ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
از حســــین (ع) تا مهــــــدی (عج)
۱۷ تير ۱۳۸۹, ۰۵:۲۴ عصر
ارسال: #3
RE: از حســــین (ع) تا مهــــــدی (عج)
سلام

در رابطه با جواب این سوال هم میشه اصولی بحث کرد و هم مصداقی ...
اگر بخواهیم اصولی بحث کنیم خواه نا خواه وارد فرهنگ عاشورا و نهضت سرخ امام حسین (ع) خواهیم شد، که خود بحث زیبا و مفصلی است. و چقدر خوب میشه اگه با همکاری دوستان در مورد این مکتب در تایپیکی جدا بیشتر بحث کنیم.علی هذا در ارتباط با سوال باید گفت:


اگر به جایگاه این سخن سیدالشهداء توجه کنیم دقیقا متوجه کلام ومقصود حضرت خواهیم شد.


هنگامی که عمرسعد شجاعت بی نظیر ابا عبدالله الحسین علیه السلام را مشاهده کرد - که چگونه از کشته ها پشته می ساخت و نیروهای دشمن را از هر سو به عقب می راند - احساس نمود که دیگر لشکر او در مقابل هجوم امام تاب مقاومت ندارند . به نیروهایش نهیب زد: «الویل لکم اتدرون لمن تقاتلون؟ هذا ابن قتال العرب، فاحملوا علیه من کل جانب; وای بر شما، آیا می دانید با چه کسی می جنگید؟ این فرزند کشنده عرب است; پس از هر طرف بر او حمله کنید .»
بعد از این فرمان از سویی چهار هزار تیرانداز دشمن، حضرت سیدالشهداء علیه السلام را آماج تیرهای خود قرار داده و آن حضرت را تیرباران کردند و از سوی دیگر به سوی خیمه ها هجوم بردند . در این حال سرور آزادگان فریاد برآورد: «یا شیعة آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دین وکنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم; ای پیروان خاندان ابی سفیان! اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی هراسید، لااقل در زندگی آزادمرد باشید .»
شمر گفت: حسین! چه می گویی!؟ امام فرمود: «انا الذی اقاتلکم وتقاتلونی والنساء لیس علیهن جناح فامنعوا عتاتکم عن التعرض لحرمی مادمت حیا; من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند; تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به خانواده من جلوگیری نمایید .»



از این سخن حضرت دقیقا متوجه می شویم که این افرادی که باامام زمانشان به جنگ برخواسته اند ،دیگر دینی برایشان باقی نمانده ، وچون از هر راهی که شده قصد از پادرآوردن آن حضرت را داشتند ، لذا برای رسیدن به این هدف ، از اصول انسانی هم دست کشیده بودند ولذا به هر شکلی وبه هر راهی وبه هر جنایتی دست می زند.که یکی از آن جنایات حمله به خیام حرم و حمله به زن وبچه های بی گناه بود..سخن امام حسین به این بی دینها برای این بود تا به اصول انسانی که حتی افراد بی دین هم به آن احترام میگذارند ، آنها را یادآور شود.واز طرفی به آیندگان بفهماند که خباثت دشمنان اهل بیت تا چه حد است.



سخنی از حضرت مهدی(عج) خطاب به جدش امام حسین (ع) است که میفرماید:« زمانی که لشکر کوفه تو را قویدل و نترس و پرجرات یافتند] و توانائی جنگیدن مردانه با تو را در خود ندیدند]، دامهای [مرگ آفرین] مکرشان را بر سر راهت نهادند و با حیله و شرارتشان به مقابله با تو برخاستند ».


آزاد بودن و آزاده بودن یعنی شخصیت داشتن، یعنی برای خود ایده و مکتب داشتن ... یعنی غرق و متحیر در هر تازه و نوعی نشدن...
آزاده بودن ارتباط تنگاتنگی با مومن بودن دارد، هر مومنی قطعاً آزاده است، آزاد از هوای نفس و شهوت و فردیت، کما اینکه در عین واحد اسیر است و بنده، اسیر عشق است و بنده ی خدا...اما این اسارت و بندگی کجا؟ و در گیر و بند شهوات و نفسانیت بودن کجا !!!
ایمان به فرد آزاده پاکی و قداست و جهت میدهد...
اما هر آزاده ای مومن نیست... که بسیارند افراد آزادمنشی که غرق در جاهلیت اند...


البته یه مصداق امروزی خیلی ملموس هم هست، ولی فکر نمی کنم نیازی باشه و مطلب به اندازه ی کافی گویا هست.


[تصویر:  f_123i_f27bm_036ad19.gif]


[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcQ-ZD_iIZqFSfZpRm-xxLT...xDLhNJO-cY]

آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد
مشاهده وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط یوسف زهرا ، مشکات ، faezeh ، safirashgh
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: از حســــین (ع) تا مهــــــدی (عج) - کبوتر حرم - ۱۷ تير ۱۳۸۹ ۰۵:۲۴ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا