مقام معظم رهبری
۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۶:۵۹ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۳۹ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #47
|
|||
|
|||
RE: وصیت نامه مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم
كارگردان رفت پشتبام پست بدهد، اَمپِكس رفت توی زیرزمین پست بدهد، آن رفت توی حیاط پست بدهد. پست بودند دیگر حالا. فیلممان بود. یك ذره كه نزدیك شد، بیسیم اعلام كرد كه ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصلهای كه بود به این خانم چون احیا بشود، اینجوری جلوی آقا نیاید، گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف میشوند منزل شما. گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد. گفتید كی؟ من اسم حضرت آقا را گفتم. ـ داستان بازرگان و طوطی را شنیدهاید ـ، تا اسم آقا را گفتم افتاد وسط زمین و غش كرد. فكر كردیم چه كنیم داستان را؟ داد بیداد كردیم، دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم كه مادرتان را فعلاً جمع كنید. مادر را بردند توی آشپزخانه. دخترها گفتند: چه شد؟ گفتم: ببخشید! ما همان صداوسیمای صبح هستیم كه آمده بودیم. ولی الآن فهمیدیم كه مقام معظم رهبری میآیند منزلتان، به مادرتان گفتیم غش كرد. فكری كنید. بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی. |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
3 مهمان
3 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا