ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جوان در قرآن کریم
۲۲ شهريور ۱۳۹۰, ۱۱:۰۷ عصر
ارسال: #1
Information جوان در قرآن کریم
جوان در قرآن کریم قرآن دریاى ژرفى از حقایق و معارف است که هیچ غواصى را یاراى دستیابى به عمق و ژرفاى آن نیست مگر پیامبران الهى و امامان معصوم (ع). و مجموعه اى گرانبها از برنامه ها و درس ها وعبرت هاى زندگى ساز است که هرکس به قدر ظرفیت وجودى خویش و آمادگى روحى اش از آن بهره مى گیرد و عطش کمال خواهى خود را با آب حیات آیات آن فرو مى نشاند.
[تصویر:  156212177731632115248813023711915413326124.jpg]در آیات قرآن مجید، ۱۰بار به «جوان» اشاره شده که در همه آن ها کلمه «فتى» و مشتقات آن (به معنى جوانمرد) به کار رفته است. این تعبیر به نوبه خود درس و تذکر مهمى براى ما است که «جوان» در فرهنگ قرآن «جوانمرد» است و باید اصول جوانمردى یعنى پاکى، گذشت، شهامت و رشادت را رعایت کند.
براى آنان که بخواهند و روح خود را آماده دریافت و پذیرش حق سازند، همه چیز در قرآن هست، چرا که خود فرموده است: «لارطب و لا یابس الا فى کتاب مبین» (۱) (هیچ تروخشکى نیست مگر آن که در کتاب مبین است) و باید نیز چنین باشد زیرا کلام حق است و پروردگار عالم و آدم آن را براى رسول خاتم نازل فرموده تا هم ختم کلام باشد و هم کلام ختم. چون که بالاتر از قرآن هیچ کلامى نتوان یافت و پس از صاحب قرآن نیز هیچ رسولى نخواهد آمد تا کلامى از حق بر او نازل گردد.


اکنون باید که جان هایمان را به قرآن بسپاریم و دل هایمان را در مسیر وزش نسیم حیات بخش آن قرار دهیم و به حق، آن را امام و پیشواى خود بدانیم که فلاح و رستگارى ما در پیروى و عمل به تعالیم نورانى آخرین کتاب آسمانى است.
براى آشنایى با یکى از درهاى ارزشمند دریاى ژرف قرآن بررسى کوتاهى پیرامون «جوان» در قرآن در زیر مى آید، به امید آن که روزنه کوچکى باشد براى مشاهده گوشه اى از نعمت ها و حکمت هاى فراوان اقیانوس بیکران معارف قرآن .
در آیات قرآن مجید، ۱۰ بار به «جوان» اشاره شده که در همه آن ها کلمه «فتى» و مشتقات آن (به معنى جوانمرد) به کار رفته است. این تعبیر به نوبه خود درس و تذکر مهمى براى ما است که «جوان» در فرهنگ قرآن «جوانمرد» است و باید اصول جوانمردى یعنى پاکى، گذشت، شهامت و رشادت را رعایت کند.
کلمه «فتى» و مشتقات آن در قرآن درباره اشخاص و افراد گوناگونى به کار رفته که شامل موارد زیر است:
۱- حضرت ابراهیم (انبیاء / ۶۰)
۲ و ۳- دوست و رفیق حضرت موسى (کهف / ۶۰و۶۲)
۴- حضرت یوسف (یوسف/۳)
۵-همراهان حضرت یوسف در زندان (یوسف/۳۶)
۶و۷- اصحاب کهف (کهف /۱۰و ۱۳)
۸-خدمتگزاران حضرت یوسف در زمان پادشاهى (یوسف /۶۲)
۹و۱۰- کنیزان مومن (نساء / ۲۵) و (نور/۳۳)
قرآن درباره حضرت ابراهیم مى فرماید: «قالوا سمعنا فتى یذکر هم یقال له ابراهیم» (۲) (آنان گفتند ما جوانى ابراهیم نام را شنیده ایم که بت ها را به بدى و زشتى یاد مى کرد)
در شان نزول آیه فوق آمده است که:
بت پرستان بعد از پایان مراسم جشن بزرگى که در بیرون شهر برگزار شده بود وقتى که به شهر بازگشتند و وارد بتخانه شدند با صحنه اى روبه رو گشتند که هوش از سرشان پرید. به جاى آن بتخانه آباد با تلى از بت هاى دست و پا شکسته و به هم ریخته مواجه گردیدند و فریادشان بلند شد که چه کسى این بلا را بر سر خدایان ما آورده است؟ گروهى که تهدیدهاى ابراهیم رانسبت به بت ها در خاطر داشتند و طرز رفتار اهانت آمیز او را با این معبودهاى ساختگى مى دانستند گفتند: ما شنیدیم جوانى از بت ها به بدى یاد مى کرد که نامش ابراهیم است.
طبق بعضى از روایات حضرت ابراهیم در آن هنگام ۱۶ سال داشت. با این حال تمام ویژگى هاى جوانمردان یعنى شجاعت، شهامت، صراحت و قاطعیت در وجودش جمع بود.(۳)
قرآن ابراهیم و پیروانش را به عنوان الگو و سرمشق نیکو معرفى مى کند و مى فرماید:
«قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم و الذین معه» (۴) (همانا در ابراهیم و پیروان او براى شما الگو و سرمشق نیکویى است) همچنان که پیامبر بزرگ اسلام (ص) را الگو و سرمشق مردم مى داند:
«لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنه» (۵) ( به تحقیق در پیامبر خدا (ص) براى شما الگو و سرمشق است)
اصحاب کهف یکى از داستان هاى بسیار جالب و آموزنده قرآن است که در دو مورد، از آن ها به «جوان» تعبیر شده است: «اذاوى افتیة الى الکهف فقالوا ربنا اتنا من لدنک رحمة و هیئ لنامن امرنا رشدا» (۶)
(آنگاه که جوانان در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسألت کردند، پروردگارا در حق ما به لطف خاص خود رحمتى فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتى کامل فراهم گردان)
[تصویر:  2005718914947206462266665408322030179130.jpg]«نحن نقص علیک نبأهم بالحق انهم فتیة امنوا بربهم وزدناهم هدى» (۷)
(ما داستان اصحاب کهف را به درستى بر تو نقل مى کنیم. آنان جوانمردانى بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم)
داستان اصحاب کهف بسیار مفصل و جالب است. در اینجا تنها به قسمت کوتاهى از آن از زبان امام صادق (ع) اشاره مى کنیم. آن ها در زمان پادشاه جبار و گردن کشى بودند که اهل کشور خود را به بت پرستى دعوت مى کرد و هرکس دعوت او را اجابت نمى کرد به قتل مى رساند. گروهى از مردم که خداى یکتا را پرستش مى کردند و ایمان خود را پنهان داشته بودند تصمیم به هجرت از شهر خود گرفتند. در مسیر به چوپانى برخورد کردند. او را به پرستش خداى یگانه دعوت نمودند ولى نپذیرفت اما سگ چوپان به دنبال آن ها راه افتاد! و هرگز از آنان جدا نشد. آن ها در پایان روز به غارى رسیدند و تصمیم گرفتند مقدارى در غار استراحت کنند. خداوند خواب را بر آن ها چیره کرد و همان گونه که در قرآن فرموده است آن ها آن قدر خوابیدند که شاه جبار مرد و زمان گذشت. جمعیت دیگرى جاى مردم شهر را گرفتند و …(۸)
اصحاب کهف پس از خواب طولانى ۳۰۹ ساله به اراده الهى بیدار شدند تا آیت و نشانه اى باشند بر رستاخیز و حق بودن زنده شدن مردگان در روز قیامت، قرآن مى فرماید: «وکذالک اعترنا علیهم لیعلموا ان وعدالله حق و ان الساعة لاریب فیها (۹)
(و این چنین مردم را متوجه حال آن ها کردیم تا بدانند وعده خدا حق است و در رستاخیز تردیدى نیست)
قرآن از این افراد به عنوان جوان و جوانمرد یاد نموده است. در روایتى از امام صادق(ع) وارد شده که فرمودند: تمام اصحاب کهف پیر و مسن بودند و خداوند به علت ایمانشان آن ها را «جوان» نامید. کسى که به خدا ایمان آورد و تقوا پیشه نماید (جوان) و (جوانمرد) است. (۱۰)
در پایان بعضى از درس هاى انسان سازى آیات فوق را که براى همه به خصوص جوانان عزیز عبرت آموز است، یادآور مى شویم:
۱- شکستن سد تقلید و جدا شدن از همرنگى با محیط فاسد و داشتن استقلال فکرى در برابر اکثریت گمراه و توجه به این که اصولاً انسان باید سازنده محیط باشد نه ساخته محیط .
۲- هجرت از محیط آلوده و تحمل انواع محرومیت و کاستى ها براى حفظ ایمان
۳- تکیه بر مشیت خدا و استمداد از لطف او و امیدوارى به رحمت و هدایت حق و امداد الهى در دشوارترین شرایط و محیط.
۴- توجه همیشگى به آخرت و زندگى پس از مرگ (۱۱)

در روایتى از امام صادق(ع) وارد شده که فرمودند: تمام اصحاب کهف پیر و مسن بودند و خداوند به علت ایمانشان آن ها را «جوان» نامید. کسى که به خدا ایمان آورد و تقوا پیشه نماید (جوان) و (جوانمرد) است.
پی نوشت ها__________
۱- انعام / ،۵۹
۲- انبیاء/،۶۰
۳- تفسیر نمونه ج ۱۳ ص ۴۳۵و ،۴۳۶
۴- ممتحنه /،۴
۵-احزاب /،۲۱
۶- کهف /،۱۰
۷- کهف /،۱۳
۸-تفسیر نمونه ج ۱۵ ص ۳۹۵ و ،۳۹۶
۹- کهف /،۲۱
۱۰- میزان الحکمه ج ۵ ص ،۱۰
۱۱- با استفاده از تفسیر نمونه ج ۱۵ص ۴۰۱ تا ۴۰۳
منبع: روزنامه جوان، نویسنده: بهزاد کاظمى
تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط del shekaste ، osaky ، هُدهُد صبا ، آشنای غریب
۲۲ تير ۱۳۹۲, ۱۰:۰۴ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۴ بهمن ۱۳۹۲ ۰۹:۵۵ عصر، توسط هُدهُد صبا.)
ارسال: #2
RE: جوان در قرآن کریم
جوانانِ الگو در قرآن
قرآن در راستای رسالت هدایتی وتربیتی خود، برای اندیشه و اخلاق فردی و اجتماعی جوانان، با بیان داستان هایی واقعی به ترسیم الگوهای مناسبی پرداخته است. اکنون به برخی الگوها اشاره می کنیم:

الف) حوزه فکر و اندیشه
یک ـ الگوی مبارزه با عقاید و افکار باطل
حضرت ابراهیم علیه السلام در جوانی به مبارزه با بت پرستی پرداخت. ابراهیم در مرحله نخست، از چیستی بت ها و مجسمه ها پرسید. سپس بت پرستان را به تقلید از پیشینیان خود و گمراهی متهم کرد و از آنان دوری جست.
دو ـ الگوی هدف داری
اصحاب کهف، جوانانی خدا باور بودند که حاضر نشدند از عقیده خود دست بردارند. جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان داشتند. شعارشان این بود: «پروردگار ما، پروردگار آسمان ها و زمین است و به جز او خدایی دیگر را نمی خوانیم.» اینان چنان در راه عقیده خود استوار بودند که حاضر نشدند با طاغوت زمان هم نوا شوند. پس شهر و دیار، خانه و خانواده و حتی ملک و حکومت را رها کردند و به غاری پناه بردند.

ب) حوزه اخلاق
یک ـ الگوی از جان گذشتگی
مصداق منحصر به فرد الگوی از جان گذشتگی، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام است که حاضر شد در زمان خطر، به جای پیامبر در بستر وی بخوابد. خدواند در آیه 207 سوره بقره می فرماید: «بعضی از مردم کسانی هستند که جان خود را برای خشنودی خدا می فروشند».
در همین زمینه از شرکت آن حضرت در جنگ های طاقت فرسای صدر اسلام می توان یاد کرد.
دو ـ الگوی دانش اندوزی
حضرت موسی علیه السلام با آن مقام و عظمتش، از بنده ای از بندگان خدا خواست تا او را آموزش دهد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
موسی به او(خضر) گفت: آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد است به من بیاموزی.(کهف: 66)
معلم موسی در آغاز به دلیل ضرورت گنجایش علمی، از دادن پاسخ مثبت به او خودداری کرد، ولی با شرط پیشی نگرفتن موسی از استادش، پذیرفت که به وی آموزش بدهد.
سه ـ الگوی مبارزه با خواهش های نفسانی
حضرت یوسف، در اوج جوانی قرار دارد که کوره آتشین شهوت فوران می کند. زلیخا نیز زنی است که سیمایی زیبا دارد و همه زمینه ها برای کام جویی آنان فراهم است. با این حال، یوسف به دلیل ایمان قوی به خدا و ترس از آتش جهنم به خواهش زلیخا که بر اساس غریزه جنسی بود، پاسخ نداد.
چهار ـ الگوی طهارت و پاکی
خداوند، حضرت مریم را نشانه اعجاز و قدرت خود معرفی کرد و به دلیل پاکی و طهارتش و نیز ایمان وی به خدا، بر زنان دورانش برتری داد.
پنج ـ الگوی شرم و حی
در قرآن کریم، صفورا، دختر شعیب مظهر حیا معرفی شده است که در جریان برخورد موسی با وی(پیش از ازدواج) به آن اشاره شده است. قرآن کریم می فرماید:
یکی از آن دو دختر به سراغ او آمد و در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت، گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا مزد سیراب کردن گوسفندان ما را به تو بپردازد.(قصص: 25)
شش ـ الگوی تسلیم و رضا
اسماعیل، پسر ابراهیم، الگویی است برای جوانانی که در مقام عبودیت خدا گام برمی دارند. ابراهیم مأمور شد تا فرزند خود را در راه خدا قربانی کند. اسماعیل آماده ذبح شدن بود و ابراهیم آماده ذبح کردن. ناگهان خداوند ندا داد: «تو خوب از آزمایش بیرون آمدی. ما از ذبح اسماعیل گذشتیم و او را جای گزین کردیم».
هفت ـ الگوی گذشت
برادران حضرت یوسف به او بدی کردند و نسبت به وی حسادت ورزیدند. همچنین با طرح نقشه ای، او را برای مدتی طولانی از یعقوب جدا کردند. با این حال، حضرت یوسف مراحل سخت را یکی پس از دیگری پشت سر نهاد و نه تنها انتقام نگرفت، بلکه با احترام به آنان گفت: «خدا شما را می بخشد».

تبیان اصفهان

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، mah19 ، هُدهُد صبا
۴ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۴۰ عصر
ارسال: #3
RE: جوان در قرآن کریم
و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم موده و رحمه ان فى ذلک لآیات قوم یتفکرون

و از نشانه‏ هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار

داد در این نشانه‏ هایى است براى گروهى که تفکر مى‏ کنند. روم / 21

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط آشنای غریب ، hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا