دل گفته هایمان با معبود
۱۴ شهريور ۱۳۹۱, ۱۱:۴۰ صبح
ارسال: #28
|
|||
|
|||
نیایش3
سلام مهربان خدایم ...
اندکی بی قرارم طاقتم تنگ شده حالم غریب است دور دست ها را مینگرم به امید رسیدن به امید طلوع فجر بی اختیار زمزمه میکنم نام بانوی دو عالم را یا زهرا (س) غمی در سینه دارم خدا سرا سر وجودم را فرا گرفته دوری از آن مرا میرنجاند خدا در طلاتم رسیدنم آخر خواهم رسید و آنگاه تو مرا دریاب دستانم را بگیر مهربانم خدایم دستانم را بگیر تا که دیگر دستانم به دستانت عادت کنند نه به خیاله دستانت می پیمایمت مهربانم در تمام لحظه لحظه های عمرم !!! ثانیه ثانیه های زمانم زمانی که با امید وصلت طی میشود مهربان خدایم امروز و هر روزه من با تو پیموده میشود نظری کن به بی قراریم اشک های بی واسطه ام اضطراب هم اکنونم نازنینم نوک مدادمان شکست کلمه ها نگاشته نشد و همین است امروز کاش های زندگی بسیار شده اند ... یا علی تا می توانید بیارایید دل را که تنها دارایی شما نزد خداوند همین دل خواهد بود ، چه زیباست از برکت دل سربلند نزد معبود باشید |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
4 مهمان
4 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا