دل گفته هایمان با معبود
۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۲, ۰۸:۴۲ صبح
ارسال: #36
|
|||
|
|||
RE: دل گفته هایمان با معبود
مناجات پیر هرات خواجه عبدالله انصاری ای کریمی که بخشنده عطایی و ای حکیمی که پوشنده خطایی و ای صمدی که از ادراک خلق جدایی و ای احدی که در ذات و صفات بی همتایی و ای خالقی که راهنمایی و ای قادری که خدایی را سزایی. جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده و ما را آن ده که ما را آن به و مگذار به که و مه. الهی! عبدالله عمر بکاست، اما عذر نخواست. الهی! عذر ما بپذیر و بر عیب های ما مگیر. به نام آن خدایی که نام او راحت روح است و پیغام او مفتاح فتوح است و سلام او در وقت صباح مؤمنان را صبوح است و ذکر او مرهم دل مجروح است و مهر او بلا نشینان را کشتی نوح است. ای جوانمرد درین راه مرد باش و در مردی فرد باش و با دل پردرد باش. الهی! خواندی تأخیر کردم. فرمودی تقصیر کردم. الهی! عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم. الهی! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم. الهی! بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد. الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن. الهی! گناه در جنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم و گناه اکنون است. الهی! اگر عبدالله را بخواهی سوخت، دوزخی دیگر باید آلایش او را و اگر بخواهی نواخت، بهشتی دیگر باید آسایش او را الهی! اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.
خداوند می بیند می داند می تواند
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
4 مهمان
4 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا