ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 15 رأی - میانگین امیتازات: 4.93
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فرازي از وصاياي شهدا
۲ دي ۱۳۸۹, ۰۴:۵۹ عصر
ارسال: #1
وصیت نامه شهید تجلایی
بسم الله الرحمن الرحیم

ای امام ، ای رهبر امت ، و ای پدر روحانی كه با بیان خود نفوس طاغوتی ما را تزكیه نمودی ، بدان ، تا آخرین قطره خونی كه در بدن دارم و تا آخرین دم حیاتم ، مقلد و مأموم تو هستم .
به خدا سوگند، یك لحظه از این عهد و پیمانی كه با تو بسته ام ، نظرم برنخواهد گشت و آخرین قطره خونی كه از بدنم بیرون ریزد ، نقش « خمینی رهبر » خواهد بست .
زیرا كه من این وفاداری را از مكتب كربلا, از پرچمدار اباعبدالله (ع) آموخته ام و عینیت این وفاداری را از سیدمان و مولایم شهید آیت الله بهشتی آموخته ام ... .
پدر و مادر عزیزم كه غم و اندوه شهادت برادرم مهدی از دل شما بیرون نرفته ، مبادا از شهادت من و برادرم متأثر شوید و هر چه گریه می كنید ، گریه بر مصیبتهـای سرور شهیـدان و اهل بیت او بكنید ... .
خوشحال باشید كه در سایه برنامه های تربیتی اسلام ، توانستید فرزندانی را در خط ولایت و امامت بپرورانید ... نه تنها برای مهدی و من و دیگر شهیدان گریه نكنید ، بلكه گور و مزار ما را هم جستجو مكنید . به این بیاندیشید كه ما برای چه شهید شدیم و چه راهی را برای رسیدن به مقصود و معبود خود برگزیدیم ... . دعا كنید كه خداوند متعال از گناهانم درگذرد .
همسرم ! می دانم پس از من بایستی مشكلات زیادی را در تربیت و بزرگ كردن فرزندان بدون پدر متحمل گردی ... بشارت بزرگی است برای شما كه خداوند رحمان - اگر توفیق شهادت نصیب این بنده گناهكار بنماید - آنچنان كه وعده فرموده ، سرپرست اصلی شما خواهد بود كه این نعمت و رحمت ، شامل كمتر خانواده ای می شود ... . شكرانه این نعمت ، صبر و استقامت در برابر مشكلات و عبودیت كامل به درگاه خداوند متعال می باشد . به جامعه نشان بده كه چگونه می توان در عمل ، پیرو حضرت فاطمه زهرا (س) و دخترش زینب (س) بود و هم مادری خوب بود و هم پیام رسانی آتشین كه پیامش تاریخ بشریت را تكان دهد .
دخترم می دانم كه حالا كوچكی و مرا به یاد نمی آوری ولیكن دخترم ، وقتی كه بزرگ شوی حتماً جویای حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهی بود . بدان كه پدرت یك پاسدار بود و تو نیز باید پاسدار خون پدرت باشی .
دخترم ! می دانم یتیمانه زندگی كردن و بزرگ شدن در جامعه مشكل است ولیكن بدان كه حسین و حسن و زینب یتیم بودند . حتی پیامبر اسلام نیز یتیم بزرگ شد . دخترم ! هر وقت دلت گرفت ، زیارت عاشورا را بخوان و مصیبتهای سرور شهیدان تاریخ ، حسین (ع) را بنگر و اندیشه كن ... . امیدوارم كه در آینده وارث شایسته ای برای پدرت باشی . پروردگارا مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعایم را بپذیر .
برادران پاسدار امیدوارم با بزرگواری خودتان این بنده ذلیل خدا را عفو وحلال كنید. سفارشـی چنـد از مولایمـان علـی (ع) بـرای شمـا دارم ، باشـد كـه راهنمـای شمـا باشـد در امـر پاسداریتـان .
- در همه حال پرهیزگار باشید و خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید .
- یاور ستمدیدگان و مستمندان جامعه و یاور تمامی مستضعفین باشید . مبادا یتیمان و فرزندان شهدا را فراموش كنید.
- در راه تحقق اهداف این انقلاب آزادی بخش ، از جان و مال خود دریغ نكنید .
- سلسله مراتب و اطاعت از مسئولان را با توجه به اصل ولایت رعایت كنید .
- در هر زمان و هر مكان ، با دست و زبان و عمل ، امر به معروف و نهی از منكر كنید .
برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب ، شبـانه روز فعالیت می كنید ، عدالت در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یك مرز ایمان داشته باشید.
اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد ، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. عدالت را فدای مصلحت نكنید .
پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بكوشید . در قلب خود ، مهربانی و لطف به مردم را بیدار كنید . طوری رفتار نكنید كه از شما كراهت داشته باشند.
موفقیت شما را در جهاد درونی و جهاد آزادیبخش از خداوند متعال خواهانم . رفتن به جبهه ها و دفاع از كیان اسلام و قرآن ، برای مردان خدا تكلیف و امتحان بزرگی محسوب می شود .
زیرا جبهه آزمایشگاه مردان خداست ... برای این آزمایش ، بایستی از تمام وابستگی مادی و غیر خدا گسست و عاشقانه به سوی خدا شتافت .
از بدو انقلاب ، رسیدن به لقاءالله و ریخته شدن خونم در پای درخت اسلام برایم اصل بوده و هست . جبهه آسان ترین و نزدیك ترین صراط برای رسیدن به این اهداف است . همه وقتی فهمیده اند كه می خواهم به عنوان تك تیرانداز در عملیات شركت كنم ، مرا نصیحت می كنند و مشكلات زندگی و فرزندانم را به من گوشزد می كنند و سعی می كنند ، تجربه ام و مسئولیتم را برایم بزرگ جلوه بدهند و القا كنند كه برای سپاه و انقلاب و جنگ لازم تر هستم . ولی ، همه باید بدانند كه حرف من چیز دیگری و هدفم ، هدف والایی است .
زیرا توفیق شركت در مدرسه عشق و بسیج با ارزش و نتیجه بخش خواهد بود ، زیرا ارزشهایی كه از شركت در جنگ ، به دور از مسئولیت های دنیوی برای یك فرد رزمنده ساده نصیب می شود ، خارج از بحث و فكر و عقل بشر خاكی است و بدانید كه جبهه برای مردان خدا خیلی زیباست ، زیرا هر چه در آن بینی ، نور خداست و صحبت شهادت و ایثار .
حرف ، حرف شهادت . و آنچه بینی چهره مردان مصمم و جوانان معصوم كه با تمام وجودشان برای انجام تكلیف الهی ، در رفتن به خط مقدم ، سعی می كنند بر یكدیگر پیشی گیرند . حال ، قضاوت كنید كه انسان چگونه می تواند مصاحبت و برادری چنین انسانهایی را نادیده بگیرد ؟
و اما نهایت سخنم ، طلب رحمت از خداوند متعال برای شما ، خانواده ام ، همسرم و پدر و مادرم است و درخواست حلالی این بنده گناهكار از تمام رزمندگان ، به خصوص برادران لشكر عاشورا و سپاه منطقه پنج و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) می خواهم كه مرا حلال كنند ، زیرا دیگر برایم قلباً الهام شده كه این بار -
اگر خداوند رحمان و رحیم بخواهد - به فیض شهادت نائل خواهم آمد . لذا دیگر منتظر من نباشید چون من به دیدار معشوق خود و دیدار سرور آزادگان اباعبدالله (ع) و شهدای كربلا حسینی ایران شتافته ام

.والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته.


علی تجلایی

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط يگانه ، هُدهُد صبا ، alialaie ، یافاطمه
صفحه 10 (پست بالا اولین پست این موضوع است.)
۱۸ آذر ۱۳۹۱, ۰۶:۲۹ عصر
ارسال: #91
RE: فرازي از وصاياي شهدا
جوان دزفولی که به دیدار مولایش نائل شد

«سیدرضا پورموسوی» به سال ۱۳۴۵ دردزفول متولد شد و 22 سال بعد، به تاریخ سوم فروردین سال ۱۳۶۷ در عملیات والفجر۱۰ ، بال در بال ملائک گشود.

[تصویر:  244996_420.jpg]

«سید رضا»، در میان همرزمان خود به مراتب عالی سلوک و عرفان شناخته می شد. وصیت نامه ی او که متن کامل آن را خواهید خواند ، خالی از هرگونه مسائل دنیوی است و تنها تجدید پیمانی است با ارکانِ اعتقادی اش. پس از شهادتش، در میان دست نوشته های او، چند خطی بیش از دیگر نوشته ها جلوه نمود و دل همرزمان و آشنایان او را به درد آورد:

[تصویر:  244995_350.jpg]

«متوجه شدم كه به حالت دوزانو در برابر آقا و سرور و مولاي بزرگواري با قامتي رشيد و ديبائي لطيف و درخشان بر تن، نشسته‌ام و تعدادي با لباس ساده نظامي كه سه نفر سمت راست آن بزرگوار و سه نفر سمت چپ برگرد آن حضرت به حالت دوزانو نشسته بودند كه آن سيّد جلیل القدر به من خطاب نمود كه: سيّد ناراحت نشو ، همين كساني كه تو با آنان همنشين مي‌باشي من هم با تعدادي از ايشان همنشين مي‌باشم ،بعد از گفتاري چند با آن عزيزجان متوجه شدم كه سيّد ما و مولاي ما و امام ما حضرت حجه بن الحسن العسكري روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه فدا است. بعد از چند لحظه ديدم پرده جلو آمد و چشمهايم باز گرديد. با حالت تضرع و ابتهال و زاري و گريان در حالي كه قابل وصف برايم نبود و در پوست خويش نمي‌گنجيدم زيارت جامعه را خواندم...»


*متن کامل وصیت نامه شهید سید رضا پور استاد که حدود چهار ماه پیش از شهادتش به رشته ی تحریر درآمده، به این قرار است:

بسم الله الرحمن الرحيم
الْحَمُدلِلّهِ الّذي هَدانا لِهذا و ما كُنا لِنَهْتَدِيَ لَولا اَنْ هَدينُا الله
اشهد انّ لا اله الا الله ، وَاشهدانّ محمّداً رسول الله واشهدان عليّاً ولي الله وان ائمة المعصومين اوصياء رسول الله
اِنَّ الَّذينَ يَشْتَروُنَ بِعَهْدِ اللهِ وَ ايمانهِمْ ثَمَناً قَليلاً اُولئكَ لاخَلاقَ لَهُمْ في اْلاخِرَةِ وَلايُكَلِمُهُمُ اللهُ وَلايَنْظُرُ اِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيمةَوَلايُزَكّيهِمْ وَلَهُمْ عَذاب‏‏ٌ اَليمٌ * ال عمران*
حمد و سپاس خداوندي را كه نعمت و رحمتش را برما ارزاني داشت و به ما شناساند ، باشد كه در طريق عبوديتش بنده ايي شاكر و صابر باشم . انشاء الله
مرا عهد و پيماني بود با ولايت علي بن ابيطالب عليه السلام در غدير خم و آه و ناله اي از بيت الاحزان فاطمة زهراءقره العين الرسول در سينه .
صداي فراخواني رسول اكرم براي بيعت با ولايت علي عليه السلام در غدير و فرياد فرياد خواهي حسين عليه السلام در كربلا در گوشم طنين انداز بود و حالا فرزند فاطمة زهراي اطهر مرا براي تجديد بيعت با ولايت علي عليه السلام مي خواند . آيا اجابت نكنم ؟ نه والله كه اجابت نمايم .
بر طريق خونين ولايت علي عليه السلام كساني بودند كه بر عهد و پيمانشان وفا نمودند و ايستادگي كردند و حالا ما ميراث دار آن شهيدان شده ايم ، پس با هم اقتدا به راه سرخ شهيدان مي كنيم و دست برنمي داريم .
مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجال‏ٌ‌صَدَقُوا مَاعاهَدوُ اللهِ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضي نَحْبَهُ‌ وَ مَنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِر وَمابَدَّلُوا تَبْديلاً - 23 احزاب
و اگر قرار است كساني بر اين طريق پايدار باشند و به عهد خود وفا نمايند اولاترين و سزاوارترين كسان بني هاشم مي باشند كه همة وجود خويش را فدا سازند .
آن چه را كه در خاتمه سزاوار مي بينم تذكر دهم اين مي باشد كه اگر در طول و مدت همنشيني هائي كه با بعضي از دوستان و برادران داشته ام و از آن ها خواسته ام كه برايم حرف بزنند دربارة بعضي از مسائل و يا اين كه من براي آن ها مطالبي را بيان داشته ام نه قصد داشته ام خداي ناكرده آن ها را حقير سازم و سرزنش نمايم و نه اين كه بخواهم بر آن ها فخرفروشي و اظهار دانائي و خود بيني نمايم بلكه فقط و فقط توجهم اين بوده كه اصلاحي در اعمال صورت بندد و اين در نظرم بوده كه « يااَيُّهّا الَّذينَ امنَوا اَتّقوُا اللهَ وَ قوُلوُا قُوْلاً سَديداً يُصْلِحْ لَكُمْ اَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنوُبَكُمْ وَمَنْ يَطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ فَقْدفازَفَوْزاً عَظيماً » --71/70 احزاب
و از خداوند متعال مي خواهم كه اعمال ناقص و نارساي ما را خود به كمال برساند با رحمتش با ما معامله نمايد و ما را محروم از عنايت و توفيقش نسازد . انشاء الله .
و از خداي عزوجل خواهانم كه خودش جزاي زحمات پدر و مادرم را بدهد كه او اجر و ثواب بغير حساب مي دهد .
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ اِذهَدَيْتَناوَهَبْ لَنا مِنْ لَدُئْكَ رَحْمَةً اِنَّكَ اَنْتَ الْوَهّاب .
21/8/66
ماووت عراق

[تصویر:  80683182710471481126.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، hamed ، آشنای غریب ، مهدی عبادی
۱۸ بهمن ۱۳۹۱, ۰۶:۱۰ عصر
ارسال: #92
RE: فرازي از وصاياي شهدا
بخشی از وصیت نامه سردار شهید ابراهیم همت

پدر و مادر!

من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویش را فراموش کنم

علی وار زیستن و علی وار شهید شدن و حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم.

الگوی جاوید یک انسان مؤمن، رستن از هوی و هوس است و من این الگو را دوست دارم.!!!!!

( اَللّهُمَ ارزُقنا توفيق الشهاده في سبيلک )

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط گمنام ، آشنای غریب ، zeinab ، hamed ، مهدی عبادی
۹ مرداد ۱۳۹۲, ۰۷:۳۸ عصر
ارسال: #93
شهيد حميد احمديان ديلمي (گيلان،سياهكل)
Rose.....حمد و سپاس خدايي را سزاست که همه گويندگان از مدح و ثناي او عاجزند و همه حسابگران از شمارش نعمتهايش درمانده و هيچکس را ياراي اداي حق نعمتهاي او نيست،
و او خدايي است که رسول خود، حضرت محمد (ص) را با قرآن و دين حق به عالم فرستاد تا او را بر همه اديان دنيا غالب گرداند
و در استمرار راه انبياء علي (ع)‌ اين تربيت يافته مقام نبوت را قرار داد، تا اين خط راستين را ادامه دهد و حکومت خدايي اسلام تجسم پيدا کند،
و با حکومت جهاني مهدي موعود (عج) بسيج مستضعفين را وارث زمين گرداند، او خدايي است که در زمان غيبت بزرگ مصلح و منجي جهان بشريت امام مهدي (عج) وجود مبارک حضرت امام خميني را به ما ارزاني داشت،‌
پس خداوندا! هميشه تو را ياد مي‌کنم و شکر نعمتت را به جاي مي‌آورم.
Rose
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط mah19 ، hamed ، هُدهُد صبا
۱۲ مرداد ۱۳۹۲, ۱۲:۳۱ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۳۵ صبح، توسط irani478.)
ارسال: #94
RE: فرازي از وصاياي شهدا
فرازهايي از وصاياي پاسدار رشيد اسلام شهيد هدايت صحرايي


*من اینجا آمده ام تا امامم بقیه الله"عج" را ببینم چون عاشقی هستم دنبال معشوقه ام می گردم اماآتشی در قلب من جاریست که هیچ چیز نمی تواند این آتش را خاموش کند مگر جهاددر راه خدا . مادرم و خواهرانم در مرگ من ناراحت و گریان نشوید و سیاه نپوشید چون جنگ جنگ است چون شرف و عزت و ناموس ما در گرو همین جنگهاست .
* مادرم ولایت فقیه نوری است که خفاشهاي شب پرست طاقت دیدن آن را ندارند.
*به خواهرانم ودیگر رهروانم آخرین تذکر را میدهم که امام ویارانش را تاپای جان یاری کنید ،نمازوروزه به پا دارید وپشتیبان انقلاب اسلامی باشید.


فایل‌(های) پیوست شده بندانگشتی (ها)
   
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، هُدهُد صبا ، mah19 ، طهورا
۲۰ آبان ۱۳۹۲, ۰۶:۲۷ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ آبان ۱۳۹۲ ۰۶:۲۸ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #95
RE: فرازي از وصاياي شهدا
گزیده ای از وصیت نامه شهید علی ایزد پناه

هیچ به برگشتن من امیدوار نباشید چون در زمانی که حسین زمان خمینی بت شکن ندای هل من ناصر ینصرنی سر می دهد باید اسلام را یاری کرد . زیرا ما سالهای زیادی افسوس می خوردیم چرا زمان امام حسین (ع) در این دنیا نبودیم که به ندای او پاسخ بدهیم . اگر من شهید شدم راهم را ادامه دهید و اسلحه من را بردارید .

منبع : کتاب عاشورا ئیان نوشته عزیز الله ذبیحی به صورت خلاصه شده

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
۴ دي ۱۳۹۲, ۱۱:۳۴ صبح
ارسال: #96
RE: فرازي از وصاياي شهدا
شما خوب می‌دانید که شهید عزادار نمى‌خواهد، رهرو می‌خواهد. برادرم شما هم با قلم و قدم و زبانتان پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید

شهید زین الدین

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
۷ بهمن ۱۳۹۲, ۰۳:۵۱ عصر
ارسال: #97
RE: فرازي از وصاياي شهدا
… اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سروقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز طلب کنید به همه شما وصیت می کنم همه شمائیکه این صفحه را می خوانید، قرآن بخوانید بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید و بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید. سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان ، بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم کاری نکنند که صدای غربت فرزند فاطمه (س) مقام معظم رهبری(ره) را که همان ناله غریبانه فاطمه (س) خواهد بود به گوش برسد همان طوری که زمان امام خمینی(ره) گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر و آماده ایثار جان و مال و زندگی [باشید]… شیعه ها، مسلمانها، حزب اللهی ها، بسیجی ها و …نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود. بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید. متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند. وصیت می کنم مرا در گلزار شهدای ساری دفن کنند و تنها امید من همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم متبرک شده آن را بر روی صورتم بگذارند و قبل از آنکه مرا در قبر بگذارند، مداحی، داخل قبرم رود و مصیبت جده غریبم فاطمه زهرا(س) وجد غریبم حسین (ع) را بخواند به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس چون در آن لحظه حسن است که مهمان من است … از اعماق قلبم می گویم، من از ظلمت و فشار قبر خیلی می ترسم شما را به حق پنج تن آل عبا تا می‌توانید برایم دعا کنید و نماز شب اول قبر را برای من بخوانید، زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و به سوی آرامگاه می برید تا می توانید مهدی (عج) و فاطمه(س) را صدا بزنید.
الحقیر سید مجتبی علمدارRose

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
۱۷ بهمن ۱۳۹۲, ۰۵:۱۱ عصر
ارسال: #98
RE: فرازي از وصاياي شهدا
جمله اي تكان دهنده از وصيتنامه شهيد پيچك

شهيد غلامعلي پيچك در بخشي از وصيتنامه خود نوشته است:

"جنازه مرا بر روی مین ها بیندازید، تا منافقین فکر نکنند، ما در راه خدا از جنازه‌مان دریغ داریم، به دامادی دو ماهه من ننگرید، دامادی بزرگی در پیش داریم."



خدا کند که حکومت سرنگون گردد، اما منحرف نگردد، چون انحراف، خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت علی (ع) بود به نام خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی نمی هراسیم بلکه از انحراف می ترسیم.
--

​​
دستخط رهبر
معظم ​
انقلاب: تجلیل از شهید پیچک


درود خدا و فرشتگان و صالحان بر سردار شجاع و صميمي و فداکار اسلام، غلامعلي پيچک، شهيدي که در دشوار ترين روزها مخلصانه ترين اقدامها را براي پيروزي در نبرد تحميلي انجام داد. يادش بخير و روحش شاد.

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
۱۸ اسفند ۱۳۹۲, ۰۷:۲۹ عصر
ارسال: #99
وصیت شهدا
*اولين وصيت نامه شهيد همت
به تاريخ 19/10/59 شمسي ساعت 10:10 شب چند سطري وصيت نامه مي نويسم : هر شب ستاره اي را به زمين مي کشند و باز اين آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان مي داني تو را بسياردوست دارم و مي داني که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهيدان داشت.مادر، جهل حاکم بر يک جامعه انسانها را به تباهي مي کشد و حکومت هاي طاغوت مکمل هاي اين جهل اند و شايد قرنها طول بکشد که انساني از سلاله پاکان زائيده شود و بتواند رهبري يک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گيرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهاي سازش کار و بي تفاوت و متاسفانه جواناني که شناخت کافي از اسلام ندارند و نمي دانند براي چه زندگي مي کنند و چه هدفي دارند و اصلا چه مي گويند بسيارند. اي کاش به خود مي آمدند. از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامي ما در هيچ کجا پيدا نمي شود نه شرقي - نه غربي؛ اسلامي که : اسلامي ... اي کاش ملتهاي تحت فشار مثلث زور و زر و تزوير به خود مي آمدند و آنها نيز پوزه استکبار را بر خاک مي ماليدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندين سال طول مي کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بيرون ببرد ولي روشنفکران ما به اين انقلاب بسيار لطمه زدند زيرا نه آن را مي شناختند و نه باريش زحمت و رنجي متحمل شده اند از هر طرف به اين نو نهال آزاده ضربه زدند ولي خداوند، مقتدر است اگر هدايت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگي را دوست دارم ولي نه آنقدر که آلوده اش شوم و خويشتن را گم و فراموش کنم علي وار زيستن و علي وار شهيد شدن, حسين وار زيستن و حسين وار شهيد شدن را دوست مي دارم شهادت در قاموس اسلام كاري‌ترين ضربات را بر پيكر ظلم، جور،شرك و الحاد مي‌زند و خواهد زد. ببين ما به چه روزي افتاده ايم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشيده است ولي چاره اي نيست اينها سد راه انقلاب اسلاميند ؛ پس سد راه اسلام بايد برداشته شودند تا راه تکامل طي شود مادر جان به خدا قسم اگر گريه کني و به خاطر من گريه کني اصلا از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي کن و مرا نيز به خدا بسپار ( اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک) .
و السلام؛
محمد ابراهيم همت

**دومين وصيت نامه شهيد همت:][
به نام خدا
نامي كه هرگز از وجودم دور نيست و پيوسته با يادش آرزوي وصالش را در سر داشتم.
سلام بر حسين(ع) سالار شهيدان اسوه و اسطوره بشريت.
مادر گرامي و همسر مهربانم پدر و برادران عزيزم!
درود خدا بر شما باد كه هرگز مانع حركتم در راه خدا نشديد.چقدر شماها صبوريد.خودتان مي دانيد كه من چقدر به شهيدان عشق مي ورزيدم غنچه هايي كه(كبوتراني كه)هميشه در حال پرواز به سوي ملكوت اعلايند.الگو و اسوه هايي كه معتقد به دادن جان براي گرفتن بقا (بقا و حيات ابدي)و نزديكي با خداي چرا كه «ان الله اشتري من المومنين».
من نيز در پوست خود نمي گنجم.گمشده اي دارم و خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم.سيمهاي خاردار مانعند.من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم مي دارد متنفرم(هواي نفس شيطان درون و خالص نشدن)
در طول جنگ برادراني كه در عمليات شهيد مي شدند از قبل سيمايشان روحاني و نوراني مي شد و هر بي طرفي احساس مي كرد كه نوبت شهادت آن برادر فرا رسيده است.
عزيزانم!اين بار دوم است كه وصيت نامه مي نويسم ولي لياقت ندارم و معلوم است كه هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام.
از شروع انقلاب در اين راه افتادم و پس از پيروزي انقلاب نيز سپاه را پناهگاه خوبي براي مبارزه يافتم ابتدا در گيري با ضد انقلاب و خوانين در منطقه شهرضا (قمشه)و سميرم سپس شركت در خوزستان و جريان كروهك ها در خرمشهر پس از آن سفر به سيستان و بلوچستان (چابهار و كنارك)و بعدا حركت به طرف كردستان دقيقا دو سال در كردستان هستم .مثل اين است كه ديگر جنگ با من عجين شده است.
خداوند تا كنون لطف زيادي به اين سراپا گنه كرده و توفيق مبارزه در راهش را نصيبم كرده است.اكنون من مي روم با دنيايي انتظار انتظار وصال و رسيدن به معشوق.اي عزيزان من توجه كنيد:
*1-اگر خداوند فرزندي نصيبم كرد با اينكه نتوانستم در طول دوراني كه همسر انتخاب كردم حتي يك هفته خانه باشم دلم مي خواهد او را علي وار تربيت كنيد.
همسرم انسان فوق العاده ايست او صبور است و به زينب عشق مي ورزد او از تربيت كردن صحيح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پيدا كرده است .اگر پسر به دنيا آورد اسم او را مهدي و اگر دختر به دنيا آورد اسم او را مريم بگذاريد.چون همسرم از اين اسم خوشش مي آيد.
*2-امام مظهر صفا پاكي و خلوص و دريايي از معرفت است .فرامين او را مو به مو اجرا كنيد تا خداوند از شما راضي باشد زيرا او ولي فقيه است و در نزد خدا ارزش والايي دارد.
*3-هر چه پول دارم اول بدهي مكه مرا به پيگيري سپاه تهران (ستاد مركزي)بدهيد و بقيه را همسرم هر طور خواست خرج كند.
*4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلما نصر خدا شامل حال مومنين است.
*5-از مادر و همه فاميل و همسرم اگر به خاطر من بي تابي كنند راضي نيستم.مرا به خدا بسپاريد و صبور و شجاع باشيد.
حقير حاج همت
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۲۱ فروردين ۱۳۹۳, ۱۰:۱۰ صبح
ارسال: #100
[split] وصیت نامه شهدا
متن وصيت نامه شهيد صياد شيرازي
شهيد سپهبد علي صياد شيرازي در آخرين فراز وصيتنامه خود آورده است: خداوندا! ولي امرت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي را تا ظهور حضرت مهدي (عج) زنده، پاينده و موفق بدار. آمين يا رب العالمين.
[align=JUSTIFY]در متن وصيتنامه شهيد علي صياد شيرازي آمده است:
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم، ارحم‌‌الراحمين، رب‌العالمين و صلي‌الله علي محمد واله‌الطاهرين، انالله و انااليه راجعون.
هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق‌الله و رسوله. اللهم زدنا ايماناً و ارحمنا. اشهد ان لااله‌الا الله وحده لا شريك له و أن محمّداً عبده و رسوله ارسله بالهدي و دين‌الحق و ان الصديقة‌ الطاهره فاطمه‌الزهرا، سيده نسا العالمين و أن علياً أميرالمؤمنين و الحسن و الحسين و علي‌بن‌الحسين و محمّد‌بن‌علي و جعفربن‌محمّد و موسي‌بن‌جعفر و علي‌بن‌موسي و محمّد‌بن‌علي و علي‌بن‌محمّد و الحسن‌بن‌علي و الحجه‌القائم‌المنتظر صلوات‌الله و سلامه عليهم ائمتي و سادتي و موالي بهم اتولي و من اعدائهم اتبر و أن‌الموت و النشور حق و الساعة آتية لاريب فيها و أن‌الجنة و النار حق. اللهم أدخلنا جنتك برحمتك و جنّبنا و احفظنا من عذابك بلطفك و احسانك يا لطيفاً بعباده يا أرحم الراحمين.
خداوندا! اين تو هستي كه قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولايتت قرار دادي. خدايا! تو خود مي‌داني كه همواره آماده بوده‌ام آنچه را كه تو خود به من دادي، در راه عشقي كه به راهت دارم، نثار كنم. اگر اين نبود، آن هم خواست تو بود.
پروردگارا! رفتن در دست تو است؛ من نمي‌دانم چه موقع خواهم رفت ولي مي‌دانم كه از تو بايد بخواهم مرا در ركاب امام زمانم قرار دهي و آن قدر با دشمنان قسم‌خورده‌ات بجنگم تا به فيض شهادت برسم.
از پدر و مادرم كه حق بزرگي بر گردنم دارند، مي‌خواهم كه مرا ببخشند؛ من نيز همواره برايشان دعا كرده‌ام كه عاقبت به خير شوند. از همسر گرامي و فداكار و فرزندانم مي‌خواهم كه مرا ببخشند كه كمتر توانسته‌ام به آنها برسم و بيشتر مي‌خواهم وقف راهي باشم كه خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده است.
آنچه از دنيا برايم باقي مي‌ماند، حق است كه در اختيار همسرم قرار گيرد. از همه آنهايي كه از من بد ديده‌اند، مي‌خواهم كه مرا به بزرگي خودشان ببخشند و بالاخره از مردان مخلص خودم به ويژه حاج آقا امير رنجبر نيكدل، استدعا دارم در غياب من به امور حساب و كتاب من برسند و با برادران ديگر چون جناب سرهنگ حاج آقا آذريون و تيمسار حاج آقا آراسته در اين باب، تشريك مساعي نمايند.
خداوندا! ولي امرت حضرت آيت‌الله خامنه‌اي را تا ظهور حضرت مهدي (عج) زنده، پاينده و موفق بدار. آمين يا رب العالمين.

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا