جز او وحده لااله الاهو
۲۶ شهريور ۱۳۸۸, ۰۵:۱۳ صبح
ارسال: #4
|
|||
|
|||
سجاده های نم گرفته »
باور بکن این شهر جای زندگی نیست تا ناخدایانند جای بندگی نیست این تیره دلها از شقایق سر بریدند اینها برای آخرت ذلت خریدند دیندارهای شهرمان در خواب رفتند اهل نماز و عشق بازی آب رفتند دیگر کسی اهل دعا اهل صفا نیست دیگر کسی دنبال مردان خدا نیست چشم کسی از ترس داور غرق نم نیست بی دین و دنیا پیشگان در شهر کم نیست هر اهل دل در شهر ما خانه نشین است هر رادمردی با غم و غصه قرین است دیوارهای شهرمان را غم گرفته سجاده ها در خانه ها مان نم گرفته دیگر کسی دلتنگ عصر جمعه ها نیست دیگر کسی در فکر و یاد جبهه ها نیست قرآن شده بازیچه یک مشت نامرد اسباب دکان ریای خلق بی درد پیر غریب شهر از ما خسته گشته از نامرادیها دو بالش بسته گشته یکروز اینجا عرصه حکم و قصاص است دنیا پر از شمر و یزید و عمروعاص است باید بیاید آنکه مرد آسمانهاست باید بیاد آنکه فوق کهکشانهاست باید بیاید عدل را برپا نماید میزان حق را با خودش معنا نماید وقتی بیاید شهر پرجوش و خروش است صوت کلامش گوئیا بانک سروش است من منتظر تا فصل هم عهدی بیاید با ذوالفقار حیدری مهـــدی بیاید خدایا عاقبت مارا ختم بخیر فرما العجل العجل العجل یا مولای یا صا حب الزمان بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی. |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
3 مهمان
3 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا