سلطان علی موسی الرضا (ع)
۱۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۲۲ عصر
ارسال: #1
|
|||
|
|||
سلطان علی موسی الرضا (ع)
یاد اون روزا که بودم کـفـتـر گـنبد طـلایـی
یاد اون شبـا کـه داشتم تو حـرم حالو هوایی پا به رهنه می کشیدم خودمو جلوی آقا ! خاک زوارشو کردم تو حرم ,سرمه چشمام دخـیـلـم ضـامـن آهـو انقدر دلم برا گنبد طلات تـنگ شده حـاضرم همه هستیمو بدم یـه بار دیگه بیام حرمت گــوهــرشـاد یـه بـار دیـگـه مـنـو مـهـمـون خـودت کـن من می خوام دیـوونـه باشم مـنـو مــجنون خـودت کن اومــــدم از ســـفــــر امــــا دل مـن بــا مــن نــیــومــد اونجایی مونده که شـب ها گـریه می کرد ناله میکرد به یاد صحن گوهرشاد بخونیم دخیلم ضامن آهو دلـم بـرات تـنـگ شـده ......... بـزار یـه بـار دیـگه بـیـام حـرم قـشـنـگتو بـبـیـنـم بـزار یـه بـار دیـگـه بـیـام گـوهـرشـاد ایـن یـک بـیـت رو بـخـونـم: عین بین الحـرمین راهروی صحن گوهرشاد، آخرش ما رو خراب کرد عاشقی خونت آقا یـــا امـــام رضـــا....یــا امــام رضــا.....یـا امـام رضـا یا امام رضا! تر و به حق مادرت، یه نیگاه بکن به دل سیاه این کبوترت... آقاجان بدانید و بدانند که لبخند رضایت شما را با هیچ چیز عوض نخواهیم کرد |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا