید. ۹ تا ۱۲ ماه لمس کن، بگیر، بکوب! در این سن نوزاد جلب توجه و ایجاد سر و صدا را بیش از پیش دوست دارد و این کارها را آگاهانه انجام میدهد و هر چیزی که دم دستش باشد برمیدارد و به محض اینکه آن را در دست گرفت به این طرف و آن طرف میکوبد تا صدا ایجاد کند و نتیجه کارشان را ببیند. در واقع این کار برایش یک بازی هیجانانگیز است. پس بهتر است اعصابتان را قوی کنید و بعد یک عروسک به دست کودک نوپایتان بدهید و ببینید چطور آن را روی میز میکوبد و سرمست میشود. شما نیز دو عروسک در دست بگیرید، اول یکی را و بعد دیگری را به ترتیب و در آخر هر دو را با هم روی میز بکوبید. در هر قسمت توجه او را به تفاوتها جلب کنید و اجازه دهید او هم این بازی مهیج را تجربه کند. میتوانید این کار را با اشیا دیگر هم تکرار کنید، قوطیهای خالی، قاشق چوبی، قاشق پلاستیکی و فلزی و... . به پاسخهای متفاوتی که به صداهای مختلف نشان میدهد دقت کنید و ببینید او چقدر از این بازی ساده و بیدردسر لذت میبرد. با این بازی او مفهوم عمل و عکسالعمل را میآموزد و شما هم میتوانید متوجه شوید قدرت کدام دستش بیشتر از دیگری است و با کدام دست راحتتر کار میکند. گنجشکک اشی مشی وقتی کودک نشسته یا خوابیده با این بازی شاد و خندهدار به سراغش بروید. انگشتان پاهایش را به نوبت بگیرید و شعر بخوانید: «این گنجشک اشیمشی رفت مغازه، این یکی موندش خونه، این یکی غذا خورد، این یکی هیچی نخورد، این یکی هم رفت و رفت و رفت تا رسید به خونهاش»، زمانی که جملات مربوط به انگشت کوچکتر را بیان میکنید، با انگشتانتان روی بدن او راه بروید تا به شکمش برسید. این بازی قلقلکی او را به وجد میآورد و هرگز از آن خسته نمیشود. یکی از بهترین بازیها برای زمان تعویض است، به خصوص که در این سن کودکان پر جنب و جوش هنگام تعویض پوشک دیگر آرام نمیمانند و برای فرار کردن تلاش میکنند. نوع دیگر این بازی همان «لی لی لی لی حوضک» است که میتوانید با انگشتان دست انجام دهید. ۱۲ تا ۱۸ماه نگاه کن، پیدا کن، مرتب کن در این سن نوزاد ارتباط بین اجسام و اشکال را کشف میکند و تفاوت و اندازهها برایش معنا پیدا میکنند. در این سن نوزادان انباشتن، مرتب کردن و پر و خالی کردن را دوست دارند. با توجه به این قضیه فقط کافی است یک جعبه که درش هم راحت باز و بسته میشود، مثل جعبه کفش به او بدهید و بعد نشان بدهید چطور اجسام را میتواند درون جعبه بگذارد و بیرون بیاورد. به زودی خواهید دید که کودک شما ساعتها بدون اینکه صدایش در بیاید مشغول بازی است. کیف هم یکی دیگر از وسایل سرگرمکننده برای نوزادان در این سن است. آنها دوست دارند کیف بزرگترها را بارها و بارها پر و خالی کنند، پس میتوانید این بازی را با یک کیف هم انجام دهید. وقتی کودکتان کمی مهارت پیدا کرد، این بازی را میتوانید با اجسام یک شکل که در اندازههای مختلف هستند یا رنگهای مختلف دارند انجام دهید و مثلا از او بخواهید اول اجسام بزرگتر را درون جعبه بگذارد و بعد اجسام کوچکتر را. به این صورت به مرور مفهوم بزرگ و کوچک و رنگها را هم در خلال این فعالیت مفرح یاد میگیرد. مسابقه موانع در این سن نوزاد شما ناگهان به یک کودک نوپای پر جنب و جوش و کنجکاو تبدیل شده، احتمالا تا حالا ایستادن را یاد گرفته و تلاشهایش را برای قدم برداشتن آغاز کرده، با بازی موانع میتوانید او را در قدم برداشتن تشویق کنید و به تقویت این مهارت در او بپردازید. در این بازی فقط کافی است تعدادی مانع مثل موبایل، تقویم جیبی، لباس مچاله شده یا هر چیز کوچک دیگری که به اندازه قدمهایش باشد سر راهش بگذارید و دستش را بگیرید و او را تشویق کنید تا پاهایش را بلند کرده و آن طرف مانع بگذارد. این کار، قدم برداشتن را به او آموزش داده و باعث میشود در این کار به مهارت برسد. زمانیکه قدم برداشتن را یاد گرفت میتوانید همین بازی را با حلقه هولاهوپ تکرار کنید، به این صورت که حلقه هولاهوپ را در هوا و در فاصله کمی از زمین بگیرید تا کوچولویتان قدم زنان از داخلش رد شود. اگر هنوز قدم برداشتن را بلد نیست و ترجیح میدهد با خزیدن و چهاردست و پا رفتن خودش را جابهجا کند باز هم میتوانید بازی مشابهی را انجام دهید. تعدادی عروسک رنگارنگ و اسباب بازی بردارید، اولی را با فاصله کمی مقابل نوزاد بگذارید، وقتی برای برداشتن آن حرکت کرد، بعدی را در فاصله دورتری قرار بدهید و او را تشویق کنید برای گرفتنش جلو بیاید و بعد عروسکهای بعدی را هم با فاصلههای کم در طول مسیر قرار دهید تا نوزادتان برای برداشتنش جلو بیاید. توجه داشته باشید فاصلهها باید کم باشد، در غیر این صورت نوزاد ناامید شده و از تلاش دست بر میدارد. با این بازی عضلات شکم، پاها و دستها قوی میشوند و هرچه قویتر باشند تلاش برای ایستادن و قدم برداشتن زودتر صورت خواهد گرفت. ۱۸ تا ۲۴ آب بازی بچهها آب بازی را در هر سنی که باشند دوست دارند، شاید از حمام کردن بدشان بیاید ولی آب بازی را دوست دارند، برای اینکه ساعت حمام هم ساعتی خوش و سرگرمکننده باشد میتوانید بازیهای مختلفی اختراع کنید. هر چه سبد و کاسه و اسباب بازی پلاستیکی دارید با خود به حمام بیاورید. برخی از وسایل خانه برای بازی کردن در حمام مناسبند و کودک میتواند بارها و بارها آنها را پر و خالی کرده و در حالی که سرگرم است شما هم تند و تند سر و بدنش را بشویید. قوطیهای خالی شامپو هم برای بازی در حمام مناسبند. یک قوطی را از آب پر کنید و برگردانید. به کودک نشان دهید که چطور قطره قطره آب از دهانه قوطی بیرون میریزد و بعد قوطی را فشار دهید تا ببیند چه تغییری در جریان آب ایجاد شده. از او بخواهید انگشتش را روی دهانه قوطی بگذارد تا جلوی جریان آب را بگیرد. حتی میتوانید چند سوراخ در قوطی ایجاد کنید تا با فشارهای دست کودک مانند یک دوش عمل کرده و بعد او اردکهای پلاستیکیاش را حمام کند و شما هم او را بشویید. سبدهای سوراخ سوراخ و شیاردار هم برای کودکان در حمام جالب هستند و آنها میتوانند ساعتها با جریان آب از لابهلای سوراخها و شیارها سرگرم شوند. تمام اینها بازیهای مهیجی هستند که به کودک شما در کشف محیط اطرافش کمک میکند. موسیقی، ریتم، هم آوازی در این سن نوزادان بیشتر از آنچه فکر میکنید میفهمند، اما شاید نتوانند به خوبی دستورات و گفتهها را انجام ندهند. تقلید، مشخصه بارز این سن است. شما میتوانید با صداهای مختلف او را تشویق به تقلید کنید و آواها را به او یاد دهید. مثلا یک صدای خندهدار یا مضحک ایجاد کنید تا او نظرش به شما جلب شود، بعد میبینید که او هم سعی در تقلید صدا دارد، یا عینا آن را تکرار میکند یا صدای جدید خودش را میسازد. صدا و آوای بعدی را با توجه به آوایی که او تولید کرده ایجاد کنید و منتظر تقلید او باشید. در آخر متوجه میشوید که با هماهنگی هم دارید صدا تولید میکنید. میتوانید با این آهنگ بالا و پایین بپرید و بازی کنید و قسمتهایی از تولید آن را هم به عهده کودکتان بگذارید و اجازه بدهید او هم در این آهنگ سهمی داشته باشد. این بازی را میتوانید با شکلکهای مختلف صورت هم امتحان کنید. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۹ مرداد ۱۳۹۱, ۰۱:۵۷ صبح
ارسال: #19
|
|||
|
|||
11 دلیل گریه نوزادان را بشناسید!!!!!!!
بچهها گریه میكنند و پدر و مادرها دست و پایشان را گم میكنند. مشكل اینجاست كه آنهایی كه به تازگی به جمع والدین اضافه شدهاند از چم و خم كار بیخبرند. در واقع آنها نمیدانند هنگامی كه نوزاد گریه سر میدهد میخواهد چیزی به پدر و مادرش بگوید. راحتتر اینكه گریه، زبان نوزاد است. مهم است كه به عنوان پدر و مادر بدانید بچهها هیچوقت بیدلیل گریه نمیكنند. یعنی اصلا نوزادی وجود ندارد كه از سر دلخوشی فریادش به آسمان بلند شود. پس هر وقت صدای این فرشتههای كوچك درمیآید بدانید كه آنها به واسطه نیاز یا مشكلی كه درآن لحظه دارند اشكهایشان سرازیر شده. با این وضعیت بهتر است با دلایل گریه بچهها آشنا شوید. اگر نوزاد شما وقت و بیوقت گریه سر میدهد، میتوانید دلیلش را در لیست پیش رو جستجو كنید.
گـرسنـگی
شاید گرسنگی اولین احتمالی باشد كه به واسطه گریه نوزادتان در نظر بگیرید. بهتر است روش پیشگیری را در این مورد یاد بگیرید. پیشگیری از گریه نوزادان به دلیل گرسنگی نیاز به دانستن زمان گرسنگی آنها دارد. برای این امر هم حتما لازم نیست جیغ و فریاد راه بیندازند. شما باید علائم گرسنگی آنها را دریابید.نوزادان گاهی در این شرایط است كه حتی دستشان را میخورند. اگر در آغوش باشند سرشان را به نشانه شیرخوردن به سمت سینه مادر میچرخانند. بچهها گاهی اوقات بابت گرسنگی فقط نق میزنند و البته بعضی وقتها هم ملچ و ملوچ راه میاندازند كه اینها همگی میتوانند نشانههای گرسنگی نوزاد باشند؛ پیش از آنكه بابت بیتوجهی شما به همه این علائم صدای گریهشان به آسمان بلند شود. پوشك كثیف! بعضی ا ز بچهها به محض اینكه پوشك خود را كثیف میكنند داد و فریاد راه میاندازند. بعضی دیگر اما پر تحمل هستند و صدایشان هم درنمیآید. اگر نوزاد شما جزء دسته دوم است بهتر است خودتان زود به زود پوشك او را نگاهی بیندازید تا مانع از سوختگی پاهایش شوید. خواب آلودگی
آیا بچهها خوشبخت نیستند؟آنها وقتی خسته هستند به راحتی میتوانند بخوابند؛ هر زمانی كه بخواهند و هر جایی كه باشند. خب! این شاید تصور شما باشد. در واقعیت ماجرا اما خوابیدن بچهها به این راحتیها هم نیست كه شما فكر میكنید. آنها همیشه هم بابت خوابآلود بودن چشمهایشان را نمیمالند بلكه نق میزنند و گریه سر میدهند. آنها را بلند كنید. شعری دلنشین را به آرامی هر چه تمامتر در گوششان زمزمه كنید و آهسته آهسته تكانشان دهید. اگر هم شعر بلد نیستید بهتر است با جملات دلنشین آنها را خواب كنید. شما از كجا میدانید، شاید آنها كلمه به كلمه حرفهای شما را متوجه شوند!نوزاد شما آغوش شما را میخواهد!
نوزادان بیش از آن چیزی كه فكر میكنید به نوازش و آغوش شما احتیاج دارند. این نكته مهم را هرگز از یاد نبرید كه نوزادان به شدت دوست دارند صورت پدر و مادرشان را از نزدیك ببینند صدای آنها را از نزدیك بشنوند و البته به صدای تپش قلبشان گوش بدهند. نوزادان حتی دوست دارند بوی تن پدر و مادرشان مشام آنها را پر كند؛ بویی كه فقط مختص پدر و مادر آنهاست و نه هیچكس دیگری. گریه آنها شاید دلیلش این باشد كه آغوش پدر و مادرشان را میخواهند. شاید پیش خودتان فكر كنید زیادی در آغوش گرفتن بچهها آنها را لوس میكند اما حداقل در چند ماه اول نوزادی اصلا چنین اتفاقی نخواهد افتاد و به واقع آغوش پدر و مادر برای بچهها یك نیاز ضروری است. مشكلات شكمی نفخ معده نوزادان از جمله مشكلاتی است كه گریههای پر سرو صدای بچهها را در پی دارد. یادتان باشد مشكل نفخ معده بچهها اگر حل نشود ممكن است در طول هفته 3 تا 4 بار بچهها را چنان آزار دهد كه صدای گریه آنها به آسمان بلند شود. اگر كوچولوی شما به طور معمول بعد از غذا خوردن گریه سر میدهد، شك نكنید كه او با مشكل هوای معده كه منجر به درد میشود، مواجه است. بهتر است قبل از اینكه سرخود از شربتهایی مانند گریپمیكسچر استفاده كنید حتما پزشك فرزندتان را در جریان بگذارید و در صورت تایید او سراغ چنین داروهایی بروید. به طور كلی روش طبیعی برای رفع نفخ معده نوزاد و جلوگیری از گریههای بیامان او این است كه در چنین صورتی نوزاد را روی شكم بخوابانید و آرام آرام پشت او را مالش دهید. همچنین میتوانید پاهای او را در همین حالت به دست بگیرید و به آرامی هر چه تمامتر مانند ركاب زدن دوچرخه حركت دهید تا مشكل نفخ معدهاش حل شود. كمك كنید آروغ بزند! خالی كردن هوای معده یا به زبان سادهتر همان آروغ زدن یك الزام نیست اما اگر كوچولوی شما بعد از غذا خوردن گریه میكند، شاید به كمكتان نیاز دارد تا هوای معدهاش را از طریق آروغ زدن خالی كند. بچهها معمولا وقتی از سینه مادر یا بطری شیر میخورند مقداری هوا را هم همراه شیر قورت میدهند و همین سبب میشود بعدا به آروغ زدن احتیاج پیدا كنند و اگر این اتفاق نیفتد صدای گریهشان در میآید! یا خیلی گرمشان است یا خیلی سرد
مواظب باشید! اگر همواره حین عوض كردن پوشك بچه لباس او را در میآورید و آن وقت است كه فریادش به آسمان بلند میشود تصور نكنید صرفا از عمل تعویض پوشك و لباس شاكی است و بابت آن گریه میكند بلكه ممكن است كوچولوی شما آنقدر سردش شده باشد كه گریهاش درآمده و این اشكها به واقع نشانه اعتراض باشد. یادتان باشد نوزادان معمولا دوست دارند لباس كافی به تن داشته باشند و گرم بمانند و البته نه زیادی گرم! برای اینكه در سرما و گرمای بچهها دچار اشتباه نشوید، بهتر است یك نكته را به عنوان قانون همواره به یاد داشته باشید. یك نوزاد باید همیشه یك لایه لباس بیشتر از شما به تن كند. بنابراین دمای بدن او را با توجه به سرما و گرمای خودتان و میزان لباسی كه میپوشید، تنظیم كنید. بچهها به طور معمول به خاطر گرما كمتر شكایت میكنند اما بابت سرما حسابی شاكی میشوند و گریه راه میاندازند. یك چیز كوچولو گاهی اوقات هر چه تلاش میكنید متوجه علت گریه نوزاد خود نمیشوید. در این مواقع بهتر است در بدن او سراغ یك مشكل كوچك بگردید. ممكن است یك تار موی ظریف دور انگشت شست پایش پیچیده باشد و آزارش بدهد. ممكن است یك تكه از نخ لباسش به بدن او چسبیده باشد. ممكن است مارك لباسش اذیتش كند؛ یك دلیل كوچك كه شاید به راحتی با چشم شما قابل رویت نباشد. تلاش كنید علت را پیدا كنید چون در غیر این صورت ساعتها با چشمان معصوم و البته اشكآلود او مواجه میشوید! تولد دندانها یكی از دلایل شایع گریه كردنهای بیش از حد بچهها تولد دندانهای آنهاست. یادتان باشد كه هر یك دندانی كه قرار است از میان لثههای حساس نوزاد شما بیرون بیاید كلی درد برای او به همراه دارد. بعضی از بچهها حین دندان درآوردن درد بیشتری را نسبت به بعضی دیگر تحمل میكنند. به طور كلی اگر گریههای نوزاد شما امانتان را بریده و قطع هم نمیشود و البته شما هم دلیلش را پیدا نمیكنید با انگشتان خود به آرامی لثه او را لمس كنید. اگر به قسمت سختی رسیدید بدانید كه مشكل از ظهور دندانهاست. به طور معمول اولین دندان نوزاد در فاصله زمانی 4 تا 7 ماه متولد میشود. البته همواره این احتمال وجود دارد كه دندانها زودتر خودشان را نشان بدهند. بنابراین اصلا از این بابت تعجب نكنید. وقتی كسی دركشان نمیكند! بهتر است بعضی مواقع بچهها را درك كنید. آنها گاهی بابت سرو صدای زیاد دور و اطرافشان كلافه میشوند.گاهی برای اینكه زیاد بغلشان میكنند، كلافه میشوند. گاهی برای اینكه زیاد بغلشان میكنند، عصبانی میشوند. بوسهها دیوانهشان میكند! بنابراین بعضی وقتها گریههای از ته دل نوزاد یعنی اینكه «لطفا این همه محبت دیوانهكننده را بس كنید!» در چنین مواقعی بهتر است مادر یا پدر، نوزاد را به گوشه خلوتی ببرند و او را در آرامش برای دقایقی در آغوش بگیرند و به آرامی تكانش دهند. وقتی احساس آرامش نمیكند! اگر همه نیازهای اولیه نوزاد را بررسی كردهاید و بابت همه چیز مطمئن شدهاید اما او همچنان گریه میكند، ممكن است مشكلی داشته باشد كه این چنین آرامشش را از دست داده. دمای بدنش را كنترل كنید چون شاید تب كرده و این تب میتواند نشانه یك بیماری باشد. شاید یك سرماخوردگی ساده است كه او را كلافه كرده است. شاید هم به توجه شما احتیاج دارد. یادتان باشد بچهها گاهی صرفا برای جلب توجه شما اشك میریزند. گاهی نیاز دارند شما آنها را در آغوش بگیرید و به آنها توجه كنید. پس لطفا به اندازه كافی بهآنها توجه كنید حتی بعضی وقتها بیش از اندازه به آنها توجه كنید. حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
۱۰ مرداد ۱۳۹۱, ۰۲:۱۲ صبح
ارسال: #20
|
|||
|
|||
قابل توجه مادران مضطرب...
[b] مادران مضطرب، کودکان سرکش بدنیا میآورند... در این مطالعات روانپزشکان هزاران نوزاد را از زمان تولد تا وقتی به سن مدرسه رسیدند، تحت آزمایش قرار دادند. زنانی که در دوران بارداری تحت استرس و تنش هستند، احتمال اینکه کودکانشان سرکش و کم طاقت شوند، بیشتر است. روانپزشکان میگویند وجود هورمونهای استرس در رحم در دوران بارداری عامل اصلی این ارتباط است. در این مطالعات روانپزشکان هزاران نوزاد را از زمان تولد تا وقتی به سن مدرسه رسیدند، تحت آزمایش قرار دادند. آنها دریافتند که این هورمونها احتمال ابتلای کودک به اختلال نقص توجه ناشی از بیشفعالی (ADHD) و سایر مشکلات رفتاری را در سنین بالاتر افزایش میدهد. به گزارش سایت مجله تخصصی سایکولوژی تودی، علائم بارزADHD شامل کاهش توان تمرکز، بیش فعالی و فقدان خودداری است. بنابراین گزارش هورمونهای استرس همچنین میتوانند روی سایر جنبههای رشد کودک تاثیر نامطلوب برجای بگذارند. دکتر آلینا رودریگیوز در انستیتو روانپزشکی کالج کینگ لندن در بررسیهای خود بیش از 1700 مادر و کودکان آنها را تحت مطالعه قرار دادند. این بررسیها تایید میکند مادرانی که در دوران بارداری تحت استرس قرار میگیرند یا با مشکل شکست و آسیب روابط مواجه هستند بیشتر احتمال دارد که کودکان سرکش و کم طاقت و پرخاشگر بدنیا بیاورند. این کودکان همچنین بیشتر احتمال دارد که به جای یکدست کارهای خود را با دو دست انجام دهند. برای مثال برخی از کارها را با دست راست و برخی دیگر را با دست چپ انجام میدهند. این کودکان در عین حال دچار مشکلات احساسی دیگری نیز میشوند. نتایج این بررسیها در کنفرانس سالانه انجمن روانشناسی انگلیس در گلاسگو ارائه شده است. [/B]
حالا که آمده ای چترت را ببند... در سرای ما جز مهربانی نمیبارد... |
|||
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا