ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گفتاری از آیت‌الله بهجت (ره)
۱۳ اسفند ۱۳۹۰, ۰۳:۲۷ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۱ شهريور ۱۳۹۱ ۱۱:۱۴ صبح، توسط hamed.)
ارسال: #1
گفتاری از آیت‌الله بهجت (ره)
انجام طاعت و ترك معصیت به حسب ظاهر مشكل است و مسلمان شدن مشكل، بلكه كالمحال [مانند محال] است و بنابراین غیر از معصومان(ع) همه به ترك طاعت و فعل معصیت مبتلا هستیم و معصوم بودن مثل اینكه نشدنی است، ولی در افراد بشر، شمر هم بسیار است؛ امّا آیا چیزی هست كه مطلب را آسان كند؟
از اموری كه خیلی سهل المؤونه و آسان است ـ اگرچه عمل بر خلاف قول باشد ـ این است كه انسان ملاحظه كند و ببیند اگر ملتزم به طاعت و ترك معصیت باشد، آیا حال او مثل صورتی است كه ترك طاعت و فعل معصیت می‌كند و آیا این حال، مثل حالت اوّل است؟
فرض كنید اگر انسان نزد رئیس‌جمهور یا هر رئیس مطلق، مقرّب باشد، این برای او بهتر است یا اینكه نزد فقیر تهیدست و محروم؟! آیا خوب است به ذاتی كه موت، حیات، مرض، صحّت، غنا و فقر به دست اوست، مراجعه كنیم و رابطه دوستی داشته باشیم، یا با كسی كه خود محتاج، ناتوان و بیچاره است؟!
در اطاعت اوامر الهی و نیز در معصیت و به فرمان شیطان و نفس بودن، امر دایر است بین اینكه با كسی كه حیات و ممات، غنا و فقر، مرض و صحّت، مریض‌خانه و دكتر، خزانه و ثروت و... به دست اوست؛ مجالست كنیم یا با كسی كه هیچ ندارد؟! انسان كدام را اختیار می‌كند و محبّت وجدانیّه (نه به حسب خوف نار یا شوق بهشت) با كدام طرف است؟
به حسب ظاهر، بنده مطیع، پشتیبانش مثل كوه، محكم و استوار و منبع همه خیرات است و بنده عاصی پشتیبانش، محتاج‌تر از او و دشمن دانایی (شیطان) است كه از دوست نادان، بدتر است و صلاحدیدش تمام به زیان او است. نظیر شخصی كه نزد كسی رفت تا او را از فقر، فشار و ناراحتی روزگار نجات دهد، او گفت: شایسته‌ترین كار برای شما، اقدام به مرگ و خودكشی است!
صلاحدیدش از این قبیل است كه بگوید: صلاح و نجات شما در این است كه قرص مرگ‌آور یا خواب‌آور بخورید تا راحت شوید! بنابراین، ما در عزم به طاعت، عازم به رفاقت، دوستی و هم‌نشینی با غنیّ قادر و دانای كریم هستیم و در عزم بر معصیت، عازم به رفاقت و هم‌نشینی با فقیر عاجز جاهل و لئیم.
اگر این معنا را درست تشخیص دهیم و بفهمیم و به طور واضح و روشن باور كنیم، خواهیم فهمید كه در اطاعت سود برده‌ایم، نه زیان و خسارت؛ به دلیل اینكه دیده‌ایم افرادی "و اُحی الموتی بإذن الله؛1 مردگان را به اذن خدا زنده می‌كنند " و كراماتی از این قبیل را داشته‌اند و شدنی است و محال نیست و اختصاص به انبیا(ع) هم ندارد، بلكه هر كه از آنها متابعت كند، می‌تواند از این راه به مقامات، كمالات و كرامات آنها دست یابد، البتّه بدون تحدّی نبوّت و كذّابیت مدّعی آن.
پس اگر انسان یقین كند و برای او واضح و آشكار شود كه در طاعت، با غنی، قادر، كریم و... رفاقت كرده و در معصیت با عاجزتر و محتاج‌تر از خود، طبعاً هیچ‌گاه به معصیت تمایل پیدا نمی‌كند و از قصر شاهنشاهی و از كنار هرگونه ناز، نعمت، آبادی و آسایش، به كاروانسرای خرابه و ویرانه نمی رود و با صاحب آن رفیق و همنشین نمی‌شود، در حالی كه خود آن صاحبخانه هم راضی نیست كه رفیق او و همراهش باشیم و از هر چیز محروم گردیم!
بنابراین، برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت، راهی جز این نداریم كه متوجّه شویم و یقین [پیدا] كنیم كه طاعت، نزدیكی به تمام نعمت‌ها، خوشی‌ها، دارایی‌ها، عزّت‌ها و... است و معصیت، عبارت است از محرومیّت، ناخوشی، نداری، ذلّت و...




تابناک

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، ترنم بهاری ، hamed ، خادم شهدا ، سیدناصر ، alialaie ، یافاطمه
۱۵ اسفند ۱۳۹۰, ۰۸:۳۹ عصر
ارسال: #2
فضيل بن عياض سارق
فضيل بن عياض سارق مسلحي بود كه راه را بر مردم مي‌بست و اموال مردم را سرقت مي‌كرد دچار انحرافهاي ديگري نيز بود. روزي دربازار فردي پارسا و مومن را ديد به او گفت خانه خود را مهيا كن امشب مي خواهم خانه تو بيايم و هركار كه دلم مي خواهد بكنم.
اين مرد پارسا خيلي نگران شد ازيك سو نگران تعرض به دختران و همسرش بود ازسوي ديگر عرض وآبرويش و اموالش شب شد نردبان آماده بود كه عياض كه معمولا عادت داشت از ديوار خانه وارد شود بالاي پشت بام آمد مرد پارسا خانواده را جمع كرد و شروع كرد به خواندن قرآن .
هنگامي كه عياض به قصد گناه از پشت بامها مي‌گذشت صوت قرآن را از خانه‌اي شنيد لحظه‌اي گوش فرا داد شخصي اين آيه را تلاوت مي‌كرد أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ {الحديد/16}آيا براى كسانى كه ايمان آورده اند هنگامِ آن نرسيده است كه دل هايشان به ياد خدا و آن كتابِ سراسر حقى كه از جانب خدا نازل شده است خاشع شود و مانند كسانى نباشند كه قبلاً به آنان كتاب آسمانى داده شد و زمان بر آنان به درازا كشيد ، پس دل هايشان سخت شد و بسيارى از آنان عبادت خدا را رها كردند و به گناهان روى آوردند و فاسق شدند ؟
فضيل ناگهان به خود آمد فرياد زد آري آن زمان فرا رسيده است و از همان لحظه از كليه اعمال خلاف خويش توبه كرد و ديگر گرد گناه نگشت و از زاهدان و عارفان روزگار خويش شد.

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط ترنم بهاری ، هُدهُد صبا ، خادم شهدا ، فاطمه گل ، alialaie ، یافاطمه
۲۴ اسفند ۱۳۹۰, ۰۱:۳۷ صبح
ارسال: #3
RE: گفتاری از آیت‌الله بهجت(ره)
بسم الله
کوچک وبزرگ باید بدانیم:
راه یگانه برای سعادت دنیاوآخرت بندگی خدای بزرگ است...وبندگی در ترک معصیت است در اعتقادیات وعملیات.
آنچه را که دانستیم عمل نماییم وآنچه را که ندانستیم توقف واحتیاط نماییم..تا معلوم شود هرگزپشیمانی وخسارت..در ما راه نخواهد داشت..این عزم اگر در بنده ثابت وراسخ باشدSighخدای بزرگ اولی به توفیق ویاری خواهد بود.Arrow
(انــــــشاءالله)

"حسبی الله ونعم الوکیل ولاحول ولا قوة الا بالله ولا اله الا انت سبحـانک انی کُنتُ من الظالمین"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط boshra ، هُدهُد صبا ، hamed ، seraj73 ، zeinab ، alialaie
۲۸ اسفند ۱۳۹۰, ۱۲:۵۰ عصر
ارسال: #4
RE: گفتاری از آیت‌الله بهجت(ره) درباره گناه
[تصویر:  91158_634601527872778611_m.jpg]

حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) در فرمایشان خود درباره حضرت حجت(عج) می‌فرمایند: واى بر كسى كه حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ بداند كه او در تحصیل موافقت و رضاى آن حضرت، و یا در مخالفت آن حضرت بى اعتنا و لااُبالى است.

در امور مالى به مردم بگوید كه دست من دست او است و نماینده او هستم، و در كارهاى دیگر چنین نباشد!


خدا نكند ما این گونه باشیم!


خصوصا این كه میل داریم در آخر زندگى و دم مرگ به داد ما برسد و به شفاعتش بلاهاى ما رفع شود.


آیا مى شود از اول كار از او جدا باشیم و در آخر كار تمایل داشته باشیم از ما دستگیرى كند؟!


آقاى طبیبى در نزدیكى وفاتش، به همه انوار معصومین ـ علیه السّلام ـ سلام كرد و تعظیم نمود ولى هیچ كدام از حضار كسى را نمى دیدند!


آن بزرگواران كه در وقت وقتش به آنها احتیاج داریم، نباید كارى كنیم كه دم آخر بگویند: ما این شخص را نمى‌شناسیم!


تفاوت مراتب ایمان و تقوا و یقین ما و علماى گذشته بسیار است، صد سال فاصله ى بین ما و آنها، مانند هزار سال است! دعا كردن و زود مستجاب شدن براى آنها اصلاً چیز عادى عادى بوده؛ ولى حالا اگر كسى بگوید: دعا كردم و مستجاب شد، خیلى نادر است.


نقل كرده اند كه آقایى ـ كه فاصله ى وفاتش با وفات مرحوم حاج شیخ عبدالكریم حایرى ـ رحمه اللّه ـ یك هفته بود، در مشهد بود و خانواده اش در عراق بودند ـ به حرم امام رضا ـ علیه السّلام ـ مشرّف شد و عرض كرد: خانواده ام...(ا ین قسمت در اصل از قلم افتاده است، شاید عرض كرده است: خانواده ام در عراق هستند و من در مشهد، تقاضا دارم كه هزینه ى راه را مرحمت فرمایید تا به عراق بروم.) بلافاصله شخصى از كنارش گذشت و مقدارى پول به او داد؛ ولى او رو كرد به حضرت و عرض نمود: « این نه مناسب كرم شما است! » تا این كه مقدار دیگرى به او مى رسید. باز گفت: « كم است! » پس از جریان یكى از علماى مشهد در صحن به او مى رسد و مى گوید: « معلوم مى شود معامله ى شما با حضرت خوب است! » همان اندازه كه مى خواسته از جیبش در مى آورد و به او مى دهد.


آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط boshra ، seyedebrahim ، hamed ، zeinab ، سیدناصر ، فاطمه گل ، alialaie
۱۷ تير ۱۳۹۱, ۰۳:۰۰ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ تير ۱۳۹۱ ۰۳:۰۳ عصر، توسط مریم گلی.)
ارسال: #5
RE: گفتاری از آیت‌الله بهجت(ره) درباره گناه
چه كنيم كه معصيت نكنيم ؟

انجام طاعت و ترك معصيت به حسب ظاهر مشكل است ، و سلمان شدن مشكل ، بلكه كالمحال است ، و لذا غير از معصومين - عليهم السلام - همه به ترك طاعت و فعل معصيت مبتلا هستيم و معصوم بودن مثل اين كه نشدنى است ، ولى در افراد بشر، شمر هم بسيار است ؛ اما آيا چيزى هست كه مطلب را آسان كند؟
از امورى كه خيلى سهل المؤ ونة و آسان است - ولو عمل بر خلاف قول باشد - اين است كه انسان ملاحظه كند و ببيند اگر ملتزم به طاعت و تارك معصيت باشد، آيا حال او مثل صورتى است كه ترك طاعت و فعل معصيت مى كند و آيا اين حال مثل حالت اول است يا خير؟ فرض كنيد اگر انسان نزد رييس جمهور يا هر رييس مطلق ، مقرب باشد، اين براى او بهتر است و يا اين كه نزد يك فقير تهى دست و محروم ؟! آيا خوب است به ذاتى كه موت و حيات و مرض و صحت و غنا و فقر به دست او است مراجعه كنيم و رابطه ى دوستى داشته باشيم ، يا با كسى كه خود محتاج و ناتوان و بيچاره است ؟!
در اطاعت اوامر الهى و نيز در معصيت و به فرمان شيطان و نفس بودن ، امر داير است بين اين كه با كسى كه حيات و ممات ، غنا و فقر و مرض و صحت و مريض خانه و دكتر و خزانه و ثروت و ... به دست او است ؛ مجالست كنيم يا با كسى كه هيچ ندارد؟!انسان كدام را اختيار مى كند و محبت وجدانيه (نه به حسب خوف نار يا شوق بهشت ) با كدام طرف است ؟
به حسب ظاهر بنده ى مطيع ، پشتيبانش مثل كوه ، محكم و استوار و منبع همه ى خيرات است ، و بنده ى عاصى پشتيبانش محتاج تر از او و دشمن دانايى (شيطان ) است كه از دوست نادان بدتر است و صلاحديدش تمام به زيان او است . نظير شخصى كه نزد كسى رفت تا او را از فقر و فشار و ناراحتى روزگار نجات دهد، او گفت : شايسته ترين كار براى شما اقدام به مرگ و خودكشى است !صلاح ديدش از اين قبيل است كه بگويد: صلاح و نجات شما در اين است كه قرص مرگ آور يا خواب آور بخوريد تا راحت شويد!بنابراين ، ما در عزم به طاعت عازم به رفاقت و دوستى و همنشينى با غنى قادر و داناى كريم هستيم ، و در عزم بر معصيت عازم به رفاقت و همنشينى با فقير عاجز جاهل و لئيم .
اگر اين معنا را درست تشخيص دهيم و بفهميم و به طور واضح و روشن باور كنيم ، خواهيم فهميد كه در اطاعت سود برده ايم ، نه زيان و خسارت ؛ به دليل اين كه ديده ايم افرادى (و اءحى الموتى باذن الله ) ؛ (مردگان را به اذن خدا زنده مى كنم .) و كراماتى از اين قبيل را داشته اند و شدنى است و محال نيست و اختصاص به انبيا - عليهم السلام - هم ندارد، بلكه هر كه از آن ها متابعت كند، مى تواند از اين راه به مقامات و كمالات و كرامات آن ها دست يابد، البته بدون تحدى نبوت و كذابيت مدعى آن ؛ پس اگر انسان يقين كند و براى او واضح و آشكار شود كه در طاعت ، با غنى و قادر و كريم و ... رفاقت كرده و در معصيت با عاجزتر و محتاجتر از خود، طبعا هيچ گاه به معصيت تمايل پيدا نمى كند و از قصر شاهنشاهى و از كنار هرگونه ناز و نعمت و آبادى و آسايش به كاروانسراى خرابه و ويرانه نمى رود و با صاحب آن رفيق و همنشين نمى شود، در حالى كه خود آن صاحبخانه هم راضى نيست كه رفيق او و با او باشيم ، و از هر چيز محروم گرديم !
بنابراين ، براى تسهيل طاعت و اجتناب از معصيت راهى جز اين نداريم كه متوجه شويم و يقين كنيم كه طاعت ، نزديكى به تمام نعمت ها و خوشى ها و دارايى ها و عزت ها و ... است ، و معصيت ، عبارت است از محروميت و ناخوشى و ندارى و ذلت و ...

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط seyedebrahim ، boshra ، hamed ، هُدهُد صبا ، سیدناصر ، alialaie
۱۱ شهريور ۱۳۹۱, ۰۸:۵۲ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۱ شهريور ۱۳۹۱ ۰۸:۵۳ صبح، توسط مریم گلی.)
ارسال: #6
RE: گفتاری از آیت‌الله بهجت(ره) درباره گناه
كنترل زبان

ایشان خیلی تأكیدمیكردند بر كنترل زبان و می فرمودند:
باید زبان را كنترل كنیم به صورتی كه باید 24 ساعت تأمّل و اندیشه كنیم و یك ساعت صحبت كنیم، بلكه شاید یك ساعت هم زیاد باشد

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، zeinab ، هُدهُد صبا
۱۶ شهريور ۱۳۹۱, ۱۱:۱۹ صبح
ارسال: #7
Lightbulb RE: گفتاری از آیت‌الله بهجت (ره)
"چهل سال دعا برای یک حاجت!!!"
استاد ما،مرحوم آقا سید علی قاضی می فرمود:
"برای حاجتی چهل سال بعد از نماز دعا می کردم،بعد معلوم شد که مصلحت نبوده است.!!!"


(در محضر آیت الله بهجت(رحمه الله)-کتاب اول-ص188-نکته279)

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، zeinab ، mah19
۱۸ شهريور ۱۳۹۱, ۱۱:۱۲ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ شهريور ۱۳۹۱ ۱۱:۱۳ صبح، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #8
RE: گفتاری از آیت‌الله بهجت (ره) درباره گناه
نصایح ماندنی از آیت الله بهجت

ارتباط با امام زمان (عج)
كجا رفتند كسانی كه با صاحب الزمان (عج) ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره كرده ایم كه قطع ارتباط نموده ایم و
گویا هیچ نداریم. آیا آنها از ما فقیرتر بوده اند؟ اگر بفرمایید به آن
حضرت دسترسی نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک
محرّمات ملتزم نیستید؟ او به همین از ما راضی است، زیرا پرهیزگارترین مردم
کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد. ترک واجبات و ترک محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.
خدا
می‌داند در دفتر امام زمان (عج) جزو چه كسانی هستیم..كسی كه اعمال بندگان
در هر هفته دو روز به او عرضه می‌شود. همین قدر می‌دانیم كه آنطوری كه باید
باشیم، نیستیم ...
ما باید حضرت امام زمان(عج) را
حاضر فرض كنیم. هرجا می‌رود برویم، هرچه می‌كند بكنیم و هرچه را ترك
می‌كند، ترك كنیم؛ و اگر ندانیم، احتیاط را كه می‌دانیم و می‌توانیم، ولی
گویا ما نمی‌خواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم.

فرج حضرت صاحب (عج) را از خدا بخواهید
حضرت صاحب (عج) از ما می خواهد که اعتکاف و توسل و دعایمان برای خصوص فرج و ظهور آن حضرت واقع شود، ولی ما به او خطاب می کنیم: << ای یوسف زهرا،بیا >>.
غافل از اینکه او هم از خدا می خواهد که بیاید. مگر آمدن او به دست اوست
که از او می خواهیم از زندان بیرون بیاید؟ بلکه همه باید از خدا بخواهیم تا
اذن دهد او ظهور نماید. خود او هم منتظر امر خدا و الهامات خداست تا ظهور
کند و از غریبی و درماندگی نجات یابد، زیرا گرفتاری او، گرفتاری همه بشر و
نجات او، نجات و فرج برای همه است.


برای گناه نکردن برنامه ریزی کنیم
آیا
برای این بی سر و سامانی خود، برنامه و وقت مشخص کرده ایم؟ آیا تصمیم
گرفته ایم که روزی دیگر گناه نکنیم یا اینکه همین وضع را می خواهیم ادامه
دهیم؟ اگر نمی خواهیم این وضع ادامه داشته باشد، برای آن وقتی تعیین کنیم،
یک ماه، شش ماه، یک یا چند سال؛ خلاصه اگر بخواهیم تا زنده ایم این گناه
کردن را ادامه دهیم، خطرناک است، پس حداقل حدی برای گناهانمان تعیین کنیم.

فقط ترک گنـاه
بزرگان برای اسلام زحمت بسیار کشیده اند، ولی هر کدام از راه خاصی افراد را به
سوی خدا می برند، ولی من راهم این است که دستورالعمل فقط در یک چیز جمع
شده، در یک کلمهء خیلی کوچک، خیلی کوچک، و آن " ترک گناه " است. ولی فکر
نکن ترک گناه چیز ساده ای است، گاهی خیلی مشکل است..

ادای نماز را در نیاورید
چقدرتفاوت دارد نماز و حال کسی که به حقیقت نمازگزار و حاضر است با نماز و حال
کسی که ادای نمازگزار را در می آورد و تنها شبیه نمازگزاری است. البته
بلاکلام، چنین کسی نیز تکلیفش ساقط است و عقاب ندارد، ولی نماز او، آثار و
خواص نماز حقیقی را ندارد. ما شبیه و صورت نماز را به جا می آوریم و فایده
آن، تنها اسقاط تکلیف است. به خلاف نماز سلمان که آن همه خواص و نور در قلب
داشت.


نماز اول وقت
كسانی
كه ملتزم به نماز در اول وقتش هستند و ملتزم به "صلاه كامله" هستند، اگر
قدری مواظب خودشان باشند و ببینند حال بعد از صلاتشان با حال قبل از
صلاتشان فرق كرد و این فرق را اختیارا" از دست ندهند، امید است به این كه "الذین هم علی صلاتهم ائمون" همان كسانی كه دائما" در حال نماز هستند باشند.


حضرت استاد مصباح یزدی
(حفظه‌الله) :

حضرت آیت‌الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) به نقل از استاد عرفانشان حضرت آیت‌الله سیدعلی‌آقا قاضی طباطبایی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) نقل فرموده‌اند: هر كس بر نماز اول وقت مداومت ورزد و به مقامات والای عرفانی نرسد، مرا لعن كند.



آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، mah19
۲۱ شهريور ۱۳۹۱, ۱۱:۱۴ صبح
ارسال: #9
Lightbulb RE: گفتاری از آیت‌الله بهجت (ره)
"علت غیبت امام زمان(ارواحنا فداه)"
در زمان سابق،وقتی در اوقات زیارتی اطراف حرم حضرت معصومه(علیها السلام)ازدحام میشد،و زنان حجاب را درست رعایت نمی کردند،آیت الله بروجردی(رحمه الله)می فرمود:
"مناسب نیست اهل علم بدون ضرورت در میان جمعیت و ازدحام داخل شوند.!"
امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعه مظلوم صاحبش را برساند،زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که رییس و رهبری از مریدان و لشکرش این قدر غیبت طولانی داشته باشد.چه باید گفت؟معلوم نیست تا کی؟در تمام امتهای گذشته غیبت مقدر شده است،ولی در هیچ امتی چنین غیبتی با وقت نامعلوم و غیر مقدر اتفاق نیفتاده است.
ما مسلمان ها امتحان خود را با پیغمبر(صلی الله علیه و اله)و یازده امام(علیهم السلام)در زمان حضورشان پس داده ایم،اگر این یکی هم ظاهر میشد،لابد به قربانش می رفتیم.!
کسانی که در زمان ائمه (علیهم السلام)به بنی امیه و بنی العباس گرایش داشتند مگر دیوانه بودند؟انها از میان دو راه دین و دنیا،دنیا و ضد آخرت را اختیار میکردند،و هنوز مناصب آنها برای ما عرضه نشده تا امتحان خود را پس بدهیم.!!!
(در محضر آیت الله بهجت(رحمه الله)-کتاب اول-ص173)

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط mah19 ، هُدهُد صبا
۱۶ مهر ۱۳۹۱, ۰۷:۴۹ عصر
ارسال: #10
وظيفه ى ما در روزهاى پرفتنه
فرمایشات ایت الله بهجت(ره)

ائمّه ـ عليهم السّلام ـ براى اين روزهاى پر فتنه تكليف ما را مشخّص كرده اند، و ما را حيران و سرگردان به حال خود وا نگذاشته اند. فرموده اند در صورت اختلاف، با حزب و فرقه اى باشيد كه با على ـ عليه السّلام ـ است.
سؤال: فرض اين است كه همه ى احزاب و فرقه ها از على و راه و خط على ـ عليه السّلام ـ دم مى زنند، در اين صورت تكليف چيست؟
جواب: بايد با عينك احتياط راه رفت و خوب تشخيص داد كدام اقرب به على و مرام على ـ عليه السّلام ـ و راستگوتر است؛ و در صورت شك، توقف و احتياط نمود. لذا فرموده اند:
تَمَسَّكُوا بِالاْءَمْرِ الاْءَوَّلِ.» به راه و رسم نخست عمل كنيد.(1)
یعنى بايد به يقينيات عمل كنيم، نه اين كه اهل عمل نباشيم و از اين گوش بشنويم و از آن گوش به در كنيم؛ و در موارد غير يقينى و مشكوك، مأمور به احتياط هستيم. نبايد در مشكوكات از غير معصوم تبعيّت نمود
معصوم ـ عليه السّلام ـ اهل خطا و خطيئه نيست، ولى غير معصوم هر چند از علماى بزرگ و جليل القدر باشد خالى از خطا نيست، لذا نبايد مشكوكات اقوال و آراى آنها را به واسطه ى عظمت شأن و بزرگى مقامشان پذيرفت،(2) بلكه تنها در واضحات و مسلّمات بايد مطابق نظرشان بود، و در مشكوكات بايد گفت: «نَعْتَقِدُ بِمَا اعْتَقَدَ بِهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّد وَ الْمَهْدِىُّ ـ عليهم السّلام ـ»؛ (به آن چه حضرت جعفر بن محمّد و حضرت مهدى ـ عليهم السّلام ـ بدان اعتقاد دارند، معتقديم.)
مرحوم شيخ مفيد با همه ى جلالت و عظمتى كه دارد و تاج سر ما است، منكرِ عالم ذرّ شده،(3) با اين كه اخذ عهد و ميثاق مسلّما بوده است و خود مبدأ عهد، كافى است در احتجاج بر وجود عالم ذرّ؛ زيرا او بوده و هست و خواهد بود. و اقرارِ «قَالُواْ بَلَى» (4)؛ (گفتند: آرى) بى خود و بى جهت از انسانها صادر نشده، بلكه ربط مخلوق به خالق و قيام به او است، و لذا تدلّى و تجلّى را عيانا مشاهده كردند و اقرار به ربوبيّت حضرت حق نمودند.
مرحوم شيخ صدوق هم با همه ى بزرگى و عظمتش كه تاج سر ما است، اعتقاد به سهو النّبى ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ داشته است.(5)
1. ر.ك: بحارالانوار، ج 52، ص 132 و 133؛ ج 52، ص 149؛ الغيبة نعمانى، ص 158 و 159؛ كمال الدّين، ج 2، ص 348 و 351. 2. منظور حضرت استاد ـ رحمه الله ـ در مسايل اصول دين و اعتقادات است، نه در فروع و احكام؛ چرا كه در احكام اگر مجتهد و يا محتاط نباشيم، بايد به حكم عقل و شرع از علما و فقها تقليد نماييم. 3.ر.ك: تصحيح الاعتقاد، ص 80؛ بحارالانوار، ج 6، ص 252؛ ج 58، ص 80 و 142. 4. سوره ى اعراف، آيه ى 172. 5. ر.ك: بحارالانوار، ج 17، ص 102.

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مریم گلی ، هُدهُد صبا ، mah19 ، یافاطمه
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا