ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
۲۰ اسفند ۱۳۸۸, ۰۲:۱۰ صبح (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ ۰۲:۱۵ صبح، توسط alizamani.)
ارسال: #17
RE: حکومت
لزوم حکومت اسلامی در عصر غیبت

چنان که میدانیم،یکی از شیوه های بحث ولایت فقیه این است که ابتدا ضرورت و لزوم اقامه ی حکومت اسلامی را در عصر غیبت به اثبات برسانیم و آن را به عنوان جزیی از برنامه های اسلام ثابت کنیم،و پس از آن به جستجوی ادله در زمینه ی شرایط حاکم
برآییم،و سپس بررسی کنیم که کدام عنوان (ولایت فقیه) بر این شرایط صادق است.
از آنجایی که در میان ادیان الهی،دین مبین اسلام برای همه ی افراد و همه ی مکان ها و همه ی زمان ها،تا ابد و قیامت عمومیت دارد و این عمومیت سه گانه از نظر قرآن شریف و روایات اسلامی،از ضروریات و بدیهيات است،بنابراین اسلام در زمان غیبت امام معصوم (عليه السلام) نیز بدون تردید دارای حکومت است.
وقتی در قرآن کریم می خوانیم: (اَلَّذینَ اِنْ مَکَّناهُمْ فِی الارْضِ اَقامُو الصَّلوهَ وَ اتُو الزَّکاهَ وَ اَمَرُو بِالْمَعرُوفِ وَ نَهَوا عَنِ الْمُنکَرِ) (مردان خدا کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت و حکومت بخشیدیم،نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و امربه معروف و نهی از منکر می کنند).آیا این امر جز با تشکیل حکومت دینی و اسلامی میسر است؟اگر فرض کنیم که تعبیر (مَکَّنّا) به معنی هرگونه قدرت بخشیدن بوده باشد،بازدلالت آیه بر مقصود ما روشن است؛زیرا حکومت بارزترین نمونه ی قدرت است.
برای لزوم و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت به ذکر چند دلیل می پردازیم:
1.دلیل اجتماعی- تاریخی: حکومت امری است اجتماعی که نیاز جامعه به امنیت و حفظ حقوق افراد و رواج عدالت گستری،آن را واجب کرده است.و جامعه اسلامی از سایر جوامع بشری که لازمه ی آن برقراری نظم و قانون گذاری برای حفظ امنیت و حقوق و اشاعه ی عدل در میان افراد جامعه است جدا نیست و مثل جوامع دیگر نیاز به برقراری حکومتی دارد که قوانین را اجرا کند تا هدف از تنظیم قوانین تحقق یابد.
اگر جامعه ی اسلامی با بقیه ی جوامع از نظر نیازمندی به این امور،اختلاف می داشت،پیامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) و امامان برای بیان این امر سزاوارتر بودند،و چون آن بزرگواران چنین نکرده ونفرموده اند،بنابراین جامعه ی اسلامی هم در این که باید حکومتی داشته باشد،مانند سایر جوامع بشری است.به همین دلیل، تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت ضرورت پیدا می کند؛زیرا در این زمان،جامعه اسلامی مانند تمامی جوامع دیگر نیازمند قانون و تشکیل حکومت است تا بتواند در استحکام آن بکوشد و هدف از تشریع قانون را تحقق بخشد،و از این جهت بار دیگر جوامع بشری تفاوتی ندارد،و بدیهی است که جامعه ی اسلامی،حکومت اسلامی می طلبد،نه حکومت دیگری.
حضرت امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند:
(سنت و رویه ی پیغمبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) دلیل بر لزوم تشکیل حکومت است؛زیرا:اولاً،خود تشکیل حکومت داد،و تاریخ گواهی می دهد که تشکیل حکومت داده،و به اجرای قوانین و برقراری نظامات اسلام پرداخته و به اداره ی جامعه برخاسته است: والی به اطراف می فرستاده؛به قضاوت می نشسته؛و قاضی نصب می فرموده؛سفرایی به خارج و نزد رؤسای قبایل و پادشاهان روانه می کرده،معاهده و پیمان می بسته،جنگ را فرماندهی می کرده،و خلاصه،احکام حکومتی را به جریان می انداخته است.
ثانیاً،برای پس از خود به فرمان خدا تعیین (حاکم) کرده است.وقتی خداوند متعال برای جامعه ی پس از پیامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) تعیین حاکم
می کند،به این معناست که حکومت پس از رحلت رسول اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) نیز لازم است.و چون رسول اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) با وصیت خویش فرمان الهی را ابلاغ می نماید،ضرورت تشکیل حکومت را نیز می رساند) .
2.دلیل اعتقادی: اعتقاد به دین اسلام،مسلمان را به این باور می رساند که قیام برای پیاده کردن احکام اسلام در دوران زندگانی اش بر او واجب است،و نظام اسلام همان طور که از جستجو در احکام و قوانین آن حاصل می شود- و حق هم همین است- نظامی کامل و در بردارنده ی تمام قوانینی می باشد که شرایط گوناگون زندگی،اعم از زمینه های فردی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و ... آن را اقتضا می کند.
و پیداست که برخی این مقررات،مانند قوانین اجتماعی،اقتصادی، و سیاسی،جز از طریق قوه ی حاکمه به طور کامل اجرا نمی- شود،بنابراین تشکیل یک دولت اسلامی و حکومت آن در دوران غیبت امری لازم وضروری است.چنان که در آیه ای که اول بحث آوردیم به این مطلب اشاره شد.
3.دلیل عقلی: وقتی که (ابودراء) و (ابوهریره) نامه ی معاویه را برای علی (عليه السلام) آوردند که در آن تقاضا شده بود قاتلان عثمان را به آنها بسپارد تا مجازات کند،امام (عليه السلام) فرمود:
(عثمان بن عفان از دو حال خارج نیست:یا پیشوای هدایت بود که ریختن خون او حرام و کمک او واجب و سرپیچی از فرمان او گناه بود.و امت حق خوار کردن او را ندارند بالاخره از این دوحالت خارج نیست).
آن چه در حکم خدا و حکم اسلام و مسلمین واجب است بعد از آن که امامشان از دنیا رفت یا کشته شد- چه گمراه باشد و چه هدایت شده،چه مظلوم باشد و چه ظالم،چه ریختن خونش حلال باشد و چه حرام- این است که هیچ عملی انجام ندهند،کار جدیدی بپا نکنند و دست از پا خطا ننمایند و کاری را شروع نکنند قبل از آن که برای خود امامی عفیف و عالم و با تقوا و عارف به قضاوت و سنت برگزینند تا امور آنها را جمع نماید و در بین آنان حکم کند و برای مظلوم از ظالم حقش را بگیرد و مرزهای آنان را حفظ نماید و غنایم و حقوق مالی آنان را جمع آوری نماید و حج و نماز جمعه ی آنان را بپا دارد و صدقات آنان را جمع نماید.سپس درباره ی امامشان که به ظلم کشته شده نزد او برای حکم بروند و قاتلین او را برای محاکمه نزد او ببرند تا بین آنان به حق حکم نماید: اگر پیشوایشان مظلوم کشته شده به نفع صاحبان خود رأی دهد،و اگر ظالم کشته شده نظر دهد که حکم آن چیست)
(بنابراین قوای معاویه قبل از پرداختن به مسأله قتل عثمان باید اصل حکومت اسلامی را بپذیری و به کسی که همه ی مردم با او بیعت کرده اند بیعت کنی و لحظه ای با توسل به این بهانه ها تأخیر نیندازی).
این روایت کاملاً بیانگر لزوم حکومت اسلامی است،و از آن جایی که جامعه اسلامی همیشه نیازمند حکومت اسلامی است تا مواردی که حضرت امیر (عليه السلام) بیان داشتند را نظام بخشد،بنابراین در زمان غیبت امام معصوم (عليه السلام) نیز تشکیل یک حکومت اسلامی لازم و ضروری است.
در روایات اسلامی که شیعه و سنی نقل کرده اند،آمده است که پیش از ظهور مهدی (عليه السلام) مردمی قیام می کنند،و مقدمات حکومت مهدی (عليه السلام) را فراهم می سازند.از جمله آنها روایتی است که گنجی شافعی از رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) نقل می کند که فرمود:
(یَخْرُجُ اُناسٌ مِنَ الْمَشرِقِ،فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهدی سُلْطانَه)؛مردمی از شرق قیام می کنند و زمینه ی حکومت مهدی (عليه السلام) را فراهم می سازند.
وی بعد از نقل این روایت می نویسد: (این حدیث،حدیثی حسن و صحیح است که آن را راویان موثق و عالمان حجت روایت کرده- اند.)
بعد از بیان مطالب و روایات فوق،لازم به ذکر است که دانشمندان و علمای اسلامی خصوصاً شیعه،بر لزوم تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت تأکید داشته و دارند.بعضی از دانشمندان به خصوص محدثین سعی داشته اند برای وجوب تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت،اقامه ی دلیل کنند،و بعضی آن را از ضروریات دین و بی نیاز از اثبات و استدلال می دانند.
مرحوم فیض کاشانی می گوید: (وجوب جهاد،امر به معروف و نهی از منکر،و ترویج نیکی و تقوا فتوا دادن،حکم به حق در میان مردم،برپاداشتن حدود و تعزیرات و سایر سیاست های دینی،همه از ضروریات دین است،و تشکیل حکومت،قطب اعظم دین و امر مهمی است که خداوند پیامبران را به آن منظور مبعوث فرموده و اگر ترک شود اساس نبوت تعطیل و دیانت متلاشی و آشوب و فتنه فراگیر می شود،همه گمراه می شوند و نادانی شایع می گردد،آبادی ها خراب و بندگان به هلاکت دچار می شوند. از همه ی اینها به خدا پناه می بریم)
صاحب جواهر می فرماید: (اجمالاً این مسأله از مسایل روشنی است که نیازی به دلیل ندارد)
سید بزرگوار،آیت الله العظمی بروجردی می فرماید: (شیعه و سنی بر این امر اتفاق دارند که وجود یک سیاستمدار و رهبری که امور مسلمانان را اداره کند،در حوزه ی اسلام لازم است،بلکه این امر از ضروریات اسلام است)

سوال از آیت الله شیخ جعفر سبحانی:

نظر اسلام درباره ى تشكيل حكومت چيست و شيوه ى آن چگونه مى باشد؟



پاسخ: اسلام يك رشته اصول و فروعى است كه از جانب خدا آمده است و پيامبر اسلام مأموريت داشت كه مردم را به آن دعوت كند و در شرايط مناسب همه را پياده كند، ولى چون اجراى يك رشته از احكام، كه حافظ نظم و انضباط در اجتماع است، بدون تشكيل حكومت امكان پذير نبود لذا پيامبر به حكم عقل و خرد و به حكم ولايتى كه خدا به وى داده بود، دست به تشكيل حكومت زد و نظام توحيدى را در قالب يك حكومت اسلامى پياده كرد.

هرگز حكومت در اسلام هدف نيست، بلكه از آن جا كه اجراى احكام و قوانين و تأمين اهداف عالى آن بدون تشكيلات و سازمان سياسى امكان پذير نيست از اين جهت پيامبر شخصاً دولت و حكومتى را پايه گذارى كرد.

خلاصه، اجراى حد بر سارق و زانى، رسيدگى به اختلافات مسلمانان در امور مالى و حقوقى، جلوگيرى از احتكار و گران فروشى، گردآورى زكات و ماليات هاى اسلامى، گسترش تعاليم اسلام و رفع ده ها نيازمندى ديگر جامعه اسلامى بدون يك سرپرستى جامع و پيشرو و قاطع و بدون يك زعامت و حكومت مورد پذيرش ملت، امكان پذير نيست.

اكنون كه مسلمانان وظيفه دارند كه اين احكام و تعاليم اسلامى را مو به مو اجرا كنند و از طرفى اجراى صحيح آن ها بدون تأسيس يك مركز كه همه از آن جا الهام بگيرند ممكن نيست، روى اين جهات بايد مسلمانان در چهارچوب تعاليم اسلام داراى تشكيلات و سازمان هاى سياسى باشند كه در هر زمان پا به پاى نيازمندى ها پيش رود.

امير مؤمنان (عليه السلام) در يكى از سخنان خود به لزوم تشكيلات و حكومت اشاره مى كند و وجود حاكم جائر را بر هرج و مرج و زندگى جنگلى ترجيح مى دهد ويادآور مى شود كه اصولاً حكومت هدف نيست، بلكه وسيله است براى يك زندگى آرام تا روزى كه اجل فرا رسد، وسيله است براى گردآورى ماليات براى جهاد با دشمن، براى حفظ امنيت راه ها و اخذ حق مستضعف از نيرومند.

چنان كه مى فرمايد:

«انّه لابدّ للناس من أمير برّ أو فاجر يعمل فى امرته المؤمن و يستمتع فيها الكافر و يبلغ اللّه فيها الأجل ويجمع به الفئ و يقاتل به العدو و تأمن به السبل و يؤخذ به للضعيف من القوى

بايد براى مردم امير و رئيسى باشد، خواه نيكوكار و يا بدكار تا مؤمن در حكومت او به كار خود مشغول گردد و كافر بهره خود را ببرد. بر اثر برقرارى نظم وآرامش، خداوند هر فردى را به اجل خود برساند، به وسيله اين حاكم ماليات جمع گردد، با دشمن نبرد شود و راه ها از دزد و ياغى ايمن گردد و حق ناتوان از نيرومند گرفته شود».

با اين بيان و با يك محاسبه و مطالعه اجتماعى، لزوم تشكيل دولت در نظر عقل و خرد يك پديده ى ضرورى و اجتناب ناپذير اجتماعى جلوه مى كند كه از آن گريزى نيست

شيوه حكومت در اسلام

مهم ترين بحث در حكومت اسلامى بيان شيوه حكومت در اسلام است. متأسفانه در تمام اعصار، اين مسئله كم تر مورد توجه قرار گرفته است. نويسندگان اهل تسنن، حكومت خلفا را معيار حكومت اسلامى قرار داده و همين امر سبب ركود فكرى آنان شده است، ديگر نخواستند فكر خود را براى پيدا كردن شيوه حكومت به كار اندازند و اين حقيقتى است كه يكى از نويسندگان متفكر آنان به آن اعتراف كرده و مى نويسد:

«انتخاب خلفا از مجراى خاصى سبب تعطيل قواى دماغى علماى اسلام گرديده و ديگر نخواسته اند از ديگر شيوه هاى حكومت كه جامعه هاى غير اسلامى آن را تجربه كرده اند، بحث و بررسى به عمل آورند. بيعت براى يك فرد كه نمونه ى آن در صدر اسلام در سقيفه بنى ساعده انجام گرفت، معيار حكومت اسلامى در اذهان قرار گرفت و از آن تجاوز نكرد».

از آن جا كه علماى شيعه غالباً معترض به حكومت ها بودند و حكومت ها به آنان اجازه نشر افكار نمى داد، قهراً از مسايل مربوط به حكومت دور مانده و در اين وادى كم تر وارد شده اند، جز كتاب ها و رساله هاى كوچكى آن هم پيرامون برخى از مسايل مربوط به حكومت; مانند جهاد و دفاع، احكام اراضى خراجى، و تصدى حكومت از طرف حاكم جائر چيزى تأليف نكرده اند.

از اين جهت مسأله ى شيوه حكومت در اسلام كم تر مورد توجه بوده و در اين باره تحقيق كافى انجام نگرفته است.

آرى، در قرن گذشته (قرن چهاردهم) شخصيت هاى بزرگ و ارزنده اى; مانند آية اللّه نائينيرحمه اللّه و استاد بزرگوار، حضرت آية اللّه امام خمينيرحمه اللّه با نشر كتاب هايى; مانند: «تنبيه الامّة» و «ولايت فقيه» پرده ها را كنار زده و افكار را به صلب مسئله متوجه نموده اند.

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس شده توسط کبوتر حرم ، هُدهُد صبا
ارسال پاسخ 


پیام‌های داخل این موضوع
حکومت - کبوتر حرم - ۱ اسفند ۱۳۸۸, ۰۹:۲۸ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۴ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۳۰ صبح
RE: حکومت - mahdiar - ۴ اسفند ۱۳۸۸, ۰۱:۵۵ عصر
RE: حکومت - alizamani - ۴ اسفند ۱۳۸۸, ۰۵:۰۹ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۰۰ صبح
RE: حکومت - alizamani - ۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۴۶ صبح
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۵ اسفند ۱۳۸۸, ۱۱:۴۷ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۵ اسفند ۱۳۸۸, ۰۶:۵۸ عصر
حکومت - مصباح - ۵ اسفند ۱۳۸۸, ۰۸:۵۵ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۵ اسفند ۱۳۸۸, ۰۹:۲۴ عصر
RE: حکومت - مشکات - ۱۸ اسفند ۱۳۸۸, ۰۶:۲۶ عصر
حکومت - مصباح - ۱۸ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۵۱ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۹ اسفند ۱۳۸۸, ۰۵:۳۱ صبح
RE: حکومت - مشکات - ۱۹ اسفند ۱۳۸۸, ۰۹:۳۴ صبح
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۹ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۴۱ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۲۰ اسفند ۱۳۸۸, ۰۱:۲۱ صبح
RE: حکومت - alizamani - ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ ۰۲:۱۰ صبح
حکومت - مصباح - ۲۰ اسفند ۱۳۸۸, ۰۳:۰۳ صبح
RE: حکومت - مشکات - ۲۰ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۴۵ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۰ اسفند ۱۳۸۸, ۰۴:۱۶ عصر
RE: حکومت - alizamani - ۲۱ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۱۶ صبح
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۱ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۳۸ صبح
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۱ اسفند ۱۳۸۸, ۱۱:۳۴ عصر
RE: حکومت - alizamani - ۲۲ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۵۹ صبح
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۲ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۴۵ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۲۲ اسفند ۱۳۸۸, ۰۴:۱۹ عصر
حکومت - مصباح - ۲۲ اسفند ۱۳۸۸, ۰۸:۲۵ عصر
RE: حکومت - fatima_hs - ۲۲ اسفند ۱۳۸۸, ۰۹:۰۵ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۳ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۰۸ صبح
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۲۳ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۵۲ صبح
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۳ اسفند ۱۳۸۸, ۱۲:۵۲ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۶ اسفند ۱۳۸۸, ۰۳:۴۵ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۶ اسفند ۱۳۸۸, ۰۹:۵۷ عصر
RE: حکومت - fatima_hs - ۲۶ اسفند ۱۳۸۸, ۱۰:۵۰ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۶ اسفند ۱۳۸۸, ۱۱:۰۸ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۳ فروردين ۱۳۸۹, ۰۳:۰۸ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۴ فروردين ۱۳۸۹, ۰۳:۴۹ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۸ فروردين ۱۳۸۹, ۱۲:۵۴ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۱ فروردين ۱۳۸۹, ۱۰:۲۵ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۵ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۱:۱۶ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۷ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۰۲:۳۰ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۸۹, ۱۰:۴۷ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱ خرداد ۱۳۸۹, ۰۵:۳۱ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۱ خرداد ۱۳۸۹, ۰۷:۰۴ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۸ خرداد ۱۳۸۹, ۰۶:۰۲ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۰ خرداد ۱۳۸۹, ۱۰:۱۴ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۱۲ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۲۳ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۲ خرداد ۱۳۸۹, ۱۰:۴۰ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۱۳ خرداد ۱۳۸۹, ۰۲:۵۲ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۱۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۳:۳۷ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۱۶ خرداد ۱۳۸۹, ۰۸:۰۲ عصر
RE: حکومت - کبوتر حرم - ۲۱ خرداد ۱۳۸۹, ۰۱:۱۱ عصر
RE: حکومت - یوسف زهرا - ۲۱ خرداد ۱۳۸۹, ۰۱:۴۲ عصر
RE: حکومت - safirashgh - ۸ شهريور ۱۳۸۹, ۰۵:۲۸ عصر
RE: حکومت - هُدهُد صبا - ۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۷:۱۴ عصر
RE: حکومت - safirashgh - ۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۸:۳۵ عصر
RE: حکومت - مریم گلی - ۲۵ آبان ۱۳۹۰, ۰۹:۱۵ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

بازگشت به بالابازگشت به محتوا