ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اعجازِ علمی و عددیِ قرآن
۱۰ آذر ۱۳۸۸, ۰۲:۴۵ صبح
ارسال: #1
اعجازِ علمی و عددیِ قرآن
- قرآن در سوره‌ی نازعات پس از بیان اینکه خدا آسمان را بنا نهاد در 79:30 (که در آن در ضمن 19=0+3+9+7) می‌گوید والارض بعد ذلک دحیها، و پس از آن زمین را غلتاند. غلتاندن مناسبترین کلمه برای بیان حرکت انتقالی و چرخشی زمین است. یک جسم غلتان در عینِ اینکه از نقطه‌ای به نقطه‌‌ای دیگر منتقل می‌شود به دور خود نیز می‌چرخد، و زمین در عین اینکه به دور خورشید می‌چرخد به دور خود نیز می‌چرخد. در واقع زمین در مدار خود به دور خورشید در حالِ غلت خوردن است.

- قرآن در 6:125 به وضوح بیان می‌کند که کسی که به طرف آسمان بالا رود به شدت دچار تنگی نفس می‌شود.

- قرآن در 13:2 و 31:10 بیان می‌کند که خدا آسمانها را بوسیله‌ی ستونهایی که دیده نمی‌شوند بنا کرد. روشن است که منظور از این ستونها همان نیروی جاذبه‌ی عمومی است که هندسه‌ی کیهان را تعیین می‌کند.

- در قرآن چند جا از کوه‌ها به عنوان رواسی یا لنگرهایی که بنا بر نقل صریح قرآن نقش جلوگیری از جنباندنِ مخلوقاتِ رویِ آن را دارد یاد شده است. لنگر یک کشتی با ثابت کردنِ کشتی نسبت به زمینِ کفِ دریا مانع می‌شود که امواج با باد موقعیت کشتی را تغییر دهند. کوه‌ها چگونه می‌توانند باعث شوند که استقرارِ ما بر زمین بر اثرِ امواج باد یا آب بهم نخورَد؟ فرض کنید کوهی یا اصولاً پستی و بلندی‌ای روی زمین وجود نداشته باشد. در این حال زمین در گردش به دورِ خودش در درونِ جوِّ اطرافِ خود می‌چرخد یا به عبارتی نمی‌تواند جَوِّ اطراف خود را در حرکتش به دور خود با خود همراه کند. اگر این چنین بود شاهد وزشِ بادهای یک‌طرفه‌ی شدیدی بر سطح زمین بودیم که استقرارِ ما را به هم می‌زد. همین حالت وجود می‌داشت اگر فرض کنیم سطح تمام زمین را آب فراگرفته بود و در کفِ اقیانوس هیچ پستی و بلندی و کوهی وجود نداشت؛ در این حال، زمین در درونِ این جَوِّ آبی به دورِ خود می‌‌چرخید و موجوداتِ درون آب همواره بر اثرِ حرکتِ نسبیِ یک‌طرفه‌ی آب نسبت به کفِ اقیانوس بی‌استقرار بودند. پس کوههای موجود در سطح خشک زمین و در کفِ دریاها و اقیانوسها همچون لنگرهایی عمل می‌کنند که موقعیت ما را در اقیانوسِ هوا و آبِ اطرافِ زمین نسبت به قسمتِ جامد زمین ثابت نگاه می‌دارند. به نظر می‌رسد به این نکته، قرآن در 78:7 والجبال اوتادا، و کوه‌ها را میخهای بزرگی قرار دادیم، نیز اشاره می‌کند. گویا کوهها همچون میخهایی بالشتکِ سَیّالِ اطراف زمین را به قسمت جامدِ آن کوبیده‌اند و آن را با زمین در گردشش به گِرد خود همراه می‌کنند و مانعِ وزشِ شدیدِ این سیال بر موجودات روی زمین می‌شوند که اگر چنین وزشی وجود می‌داشت دیگر این موجودات استقرار و آرامشی نداشتند و دیگر زمین گهواره‌ی آرامی برای آنها نبود. شاید از این روست که 78:7 بلافاصله پس از 78:6 که می‌گوید الم نجعل الارض مهادا، آیا زمین را گهواره قرار ندادیم، آمده است.

- قرآن در 55:35 اشاره می‌کند که شهاب سنگها از مِس نیز تشکیل شده‌اند درست همانگونه که اکنون می‌دانیم درصد زیادی از جِرمِ آنها را مِس تشکیل می‌دهد.

- در 21:30 خدا اشاره می‌کند که آسمانها و زمین به‌هم‌پیوسته بودند که سپس از هم چدا شدند، و در 51:47 به اینکه آسمان (و درواقع کیهان) درحال انبساط است اشاره می‌شود، و اینها دقیقاً همه در راستای نظریه‌ی بیگ‌بنگ (و انبساطِ غیرقابل‌انکار کنونی کیهان) می‌باشد.

- 55:17 رب(202) المشرقَین(731) و(6) رب(202) المغربَین(1333) (=2474)، خدای دو مشرق و دو مغرب. برای یک فردِ مستقر در یک نقطه روی زمین، مشرق و مغرب مشخص است. اگر قرار باشد برای این فرد دو مشرق و دو مغرب وجود داشته باشد در صورتی این امر ممکن می‌شود که نقاط شمال و جنوب، و یا مشرق و مغربِ فعلی زمانی مغرب و مشرق بوده باشد. اگر قرار باشد مشرقِ فعلی زمانی مغرب و مغربِ فعلی زمانی مشرق بوده باشد این به این معناست که زمانی جهتِ گردشِ زمین به دور خودش برخلاف جهت فعلی بوده است. علتِ وجودیِ میدان مغناطیسیِ زمین به خاطِرِ وجود مقدار بسیار زیادی آهن و نیکل و حرارت بسیار زیاد در هسته‌ی زمین و چرخش زمین به دورِ خود، ارتباطِ مستقیمی با جهتِ این چرخش دارد؛ به این معنا که اگر جهتِ چرخشِ زمین برعکس شود جهت میدان مغناطیسی زمین نیز برعکس می‌شود. وجودِ شواهدِ فراوان دیرینه‌شناسی مغناطیسی زمین اثبات کرده است که میدان مغناطیسی زمین در طول عمر زمین در دوره‌های متوالی به طور مرتب معکوس شده است. این به این معناست که در طی این دوره‌های متوالی درواقع جهت چرخش زمین به طور مرتب تغییر کرده است و این یعنی اینکه مشرق زمین همیشه مشرق نبوده است و در دوره‌های متوالی مغرب، مشرق بوده است؛ و همینطور مغرب زمین. پس زمین درواقع دو مشرق داشته است و دو مغرب.
حاصلِ جمع شمارههای آیه و سورهی 55:17 و ارزش ابجدی این آیه برابر است با 19+7×19×19. به نظر میآید چنانکه گفته شده اشارهی این آیه به تغییرِ جهتِ گردش زمین به دور خودش باشد زیرا برای عبارت مربوطهی عربیِ التغییر(1651) فی(90) دور(210) الارض(1032) (=2983) که ارزش ابجدی آن 157×19 است در رابطه با 55:17 داریم: ...×19=17 1032 210 90 1651 55 (که اگر جای 55 و 17 را عوض کنیم باز مضربی از 19 به دست میآید) و اینکه احتمالاً التغییر فی دور الارض با ارزش ابجدی 2983، مربوط به آیهی 55:17، رب المشرقین و رب المغربین، با ارزش ابجدی ،2474 میباشد در معادلهی ...×19=17 2474 2983 55 نیز نمایان است (که اگر جای 55 و 17 را عوض کنیم یا جای این دو عدد مختلف دو بار 55 یا دو بار 17 را بنویسیم باز هم مضاربی از 19 به دست میآید).

- در آیه‌های دوم و سوم سوره‌ی روم خدا می‌گوید رومیان در پست‌ترین سرزمین شکست خوردند و سپس پیشگویی می‌کند که بزودی غلبه خواهند کرد (پیشگویی‌ای که چند سال بعد با غلبه‌ی آنها بر سپاه ایران بوقوع پیوست). آنچه که در این دو آیه به آن اشاره می‌شود شکست سپاه روم از ایرانیان در نبرد سال 619 میلادی در منطقه‌ی بحرالمیت (در فلسطین) است، و اکنون می‌دانیم پست‌ترین نقطه‌ی خشکی روی زمین همین نقطه است که حاصل برخورد سنگ بزرگ آسمانی‌ای با زمین در گذشته بوده است.

- بعضی از نظمهای عددی موجود در قرآن واقعاً عجیب هستند مثل بعضی مواردی که در زیر می‌آید و می‌توانید بهراحتی صحت آنها را با استفاده از نرم‌افزار موجود در CD جامع‌اتفاسیر (نورالانوار 3) از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که در بازار موجود است یا نرم‌افزارهای دیگر تحقیق کنید. جالب است که (به احتمال زیاد بدون تعمد،) سازندگان نرم‌افزار فوق‌الذکر در این CD تعدادِ 101×19=19 19 ریشه‌ی مختلف موجود در قرآن تشخیص داده‌اند (البته اگر همچون مُفتیان عربستان که اجماع کردند که تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم ممکن است 20، 21، یا عددی دیگر باشد اما 19تا نیست اجماع نشود که ریشه‌های قرآن هرعددی می‌تواند باشد اما 1919تا نیست). در این نرم‌افزار همچنین 16301 کلمه‌ی مختلف در قرآن تشخیص داده شده است. اگر احتمالاً آیات 9:128 و 9:129 همچنانکه در مقاله‌ی «قرآن و هشدار به آمریکائیان» اشاره شد واقعاً کلام خدا نباشد باید تعداد کلمات منحصر به این دو آیه را از عدد 16301 کم کنیم. تنها کلمه‌ای که در کل قرآن منحصر به این دو آیه است کلمه‌ی حریص می‌باشد. به این ترتیب بر اساسِ حساب این نرم‌افزار تعداد کلمات مختلف موجود در قرآن که کلام خداست 16300 مورد می‌باشد. با توجه به اینکه معادل ابجدی حریص 1018 است احتمالاً استدلال زیر مؤیدِ کاری است که انجام دادیم (یعنی حذف حریص از مجموعه‌ی کلمات):
15283=1018-16301 که در آن 19=3+8+2+5+1 و برای 15283 و 16300 که هر دو به نحوی حاصل حذف حریص هستند داریم 80437700×19=16300 15283 که در آن 29=0+0+7+7+3+4+0+8=0+0+3+6+1+3+8+2+5+1 و می‌دانیم 29 علاوه بر اینکه تعداد سوره‌های مقطعه‌دار قرآن می‌باشد درصورتیکه جاءکم دو کلمه محسوب شود تعداد کلمات غیرتکراریِ دو آیه‌ی 9:128 و 9:129 نیز می‌باشد و اگر یک کلمه حساب شود حاصل کم کردن یک (موردِ غیر خدایی) از تعداد کل کلمات (تکراری و غیر تکراری) این دو آیه (یعنی 30) می‌باشد.

- یاخته‌ی تناسلی مرد، یعنی اسپرماتوزوئید، حاوی 23 کروموزوم است. یاخته‌ی تناسلی زن نیز حاوی 23 کروموزوم است. از ترکیب و تکثیر این دو، یاخته‌های انسانِ نوزاد که هر کدام حاوی 23 جفت کروموزوم است حاصل می‌شود. جالب است که در قرآن با شکلهای مختلفِ کلمه‌ی امرأه تنها 23 بار به زنانِ مشخص و خاص (نه کلمه‌ی زن به صورتِ عام) اشاره شده است و با کلمه‌ی امرأ و شکلهای مختلف کلمه‌ی رجل تنها 23 بار به مردان مشخص و خاص (نه کلمه‌ی مرد به صورتِ عام) اشاره شده است:
برای زنان خاص در 3:35 با امرآت به 1 نفر، در 3:40 با امرآتی به 1 نفر، در 7:83 با امرآته به 1 نفر، در 11:71 با امرآته به 1 نفر، در 11:81 با امرآته به 1 نفر، در 12:21 با لامرآته به 1 نفر، در 12:30 با امرآت به 1 نفر، در 12:51 با امرأت به 1 نفر، در 15:60 با امرأته به 1 نفر، در 19:5 با امرأتی به 1 نفر، در 19:8 با امرآتی به 1 نفر، در 27:23 با امرأة به 1 نفر، در 27:57 با امرأته به 1 نفر، در 28:9 با امرأت به 1 نفر، در 28:23 با امرأتین به 2 نفر، در 29:32 با امرأته به 1 نفر، در 29:33 با امرآتک به 1 نفر، در 51:29 با امرأته به 1 نفر، در 66:10 با امرأت به 1 نفر، در 66:10 مجدداً با امرآت به 1 نفر، در 66:11 با امرأت به 1 نفر، و در 111:4 با امرأته به 1 نفر، مجموعاً به 23 نفر زن اشاره شده است.
برای مردان خاص در 5:23 با رجلان به 2 نفر، در 7:63 با رجل به 1 نفر، در 7:69 با رجل به 1 نفر، در 10:2 با رجل به 1 نفر، در 17:47 با رجلا به 1 نفر، در 18:32 با رجلین به 2 نفر، در 18:37 با رجلا به 1 نفر، در 19:28 با امرأ به 1 نفر، در 23:25 با رجل به 1 نفر، در 23:38 با رجل به 1 نفر، در 25:8 با رجلا به 1 نفر، در 28:15 با رجلین به 2 نفر، در 28:20 با رجل به 1 نفر، در 34:7 با رجل به 1 نفر، در 34:43 با رجل به 1 نفر، در 36:20 با رجل به 1 نفر، در 40:28 با رجل به 1 نفر، در 40:28 با رجلا به 1 نفر، و در 43:31 با رجل به 2 نفر (از مکه و مدینه)، مجموعاً به 23 مرد اشاره شده است.

- کلماتی که به ترتیب دارای سه حرف اصلی ف ر ق (یعنی سه حرف اصلی فرقه) هستند 72 بار در قرآن آمده‌است. خواجه‌ی شیراز می‌گوید: جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

- کلمه‌ی قمر 27 بار، برابر با تعداد گردش زمین به دور خود در طی یک دور گردش کامل ماه به دور زمین، در قرآن آمده است.

- کلمه‌ی شهر به صورت مفرد، به معنی طول زمانی یک ماه، به شرح زیر 12 بار، برابر با تعداد ماههای سال، در قرآن آمده است: شهر2:185، الشهر2:185، الشهر2:194، بالشهر2:194، الشهر2:217، الشهر5:2، الشهر5:97، شهرا9:36، شهر34:12، شهر34:12، شهرا46:15، شهر97:3

- کلمه‌ی یوم (و یوما) به صورت مفرد و بدون پسوند(هایی که در شکلهای یومئذ، یومکم، و یومهم وجود دارد) دقیقاً 365 بار، برابر با تعداد روزهای یک سال شمسی، در قرآن آمده است.

- کلمه‌ی یوم به صورت تثنیه (3 بار) و جمع دقیقاً 30 بار، به تعداد روزهای ماه شمسی،در قرآن آمده است.

- کلمه‌ی ساعه (یعنی مشتقات ریشه‌ی س و ع، که تنها به صورتهای الساعه، بالساعه، ساعه، و للساعه در قرآن آمده‌اند) 2×24=48 بار در قرآن آمده است که تعداد ساعات 2 روز می‌باشد. (یومین که در قرآن 2 بار آمده است به طول مدت خلقت زمین و هفت آسمان اشاره دارد.) از این 48تا تنها 24تا (برابر با تعداد ساعات یک شبانه روز) بلافاصله بعد از حرف (نه اسم یا فعل) آمده‌اند.

- شهر مکه که محل انجام اعمال حج است در عرض جغرافیایی 22 درجه‌ی شمالی قرار دارد درحالیکه شماره‌ی سوره‌ی حج نیز 22 است.

- به پرنورترين ستاره‌ي آسمان، شعري يا Sirius، در آيه‌ي 49 سوره‌ نجم اشاره شده است. اين ستاره درواقع يک ستاره (يا کوتوله‌ي سفيد) همراه (به‌نام Sirius B) دارد که با چشم غير مسلح قابل تشخيص نيست و با دوره‌ي گردشي 49 ساله به گرد آن (يا درواقع مرکز جرم دو ستاره) مي‌گردد، به‌علاوه عدد EGGR آن (که مشخصه‌ای نجومی برای ارزیابی طیفی، رنگی، درخشندگی، و حرکتی کوتوله‌ی سفید است) 49 است.

- در آیه‌ی 44 سوره‌ی هود به به‌زمین نشستن کشتی نوح بر (تپه‌ی) جودی اشاره می‌شود درحالیکه به نقل از تورات می‌دانیم کشتی نوح در اطراف کوه آرارات به زمین نشست. این کوه در طول جغرافیایی 44 درجه در شمال شرقی ترکیه واقع است.

- یاخته‌ی تناسلی زنبورِ عسل نر حاوی 16 کروموزوم است، و یاخته‌ی تناسلی زنبور عسل ماده نیز حاوی 16 کروموزوم است. از ترکیب و تکثیر این دو، زنبور عسل ماده که سلولهایش حاوی 16 جفت کروموزوم است به‌وجود می‌آید، و در صورتِ عدمِ ترکیب، یاخته‌ی تناسلی زنبور عسل ماده که حاوی 16 کروموزوم است به‌تنهایی زنبور عسل نر را که سلولهایش حاوی 16 تک‌کروموزوم است به‌وجود می‌آوَرَد. سوره‌ی 16 قرآن نحل، زنبورِ عسل، نام دارد.

- هر سلول الاغ دارای 31 جفت، یعنی 62 عدد، کروموزوم است. کلمه‌ی الاغ به صورتِ مفرد یا جمع در قرآن تنها در آیات 2:259(حمارک)، 6:8(الحمیر)، 31:19(الحمیر)، 62:5(الحمار)، و 74:50(حُمُر) آمده است که جمعِ شماره آیه‌های آنها مضربی از 31 است:11×31=341=50+5+19+8+259.

- قرآن در 18:25 می‌گوید اصحاب کهف300 به اضافه‌ی 9 سال در غار ماندند. و بلافاصله در 18:26 قاطعانه می‌گوید خدا از همه به زمانِ اقامتِ آنها عالِم‌تر است. با چنین تأکیدی به نظر می‌رسد اعدادِ بیان شده در 18:25 کاملاً دقیق باشند. ببینیم با چنین قاطعیتی آیا پدیده‌ی علمیِ دقیقی که امروزه ثابت شده باشد پیشگویی می‌شود؟ بنا بر اعتقاد یهود، زمانِ درنگِ اصحاب کهف 300 سال بوده است منتهی بنا بر آنچه از تقویمِ یهود می‌دانیم سالِ یهودی دقیقاً 365 روز بوده است. (مسلماً در آن زمان، علمِ پیشرفته و اسباب‌های اندازه‌گیریِ کافی برای اندازه‌گیریِ دقیقِ سالِ شمسی که بیش از 365 و کمتر از 366 روز است وجود نداشته است و لذا در تقویمِ شمسیِ یهودی، سالِ شمسی دقیقاً 365 روز در نظر گرفته شده است.) اینکه در 18:25 مستقیماً عددِ 309، که منظور از آن تعداد سالهای قمریِ اقامت اصحاب کهف در غار است بیان نشده بلکه گفته شده است 300 به اضافه‌ی 9، به خاطِرِ اشاره به همین اعتقادِ یهود است. 300 سالِ 365 روزی برابر است با 109500=365×300 روز. و چون به اعتقادِ قرآن این 109500 روز دقیقاً برابر با 309 سالِ قمری است پس یک سالِ قمری دارای 368932ر354=309÷109500 روز است. آنچه امروزه با اسبابِ دقیقِ اندازه‌گیری می‌دانیم این است که یک سال قمری 367068ر354 روز (و طولِ متوسطِ یک ماهِ قمری 530589ر29 روز) است. به این ترتیب، قرآن طول یک سالِ قمری را با خطایی گمتر از 3 دقیقه پیشگویی کرده است: دقیقه736ر2=دقیقه60×24×4-10×19=روز4-10×19001864ر0=367068ر354-368932ر354 (که در آن همچنین 19=4+6+8+1 و 144×19=2736)

- 32:5 یدبر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنه مما تعدون
ظاهر این آیه بیان می‌کند که خدا از آسمان به طرف زمین به تدبیر امور می‌پردازد و سپس (نتیجه) در روزی که مقدار آن برحسب آنچه شما می‌شمارید هزار سال است به‌سوی او بالا می‌رود. اما شاید این آیه‌ی‌ رمزگونه درحالِ بیانِ چیز دیگری نیز باشد. شاید اینکه به تدبیر از آسمان به زمین اشاره می‌شود اشاره‌ای هم به فروریزشِ امواج الکترومغناطیسی (و نور) از اجرام آسمانی به‌طرف زمین باشد و کلمه‌ی ثم شاید به بازتابش این امواج از زمین به آسمان اشاره دارد، و احتمالاً قسمت دوم آیه می‌گوید این امواج در یک روز (یوم) مسافتی را طی می‌کند که مقدار آن برابر با مسافت طی شده در هزار سال توسط چیزی است که شما از آن چیز در شمارش استفاده می‌کنید. مردم عربستان زمان پیامبر اسلام از چه‌چیزی بیشتر از (حرکت) ماه در شمارش استفاده می‌کردند؟ پس به‌نظر می‌رسد این آیه می‌گوید سرعت نور (یا امواج الکترومغناطیسی) به‌گونه‌ای است که در یک روز مسافتی را طی می‌کند که ماه در هزارسال طی می‌کند. این، معیاری برای محاسبه‌ی سرعت نور، برحسب پیشگویی قرآن، به‌دست می‌دهد. برای این محاسبه نیاز به داشتن زمان یک روز بر حسب ثانیه و نیز مسافت طی‌شده توسط ماه در هزار سال بر حسب کیلومتر داریم تا سپس دومی را بر اولی تقسیم کنیم و سرعت نور را بر حسب کیلومتر بر ثانیه به‌دست آوریم. یک ماه نجومی که زمان یک دور کامل گردش کُره‌ی ماه به گرد زمین است 321661ر27 روز یعنی 719864ر655 ساعت است. از طرفی سرعت حرکت کره‌ی ماه نسبت به کیهان برابر است با 82636ر3282 کیلومتر بر ساعت (که از محاسبه‌ی عبارت (2πR/T)cosα به‌دست می‌آید که در آن R شعاع مدار گردش ماه به دور زمین، 384264 کیلومتر، و T زمان یک دور گردش ماه به دور زمین که برابر با 719864ر655 به‌دست آوردیم و α زاویه‌ای است که در این زمان زمین نسبت به خورشید جابجا می‌شود، 92847829ر26 درجه). بنابراین کره‌ی ماه در مدت یک ماهِ نجومی مسافتی برابر با 454ر2152614 کیلومتر (که حاصل 719864ر655×82636ر3282 است) و در 1000 سالِ 12 ماهی مسافتی برابر با 1010×583137345ر2 کیلومتر را طی می‌کند. حال نیاز به دانستن زمان یک روز (یوم) نجومی داریم. یک روز نجومی 93446961ر23 ساعت، برابر با 0906ر86164 ثانیه، طول می‌کشد و لذا اگر مسافتی که کره‌ی ماه در 1000 سال طی می‌کند را بر این زمان تقسیم کنیم سرعت 7938ر299792 کیلومتر بر ثانیه را برای سرعت نور به‌دست می‌آوریم. اولین اندازه‌گیریِ تقریبیِ سرعت نور درحدود 350 سال قبل صورت گرفت، و اندازه‌گیری‌های دقیقترِ سرعت نور از بیش از 150 سال قبل با روشهای مختلف آغاز شد. این اندازه‌گیری‌ها از مقدارهایِ به‌دست‌آمده‌ی بیش از 300000 کیلومتر بر ثانیه تا مقدارهای دقیقِ اندازه‌گیری شده توسط تداخل‌سنج میکروموجی و نهایتاً لیزر در حدِ 45692ر299792 کیلومتر بر ثانیه ثبت شده است که خطایی کمتر از 0002ر0 درصد نسبت به پیشگویی قرآن برای سرعت نور را نشان می‌دهد.

- آنچه که یک سوره‌ی قرآن را مشخص می‌کند شماره‌ی سوره و تعداد آیات آن است. اگر قرار باشد آیه‌ی 89:3 که در آن قسم به زوج و فرد خورده می‌شود چیزی در رابطه با سوره‌های قرآن باشد بعید است تنها در رابطه با شماره‌های سوره‌ها که به طور منظم نیمی فرد و نیمی زوجند باشد، و اگر تنها در رابطه با اعدادِ مشخص‌کننده‌ی تعداد آیاتِ سوره‌ها باشد آنگاه شماره‌های سوره‌ها شامل نشده است. پس شاید چیزی باشد در رابطه با جمعِ شماره‌ی سوره و تعداد آیات سوره. امتحان می‌کنیم: 8=(7+1)، 288=(286+2)، 203=(200+3)، 180=(176+4)، 125=(120+5)، 171=(165+6)، 213=(206+7)، 83=(75+8)، 136=(127+9)، 119=(109+10)، 134=(123+11)، 123=(111+12)، 56=(43+13)، 66=(52+14)، 114=(99+15)، 144=(128+16)، 128=(111+17)، 128=(110+18)، 117=(98+19)، 155=(135+20)، 133=(112+21)، 100=(78+22)، 141=(118+23)، 88=(64+24)، 102=(77+25)، 253=(227+26)، 120=(93+27)، 116=(88+28)، 98=(69+29)، 90=(60+30)، 65=(34+31)، 62=(30+32)، 106=(73+33)، 88=(54+34)، 80=(45+35)، 119=(83+36)، 219=(182+37)، 126=(88+38)، 114=(75+39)، 125=(85+40)، 95=(54+41)، 95=(53+42)، 132=(89+43)، 103=(59+44)، 82=(37+45)، 81=(35+46)، 85=(38+47)، 77=(29+48)، 67=(18+49)، 95=(45+50)، 111=(60+51)، 101=(49+52)، 115=(62+53)، 109=(55+54)، 133=(78+55)، 152=(96+56)، 86=(29+57)، 80=(22+58)، 83=(24+59)، 73=(13+60)، 75=(14+61)، 73=(11+62)، 74=(11+63)، 82=(18+64)، 77=(12+65)، 78=(12+66)، 97=(30+67)، 120=(52+68)، 121=(52+69)، 114=(44+70)، 99=(28+71)، 100=(28+72)، 93=(20+73)، 130=(56+74)، 115=(40+75)، 107=(31+76)، 127=(50+77)، 118=(40+78)، 125=(46+79)، 122=(42+80)، 110=(29+81)، 101=(19+82)، 119=(36+83)، 109=(25+84)، 107=(22+85)، 103=(17+86)، 106=(19+87)، 114=(26+88)، 119=(30+89)، 110=(20+90)، 106=(15+91)، 113=(21+92)، 104=(11+93)، 102=(8+94)، 103=(8+95)، 115=(19+96)، 102=(5+97)، 106=(8+98)، 107=(8+99)، 111=(11+100)، 112=(11+101)، 110=(8+102)، 106=(3+103)، 113=(9+104)، 110=(5+105)، 110=(4+106)، 114=(7+107)، 111=(3+108)، 115=(6+109)، 113=(3+110)، 116=(5+111)، 116=(4+112)، 118=(5+113)، 120=(6+114). در این عبارات عددِ چپ در هر پرانتز، شماره‌ی سوره و عددِ راست در آن پرانتز، تعداد آیات آن سوره و عدد سمت راست تساویِ عبارت، حاصلِ جمعِ این دو است که اگر فرد باشد یک خط زیرِ آن کشیده شده است. چنانکه دیده می‌شود 3×19=57 تا از این حاصلِ‌جمع‌ها فرد و 3×19=57 تا از آن‌ها زوج است. حاصلِ‌جمعِ این اعدادِ فرد 6555 و حاصلِ‌جمعِ این اعدادِ زوج 6234 است. نکته‌ی شگفتی‌آور این است که عددِ 6555 در ضمن حاصلِ‌جمعِ شماره‌ی سوره‌ها یعنی جمعِ 1 تا 114 است و 6234 در ضمن حاصلِ‌جمعِ تعداد آیات سوره‌هاست (یعنی 6234=6+5+...+127+...+176+200+286+7). آیا واقعاً در 89:3، و(6) الشفع(481) و(6) الوتر(637)، منظور از والشفع، همین 6234 و منظور از والوتر، همین 6555 است؟ به نظر می‌آید عبارات ریر، این مطلب را تأیید می‌کند:
...×19=3 6 481 6234 6 637 6555 89، 1267×19=24073=3+6 481+6234+6 637+6555+89 (که در آن در ضمن 16=7+6+2+1=3+7+0+4+2)
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط امرتات ، LeMa.86 ، seyedebrahim ، هُدهُد صبا
۱۰ آذر ۱۳۸۸, ۱۱:۲۹ عصر
ارسال: #2
RE: اعجازِ علمی و عددیِ قرآن
سلام :
ممنون از مطالب مفیدتون . اما شاید اگه این مطالب طولانی رو تو چند مرحله بفرستید هم خوندنش راحت تر
باشه و هم خارج از حوصله نباشه و هم اینکه بر جذابیت مطلبتون اضافه کنه . البته جسارت منو می بخشید
اما برای کمک به تالار و مفید بودن بیشتر اون فکر می کنم همگی باید کمک کنند و هر پیشنهاد و انتقادی
به نظرشون می یاد رو مطرح کنند .
بازم از تمام زحماتتون و مطالب مفیدتون ممنونم .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط zeinab ، هُدهُد صبا
۱۱ آذر ۱۳۸۸, ۰۲:۰۴ صبح
ارسال: #3
RE: اعجازِ علمی و عددیِ قرآن
ممنون از توجه شما
ولی همونطور که میدونید فرصت این رو ندارم که در چند مرحله ارسال کنم.
از طرفی حجم مطالب زیاد هست و به بقیه مقالات نخواهیم رسید. دوستان که در ارسال مقالات کمک نمی کنن.
البته من وقتی این مقاله رو دیدم به خاطر جالب بودنش نتونستم تا آخرش رو نخونم.
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۱۵ مرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۲۰ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مرداد ۱۳۸۹ ۰۲:۲۱ عصر، توسط ذوالقرنین.)
ارسال: #4
اعجاز عددی در قرآن
سوره الحديد پنجاه وهفتمين سوره در قرآن مي باشد،

جالب اینکه ارزش كلمه الحديد به حروف ابجد 57 است .

عجیبتر اینکه كلمه ”حديد “ بدون الف و لام 26 به حروف ابجد مي باشد و 26 عدد اتمی آهن است !!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، zeinab ، LeMa.89 ، هُدهُد صبا ، م.ب.ح ، آشنای غریب ، شادی زهرا
۱۴ شهريور ۱۳۸۹, ۰۹:۵۸ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ شهريور ۱۳۸۹ ۱۰:۰۷ صبح، توسط حسنا.)
ارسال: #5
RE: اعجازِ علمی و عددیِ قرآن
چرااتشفشان وزوو فوران كرد؟.................شهر پمپي كه نمايشي از انحطاط و سقوط اخلاقي امپراطوري روم بود به سر انجامي همانند قوم لوط دچار گرديد.

اين شهر نيز به وسيله انفجارهاي آتشفشاني كوه وزوو نابود شد آتشفشان وزوو سمبل كشور ايتاليا و قبل از آن نشانه شهر ناپل است . كوه آتشفشاني وزوو اگرچه طي دو هزار سال گذشته آرام بوده است اما نام آن را كوه اخطار گذارده اند. چنين نامي به دليل فجايع و حوادثي بوده است كه در تاريخ از اين كوه به ثبت رسيده است. فاجعه اي كه براي سدوم و عمورا روي داد شباهت زيادي به حوادث تخريب گر شهر پمپي داشته است. در سمت راست وزوو شهر ناپل و سمت شرق آن شهر پمپي قرار دارد. مذاب وخاكستر ناشي از فوران آتشفشاني كه دو هزار سال پيش روي داد حيات را از اين شهر برچيد. حادثه آنقدر ناگهاني روي داد كه همه چيز در شهر به همان حالت كه در اثناي زندگي روزمره بود دست نخورده ماند و امروز دقيقا به همان گونه كه دو هزار سال پيش بودند باقي است. گويي زمان منجمد شده است.

اينكه شهر پمپي از صفحه زمين با چنين بلايي محو شد ، بي هدف و اتفاقي نبوده است. اسناد تاريخي نشان مي دهد كه اين مركز هرزگي و فساد به آنچنان فحشايي محشور بود كه حتي فاحشه خانه ها هم چنين شهرتي نداشته اند. مردان به شكل كاملا عريان بر در فاحشه خانه ها مي ايستادند. بر اساس سنتي كه ريشه اش اعتقادات ميتراپرستي بوده است اندام انسان ومقاربتهاي جنسي نبايستي پوشيده باشند بلكه بايد كاملا آشكارا به نمايش درآيند.

شهر پمپي در روز ?? اوت سال ?? ميلادي در پي فعاليت آتشفشاني كوه وزوو كه ?? ساعت ادامه داشت به زير ? متر كوهي از مواد مذاب و خاكستر آتشفشاني رفت. از ??هزار نفر جمعيت پمپي دو هزار نفر ناپديد شدند و مابقي آرام آرام مذاب و به تلي از مجسمه هاي سنگي تبديل شدند.

مذاب كوه وزوو به آني تمامي شهر را از نقشه منطقه جاروب كرد. جالب ترين جنبه اين حادثه آن است كه هيچ كس نتوانسته است در مقابل فوران آتشفشان وحشتناك وزوو بگريزد. يك خانواده در حال صرف غذا در يك لحظه تبديل به سنگ شده اند. زوجهاي بسياري پيدا شدند كه در حين انجام عمل مقاربت تبديل به سنگ شده بودند. از همه جالبتر آن است كه اين زوجها هر دو از يك جنس و يا زوجهايي از دختران و پسران كم سن وسال بوده اند. صورت برخي از اجساد انسانهاي سنگ شده كه از داخل زمين كشف شده اند همچنان سالم و صحيح باقي مانده است صورت آنها حالت گيج و منگ دارد.

مجهول ترين جنبه اين حادثه در اينجاست كه چگونه هزاران انسان بي آنكه چيزي بشنوند و يا ببينند منتظر مي مانند تا مرگ آنها را دريابد. اين بعد حادثه نشان مي دهد كه نابودي و محو شهر پمپي دقيقا مشابه همان حوادث ويرانگري است كه در قرآن به آنها اشاره شده، زيرا قرآن زماني كه اين حوادث را بازگو مي كند به نابودي ناگهاني اشاره دارد. به عنوان مثال در سوره (يس) چنين توصيفي است : همه سكنه شهر به يك لحظه هلاك شدند. اين وضعيت در آيه 29اين سوره چنين مي آيد : (بلكه) فقط يك صيحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند! ؛ آيه 31 سوره قمر وقتي تخريب و نابودي قوم ثمود را بازگو مي كند مجدادا به نابودي آني اشاره مي كند ما فقط يك صيحه [صاعقه عظيم‏] بر آنها فرستاديم و بدنبال آن همگى بصورت گياه خشكى درآمدند

مرگ مردم پمپي در يك لحظه رخ داد، همان گونه كه در آيات بالا نقل شد. فاجعه هرچه بود،همه چيز به همان حالت اوليه و بدون تغيير باقيمانده است. در سال ????نيمي از اين شهر از زير خاكستر بيرون كشيده شد ولي هنوز هم دو پنجم اين شهر سوخته در زير زمين است. هر ساله جمعيت زيادي از موزه طبيعي پمپي ديدن مي كنند و اين شهر به يكي از جاذبه هاي گردشگري ايتاليا تبديل شده است اما متاسفانه جايي از ديده عبرت در اين نگاه ها يافت نمي شود.نواحي ناپل كه فساد و هرزگي در آن شيوع دارد از مراكز ونواحي بي بند وباري شهر پمپي دست كمي ندارد. جزيره كاپري پايگاهي براي همجنس بازي و برهنگي گرايي است و در صنعت توريسم به بهشت همجنس بازي شهرت دارد. نه تنها در كاپري و ايتاليا بلكه تقريبا در تمامي دنيا چنين انحطاط اخلاقي وجود دارد و مردم هم هيچ توجه و اصراري به پند گيري از تجربيات تلخ مردم گذشته ندارند. در سوره سجده درباره همين مردم مي فرمايد : و اگر اينان روي بگردانند به آنها بگو شما را از صاعقه عاد و ثمود بيم مي دهم.
[تصویر:  561canvas.png]
عبارت قرآن را با عكسی که تلسکوپ فضایی هابل در سال 2000 ارسال کرده است از یک ستاره منفجر شده (مرده) با فاصله 3000سال نوری از کره زمین موسوم به « سحابی چشم گربه » عکس این غبار یا ابر آسمانی کاملاً شبیه گُل رُز است و هر بیننده ای را بلافاصله به یاد گل سرخ می اندازد . لذا بسیاری از محققان و دانشمندان آن را « سحابی روغنی رُز قرمز » نامیده اند . مقايسه كنيد! (55:37) فإذا انشقت السماء فكانت وردة كالدهان [55:37] هنگامي كه آسمان از هم پاشيده شود و مانند روغن، به سرخي گل رز درآيد.

[تصویر:  737_.jpg_.jpg]
http://complete-religion.blogspot.com/ در این وبلاگ اعجاز اسلام وقران اورده شده لطفا پس از مشاهده من رو از نظرات خودتون بهره مند کنین
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط مشکات ، هُدهُد صبا
۴ مهر ۱۳۸۹, ۰۴:۵۱ عصر
ارسال: #6
Star اعجاز ریاضی قرآن
[/color]اعجاز ریاضی‌ زوج‌ و فرد:

در سورة‌ «والفجر» آیه‌ سوم‌ (والشفع‌ والوتر) رب‌ جلیل‌ به‌ «زوج‌ وفرد» سوگند یاد کرده‌ است‌.

یکی‌ از محققان‌ با تفکر و تحقیق‌ دررابطه‌ با این‌ آیه‌ به‌ نتیجه‌ جالبی‌ رسیده‌ و به‌ این‌ حقیقت‌ پی‌ برده‌است‌ که‌ تعداد سوره‌ها و ترتیب‌ قرار گرفتن‌ آنها و تعداد آیات‌ هرسوره‌ درست‌ باید به‌ همین‌ مقدار و ترتیب‌ که‌ در حال‌ حاضر در قرآن‌وجود دارد باشد. اگر از آنها کم‌ و یا به‌ آنها اضافه‌ شود و حتی‌ اگرجابه‌جا شوند (به‌ عبارت‌ دیگر هر تغییری‌ در شماره‌ و تعداد سوره‌ و آیات‌ قرآن‌ به‌ عمل‌ آید) کد ریاضی‌ فرد و زوجی‌ که‌ در آن‌ جای‌داده‌ شده‌ است‌، درست‌ جواب‌ نمی‌دهد.

اینکه‌ خداوند می‌فرماید: «یقیناً «قرآن‌» کتاب‌ گرانقدری‌ است‌.

هیچ‌ باطلی‌ بدان‌ راه‌ نیابد، نه‌ در آینده‌، نه‌ در گذشته‌».

فصّلت‌، 41 و 42

مانند سایر آیات‌ حق‌ است‌ و چیزی‌ جز آن‌ نیست‌.

اما یافته‌های‌ این‌ اندیشمند (کورش‌ جم‌) از این‌ قرار است‌:

همان‌ سان‌ که‌ می‌دانیم‌ قرآن‌ دارای‌ 114 سوره‌ است‌ که‌ هرسوره‌ علاوه‌ بر اسم‌ آن‌، شمارة‌ ردیف‌ و تعدادی‌ آیه‌ نیز دارد.
مثلاًاسم‌ اولین‌ سورة‌ قرآن‌ «الفاتحه‌» شمارة‌ ردیفش‌ 1 و تعداد آیاتش‌ 7است‌. اگر تعداد آیات‌ کلیة‌ 114 سورة‌ قرآن‌ را هم‌ جمع‌ کنیم‌ عدد6236 (طبق‌ روایات‌ معتبر) به‌ دست‌ می‌آید و اگر شماره‌ خودسوره‌ها را با هم‌ جمع‌ کنیم‌ عدد 6555 به‌ دست‌ می‌آید.

حال‌ اگراعداد مربوط‌ به‌ هر سوره‌ را با اعداد مربوط‌ به‌ جمع‌ آیاتش‌ با هم‌جمع‌ کنیم‌ جدول‌ زیر بدست‌ می‌آید:


ردیف‌.............نام‌ سوره...................شمارة‌ سوره...................جمع‌ تعداد آیات‌...............جمع‌ شماره‌ و تعداد آیات‌

1.................الفاتحه...............................1.......................​.........7...................................8

2...................بقره................................2.......................​.........286..............................288





اینک‌ 114 عدد را که‌ از جمع‌ شماره‌ و تعداد آیات‌ هر سوره‌ به‌دست‌ آمده‌ است‌، بر حسب‌ زوج‌ و فرد بودن‌ از هم‌ جدا می‌کنیم‌ و هرگروه‌ را در جدولی‌ به‌ نام‌ جدول‌ «زوج‌» و «فرد» جای‌ می‌دهیم‌.

نکات‌ این‌ اعجاز:

1- با تقسیم‌بندی‌ سوره‌ها در جدول‌های‌ زوج‌ و فرد دقیقاً 57سوره‌ در جدول‌ زوج‌ و 57 سوره‌ در جدول‌ فرد قرار می‌گیرند.

2- جمع‌ کل‌ اعداد جدول‌ زوج‌ برابر 6236 یعنی‌ درست‌ معادل‌مجموع‌ تعداد آیات‌ قرآن‌ کریم‌ است‌.

3- جمع‌ کل‌ اعداد جدول‌ فرد برابر 6555 یعنی‌ درست‌ معادل‌مجموع‌ شماره‌ سوره‌های‌ قرآن‌ کریم‌ است‌.

4- در جدول‌ «زوج‌» و «فرد» قرآن‌ که‌ هر یک‌ از 57 سوره‌تشکیل‌ شده‌، دقیقاً 30 سوره‌ با تعداد آیات‌ زوج‌ و 27 سوره‌ با تعدادآیات‌ فرد، در هر کدام‌ به‌ چشم‌ می‌خورد.

نمودار این‌ اعجاز:



[تصویر:  22.gif]

خدا همانی است که ما می خواهیم، کاش ما هم همان باشیم که خدا می خواهد...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، seyedebrahim ، هُدهُد صبا
۱۲ مهر ۱۳۸۹, ۰۸:۲۲ عصر
ارسال: #7
RE: اعجازِ علمی و عددیِ قرآن


*کلمات و دفعات تکرار در جمع آيات قرآن مجيد*

دنيا (يکی ازنام های زندگی): ١١۵<===> آخرت (نامی برای زندگی پس از اين جهان): ١١۵
ملائکه: ٨٨ ، شياطين: ٨٨
زندگی: ١۴۵ ، مرگ: ١۴۵
سود: ۵٠ ، زيان: ۵٠
ملت (مردم):۵٠، پيامبران: ۵٠
ابليس(پادشاه شياطين): ١١ ، پناه جوئی از شرّ ابليس: ١١
مصيبت: ٧۵ ، شکر: ٧۵
صدقه: ٧٣ ، رضايت: ٧٣
فريب خوردگان (گمراه شدگان): ١٧ ، مردگان (مردم مرده): ١٧
مسلمين: ۴١ ، جهاد : ۴١
طلا: ٨ ، زندگی راحت: ٨
جادو: ۶٠ ، فتنه: ۶٠
زکات: ٣٢ ، برکت: ٣٢
ذهن : ۴٩ ، نور: ۴٩
زبان: ٢۵ ، موعظه (گفتار، اندرز): ٢۵
آرزو: ٨ ، ترس: ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی): ١٨ ، تبليغ کردن: ١٨
سختی: ١١۴ ، صبر: ١١۴
محمد (صلوات الله عليه): ۴ ، شريعت (آموزه های حضرت محمد (ص)): ۴
مرد: ٢۴ ، زن: ٢۴


و نيز جالب خواهد بود به دفعاتی که کلمات زير در قرآن ظاهر شده اند
نگاهی داشته باشيم:

نماز: ۵
ماه: ١٢
روز: ٣۶۵

دريا : ٣٢ ، زمين (خشکی): ١٣
دريا + خشکی = 32+ 13= 45
دريا = % 71.11=45/(32)
خشکی = % 28.89=45/(13)
١٠٠% = دريا ( ٧١.11 %) + خشکی (28.89%)
دانش بشری به تازگی اثبات نموده که آب ٧١٫١١١ % و خشکی ٢٨٫٨٨٩ % از کره زمين را
فراگرفته است.

آيا می توان گفت که اين ها همه بر حسب اتفاق در قرآن مجيد آمده است؟

پاسخ بی اختيار در ذهن خواهد درخشيد
خداوند قادر مطلق اين همه را بر پيامبر (ص) در قالب قرآن، کلام وحی آموخت.

از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، هُدهُد صبا
۲۵ اسفند ۱۳۹۰, ۰۱:۴۱ عصر
ارسال: #8
RE: اعجاز عددی در قرآن
بسم الله...
دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده‌ است که قید می‌کند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرف‌و‌نحو دستوری بی‌اشکال است اما واقعیت اعجاب‌آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده می‌شود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می‌شود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی‌اشکال است، یعنی 24=24.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده‌است که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق می‌کند. به کلماتی که دفعات به‌کار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
دنیا 115 / آخرت 115
ملائک 88 / شیطان 88
زندگی 145 / مرگ 145
سود 50 / زیان 50
ملت (مردم) 50 / پیامبران 50
ابلیس 11 / پناه جستن از

شر ابلیس 11
مصیبت 75 / شکر 75
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا 8 / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ /

تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
مرد ٢۴ / زن ٢۴
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:
نماز

ماه ١٢، روز ٣
۶۵
دریا

٣٢، زمین (خشکی) ١٣
دریا +

خشکی = 45=13+32
دریا = %1111111/71= 100 × 45/32
خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13
دریا + خشکی = % 00/100
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 %

از کره زمین را فراگرفته است
.
آیا همه اینها اتفاقی است؟
سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟ قرآن هم دقیقاً همین را بیان می‌کند.
این متن را برای همه دوستان و مسلمانانی که می‌شناسید بفرستید. Rose

"حسبی الله ونعم الوکیل ولاحول ولا قوة الا بالله ولا اله الا انت سبحـانک انی کُنتُ من الظالمین"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا ، hamed ، seyedebrahim ، بنده منتظر ، آشنای غریب ، شادی زهرا
۱۵ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۲۷ عصر
ارسال: #9
RE: اعجاز عددی در قرآن
تناسب و هماهنگي اعداد در قرآن كريم از جنبه هاي اعجاز اين كتاب مقدس است كه هر روز


موارد بيشتري از آن مورد كشف و شناسايي قرار مي گيرد . از نمونه هاي اين سيستم


اعجازي مي توان به تساوي و توازن در كلمه (( محبت )) اشاره كرد . نكته عجيب اين است


كه خداوند حكيم 16 آيه از كتاب خود را به " كساني كه دوست دارد " و 16 آيه را به "


كساني كه دوست ندارد " اختصاص داده است . به اين معنا كه در قرآن مجيد عبارت


(( الله يحب )) يعني (( خداوند دوست دارد )) 16 بار وعبارت معكوس (( الله لا يحب )) يعني


(( خداوند دوست ندارد )) نيز به همان تعداد يعني 16 بار تكرار گرديده است !! اين آيات بر


حسب ترتيبشان در قرآن كريم به صورت زير مي باشند :


الف ) عبارت ((الله يحب)) 16 بار در آيات زير تكرار شده است :


1- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ) [البقرة: 195].


2- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ) [البقرة: 222].


3- (فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ) [آل عمران: 76].


4- (وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ) [آل عمران: 134].


5- (وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ) [آل عمران: 146].


6- (وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ) [آل عمران: 148].


7- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ) [آل عمران: 159].


8- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ) [المائدة: 13].


9- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ) [المائدة: 42].


10- (وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ) [المائدة: 93].


11- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ) [التوبة: 4].


12- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ) [التوبة: 7].


13- (وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ) [التوبة: 108].


14- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ) [الحجرات: 9].


15- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ) [الممتحنة: 8].


16- (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ) [الصف: 4].


ب ) عبارت ((الله لا يحب)) نيز 16 باردرآيات زير تكرار شده است:


1- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ) [البقرة: 190].


2- (وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ) [البقرة: 205].


3- (وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ) [البقرة: 276].


4- (فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ) [آل عمران: 32].


5- (وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ) [آل عمران: 57].


6- (وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ) [آل عمران: 140].


7- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا) [النساء: 36].


8- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا) [النساء: 107].


9- (وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ) [المائدة: 64].


10- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ) [المائدة: 87].


11- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ) [الأنفال: 58].


12- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ) [الحج: 38].


13- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ) [القصص: 76].


14- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ) [القصص: 77].


15- (إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ) [لقمان: 18].


16- (وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ) [الحديد: 23].


آيا اين تناسب دقيق وعجيب مي تواند تصادفي باشد ؟ اين تساوي عددي در تكرار كلمه


"محبت " نشان مي دهد كه خداوند متعال ذره اي به بندگانش ظلم نمي كند و اين كتاب از


سوي او نازل گرديده است .


---------------------
عبد الدائم الكحيل

خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط Bitanem ، هُدهُد صبا ، شادی زهرا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا