ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
۷ دي ۱۳۸۸, ۱۲:۱۶ صبح
ارسال: #1
ام وهب ...
" معرفت پسر من ، وهب نصرانی که تازه مسلمان شده بود ، از شما

سپاهیان ظلمت که زمانی شمشیرتان در کنار پیامبر و علی به دشمنان

اسلام می تاخت بیش تر بود ؛ خیانتکاران !!!

من از جسم و جان پسرم گذشتم و او را قربانی حسین کردم تا گواه

مسلمانی من و عروسم باشد ، اکنون سرش را به من پس داده اید ؟؟!!

سپاس خدای را که مرا در محضر سید جوانان اهل بهشتش رو سپید کرد .

من آنچه را در راه خدا داده ام پس نمی گیرم ... "

ام وهب سر را به سوی سپاهیان عمر سعد پرتاب کرد ، عمود خیمه را

برداشت و رجز خواند . دو نفر از آنان را کشت و با شنیدن صدای امام که فرمود :

" بازگرد ای بانو ، خدا تو را و فرزندانت را جزای خیر دهد " ، به سوی خیمه ها

بازگشت ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، LeMa.86 ، هُدهُد صبا ، aaaaa
۱۱ بهمن ۱۳۸۹, ۰۸:۴۶ عصر
ارسال: #2
RE: ام وهب ...
بله در فيلم مختار تا حدودي با وهب و مادرشان آشنا شديم.
آدم به ايمانشون قبطه ميخوره.
فقط يه سوال؟ نصراني ها كيا بودن؟

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا