سلطان علی موسی الرضا (ع)
۹ مرداد ۱۳۸۹, ۰۹:۰۸ عصر
ارسال: #6
|
|||
|
|||
RE: سلطان علی موسی الرضا (ع)
دلم میخواد که دستامو گره کنم به ضریحت
تا که بگیرم حاجتم دعا کنم به درگهت دلم میخواد آقاجون تا که اسیرت بمونم باشم غلام درگهت بی تو آقاجون میمیرم دلم گرفته آقاجون بی تو اسیر نفسمم اسیر این هوای نفس سرکش بی غیرتم یه عمریه غلام این درگه و بارگاه توام جونم بشه فدایی تربت پاکت عزیزم بی تو صفایی نداره قلب هم ما آدما بی تو دیگه جون نداره قلبای این خسته دلا بی تو یه لحظه زندگی معنا نداره آقاجون دلامونم بی نگاهت صفا نداره آقاجون قلبای این خسته دلا بی تو دیگه نمی تپه دستای این ملتمسا دری دیگه نمی زنه شب فراقه و دلم تاب نداره آی آقاجون چشمای نمناک دلم خواب نداره آی آقاجون برق چشای عاشقات عشق تو رو جار میزنه سیاهی ابروی تو قلباشونو دار میزنه اگ برن، کجا برن ، جایی جز اینجا ندارن این نوکرای پاپتی غیر تو اقا ندارن آی آقاجون اگه دلم تاب نیاره چیکار کنم بذار به خاطر دلم جونم برات نثار کنم ما دستای خالیمونو دخیل زدیم به پنجره راضی نشو که این گدا از پیش تو رضا نره ما نوکرای بی ادب همیشه حاجتی داریم چون که تو دنیا آقاجون کسی بجز تو نداریم دلم میگه دوستم داری با هم بی ادبیم آخه میدونم میدونی تو ارباب و مانوکریم آقاجون دلم بدجور واسه دوباره دیدنتون پر میکشه. بی تابم و عاشق |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان
2 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا