ازدواج

[del shekaste]

سلام ..
اگه یه خانواده ای باشن که 2ساله میگن پسرشون رو برای یه دختر موقعی که اصلا وقتشم نیست ...بعد دختره نه تنها از ازدواج میترسه اصلا الان رو برای همچین چیزی مناسب نمیدونه چون یه خواهر و برادر بزرگ تر از خودش تو خونه داره و کلا زود....بعد به خانواده گفته نه حالا سر مسایلی چون قد و .... ولی از نظر اعتقادی آدم خوبیه ...شاید بیشتر از 10 بار گفته باشه نه .و اونا هزار بار بیان خونه دختره و یه بار مامانش یه بار باباش باهاش حرف بزنه و بابای دختر رو مجبور کنن که با دختره بحرفه و خلاصه اصلا دختره نه تنها از این مسائل زده شده بلکه کابوس شب هاش شده اینا ... با اینا هم رفت وآمد دارن و......حالا خلاصه دوباره فردا به زور میخوان با پسرشون بیان خونه دختره تا پسرشون با دختره حرف بزنه گفتن تا جواب بله نگیریم ول نمیکنیم و ووووو حالا این دختر بدبخت چیکار کنه پسره سید است نمیدونه چی بگه تا تمومش کنن با این وجود که به خانواده بر نخوره و پسره ناراحت نشه و مهم تر از همه ول کنن این قضیه رو ووووووووووووو
حالا این دختری که از خجالت جلو اعضای بزرگ تر خانوادش آب شده چیکار کنه ......
نمیخواد ...............
18 سالشم هست دختره
همه وجودش میلرزه و خیلی ناراحت و عصبانیه