ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
توکل و اطمینان
۲۹ آبان ۱۳۸۹, ۰۶:۵۹ عصر (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ آبان ۱۳۸۹ ۰۷:۰۲ عصر، توسط مشکات.)
ارسال: #18
RE: توکل و اطمینان
سلام
ممنون، واقعا مفید بود.
انشاالله که بتونیم سیره ی این بزرگان رو در زندگیمون بکار بگیرم.

ارزش و اهمیت توکل به خدا و ضرورت قطع امید از غیر خدا

حسين بن علوان گويد:
در مجلسى نشسته بوديم كه دانش مى آموختيم و هزينه سفر من تمام شده بود،
يكى از رفقا بمن گفت : براى اين گرفتاريت بكه اميدوارى ؟
گفتم : بفلانى ،
گـفـت : پـس بـخـدا كـه حـاجـتـت بـرآورده نـشـود و بـه آرزويـت نـرسـى ، و مـرادت حاصل نشود،
گفتم : تو از كجا دانستى خدايت رحمت كناد؟
گفت : امام صادق (ع ) بمن حديث فرمود كه :
در يكى از كتابها خوانده است كه خداى تبارك و تـعـالى مـى فـرمـايـد:
بـعـزت و جـلال و بزرگوارى و رفعتم بر عرشم سوگند كه آرزوى هـر كـس را كـه بـغـيـر مـن اميد بندد، بنوميدى قطع مى كنم .
و نزد مردم بر او جامه خـوارى مـى پـوشـم ، و او را از تـقـرب خـود مـى رانـم و از فـضـلم دور مـى كـنـم ،
او در گرفتاريها بغير من آرزو مى بندد، در صورتيكه گرفتاريها بدست من است ؟
و بغير من امـيـدوار مـى شـود و در فـكـر خـود در خـانه جز مرا مى كوبد؟

با آنكه كليدهاى همه درهاى بسته نزد من است و در خانه من براى كسي كه مرا بخواند باز است .
كـيـسـت كه در گرفتاريهايش بمن اميد بسته و من اميدش را قطع كرده باشم ؟
كيست كه در كـارهـاى بـزرگـش بـمـن امـيـدوار گـشـتـه و من اميدش را از خود بريده باشم ،

من آرزوهاى بـنـدگـانـم را نـزد خـود مـحـفـوظ داشـتـه و آنـهـا را بـحفظ و نگهدارى من راضى نگشتند
و آسمانهايم را از كسانيكه از تسبيحم خسته نشوند (فرشتگان ) پر كردم و به آنها و دستور دادم كـه درهـاى مـيـان مـن و بـنـدگـانـم را نـبـنـدنـد.
ولى آنـهـا بـقـول من اعتماد نكردند،
مگر آن بنده نميداند كه چون حادثه اى از حوادث من او را بكوبد، كـسـى جـز بـاذن من آنرا از او برندارد،
پس چرا از من روى گردانست ،
من با جود و بخشش خـود آنچه را از من نخواسته به او مى دهم سپس آنرا از او مى گيرم ،
و او برگشتش را از من نميخواهد و از غير من ميخواهد؟
او دربـاره مـن فـكـر مـى كـنـد كـه ابـتـدا و پيش از خواستن او عطا مى كنم ،
ولى چون از من بـخـواهـد بـسـائل خـود جـواب نـمـى گـويـم ؟

مـگـر مـن بـخـيـلم كـه بـنـده ام مـرا بخيل مى داند؟
مگر هر جود و كرمى از من نيست ؟
مگر عفو و رحمت دست من نيست ؟
مگر من محل آرزوها نيستم ؟

پس كه مى تواند آرزوها را پيش از رسيدن به من قطع كند (كه مى تواند آرزوها را جز من قطع كند) آيا آنها كه بغير من اميد دارند نمى ترسند؟
(از عذايم يـا از بـريـدن آرزويـشـان يـا از مـقـام قـربـم يـا از قـطـع نـعـمـتـهـايـم از آنها)
اگر همه اهل آسمانها و زمينم بمن اميد بندند،
و به هر يك از آنها به اندازه اميدوارى همه دهم ، بقدر عضو مـورچـه اى از مـلكـم كـاسته نشود،
چگونه كاسته شود از ملكى كه من سرپرست او هستم ؟
پـس بـدا بـحـال آنـهـا كـه از رحـمـتـم نـومـيـدنـد،
و بـدا بحال آنها كه نافرمانيم كنند و از من پروا نكنند.

اصول کافی ج : 3 ص : 107

از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم

[تصویر:  1_emza_22.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط safirashgh ، یوسف زهرا ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
توکل و اطمینان - safirashgh - ۳۰ شهريور ۱۳۸۹, ۰۳:۳۸ عصر
RE: توکل و اطمینان - ذوالقرنین - ۳۱ شهريور ۱۳۸۹, ۰۱:۱۳ عصر
RE: توکل و اطمینان - کبوتر حرم - ۳۱ شهريور ۱۳۸۹, ۰۳:۱۸ عصر
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۲ مهر ۱۳۸۹, ۱۲:۵۸ عصر
RE: توکل و اطمینان - مشکات - ۱۴ مهر ۱۳۸۹, ۰۷:۲۲ عصر
RE: توکل و اطمینان - یوسف زهرا - ۱۴ مهر ۱۳۸۹, ۰۸:۰۷ عصر
RE: توکل و اطمینان - مشکات - ۱۶ مهر ۱۳۸۹, ۰۵:۴۹ عصر
RE: توکل و اطمینان - مشکات - ۲۰ مهر ۱۳۸۹, ۰۷:۱۸ عصر
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۱۲ آبان ۱۳۸۹, ۰۹:۵۱ صبح
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۱۲ آبان ۱۳۸۹, ۰۶:۴۳ عصر
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۱۷ آبان ۱۳۸۹, ۰۸:۰۵ عصر
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۱۰:۱۸ صبح
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۱۹ آبان ۱۳۸۹, ۰۸:۰۹ صبح
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۲۰ آبان ۱۳۸۹, ۰۱:۰۵ صبح
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۲۱ آبان ۱۳۸۹, ۰۴:۲۹ عصر
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۲۱ آبان ۱۳۸۹, ۱۰:۳۶ عصر
RE: توکل و اطمینان - safirashgh - ۲۲ آبان ۱۳۸۹, ۰۲:۴۷ عصر
RE: توکل و اطمینان - مشکات - ۲۹ آبان ۱۳۸۹ ۰۶:۵۹ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا