ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
استدلال قرآنی حضرت زهرا (س)
۴ ارديبهشت ۱۳۹۱, ۰۹:۴۹ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ شهريور ۱۳۹۱ ۰۶:۰۴ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #1
استدلال قرآنی حضرت زهرا (س)
پس از رحلت پیامبر(ص) وقتى كه ابوبكر خلیفه شد؛ منافقين باغ فدك را كه مِلك پيامبر(ص) بود و به فاطمه(س) مى رسيد؛ غصب كرده و عامل آن حضرت را از فدك بيرون راندند.

حضرت على(ع) به فاطمه(س) فرمود: برو نزد ابوبكر، ارِث خودت را از او بگير.

فاطمه(س) نزد ابوبكر آمد و فرمود: ارثى كه از ناحيه پدرم رسيده، به من برگردانيد.

ابوبكر گفت: پيامبران ارث نمى گذراند.

فاطمه(س) فرمود: آيا سليمان از پدرش داوود ارث نبرد؟ كه خداوند فرمود: «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داودَ»

(سوره نمل، آیه16)



ابوبكر خشگمين شد و گفت: پيامبر ارث نمى گذارد.

فاطمه(س) فرمود: آيا زكريّاى پيغمبر عرض ‍ نكرد: «فَهَبْ لى مِنْ لَدُنْكَ وَلِيّاً وَ يَرِثُنى وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوب»

(خدايا از پيشگاهت به من جانشينى ببخش، كه وارث من و آل يعقوب باشد)

(سوره مريم، آیات 5 و 6)


ابوبكر باز همان را تكرار كرد كه پيامبر ارث نمى گذارد.

فاطمه(س) فرمود: آيا خداوند در قرآن نفرموده: «يُوصيكُمُ اللّهُ فى اَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُنْثَيَيْنِ»

(شما را در مورد فرزندانتان، سفارش ‍ مى كنم كه براى فرزند پسر، مطابق نصيب دو دختر بدهيد)
(سوره نساء، آیه 11)



ابوبكر باز همان جواب را داد و گفت: پيامبر از خود ارث نمى گذارد.

به اين ترتيب، حضرت فاطمه(س) با استدلال قرآنى، حق ارث خود را ثابت نمود، ولى جواب درستى نشنيد و در برابر چنين منطق الهى، مظلوم واقع شد.




منبع: كشف الغمه، ج 2، ص 37

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، seyedebrahim ، hamed
۱۵ مرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۴۷ صبح
ارسال: #2
Lightbulb RE: از انها بپرسید چرا؟؟؟
یکی از ائمه جماعات مورد وثوق تهران نقل می کند:

علامه امینی(ره)از نجف به تهران آمده بود.من به دیدن ایشان رفتم و تقاضا نمودم که شبی به منزل ما تشریف بیاورید.آقای امینی (ره)اجابت نمودند،و عده ای از علماء را هم به افتخار ایشان دعوت نمودم.شب موعود فرا رسید و از ایشان تقاضا کردم مطلبی را بیان فرمایند،ایشان فرمودند:

برای مطالعات بعضی از کتب،مدتی در حلب به سر می بردم یکی از تجار فهمیده از اهل سنت با من آشنا شد و شبی از من دعوت به عمل آورد.

علماء طراز اول شهر و قضات عالی رتبه و بعضی از اساتید دانشگاه و عده ای از تجار نیز در آنجا حضور داشتند.پس از شام،عالم و مفتی بزرگ شهر گفت:

آقای امینی این بحث امامت چه ریشه و اساسی در اسلام دارد که شیعیان و علمای تشیع آنرا رها نمی کنند؟

من به ایشان گفتم:

آیا این حدیث را که از رسول خدا(صلی الله علیه و اله)نقل شده(مَن ماتَ وَ لَم یَعرف امامَ زَمانِه ماتَ میتةً جاهلیةً)را قبول داری؟

گفت:بلی.

به او گفتم:برای پیگیری بحث امامت همین حدیث بس است،وی ساکت شد و چیزی نگفت،از او سوال کردم:

فاطمه زهرا(سلام الله علیها)چگونه بانویی است؟

وی گفت(إنّما مطهرةٌ بنَص الکتاب.)(به صراحت قرآن)مطهره و معصوم است چون در شان اهلبیت (علیهم السلام)آیه تطهیر نازل شده و حضرت زهرا(سلام الله علیها) از بزرگترین مصادیق اهلبیت رسول الله(صلی الله علیه و اله)است.

به او گفتم:

چرا فاطمه زهرا(سلام الله علیها)در حال خشم و غضب از حاکمان وقت از دنیا رفت؟!!!آیا آنان امام امت و خلیفه به حق رسول خدا(صلی الله علیه و اله) نبودند یا حضرت زهرا(سلام الله علیها)امام خود را نشناخت و فوت کرد؟!!!

عالم بزرگ حلب دید اگر بگوید غضب و خشم حضرت زهرا(سلام الله علیها)کار صحیحی بوده باید خط بطلان به جبین حاکمان آن وقت بکشد و این برخلاف اعتقاداتشان می باشد و اگر بگوید کار حضرت زهرا(سلام الله علیها)خطا بوده و او بدون معرفت به امام خویش از دنیا رفته،با مقام عصمت و طهارت ایشان که مورد قبول قرآن است منافات دارد،به همین دلیل برای خلط بحث گفت:

آقای امینی بحث ما چه ربطی به موضوع غضب و خشم حضرت فاطمه(سلام الله علیها)نسبت به حکام زمان خودش دارد؟!

افرادی که در مجلس حضور داشتند از حیث علم و دانش افراد برجسته و فهیمی بودند،و متوجه شدند که آقای امینی با طرح این سوال چه ضربه محکمی به عقاید آنان وارد ساخت،و گفت که شما نه فقط امام زمان خود را نشناخته اید بلکه در حقانیت افرادی که آنان را خلیفه رسول خدا(صلی الله علیه و اله) می دانید نیز در شک و تردید به سر می برید،صاحب منزل که کناری ایستاده بود رو به عالم بزرگ حلب کرد و گفت:

شیخُنا اُسکُت قَدِ افتَضَحنا،یعنی دیگر ساکت شو ما را رسوا کردی.!

بحث تا نزدیک سحر به طول انجامید و عده ای از اساتید دانشگاه و قضات و تجار به سجده افتادند و مستبصر شدند و از راهنمایی علامه امینی(ره)تشکر نمودند.

(دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی(علیه السلام)_حسین اوسطی-ص30)

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، mah19
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا