فلسفه بعضی از افعال نماز

[seyedebrahim]

مردی از حضرت امیر(علیه السلام)پرسید بالا بردن دست ها در موقع گفتن الله اکبر چه معنی دارد؟
آن حضرت فرمود:معنایش این است که خدا بزرگتر است.یگانه و یکتاست.مانندی ندارد و با کف ذست ها لمس نمی شود.با حواس و ادراک درک نمی گردد.
باز پرسید کشیدن گردن در حال رکوع چه معنا دارد؟
فرمود:معنایش این است که به خدا ایمان آوردم اگر چه گردنم را بزند.
پرسید معنای سجده اول چیست؟
فرمود:معنایش این است که خدایا تو ما را از زمین آفریده ای و معنای برداشتن سر از سجده این است که خدایا تو ما را از زمین بیرون آورده ای.
و معنای سجده دوم این است که خدایا تو بار دیگر ما را به زمین بر می گردانی و معنای برداشتن سر از سجده دوم این است که خدایا تو بار دیگر ما را از زمین بیرون می آوری.
پرسید گذاشتن پای راست بر پای چپ در حال تشهد چه معنی دارد؟
فرمود:معنایش این است که خدایا باطل را از میان بردار و حق را ثابت و استوار نگهدار.
پرسید پس معنای گفتن امام (السلام علیکم)چیست؟
فرمود:امام مترجمی است از طرف خداوند که به اهل جماعت می گوید شما در روز قیامت از عذاب و عقوبت خداوند در امان هستید.

قضاوتهای حضرت علی(ع)

[seyedebrahim]

تکبیرات افتتاحیه
حضرت امیر(علیه السلام)درباره تاویل تکبیرات افتتاحیه (تکبیرات افتتاحیه عبارتند از شش الله اکبر که به طور استحباب پیش از تکبیره الاحرام خوانده می شود)با تکبیره الاحرام فرمود:
در موقع گفتن الله اکبر اول در قلب خود حاضر می کنی که خدا بزرگتر است از اینکه با ایستادن و نشستن توصیف شود.
در دوم به قلب خود خطور می دهی که خدا بزرگتر از این است که به حرکت یا جمود وصف شود.
در سوم از دل بگذارانی که خدا بزرگتر است از اینکه درباره اش گفته شود جسم است و یا به چیزی تشبیه و قیاس شود.
در چهارم قصد می کنی خدا بزرگتر است از اینکه دچار عوارضی و امراضی شود.
در پنجم از قلب می گذرانی که خدا بزرگتر است از اینکه در باره اش گفته شود جوهر و یا عرض است و یا چیزی حمل میکند و یا چیزی در او حلول می کند.
در ششم در قلب حاضر می کنی که خدا بزرگتر است از اینکه آثار امور حادثه از قبیل برطرف شدن و انتقال و تبدل حالات فرض شود.
در هفتم در قلب حاضر می کنی خدا بزرگتر است از اینکه دارای حواس پنجگانه باشد.

قضاوتهای حضرت علی (علیه السلام)-تالیف آیه الله شیخ محمد تقی شوشتری.

[کاکانجف]

سلام
اخیرا منوجه شده ام برخی از مراجع عظام شرائط شرکت در نماز جماعت ویا جمعه را بگونه ای بیان کرده اند که بسیار مشکل شده وبدون تحقیق دراحراز شرائط امام جماعت نمازاشکال خواهد داشت.اینجانب الی ماشاءالله نمازجماعت درمساجد عبوری خوانده ام که هیچ اطلاعی از شخصیت امام جماعت بخصوص عدالت ایشان نداشته ام.نمی دانم تکلیف چیست؟زیرا ازطرفی اعاده این همه نماز برایم مقدور نیست ومهمتر اینکه احساس می کنم ازین پس از فیض جماعت که عاشق آنم محروم میشوم. لطفا باتوجه به فتوای اینگونه مراجع عظام بانظرات خود ما را یاری کنید. باسپاس

[مهدی1414]

سلام کاکانجف
عدالت امام جماعت از چند طریق اثبات می شود:
1-دو نفر عالم عادل بگویند.
2-برای خود شخص اطمینان حاصل شود.
اما در صورتی که نتوان از این دو راه اثبات کرد...........همین که عموم مردم به او اقتدا می کنند میتوان همین را دلیل بر عدالت شخص بگذارند.

[seyedebrahim]

نعمت های الهی
ابن ابی کعب در حضور پیامبر گرامی اسلام این آیه شریفه را خواند:"و اسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه""و تمام کرد خدا نعمت هایش را چه آشکارا و چه پنهان".در این هنگام پیامبر به حضار مجلس که من جمله آن ها ابوبکر و عمر و عثمان و ابوعبیده و عبدالرحمن بود فرمودند:بگویید ببینم اول نعمتی که خداوند به شما ارزانی داشته کدام است؟
آنان همگی از ثروت و زندگی و زن و فرزند سخن گفتند.و چون ساکت شدند پیامبر(ص)به علی(ع) رو کرده و به وی فرمود:یا علی تو هم سخنی بگو؟
علی (ع) شروع کرد به شمردن:خداوند مرا از نیستی به هستی آورد.
مرا موجودی زنده قرار داد نه جامد و بی جان مرا با بهتر اندام و شمایلی خلقت نمود.
مرا انسانی متفکر و اندیشمند قرار داد نه ابله و فراموشکار.در بدنم قوا و نیروهایی آفرید تا بتوانم به وسیله آن ها خواسته ها و مقاصد خویشتن را انجام دهم.
در ساختمان بدنم شمع تابان خرد را آفرید.
مرا به آیین خودش رهبری نمود.مرا از گمراهی نجات بهشید.
مرا آزاد و مالک قرار داد نه برده و مملوک.آسمان و زمین را با آن چه که در ایشان است برایم رام و مسخر گرداند.
ما را زن نیافرید بلکه مردانی حاکم بر زن های حلالمان(اشاره به آیه قرآن "الرجال قوامون علی النساء")
و پیامبر در هر دفعه به او می فرمود راست گفتی و آن گاه به او فرمود:باز هم بشمر علی (ع)گفت:"و ان تعدو نعمه الله لا تحصوها""اگر بخواهید نعمت های خدا را بشمرید نتوانید کرد".
پس رسول خدا تبسم نموده به او فرمود:
"گوارا باد تو را حکمت و دانش"تو وارث علم من هستی و بعد از من برطرف کننده اختلافات امتم می باشی.
یا علی
یا حق

[nilforoosh]

شاید فلسفه افعال و اذکار نماز مهم باشد.ولی فلسفه آنها به فلسفه خود نماز برمیگردد.
شاید خدا نماز را واجب کرد تا بدانیم در هر زمان و هر مکان بایستی مطیع محض خدا باشیم.
یادمان باشد همیشه و در همه حال خدا بزرگترین است.
یادمان باشد ما خاک بوده ایم.
یادمان نرود باید اشرف مخلوقات باشیم.
یادمان باشد آمده ایم تا حمد خدا را به جا آوریم.
یادمان نرود واسطه فیض را و بر او درود بفرستبم.
یادمان نرود همه چیز غیر خدا را فراموش کنیم.
یادمان باشد کسی را غیر خدا بزرگ نکنیم.
یادمان نرود ما نزد خدا ارزشمندیم.
پس درود خدا و سلام بر ما مومنین خدا