خواستگاری

[مصطفی]

سلام

دوست عزیز در ابتدا باید عرض کنم که ناراحت شدن از انتقاد و جبهه گرفتن در برابر حرف حق مخصوص شخص شما نیست و قدمتی دارد به بلندای تاریخ !...

و اما دلایل من برای انتقاد...
جناب زمانی و همه ی دوستان مگر نه این است که خداوند زن و مرد را مکمل هم قرار داده و هدف از ازدواج را رسیدن به تکامل و زن و مرد را مایه ی آرامش هم و پوشاندن عیوب هم قرار داده است.
"انتم لباسهن و هن لباسکم" حال سوال اینجاست که من نوعی که تصمیم به ازدواج گرفته ام آیا خود به تنهایی به عنوان نیمه یک پازل، نیمه کامل و بی نقصی هستم تا بتوانم مایه آرامش دیگری باشم. می توانم عیوب دیگری را بپوشانم و به عبارتی می توانم باعث سعاتمندی شخص دیگری باشم یا نه؟
آیا هدف من از ازدواج فقط تامین نیاز های شخصی خودم است و دائما بین افراد مختلف در رفت و آمد هستم تا معلوم شود که بر حسب تصادف کسی پیدا می شود که بتواند مرا تحمل کند یا نه؟

در بحث ازدواج مسئله مهم خود سازی است ما هر وقت ضعف های مهم اخلاقی خودمان را بر طرف کردیم و توانایی خوشبخت کردن کس دیگری را در خود یافتیم می توانیم شخص مناسب برای ازدواج را پیدا کنیم ...
ولی از صحبت های شما اینچنین بر می آید که امروزه مشکل ازدواج فقط و فقط مهریه و هزینه های عقد و عروسی و خرید و ... می باشد.
این مسائل مهم اند ولی مهم تر از آن مسائل اخلاقی است که باعث دوام زندگی می شود و مشکلات آن باعث طلاق و جدایی می شود.

اما راجع به اظهارات شما باید عرض کنم که دوست عزیز حرف مفت زدن ارزش نیست و 2 رقمی و 3 رقمی و خلاصه چند رقمی اش به مراتب بدتر از یک رقمی اش می باشد.

به قول نظامی:
کم گوی و گزیده گوی چون در/ تا زندک سخن تو جهان شود پر
لاف از سخنش چو در توان زد/ آن خشت بود که پر توان زد

و خلاصه این موضوع را که هر بحثی نیاز به کارشناس مربوط دارد مساله ایست که امروزه هر آدم کم سوادی هم از آن آگاهی دارد چه رسد به شما که به ما تخصص خود را هم اعلام نکردید.

و در پایان جهت ادعیه درخواستی:
اللهم اشف کل مریض