مجموعه مقالات شهید سید مرتضی آوینی
۱۲ خرداد ۱۳۹۱, ۰۱:۱۴ عصر
ارسال: #8
|
|||
|
|||
RE: مجموعه مقالات شهید سید مرتضی آوینی
بسم الله الرحمن الرحیم
2-پاتک روز چهارم(مقاله دوم از مجموعه اول روایت فتح) امروز منتها الیه حاشیهی اروند مركز تاریخ است. از اینجاست كه عاقبت زمین معین ميگردد. اگرنه، به من بگو كه در كدامین نقطهی كرهی زمین حادثهای از این عظیمتر در جریان است. آیا قرن پانزدهم هجری قمری قرنی است كه در آن كشتی طوفانزدهی تاریخ به ساحل آرام عدالت ميرسد؟ آنها با اشتیاق از میان گل و لایی كه حاصل جزر و مد آب خور است خود را به قایقها ميرسانند و ساحل را به سوی جبهههای فتح ترك ميكنند. طلبهی جوانی با یك بلندگوی دستی، همچون وجدان جمع، فضای نفوس را با یاد خدا مطهر ميكند. او مأموری است كه از جانب خدا در جان جنود او روح ميدمد و اجازه نميدهد كه ثقل غفلت، آنان را از آن اوج عرفانی كه در آن هستند پایین بیاورد. چه كسی ميتوانست بداند كه تاریخ روزهایی اینچنین را به خود خواهد دید؟ در كنار آب، به برادر فروزش بر خوردیم؛ مسئول جنگ در شورای مركزی جهاد سازندگی. از ناصیهاش پیداست كه در آن سوی رود چه ميگذرد. دشمن در برابر ایمان جنود خدا، متكی به ماشین پیچیدهی جنگ است. از همان نخستین ساعات فتح، هواپیماهای دشمن مظهر پندارهای باطل او هستند، حال آنكه در معركهی قلوب مجاهدان راه خدا، آرامشی كه حاصل ایمان است حكومت دارد. و بهراستی دشمن حیرتزده است: چگونه ممكن است كه كسی از مرگ نهراسد؟ كجا از مرگ ميهراسد آنكس كه به جاودانگی روح در جوار رحمت حق آگاه است؟ و اینچنین، اگر یك دست تو نیز هدیهی راه خدا شود، باز هم با آن دست دیگری كه باقی است به جبههها ميشتابی. وقتی كه اسوهی تو آن تمثیل مطلق وفاداری، عباس بن علی (ع) باشد، چه باك اگر هر دو دست تو نیز هدیهی راه خدا شود؟ رزمندهای كه آستین دست چپش خالی است تفنگ دوربینداری بر دوش دارد. تفنگ دوربیندارش نشان ميداد كه تكتیرانداز است. آن آستین خالی كه با باد این سوی و آن سوی ميشود، نشانهی مردانگی است و اینكه تو به عهدی كه با ابوالفضل بستهای وفاداری. چیست آن عهد؟ «مبادا امام را تنها بگذاری!» دشمن بردهی ماشین است و تو ماشین را در خدمت ایمان كشیدهای. در زیر آن آتش شدید، بولدوزرچی خاكریز ميزند؛ بر كوهی از آهن نشسته است و كوهی از خاك را جا به جا ميكند و معنای خاكریز هم آنگاه تفهیم ميشود كه در میان یك دشت باز، گرفتار آتش دشمن باشی. ادامه دارد....
یاد شهدایمان بخیر!
من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟ |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
3 مهمان
3 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا