مقام معظم رهبری
۱۷ شهريور ۱۳۹۱, ۰۷:۰۶ عصر
(آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۷ شهريور ۱۳۹۱ ۰۷:۱۶ عصر، توسط safirashgh.)
ارسال: #70
|
|||
|
|||
RE: خاطرات مقام معظم رهبری
بسم الله الرحمن الرحیم
جالب است خوب است بخوانیم اگر وقت ندارید قسمت های رنگی را بخوانید چرا ایران در مقابل غرب عقب نشینی نمی کند؟ [/font][font=Arial]یکی از سوالاتی که همواره در میان برخی از جوانان مطرح می شود این است که چرا ایران با برخی عقب نشینی ها سعی نمی کند با آمریکا کنار بیاید ؟ من فکر می کنم بهنرین جواب برای این دوستان بیانات مقام معظم رهبری باشد ایشان در جمع کار گزاران نظام در ۳/۵/۹۱ پاسخ این سوالات را اینگونه فرمودند: هر برههاى كه ما در مقابل جبههى دشمن انعطاف نشان داديم و با توجيههائى عقبنشينى كرديم -مثلاً يك وقت گفتيم بگذاريد بهانه را از دست دشمن بگيريم، يك وقت گفتيم بگذاريد سوءظن دشمن را از خودمان زائل كنيم - دشمن مواضع گستاخانهترى عليه ما گرفته. در آن روزى كه ادبيات مسئولين ما آلوده شد به حرفها و تعبيرات تملقآميز نسبت به غرب و فرهنگ غربى، در آن روز اينها ما را «محور شرارت» معرفى كردند! چه كسى؟ آن كسى كه خودش مجسمهى شرارت بود. رئيس جمهور قبلى آمريكا - مجسمهى شرارت - ايران اسلامى را «محور شرارت» معرفى كرد! اين كِى بود؟ آن وقتى كه ما در ادبيات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهاى تملقآميز نسبت به غرب و نسبت به آمريكا و اينها را تكرار ميكرديم. اينها اينجورىاند. در همين قضيهى هستهاى، آن وقتى كه ما با اينها همراهى كرديم و عقبنشينى كرديم - البته براى ما تجربهاى بود، اما اين واقعيت است - اينها جلو آمدند؛ اينقدر جلو آمدند كه من در همين حسينيه گفتم اگر بنا باشد كه اين روال از سوى آنها ادامه پيدا كند، من خودم وارد قضيه خواهم شد؛ و وارد قضيه شدم؛ ناچار شديم؛ اينها كار ما نيست. عقبنشينىها آنها را گستاختر كرد، طلبکارتر كرد. يك روزى بود كه مسئولين ما قانع بودند كه اجازه بدهند ما ۲۵ سانتريفيوژ در كشور داشته باشيم؛ آنها گفتند نميشود! اينها قانع شدند كه ۵ تا سانتريفيوژ داشته باشيم؛ باز هم گفتند نميشود! مسئولين ما قانع شدند كه ۳ تا سانتريفيوژ داشته باشيم؛ باز هم گفتند نميشود! امروز گزارش را شنيديد، یازده هزار سانتريفيوژ داريم! اگر ما آن عقبنشينىها را، آن انعطافها را ادامه ميداديم، امروز از پيشرفت هستهاى كه هيچ خبرى نبود، به اين نشاط علمى هم كه در چند سال اخير در كشور وجود پيدا كرده - اين حركت علمى، اين جوانها، اين ابتكارات، اختراعات، پيشرفتهاى گوناگون در بخشهاى مختلف - قطعاً لطمه ميخورد؛ چون اولاً نسبت به هر يك از آنها ممكن بود يك بهانهاى بياورند؛ ثانياً حركت هستهاى و صنعت هستهاى، نماد پيشرفت يك كشور است. اين هم يك واقعيت ديگر است. يك واقعيت ديگر هم اين است كه اگر كشور در مقابل فشارهاى دشمن - از جمله در مقابل همين تحريمها و از اين چيزها - مقاومت مدبرانه بكند، نه فقط اين حربه كُند خواهد شد، بلكه در آينده هم امكان تكرار چنين چيزهائى ديگر وجود نخواهد داشت؛ چون اين يك گذرگاه است، اين يك برهه است؛ كشور از اين برهه عبور خواهد كرد. اين چيزهائى كه الان آنها تهديد ميكنند، تحريم ميكنند، جز آمريكا و جز رژيم صهيونيستى، هيچ كس ذىنفع از اين تحريمها نيست. ديگران را با زور و با فشار و با رودربايستى و با اين چيزها وارد ميدان كردند. خب، پيداست كه زور و فشار و رودربايستى نميتواند خيلى ادامه پيدا كند - يك مدتى است - شاهدش هم اين است كه مجبور شدند بيست تا كشور را از همين تحريمهاى نفتى و امثال اينها استثناء كنند! ديگرانى هم كه استثناء نشدند، خودشان مايل نيستند، و بيش از آنچه كه ما بخواهيم يا همان اندازه كه ما ميخواهيم، آنها دنبال راهحل ميگردند. بنابراين بايستى مقاومت كرد. خب، اينها واقعيتهاى ملموس است. اينهائى كه عرض كردم، هيچكدامش تحليل نبود، ذهنى نبود؛ چيزهائى است كه مشاهده ميكنيم. KHAMENEI.IR البته در كنار اين واقعيتها، اين واقعيت هم هست كه ما هنوز آن حالت لازمِ متناسب اسلامى را در ميدان كار و اينها در خودمان به وجود نياورديم؛ يك قدرى دچار تنبلى هستيم؛ اين جزو ميراثهاى دوران استبداد و تسلط ديكتاتورى بر كشور است. وقتى در يك كشورى ديكتاتورى بود، مردم تنبل ميشوند؛ استعدادها به ميدان تجربه و عمل وارد نميشوند. اين ميراث دوران استبداد است كه در ما وجود دارد. بايد تنبلى را كنار بگذاريم. آن خطرپذيرى لازم در همهى بخشهاى جامعه نيست. با توكل به خداى متعال، و با تدبير و درايت لازم، بايد خطرپذيرى وجود داشته باشد؛ اين را بايد همه داشته باشيم. خب، اينكه ما عرض كرديم وضعيت بدر و خيبر، يعنى همين. وضعيت بدر و خيبر يعنى تهديد هست، چالش هست، اما بنبست نيست. در بدر امكانات كم بود، اما غلبه حاصل شد. امكانات طرف مقابل، چندين برابر؛ شايد در بعضى بخشها، غيرقابل مقايسهى با امكانات جبههى اسلام بود. در خيبر سختى وجود داشت؛ رفتند مدتها آنجا ماندند؛ مقاومت دشمن شديد بود؛ اما غلبه پيدا كردند. چالش هست؛ اما در قبال چالش، توان و قدرت و استعداد و ظرفيت هم وجود دارد. اين، معناى وضعيت بدر و خيبر است. اگر اين ظرفيت را به ميدان آورديم، اگر نقاط ضعف را كم كرديم، پيشرفت خواهيم كرد. بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل ... آل عمران 173...پشت و پناه ما خداست و چه پشت و پناه خوبی. |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان
1 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا