درد دل با امام زمان(عج)
۲۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۱:۲۹ عصر
ارسال: #7
|
|||
|
|||
RE: درد دل با امام زمان(عج)
این چه سفری است؟
این چه رفتنی است؟ این چه بودنی و این چه ماندنی است؟ همه جا هستی و نیستی، همه راه هستی و نیستی، همه حال هستی و نیستی، همه کوی هستی و نیستی، من چنین آویزان در این بدتر از برزخ به چه جرمی بایدم؟ به چه رنجی تاوانم ؟ دیگرم تاب نیست، دیگرم زین سال ها و روزها و لحظه های مدام و پر ز تکرر جانکاه بیزارم، دیگر این انتظار را نیستم تحمل، دیگرم این ثانیه های پر شرر پر ز با تو بودن و بی تو بودن را نمی خواهم وای که پر از دردم وای که پر از آویزانی ام در این خلا بی تو بدون وای که چه حسی است ؟ حسی که خود نیز هم ندانمش ،حس تنهایی مفرط من همه اکنون پر ز بهار می شوند و من همچنان در خزان بی تو بودن جان می سوزانم شاید در پس این خطها بگویی چه خودخواهی شاید من پر از خواستن تو برای خویشم ولی بیا یا ابا صالح بیا از خود به خدا هیچ نگوییم و نپرسیم .:. ما هم به خدا گر به خود آییم ، خداییم
|
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
6 مهمان
6 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا