ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مجموعه مقالات شهید سید مرتضی آوینی
۴ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۳۱ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۴ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۳۱ صبح، توسط zeinab.)
ارسال: #4
RE: مجموعه مقالات شهید سید مرتضی آوینی
بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه شب عاشورایی از مجموعه روایت فتح:

اين نخلستان‌ها مركز زمين است و شايد مركز جهان. آن روستايي جواني كه گندم و برنج و خربزه مي‌كاشته است، امشب سربازي است در خدمت ولي امر.

آيا مي‌خواهي سربازان لشكر رسول‌ا را بشناسي؟ بيا و ببين: آن يك كشاورز بود و اين يك، طلبه است و آن ديگري در يك مغازه‌ي گمنام در يكي از خيابان‌هاي مشهد لبنيات‌فروشي دارد. و به‌راستي آن چيست كه همه‌ي ما را در اين نخلستان‌ها گرد آورده است؟ تو خود جواب را مي‌داني.

آيا مي‌خواهي آخرين ساعات روز را در ميان خط شكن‌ها باشي؟ امشب شب عاشوراست. تو هم بيا و در گوشه‌اي بنشين و اين جماعت عشاق را تماشا كن. بيا و بعثت ديگرباره‌ي انسان را تماشا كن. خداوند بار ديگر انسان را برگزيده است... بيا و بعثت ديگرباره‌ي انسان را تماشا كن. خداوند بار ديگر توبه‌ي انسان را پذيرفته و او را براي خويش برگزيده است.

اينان دريادلان صف‌شكني هستند كه دل شيطان را از رعب و وحشت مي‌لرزانند و در برابر قوه‌ي الهي آنان، هيچ قدرتي ياراي ايستايي ندارد. اما مگر نشنيده‌اي كه آن اسدا الغالب، آن حيدر كر‌ار صحنه‌هاي جهاد كه چون فرياد به تكبير بر مي‌داشت و تيغ بر مي‌كشيد، عرش از تكبير و تهليل ملائك پر مي‌شد و رعد بر سپاه دشمن مي‌غريد و دروازه‌ي خيبر فرو مي‌افتاد، او نيز شب كه مي‌شد... چه بگويم؟ از چاه‌هاي اطراف كوفه بپرس كه هنوز طنين گريه‌ها و ناله‌هاي او را به خاطر دارند.

اگر سلاح مؤ‌من در جهاد اصغر تيغ دو دم است و تير و تفنگ، سلاح او در جهاد اكبر اشك‌ و آه و ناله به درگاه خداست. و اگر راستش را بخواهي، آن قدرتي كه پشت شيطان را مي‌شكند و آمريكا را از ذروه‌ي دروغين قدرت به زير مي‌كشد اين گريه‌هاست.

اينها بچه‌هاي قرن پانزدهم هجري قمري هستند، هم آنان كه كره‌ي زمين قرن‌هاست كه انتظار آنان را مي‌كشد تا بر خاك مبتلاي اين سياره قدم گذارند و عصر بي‌خبري و جاهليت ثاني را به پايان برسانند.

عصر بعثت ديگرباره‌ي انسان آغاز شده است و اينان مناديان انسان تازه‌اي هستند كه متولد خواهد شد، انساني كه خداوند بار ديگر توبه‌ي او را پذيرفته و او را بار ديگر برگزيده است.

گريه تجلي آن اشتياق بي‌انتهايي است كه روح را به ديار جاودانگي و لقاي خداوند پيوند مي‌دهد و اشك، آب رحمتي است كه همه‌ي تيرگي‌ها را از سينه مي‌شويد و دل را به عين صفا، كه فطرت توحيدي عالم باشد، اتصال مي‌بخشد.

ساعتي بيش به شروع حمله نمانده است و اينجا آيينه‌ي تجلي همه‌ي تاريخ است. چه مي‌جويي؟ عشق؟ همين‌جاست. چه مي‌جويي؟ انسان؟ اينجاست. همه‌ي تاريخ اينجا حاضر است. بدر و حنين و عاشورا اينجاست و شايد آن يار، او هم اينجا باشد. اين شايد كه گفتم از دل شكاك من است كه بر آمد؛ اهل يقين پيامي ديگر دارند. بشنو.


همه از آن سنگري كه تو گويي خيمه‌اي بود در صحراي كربلا، خارج شدند و لحظاتي بعد فرمان حمله رسيد و غواصان و بعد هم گُردان‌هاي ديگر خطشكن راه فتح را در برابر لشكر اسلام گشودند. به‌راستي چگونه مي‌توان آن لحظات را توصيف كرد و يا به تصويرشان كشيد؟ طنين آواي بلند تكبير بچه‌ها همچون رعدي بود كه تسبيح‌گويان در دل شب نخلستان‌ها مي‌غريد و سينه‌ي سياه دشمن را از ر‌عب و وحشت مي‌آكند. شب در ميان آن نخلستان‌ها و بر يكايك آن رزمندگان عاشق چه گذشت؟ تنها خداست كه مي‌داند. دوربين فيلمبرداري شب‌ها هيچ چيز را نمي‌بيند و ما را نيز به همراه خويش زمين‌گير مي‌سازد. خطوط اوليه‌ي دشمن در همان اولين ساعات شروع حمله فرو مي‌ريزد و تاريخ، منزلي ديگر را به سوي نور پشت سر مي‌گذارد.

برگرفته از:AVINY.COM

ادامه دارد.........

یاد شهدایمان بخیر!

من اگر بنشینم، تو اگر بنشینی، چه کسی برخیزد؟

[تصویر:  sisOJG_400.jpg]
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط hamed ، Entezar
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: مجموعه مقالات شهید سید مرتضی آوینی - zeinab - ۴ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۳۱ صبح
RE: مجموعه مقالات شهید سید مرتضی آوینی - hamed - ۲۶ شهريور ۱۳۹۱, ۰۸:۴۸ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا