ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
هدف امام حسین (علیه السلام) از سفر به کربلا و قیام ایشان چه چیزی بود؟
۶ دي ۱۳۸۹, ۱۰:۰۷ عصر
ارسال: #1
هدف امام حسین (علیه السلام) از سفر به کربلا و قیام ایشان چه چیزی بود؟
پاسخ:
پاسخ از حضرت آيت الله العظمي جوادي آملي (حفظه الله):
سالار شهیدان در نامه‏ها و سخنرانی‏های رسمی خود فرمودند: من بدین علّت تصمیم به قیام گرفته‏ام که از جدّم رسول الله شنیدم: وقتی حاکمی ستمکار زمام امور جامعه را به دست گرفت و حلال خدا را حرام و حرام او را حلال کرد و سنّت خدا و پیامبر او را به بازی گرفت، باید با زبان و قلم و سلاح در برابر او ایستاد و هر کسی با چنین زمامداری مبارزه نکند، خدای سبحان او را همتای آن ستمگر کیفر می‏دهد؛ «من رأی سلطاناً جائراً مستحلا ً لحرم الله، ناکثاً لعهد الله، مخالفاً لسنّة رسول الله، یعمل فى عباد الله بالإثم والعدوان، ثمّ لم یغیّر بقول ولا فعل، کان حقیقاً علی الله أن یدخله مدخله»[1].
سالار شهیدان که وارث پیامبران اولواالعزم و جزو امامان اولواالعزم به معنایی که ارائه شد است، برای براندازی نظام سلطه‏گر اموی مصمّم گشتند و دشواری‏ها و خطرهایی چون تبعید، مهاجرت، شهادت و اسارت خانواده و فرزندان را پذیرا شدند. حتّی به ایشان تهمت خارجی بودن زدند و آن حضرت (علیه‏السلام) را آشوبگر و خرابکار خواندند. آن حضرت (علیه‏السلام) در پاسخ به این بهتان‏های ناجوانمردانه، در وصیت‏نامهٴ رسمی خویش اعلام کردند: «إنى لم أخرج أشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و إنّما خرجت لطلب الإصلاح فى أُمّة جدّى (صلی الله علیه و آله و سلم)، أُرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیر بسیرة جدّى و أبى على بن أبى طالب»[2]؛ یعنی من از همهٴ تهمت‏های یاد شده منزّه‏ام و از آن‏ها تبرّی می‏جویم. هدف سامی من، همان مقصود راقی پیامبران خداست و راه من نیز همان صراط مستقیم سلف صالحِ نبوّت و ولایت و امامت است.
این بود که امام حسین (علیه‏السلام) در موسم حج که همهٴ زائران عازم عرفات بودند، آهنگ مناسک حج نکردند و به سراغ آن‏ها نرفتند، بلکه با یارانش به سوی عراق رهسپار شد تا توجّه همگان را در اعتمار موقع حج جلب کند.
پي نوشتها:
[1] ـ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۸۱
[2] ـ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۲۹
منبع: شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۱۸۵ و ۱۹۹

پس از مطالعه مطلب ارسالی ما را از نظر خویش بهره مند بفرمایید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط يگانه ، yagobian ، هُدهُد صبا
۵ آذر ۱۳۹۰, ۱۰:۳۰ صبح
ارسال: #2
RE: هدف امام حسین (علیه السلام) از سفر به کربلا و قیام ایشان چه چیزی بود؟
امام خمینی «ره»:
سید الشهدا سلام الله علیه از همان روز اول که قیام کردند برای این امر،انگیزشان اقامه عدل بود...
انگیزه این است که معروف را اقامه کند و منکر را از بین ببرد،
انحرافات همه از منکرات است.جز خط مستقیم توحید هر چه هست منکر است
اینها باید از بین برود.

[تصویر:  89291638003782700535.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، هُدهُد صبا
۱۵ آبان ۱۳۹۲, ۰۷:۰۸ عصر
ارسال: #3
RE: هدف امام حسین (علیه السلام) از سفر به کربلا و قیام ایشان چه چیزی بود؟
و امر به معروف کردن یعنی:
ما امری را که خدا فرموده، از زبان ایشان به دیگران نقل میکنیم

و در واقع امر کننده ما نیستیم. ما نیز عبدیم و مطیع

آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل هايشان قفلهايى نهاده شده است؟
سوره محمد(ص)/ آیه 24
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
۱۶ آبان ۱۳۹۲, ۰۸:۲۱ صبح
ارسال: #4
Star RE: هدف امام حسین (علیه السلام) از سفر به کربلا و قیام ایشان چه چیزی بود؟
[color=#FF0000 id=yui_3_13_0_1_1383799637617_3026]تنـها اشـک، مقصـد عاشـورا نیست

[/color]

کربلا و عاشورا را چگونه باید دید؟ از کدام زاویه به این زمین و زمان باید نگریست؟ اگر حسین، مصباح است یعنی در تیرگی های وحشت بار و تاریکی های نفسگیر، تکیه گاه روشن و شفاف و اگر سفینه است یعنی در موج خیز حادثه ها و خیزاب های هولناک، کشتی نجات؛ پس چرا عاشورای او را از منظر روشنگری و راهگشایی و به ساحل رسانی نبینیم؟

چرا در عصر گم شدگی انسان و توفان خیزی و وارونگی زمان، از حسین و عاشورایش، همچون حبلی متین و عروه الوثقایی مبین بهره گیری نکنیم و گذار از جاده های خطر را با این همراه مطمئن آغاز نکنیم؟

عاشورا چه ندارد تا سراغ سرمشق ها و مکتب های دیگر برویم؟ این رستاخیز عظیم، همه درس های لازم برای صلاح و فلاح را دارد.

کربلا قصه زیستن و دیگرگونه زیستن و حیات طیبه را تجربه کردن است. در کربلا، همه عناصر لازم برای سیر به کمال، عزت و رستگاری پیداست.

معنویت، زیبایی، فضیلت های انسانی، حضور همه انسان، حضور بی فاصله خدا، حضور همه ارزش ها و در یک کلام حضور بی پرده خدا، انسان، راستی و درستی و حقیقت زلال قرآن تنها و تنها در همین حادثه یافتنی و ادراک شدنی است.

عاشورا، نه روزی است از جنس روزهای معمولی و نه حادثه ای خزیده در گوشه ای از حافظه تاریخ؛ عاشورا زنده و زاینده است؛ چشمه ساری است که بر همه زمین ها و زمان ها می گذرد و کام تشنگان فضیلت و حقیقت را به جرعه هایی زلال و حیات بخش می نوازد.

عاشورا، دانشگاه ایمان و عرفان و پاکی و پاکبازی و پاک زیستن است. مکتب انسان شناسی و انسان آگاهی و انسان پروری است و ما نیازمند هماره بازشناسی و مرور و مطالعه آن هستیم. باید در بازخوانی عاشورا و کربلا همیشه یادمان باشد که چشم انداز بیرونی و ظاهر شگفت و شورانگیز و سوک آمیز آن، ما را از سیر در اعماق آن باز ندارد و بکوشیم تا چونان غواصی ماهر، گوهرهای ناب و نایاب ازژرفای آن استخراج کنیم و جان و جهانمان را بدان ها بیاراییم.

ما از چشم انداز بیرونی عاشورا ناگزیریم چون شناخت خود حادثه و سیر آن ضرورت دستیابی به درون رازآمیز آن است، اما نباید به شنا در سطح بسنده کنیم و شیوه شیرین قرآن در برخورد با حادثه ها را که ژرفاکاری و عبرت و تنبه و تذکر است، فراموش کنیم.

برخورد برشی با کربلا و عاشورا و تنها طرح برخی قطعات این رویداد عظیم (آن هم عمدتا از منظر سوگ و مرثیه) باعث غفلت از دیگر ابعاد و اضلاع آن شده است.

هر چند سوز و مرثیه و اشک ارجمند و ستودنی است و در قلمرو روایات بدان بسیار توصیه شده است، اما باید دانست که اشک مقصد نیست؛ مقدمه گره خوردگی عاطفی و قلبی ما با کربلا و عاشورا برای تبدیل آن به اسوه و سرمشق در زندگی است؛ چرا که اباعبدالله الحسین(ع) خود در کربلا فرمود: لکُم فِیَّ اُسوه.

امید است بتوانیم پنجره ای تازه برای تماشا و ادراک زیباترین و باشکوه ترین تابلوی هستی بگشاییم، تابلویی که زینب(س) در کلام کوبنده خود در مجلس بیداد عبیدالله زیاد، آن را نمایاند و شناساند که والله ما رایتُ الاّ جمیلاً به خدا من جز زیبایی در کربلا ندیدم.

خداوند چشم های ما را بصیرت زینبی عنایت کند تا کربلا را زیبا و عمیق و روشن در قاب قلبمان بیابیم و در متن زندگی مان جستجو کنیم.
دکتر محمدرضا سنگری، پژوهشگر و استاد دانشگاه

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط هُدهُد صبا
۱۲ مهر ۱۳۹۵, ۱۰:۳۸ صبح
ارسال: #5
RE: هدف امام حسین (علیه السلام) از سفر به کربلا و قیام ایشان چه چیزی بود؟
گریستن و برپا کردن مجالس کافی نیست، حسین به اینها نیازی ندارد
و امید دارد که «این عاشورای ما و این روزهای ما روزهای زنده حسینی باشد. این چنین می‌خواست و اینچنین سفارش می‌کرد گریستن و برپا کردن مجالس کافی نیست، حسین به اینها نیازی ندارد. حسین شهید راه اصلاح است، پس اگر در راه اصلاح امت جدش کوشیدیم، او را یاری رسانده‌ایم و اگر سکوت کردیم یا مانع اصلاح شدیم او را وانهاده‌ایم و یزید را کمک کرده‌ایم».
و فریاد می‌زند: «ای برادران صفوف خود را انتخاب کنید. صف یزید یا صف حسین؟».
بیایید حسین را به اندازه خود کوچک نکنیم، تصورات خود را به حسین و خاندانش نسبت ندهیم، حسین را همانگونه که هست معرفی کنیم چرا که روز قیامت همه پاسخ‌گو خواهیم بود. پاسخ‌گوی هر کلمه‌ای که به دروغ یا به راست به خاندان رسول الله (ص) نسبت داده‌ایم./م


*جملاتی که داخل «گیومه» قرار گرفته‌اند نقل قول مستقیم از سخنرانی‌های امام موسی صدر در خصوص واقعه عاشورا هستند.

منبع: کتاب سفر شهادت

Roseدر انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشیدArrow
من یک اخراجی هستم
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط آشنای غریب ، هُدهُد صبا
۱۶ مهر ۱۳۹۶, ۱۱:۰۷ عصر
ارسال: #6
RE: هدف امام حسین (علیه السلام) از سفر به کربلا و قیام ایشان چه چیزی بود؟
بودند کسانی که بی خبر از آن حادثه بزرگ به کسب و کارشان مشغول بودند.
بودند کسانی که حق را شناختند اما سر یاری کردن امام (ع) را نداشتند.
بودند کسانی که از میانه راه بازگشتند.
بودند کسانی که شبانه امام (ع) را ترک کردند.
بودند کسانی که تا ظهر عاشورا در جبهه امام(ع) جنگیدند اما گریختند.
بودند کسانی که دنیایشان را در سپاه یزید دیدند و به روی حجت خدا تیغ کشیدند.
بودند کسانی که از سپاه یزید به سپام امام حسین (ع) شتافتند.
و بودند کسانی که تا پای جان در راه امام (ع) جنگیدند و جاودانه شدند.
و امروز
کربلا هنوز کربلاست و هنوز تاریخ در ظهر عاشورا زنده است. کربلا تنها آزمون مردمان عراق و شام و مدینه در سال 61 هجری نبود. صحرای کربلا وسعتی به اندازه زمین و آسمان دارد و عاشورا در هر لحظه از تاریخ در جریان است. هنوز دعوت امام پابرجاست: «من کان فینا باذلا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا»[2]؛ آنکه قصد نثار خون خود در راه ما را دارد.و طالب دیدار خداست با ما کوچ کند.
چگونه با قافله کربلا همراه شویم؟
کربلا با عافیت طلبی بیگانه است و عافیت طلبان هرگز قدم به کربلا نگذاشتند. تشنگان دنیا نیز که محبت دنیا کر و کورشان کرده بود در چاه ابن زیاد افتادند. عده ای خیر خواهانه امام حسین (ع) را به صلح با یزید دعوت کردند و با امام راهی نشدند. آنها هم که از جان و مال و فرزندانشان بیمناک بودند بهانه ها تراشیدند تا بازگردند و...
انتخاب با ماست که چگونه باشیم تا از قافله جا نمانیم.
زهیر باش دلم! تا به کربلا برسی
به کاروان شهیدان نینوا برسی
امام پیک فرستاده در پی ات، برخیز!
در انتظار جوابت نشسته، تا برسی
چه شام باشی و کوفه، چه کربلا ای دل!
مقیم عشق که باشی، به مقتدا برسی
زهیر باش! بزن خیمه در جوار امام
که عاشقانه به آن متن ماجرا برسی
مرید حضرت ارباب باش و عاشق باش!
که در مقام ارادت به مدعا برسی
تمام خاک جهان کربلاست، پس بشتاب
درست در وسط آتش بلا برسی
زهیر باش دلم! با یزید نفس بجنگ!
که تا به اجر شهیدان نی نوا برسی







خداوند می بیند می داند می تواند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا