عصرگاه با طعم مشاعره

[هُدهُد صبا]

به نام خداوند جان و خرد

سلامي چو بوي خوش آشنايي

به همه شما اهالي شعر و ادب

با مشاعره موافقيد؟

سه شنبه ها بعد از نماز مغرب چه طوره؟

خودتون شعر مي سراييد يا از هر بزرگوار ديگري لطفا نام را ذكر كنيد كه ياد رو هم گرامي بداريم.

لطفا حداقل يه بيت باشه

و ترجيحا در يه جمله مفهوم زيباي شعر رو هم بيان كنيد.

[Mohammad23]

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

[hamed]

نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت
دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت

[mah19]

تــا کــی در انــتــظــار گـذاری بـه زاریـم

بـاز آی بـعـد از ایـنـهـمـه چـشم انتظاریم

[Mohammad23]

منم که دیده بدیدار دوست کردم باز *** چه شکر گویمت ای کار ساز بنده نواز

نیازمند بلا گو رخ از غبار بشوی *** که کیمیای مرادست خاک کوی نیاز

[hamed]

زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد

[mah19]

دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشم **** سیلاب سرشک آمدوطوفان بلا رفت

[hamed]

تنهــــا نه من به خــــال لبش مبتلا شدم

بر هر كه بنگري به همين درد مبتلا است

[Mohammad23]

تن محنت کشی دیرم خدایا *** دل با غم خوشی دیرم خدایا

زشوق مسکن و داد غریبی *** به سینه آتشی دیرم خدایا

[hamed]

(۶ شهريور ۱۳۹۲ ۰۷:۴۲ صبح)Mohammad23 نوشته:  تن محنت کشی دیرم خدایا *** دل با غم خوشی دیرم خدایا

زشوق مسکن و داد غریبی *** به سینه آتشی دیرم خدایا

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟

استاد شهریار

[Mohammad23]

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود *** نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود


زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل *** زین پس چو نباشیم همان خواهد بود