درد دل با امام زمان(عج)
۵ ارديبهشت ۱۳۹۱, ۰۶:۲۶ عصر
ارسال: #118
|
|||
|
|||
RE: درد دل با امام زمان(عج)
مولای من
ای یوسف دور افتاده از کنعان امت اسلام.. ای نور دیده. ای غریب. ای بادیه نشین غم های بی بایان. تورا با کدامین نامت صدا بزنم تا دلم ارام بگیرد! ای اشک ها مجالم دهید تابا مولای خود سخنی بگویم،مولایی که تنها نامی از او شنیده ام. ای دل!نسوز و بگذار تا بسازم با نام یوسف گمگشته ام. ای دست ها نلرزید واجازه ی نوشتن ازمن نگیرید. ای قلم !اگر تو نیز دوست مرا میشناختی ودر این د.وستی به دوری میرسیدی ودر این دوری به عین حقیقت می سوختی..به جای نوشتن عود میشدی و اتش میگرفتی.. مولای من... اگرچه شایسته تو نیستم اما یتیمم و با یتیمی بزرگ شدم واز یتیم انتظار فراوان نخواهد بود. مگر نه این است که تورا بدر اخر الزمان وما را ایتام تو نامیده اند!؟ مگر نه این است که مادور از مهربانی چون تو شب هارا صبح کردیم و روزهارا به شب رساندیم.. از تو میبرسم ای بدر خوبان:ما کی دست نوازش تورا در سیاهی ظلمت برسر خود احساس کردیم.کی وکجا چشممان به سیمای بدرانه ات روشن شد؟ مولای من کدام بدر با فرزندان خود چنین کرد که تو باما کردی؟مگر تم سایه خدا بر زمین نبودی؟مگر دست رحمت خدا از استین تو بیرون نیامده بود؟چرا مارا در بیابان سرگردانی رها کرده ای؟نکند که مارا به باد فراموشی سبردی و به خوبان عالم مشغول گشته ای؟ سرورم. بی ادبی را ببخش که در فراق و هجمه ی گرفتاری ها مرا وادار به گفتن ساخته که در اضطرار انتظار سخن حکمت امیز روا نیست. میدانم که توهم در برابر این همه حرف نیش دار حرف های زیادی برای گفتن داری! آری تو ان سنگ زیرینی هستی که تمام غصه هارا در دریای بی ساحل دلت مخفی ساخته ای.آری اگر تو لب به سخن بگشایی و از بی وفایی امت و فراموشی ان ها بگویی،ازسوز ان،دل سنگ اب میشود ومرغان هوا کباب میشوند... آری امتی که تو را فراموش کرد.آری میدانم که قرار نبود سرگردانی ات تو بیشتر از سرگردانی امت موسی طول بکشد.آری میدانم که تو در ظلمت تتنهایی از یاد رفتی. یوسف گمگشته ام..تو هم کمی حرف بزن.تاکی لب به دندان خواهی گرفت واز سخن گفتن ابا خواهی کرد!تو هم بگو که امت رسول خدا تورا در بیچ وخم های زندگی گم کردند. بگو که کسی نبود که تورا بخواهد.بگو که اگر این نیز مانند امت یونس نبی به دنبال امام خویش گریه وزاری میکردند وسر به بیابان میگذاشتند.خدای یونس تو را نیز به ایشان باز میگرداند. آری تقصیر از ماست!مرا ببخش اگر زیاده روی کردم وگفتم رسم ابوت را فراموش کردی.نه مولای من!گویا ما رسم بنوت و فرزندی را از یاد برده ایم... مارا ببخش....مارا ببخش اللهم عجل لولیک الفرج |
|||
|
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
8 مهمان
8 مهمان
بازگشت به بالابازگشت به محتوا