ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
۱۱ بهمن ۱۳۸۹, ۱۲:۰۲ عصر
ارسال: #1
با شهدا
توبه کردم ننویسم ، اما دل دوباره تنگه

داره باز هوای جبهه ، به یاد روزای جنگه

توبه کردم ننویسم ، نگم از حرفای کهنه

اما دل آروم نداره ، بحث ترکش و تفنگه
[تصویر:  12508m9e67d5ee-9695-4ae1-9680-cd76b85c2a45.jpg]

توبه کردم ننویسم ، ناراحت نشین جوونا

میگم از چادر و سنگر ، جایی که تاریک و تنگه

میگم از خط مقدم ، آتیش و رگبار دشمن

میگم از روزای گرمی ، که حال و هواش قشنگه

میگم از روزای دوری ، که باهاش فاصله داریم

میگم از وحدت اونجا ، دلاشون همه یه رنگه

[تصویر:  dokohe.jpg]



اما اینجا توی این شهر ، یه عده مارو سوزوندند

عده ای که کم اند اما ، قلبشون یه تیکه سنگه

اونایی که نمیدونن سر دعوا با کی دارند

حرفاشون آماده مثل : تیر تو لوله ی تفنگه
[align=center][تصویر:  14593_517.jpg]


اونایی که میسوزونن دل جانبازای مارو

جانباز بیچاره ای که درد دلهاش با سُرنگه !

[تصویر:  162644_orig.jpg]

جانبازی که بستری شد ، یه عمری تو بیمارستان

جانبازی که تو دماغش ، همیشه چندتا شیلنگه !

خستم از اهل زمونه ، بدونید دلم گرفته

سرتون رو درد نیارم ، روی قلبم جای چنگه

[align=center][تصویر:  738009320.jpg]

توی این دنیای فانی ، نکته ایست باریکتر از مو!

" هر کسی با شهدا موند ، بدونید بچه زرنگه "

[تصویر:  tashee-5-larg.jpg]

......یا بن الحسن روحی فداک ....متی ترانا و نراک....

[تصویر:  faraj.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، zeinab ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا