عصرگاه با طعم مشاعره

[هُدهُد صبا]

به نام خداوند جان و خرد

سلامي چو بوي خوش آشنايي

به همه شما اهالي شعر و ادب

با مشاعره موافقيد؟

سه شنبه ها بعد از نماز مغرب چه طوره؟

خودتون شعر مي سراييد يا از هر بزرگوار ديگري لطفا نام را ذكر كنيد كه ياد رو هم گرامي بداريم.

لطفا حداقل يه بيت باشه

و ترجيحا در يه جمله مفهوم زيباي شعر رو هم بيان كنيد.

[mah19]

روی هر صاحب جمالی را به مه خواندن خطاست
گر رخی را ماه باید خواند، باری روی توست

[hamed]

تو خود به جامه خوابی و ساقیان صبوح
به یاد چشم تو گیرند جام صهبا را

[Mohammad23]

ای درد توام درمان در بستر ناکامی ** وی یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ** لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

[mah19]

یارب ! تو مرا غنی زدیدارت کن
باز آ و عیادتی ز بیمارت کن

[آشنای غریب]

نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی *** گذر بکوی فلان کن در آن زمان که تو دانی

تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت *** بمردمی نه بفرمان چنان بران که تو دانی

[mah19]

یا رب! مددی زار نمانم یا رب
زد عشق تو آتشی به جانم یا رب

[hamed]

[highlight=#fafafa]باز آي و قدم به روي چشمم بگذار[/highlight]

[highlight=#fafafa]چون اشک به چشمم آشنا مي آيي![/highlight]

[فاطمه گل]

یکروز ز کوی آسمان می آید
بر اسب سپید کهکشان می اید.

[آشنای غریب]

دلت را خانه ما کن مصفی کردنش با من *** به ما درد و دل افشا کن مدارا کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را *** بیا یک لحظه با ما باش پیدا کردنش با من

[mah19]

نور عترت آمد از آیینه ام

کیست در غار حرای سینه ام

رگ رگم پیغام احمد می دهد

سینه ام بوی محمد می دهد